صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۸۳۲۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۴ - ۰۵ تير ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- علیرضا طالب‌زاده؛ ۳۵ سال برای خود مدت زمان درازی است که تولیدکنندگان ایرانی فرصت داشتند تا خود را با علم و ابزار روز مجهز کرده و کالا‌ها و خدماتی در خور و شایسته جامعه ایرانی تولید و ارائه کنند. اما هنوز بعد از ۳۵ سال کبریت‌‌ همان کبریت یک قرن پیش است، فرقون تفاوتی با قبل نکرده، آفتابه بیش از یک قرن است که به‌‌ همان شکل و شمایل تولید می‌شود و کولر آبی هم سالهاست به‌‌ همان رنگ و شکل و تکنولوژی به فروش می‌رسد. پیکان هم تنها تغییری که در آن ایجاد کردند سپرش را عوض کردند و سپر جوشن (استیل) گذاشتند که آن هم به علت اینکه نور را منعکس می‌کرد و تغییری غیرکار‌شناسی شده بود دوباره سپر قدیمی را سر جای اولش برگردانند و پراید هم که داستان تراژیک خود را دارد.

اقتصاد دولتی هم مزید بر علت شد تا به تولید کننده داخلی چندین دهه فرجه داده شود تا بی‌رقیب سرش در لاک خود باشد و در بهشت تولید و عرضه سیر کند. دولت‌ها هم در طول این سال‌ها سنگ تمام گذاشتند: از وام‌های کم بهره و بی‌بهره گرفته تا تعرفه‌های گمرگی آنچنانی و حمایت از صادرات و کنترل واردات و نظارت آبکی و پولکی بر کیفیت تولید و دست به یکی کردن با آن‌ها در لوس کردن تولید کننده داخلی بی‌تقصیر نبودند. اما در گذر این سال‌ها تولید کننده داخلی بلایی سر مصرف کننده ایرانی آورد که این اواخر سوال «ایرانیه؟» سوال معمول هر خریداری شد تا از خرید کالای ایرانی و حتی کالاهای خارجی که بروشور فارسی داشتند در صورت داشتن گزینه دیگر فرار کند و دنبال جنس‌های اروپایی، ژاپنی و کره‌ای و حتی ترک باشد. در طول این سال‌ها برچسب «ساخت ایران» به یک استیگما تبدیل شد به طوری که حتی معدود تولیدکنندگان داخلی که اجناس قابل قبولی دارند با مارک‌های خارجی کالاهای خود را می‌فروشند.

توکیدکننده وطنی هر شگرد و خلاقیت منفی را که بلد بود سر مصرف کننده خلع سلاح شده و بی‌دفاع ایرانی آورد: روغن پالم در لبنیات و بستنی کرد، آب معدنی تقلبی زد، در تولید خودرو برای سود بیشتر از قطعات ارزان و بی‌کیفیت و غیر استاندارد استفاده کرد، برای سال‌ها آبلیموی صنعتی و بدون استفاده از میوه لیمو به خورد مردم داد، نوشابه‌های بی‌کیفیت به بازار داد، ماشین را بی‌کیفیت کرد، بلانکت در قند مخلوط کرد، زیتون سبز را رنگ کرد و به جای زیتون سیاه به مردم قالب کرد، به جای رب گوجه مخلوط رنگ و کدو در قوطی‌ها بسته بندی کرد، پودر و عصاره میوه‌ها را با آب مخلوط کرد و به جای آب میوه صدرصد طبیعی جا زد، لباس‌های چینی فله‌ای را وارد و با مارک‌ها و برندهای جهانی تزیین کرد، از سویای صنعتی در ساختن شکلات و شیرین جات به جای سویای غذایی استفاده کرد، در بسته بندی‌های زیبا و شکیل زعفران و نمک تقلبی روانه بازار کرد، برنج هندی را با بسته بندی ایرانی فروخت، چای را با رنگ و بوی غیرمجاز و سرطان زا آمیخت، کرم‌های بدون خاصیت را به مدد تبلیغات رادیو و تلویزیون دولتی به قیمت بالایی به مردم فروخت، سوسیس و کالباس را برای سال‌ها از خمیر و ضایعات مرغ‌های هورمونی درست کرد، از نام‌ها و برندهای معروف جهانی برای سرپوش گذاشتن بر کیفیت ناچیز جنس خود سوء استفاده کرد، کورکورانه با کپی بسته بندی و شکل برندهای معتبر سر مصرف کننده ایرانی کلاه گذاشت، داروهایی بی‌خاصیت با ترکیبات مشکوک و ناشناحته با قیمت‌های گزاف و بعضا به اسم داروی گیاهی درست کرد، مرغ‌های هورمونی و بی‌خاصیت در زمان کوتاه پرورش داد و خدمات پزشکی را گران و به سطح نازلی رساند و... می‌توان صد‌ها مورد به این لیست اضافه کرد و ساعت‌ها درباره‌اش بحث کرد.

