صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۹۴۵۵
آشپزِ رستورانِ "هولی آرتیسان بیکری" در دستشویی از دست مردان مسلح پنهان‌شده بود که متوجه شد در پشت این کشتار منطقی وجود دارد: مردم حاضر در رستوران دسته‌بندی‌شده بودند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۴ - ۱۳ تير ۱۳۹۵


فرارو- داکا، بنگلادش- آشپزِ رستورانِ "هولی آرتیسان بیکری" در دستشویی از دست مردان مسلح پنهان‌شده بود که متوجه شد در پشت این کشتار منطقی وجود دارد: مردم حاضر در رستوران دسته‌بندی‌شده بودند.

به گزارش فرارو به نقل از نیویورک‌تایمز، یکی از مردان مسلح فریاد زد: "مردم بنگالی، بیرون بیایید". زمانی که آشپز رستوران، سومیر برایی و هشت مرد دیگر در دستشویی را باز کردند، دو مرد جوان را دیدند که صورت‌هایشان کاملاً اصلاح‌شده بود و تی‌شرت و شلوار جین به تن داشتند.

یکی از آن‌ها گفت: " نیاز نیست این‌قدر بترسید. ما بنگالی‌ها را نمی‌کشیم. تنها خارجی‌ها را می‌کشیم." با این حرف آقای برایی نگاهش به زمین رستوران افتاد و شش جنازه دید که ظاهراً به آن‌ها شلیک‌شده و تکه‌تکه شده بودند. به نظر می‌رسید همه آن‌ها خارجی بوده‌اند.

برایی می‌گوید افراد مسلح مشتاق دیدن تأثیر اقدامات خود در رسانه‌های اجتماعی بودند: پس از کشتن مشتریان، از کارکنان رستوران خواستند شبکه وایرلس رستوران را روشن کنند. سپس با موبایل مشتریان تصویر جنازه‌ها را در اینترنت منتشر کردند.

حمله جمعه شب به رستوران هولی آرتیسان در منطقه دیپلماتیک داکا که حداقل بیست نفر به همراه دو افسر پلیس کشته شدند، نشانه‌ی افزایش جاه‌طلبی و ظرفیت شبه‌نظامیان داعش در بنگلادش است.

به گفته پلیس کشته‌شدگان نُه ایتالیایی، هفت ژاپنی، دو بنگلادشی، یک آمریکایی و یک هندی بودند.

این حمله همچنین نشان می‌دهد شبکه‌های تروریستی در بنگلادش در حال گسترش‌اند. این مسئله برای آمریکا که سعی دارد داعش را متوقف کند بسیار نگران‌کننده است.

تقریباً تمام 160 میلیون جمعیت بنگلادش مسلمانان سنی هستند و جمعیت افراد زیر بیست‌وپنج سال در این کشور بسیار بالا است. این موارد برای نیرو گیری داعش که در حال حاضر در مناطق مرکزی‌اش در عراق و سوریه تحت‌فشار زیادی قرار دارد، بسیار مهم و باارزش است. مقامات اطلاعاتی غربی متوجه شده‌اند که داعش محور حملات خود را به مناطق دیگر جهان تغییر داده و به اهداف غیرنظامی پرت و دورافتاده‌ای حمله می‌کند و مقابله با آن‌ها با شیوه‌های نظامیِ قدیمی دشوار است.

شفقت منیر محقق موسسه مطالعات صلح و مسائل امنیتی بنگلادش می‌گوید: "ما باید با این خطر و تهدید بزرگ با جدیت برخورد کنیم. همه جور هشدار و علامت وجود داشت. اما فکر نمی‌کنم کسی انتظار حادثه‌ای به این بزرگی را داشت."

شب آرامی در رستوران بود. هجده نفر در رستوران میز رزرو کرده بودند که نان‌های تازه و پاستای خانگی روی میزهایشان نشان می‌داد به دنبال اندکی آسودگی از شهر شلوغ و پرسروصدا هستند.

دیگو روسینی آشپز اهل آرژانتین به خاطر می‌آورد که هفت دوست ایتالیایی دور یک میز و سه چهار نفر دور میز دیگری جمع شده بودند. یک نفر پاستای ایتالیایی سفارش داده بود و روسینی به آشپزخانه رفت تا برای افراد بیشتری که قرار بود ساعت 9:30 به رستوران بیایند حاضر شود.

اما ساعت 8:45 حدود 6 مرد جوان با سلاح‌های سنگین و نارنجک وارد شدند. روسینی به پشت‌بام فرار کرد. افراد مسلح به دنبال مشتریانی که قایم شده بودند  می‌گشتند و او صدای فریاد و "الله‌اکبر" می‌شنید.  

روسینی به کانال 5 آرژانتین گفت: "تعداد زیادی مشتری خارجی در رستوران بود و تروریست‌ها هم به دنبال آن‌ها بودند."

آقای برایی گفت حتی بااینکه تروریست‌ها مشتری‌های خارجی را کشتند، اما با کارکنان رستوران و سایر بنگلادشی‌ها بسیار مؤدب بودند.

