فرارو- مراسم تشییع پیکر زنده یاد مرحوم عباس کیارستمی صبح امروز یکشنبه با حضور گسترده مردم و هنرمندان کشور از مقابل مرکز آفرینشهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حال برگزاری است.
به گزارش فرارو، با وجود آنکه قرار بود این مراسم از ساعت 8:30 شروع شود اما تعداد زیادی از مردم از ساعت 7صبح در مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حضور یافته‌اند.
پیکر این کارگردان پیشکسوت سینما از ساعت هفت صبح در محل کانون و جایگاه خاصی قرار داده شده است.
تاکنون افرادی همچون اصغر فرهادی، رخشان بنی‌اعتماد، حبیب رضایی، فرامرز روشنایی، نیکی کریمی، مسعود کیمیایی، امیر عابدی، رضا بنفشه‌خواه، جمشید مشایخی، مجید درخشانی، علیرضا رضاداد، شهرام مکری، احمد مسجدجامعی، بهمن فرمان آرا، رضا میرکریمی، نرگس آبیار، محمدحسین قاسمی، محمدعلی سجادی، احمد و بهمن کیارستمی، آتیلا پسیانی، یدالله صمدی، تورج اصلانی، علی زمانی عصمتی، کامران ملکی، حجت‌الله ایوبی، جعفر پناهی، رضا کیانیان، سیروس الوند، ایرج نوذری، امیر اثباتی، علیرضا افتخاری و رویا نونهالی در مراسم حضور یافته‌اند.
*عکاس: مجید حق دوست،محمدرضا عباسی/ مهر، حدادی، شیربند/ میزان، امین جلالی/ ایرنا، عمید فراهی و وحید خدادادی/ آنا
روحش شاد و قرين آرامش.
روحش شاد و یادش گرامی
روحش شاد و یادش گرامی
بعضی از این به اصطلاح هنرمندان چیکار دارند میکنند با وضع فرهنگی جامعه، انگار که نمیدانند هنرمند چه جامعه ای هستند...
تمام فکرشو گذاشته رو هنرنمائی رو خودش تا هنرنمائی روی جامعه...
مرحوم کیارستمی رفت و ماهم میرویم...
امیدوارم از این پس طعم گیلاس های واقعی را در خانه خود در بهشت دوست بچشی...
یادت همواره در بین ما گرامی است
اینکه اونا مردمی بودن و غیره جای خودش ولی مثل همیشه نتیجه می گیریم که ذائقه ایرانیها به سمت آثار متعالی سوق پیدا نمی کنه افرادی که هنر فاخر کار می کنند جایگاهی بین مردم ندارند و این یک فاجعه فرهنگی است
روحت شاد بزرگ مرد سینمای ایران و جهان
ولی خوب بود بخاطر این همه مردمی که اومده بودن حداقل پیکرشون رو چند قدم تو خیابون حجاب تشییع می کردند...
وقتی به استاد اجازه فعالیت تو ایران رو نمی دادند ایشان مجبور بودند در کشورهای دیگر فعالیت کنند...
شنيدم که چون قوی زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در ميان غزلها بميرد
گروهی بر آنند کاين مرغ شيدا
کجا عاشقی کرد آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نکته گيرم که باور نکردم
نديدم که قويي به صحرا بميرد
چو روزی ز آغوش دريا برآمد
شبی هم در آغوش دريا بميرد
تو دريای من بودی آغوش وا کن
که می خواهد اين قوی زيبا بميرد