خبر تعطیلی کارخانه‌هایی مانند ارج و آزمایش که از زمان قبل از انقلاب فعال بودند اگر درست باشد طبیعی به نظر می‌رسد. این کارخانه‌ها در زمان تاسیس به تکنولوژی روز مجهز بودند و شاید بخش آر‌اند دی (توسعه و تحقیق) داشتند، اما در بعد از انقلاب به نظر می‌رسد با ماشین آلات قدیمی کار می‌کردند و شاید به علت تقاضای زیاد در بازار نیازی به تغییر و بالا بردن کیفیت و بروزسازی خود احساس نمی‌کردند درست به مانند داستان پیکان. اما روشن است که این‌ها تا ابد نمی‌توانند با تکنولوژی ۵۰ سال قبل به کار ادامه دهند.

ملت ایران دین خود را به تولید کنندگان ادا کرده، شکیبایی قابل تحسینی به خرج داده و حسن نیت خود را در طول این سال‌ها نشان داده است و دولت هم همیشه تا حد توان از تولیدکنندگان حمایت کرده است اما یک «امّای» بزرگ جلوی ما خودنمایی می‌کند: تولیدکنندگان نخواستند که از این فرصت طلایی و طولانی حسن استفاده را بکنند و هر بلایی که دلشان خواست سر مردم آوردند و به نوعی نمک نشناس شدند.

سوال اساسی این است که بالاخره این حمایت از تولید کننده تا کی باید ادامه یابد و آیا بازه زمانی برای آن می‌توان متصور شد. تولید کننده ایرانی اعتقادی به تعهد در قبال مشتری، گارانتی و خدمات پس از فروش و ارائه خدمات خوب به مشتری ندارد و تنها به لحظه و شکار فکر می‌کند تا سودی به جیب بزند و با علم به اینکه اقتصاد کشور ثبات ندارد از هر اتفاق و بهانه‌ای برای بالا بردن قمیت محصول خود کمال استفاده را می‌کند.

مردم در طول این سال‌ها چه به صورت اختیاری و چه به صورت توفیق اجباری از کالاهای ساخت داخل استفاده کرده‌اند. آیا وقت آن نرسیده است که حداقل برای قدردانی از مردم و حمایت‌های بی‌دریغ آن‌ها و حضورشان در صحنه‌های مختلف و برای رفاه و بهداشت آن‌ها که حق مسلم آنهاست مانع واردات کالاهای خوب به کشور نشویم و کالا‌ها و خدمات درجه یک از کشورهای پیشرفته وارد کنیم؟

آیا بهتر نیست که دیگر توجه خود را به تولید کننده داخلی کم کنیم باشد که به خود بیاید؟ آیا به جای پراید نمی‌توان برای طبقه متوسط و پایین‌تر و حداقل برای کم کردن آلودگی هوا و تلفات جانی خودروی مرسدس، هوندا و رنو (بدون مونتاژ و از طریق دفا‌تر فروش آن‌ها در پایتخت) وارد کرد؟ یا مرغ باکیفیت وارد کنیم؟