آن‌ها به کارکنان رستوران تسلی خاطر دادند و از خارجی‌ها شکایت کردند که بالباس‌های زننده و نامناسب و الکل خواری مانع گسترش اسلام می‌شوند. یکی از تروریست‌ها گفته بود: "سبک زندگی آن‌ها افراد محلی را گمراه می‌کند."

تروریست‌ها از کارکنان خواستند با قهوه و چای از بقیه‌ی گروگان‌ها پذیرایی کنند. ساعت 3:30 صبح که مسلمانان برای روزه گرفتن سحری می‌خورند، از کارکنان خواستند ماهی و میگو آماده کنند.

آقای برایی می‌گوید از رفتار آن‌ها که به بنگالی و انگلیسی سخن می‌گفتند، بسیار متعجب شده بود.

برایی گفت: "تمام آن‌ها جوان، زیبا، باهوش و تحصیل‌کرده بودند. اگر به آن‌ها نگاه می‌کردی کسی باورش نمی‌شد بتوانند چنین کاری کنند." در زمان سحر برای گروگان‌ها سخنرانی مذهبی کردند و به کارکنان آشپزخانه دستور دادند دعا کنند و قرآن بخوانند.

صبح زود تروریست‌ها زنان باحجاب را آزاد کردند به "فراز حسین" مرد جوان بنگالی نیز اجازه دادند برود.

فراز حسین که دانشجوی دانشگاه اموری بود با دو زن خارجی به آن رستوران رفته بود که یکی از آن‌ها آمریکایی و دیگری هندی بود. تروریست‌ها حاضر به آزاد کردن زن‌ها نشدند و فراز حسین هم حاضر نشد آن‌ها را ترک کند. او روز شنبه میان کشته‌شدگان پیدا شد.

پس از حمله تروریست‌ها، صدها افسر پلیس خارج از رستوران جمع شدند. اما تلاش آن‌ها برای ورود به رستوران با پرتاب نارنجک از سوی تروریست‌ها دفع شد که در پی آن دو افسر پلیس کشته و بیش از بیست نفر زخمی‌شدند. آقای روسینی که در پشت‌بام رستوران بود موقعیت خود را در رسانه‌های اجتماعی اعلام کرد.

او بعد از حمله گفت: " ورود پلیس به رستوران عملاً غیرممکن بود. رستوران شبیه یک قلعه کوچک بود و پلیس باید منتظر ارتش می‌ماند."

یک مقام ارشد پلیس که خواست نامش فاش نشود به خبرنگاران گفت پلیس در برقراری ارتباط با گروگان گیران ناموفق بود و آن‌ها نیز هیچ درخواستی نکردند.

زمان برای آقای برایی و هشت مرد دیگر که این بار توسط تروریست‌ها در دستشویی حبس شده بودند بسیار کند و دردناک سپری می‌شد. ساعت 1:44 صبح آقای برایی به پسرعمویش که چند متر دورتر از موانع پلیس ایستاده بود پیام داد.

" بیرون چه خبر است؟" و پسرعمویش پاسخ داد: "تیم مبارزه با تروریسم بنگلادش و گردان اقدامات اضطراری اینجا حضور دارند. فعلاً کاری نمی‌کنند تا افراد داخل رستوران کشته نشوند."

آقای برایی اسم همکاری که می‌توانست مأموران پلیس را به دستشویی هدایت کند به پسرعمویش گفت. او نوشت: " ما در دستشویی هستیم. می‌توانید دیوار را بشکنید و ما را آزاد کنید."

نزدیک سپیده‌دم برایی می‌ترسید در اتاق کوچک "چهاردر چهار" فوت خفه شوند. او نوشت: "لطفاً هر چه سریع‌تر به دستشویی بیایید، اینجا شرایط خیلی سخت است."

سپس پسرعموی برایی با او تماس گرفت اما پاسخی دریافت نکرد. در پیاده‌روی خارج رستوران نشست و شروع به گریه کرد.

نخست‌وزیر شیخ حسینه صبح زود در جمله‌ای در منزلش دستور یک حمله نظامی را داده بود، اما نیاز بود که یک تیم کماندو از 150 مایلی پایتخت به آنجا منتقل شوند.

اندکی پس از طلوع آفتاب نیروهای مسلح در اطراف رستوران صف کشیدند.

آقای برایی گفت گروگان‌ها حس کرده بودند محاصره در حال اتمام است. در طول ساعت‌های طولانی‌ای که در رستوران سپری شد، تروریست‌ها به‌وضوح گفته بودند که انتظار دارند بمیرند. یکی از آن‌ها به‌آرامی به اجساد اشاره‌کرده و گفته بود: "همین اتفاق برای ما هم می‌افتاد."

ساعت 7:30 تروریست‌ها به گروگان‌ها گفتند: "داریم می‌رویم. در بهشت شمارا ملاقات خواهیم کرد."

آن‌ها در حال خروج از رستوران بودند که کماندوها به رستوران یورش آوردند.  

ارسال نظرات