آیا بعد از ۳۵ سال نباید به مردم حق انتخاب داد؟ آیا خانواده ایرانی باید‌‌ همان ماشینی را سوار شود و‌‌ همان غذایی را بخورد که یک خانواد نپالی یا بنگلادشی می‌راند و می‌خورد؟

بعد از گذشت ۳۵ سال که شاید بتوان اسمش را ریاضت اقتصادی گذاشت مردم ایران لایق و محقند که بهترین غذا را بخورند، بهترین آب را بنوشند، بهترین لباس را بپوشند، ماشین روز و امن برانند، از بهترین لوازم خانگی استفاده کنند و از بهترین خدمات استفاده کنند نه اینکه وضعیت «هر روز بد‌تر از دیروز» را شاهد باشند. شاید اگر ۵۰ سال دیگر هم به تولید کننده داخلی فرجه داده شود آش‌‌ همان آش و کاسه‌‌ همان کاسه خواهد بود و حتی همانطور که نشان دادند بد‌تر هم بشود.

می‌توانیم این بحث را به حیطه زیست محیطی هم بسط دهیم: می‌توان با استفاده از پیمانکاران و متخصصان زبده کشورهای پیشرفته و بکارگیری تکنولوژی، وسایل و تجهیزات بروز و پیشرفته آن‌ها در تولید و استخراج به جای استفاده از محصولات بی‌کبفیت و تکنولوژی قدیمی کشورهای ضعیف و متخصصان کم دانش آن‌ها اندکی از فاجعه‌های انسانی و زیست محیطی کاست.

حالا که تحریم‌ها برداشته شده است دولت می‌تواند حداقل در دارو و غذا روی کیفیت تمرکز کرده و کالاهایی را که مستقیما با سلامت مردم در ارتباط است از کشورهای پیشرفته وارد کند. شاید تنها مزیت تحریم‌ها آشکار شدن پروپاگاندا و ضعف‌های ما در تولید و صنعت بود که این خود قدمی کوچک به جلو بود. همچنین نشان داد که پرده برداری از داروهای ضد سرطان و ایدز سرابی بیش نبود و حباب ادعای خودکفایی در بعضی محصولات هم شکست و نشان داد که کشور تا توسعه پایدار راه طولانی و دشواری در پیش دارد.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
در آموزه هاي ماست كه در انجام معامله بيگانه باشيد بنابر اين فروشنده بايستي من خريدار را قانع كند حال اين از ينگه دنيا باشد يا اينكه هم وطنم . هركدام از آنها برايم بهترين ها را ارمغان آوردند دست به سويش دراز مي كنم. امروز دنيا يك دهكده است در اين صورت سعي مي كنم من هم درست كار كنم وگرنه تا آخر زمان روي پيكان مانور خواهيم داد
ناشناس
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
بدون شک... تکتازی تولید کننده داخلی با حمایتهای معنادار دولتها بوده و صحبت همان است که همه میدانند...
ناشناس
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
اگه رقابت نباشه يه عده با اجناس بي كيفيت خون مردمو توشيشه مي كنند...
فرزند شهید
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
ممنون از استدلال درست و منطقی
ناشناس
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
به اسم حمایت از تولید داخلی که نمیشه هر آشغالی را بفروشید و ما صدامون در نیاد . زمانی که ارج تولید میکردیم و پیکان داشتیم و کفش ملی داشتیم مگه خارجی میخریدیم ؟ تازه در واردات هم باز بود و انحصار نیود . هر چی دلتون میخواهد میسازید و بعدش میگیر "" بو دور کی وار "" و ما باید بخریم وگر نه بریم از کشور دوست و برادر چین وارد کنیم . ببخشید میگم ولی بلد نیستید ...
ناشناس
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
اگر کالای ایرانی با کیفیت باشید قطعا ایرانی مثل کفش که الان ایرانیش خیلی خوبه اما اکثر تجار ایرانی فقط به فکر دزدی هستند یعنی کم فروشی می کنند و جنس آشغال می دهند دست مردم در این موارد باید فقط خارجی خرید تا دزدها ورشکسته شوند