صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۷۶۸۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۰۱ تير ۱۳۹۵
یک وکیل دادگستری می‌گوید یکی از میخ‌ها بر تابوت کارخانه «ارج» را سعید مرتضوی زده است؛ آن روز که مدیران کارخانه را بازداشت کرد.

نعمت احمدی - حقوق‌دان - در یادداشتی با عنوان «قاتلان ارج» در روزنامه «شرق» می‌نویسد: دهه ٤٠ و آغاز تغییرات اساسی در نوع زندگی ایرانیان و ورود کالاهایی که تا آن زمان در زندگی مردم مؤثر نبودند یا نقشی نداشتند، می‌رفت که نوع زندگی و گذران آن را تغییر دهد. اولین‌روزی را که یخچال سفیدرنگ ارج وارد منزلمان شد فراموش نمی‌کنم.

یخچال نفتی که با روشن‌کردن چراغی در قسمت پایینی آن حرارت لوله‌های محتوی گاز را گرم می‌کرد و یخچال فعال می‌شد. روی در یخچال حروف ارج با نقاشی ویژه‌ای نقش بسته بود. با وجود شعارهای به سوی تمدن بزرگ، از بین ده‌ها هزار روستای کشور فقط دو هزار روستا تا آغاز انقلاب برق‌دار شدند و روستای ما تا دو، سه‌ سال بعد از انقلاب با وجود اینکه جمعیت و تحصیل‌کرده‌های زیادی داشت، برق نداشت.

اولین نشانه تمدنی جدید از قبیل چراغ گاز - والور - چراغ سه‌فتیله‌ای و با آغاز اصلاحات ارضی و لزوم گوش‌دادن به رجزخوانی‌های حسن ارسنجانی، وزیر اصلاحات ارضی، کم‌کم رادیو هم وارد روستا شد؛ رادیوهایی با مارک‌های آندریا فیلیپس، ارس و دیگر مارک‌ها که با باتری یا قوه کار می‌کردند. تا دهه ٥٠ از تلویزیون در کشور خبری نبود و چون تعداد باسوادهای روستای ما، اسمعیل‌آباد زرند کرمان، بیش از دیگر روستاها بود، برخی مجله‌ها و گاهی روزنامه‌های اطلاعات و کیهان هم هرازگاهی به دست تحصیل‌کرده‌های روستا می‌رسید. یکی از شعارهای خواندنی روزنامه‌ها این بود: «ارج؛ نامی که می‌شناسید و به آن اطمینان دارید».

اگر یخچال ارج به علت نبود برق تا بعد از انقلاب کمتر وارد روستاها شد اما بخاری نفت‌سوز ارج همان دهه ٤٠ در خانه‌ها جا خوش کرد. به گفته امروزی‌ها نوستالژی سه حرف  ا - ر - ج و نوع نوشتار آن در کودکی امثال من یادآور خاطره‌های دوران کودکی و نوجوانی است. بعدها محصولات آزمایش هم به جمع وسایل تمدنی جدید واردشده به روستاها اضافه شد اما ارج با ظرافت، این تبلیغ کاملا حرفه‌ای را سر زبان‌ها انداخته بود: «آزمایش‌ها نشان داد ارج بهترین است». سال‌ها گذشت و انقلاب اسلامی رسید. برق به روستاها آمد و بیش از ٥٠ هزار روستای کشور در سال‌های اولیه انقلاب به همت جهاد سازندگی صاحب برق شدند.

اولین نماد تمدنی جدید، یخچال بود که وارد خانه شد و کسانی که یخچال نفتی خانه ما را دیده بودند، با یادآوری خاطره خوشی که گاهی کاسه‌های یخ را از مادرم در تابستان می‌گرفتند، بیشتر یخچال ارج خریدند. مارک‌های دهن‌پرکنی مانند وستینگهاوس یا بوش که در تبلیغات، از مصرف کم برق آنها یاد می‌شد. با این حال «ارج» نامی آشنا بود و می‌شد به آن اطمینان کرد. به‌تدریج ورود یخچال‌های دیگر با طراحی و گنجایش بیشتر که به خانه هم شکل و شمایلی جدید می‌داد، عقب‌نشینی ارج از خانه‌ها را تحمیل کرد. بعد از انقلاب «ارج» در میدان رقابت با پای لنگ وارد شد. دهه ٦٠ که تشکیل خانواده دادم، با همان رغبت ایام کودکی خواستم یخچال ارجی هم بخریم که با خنده همسرم روبه‌رو شدم: «بابا ارج از قافله صنعت جدا افتاده...».

دو میخ بر تابوت ارج زده شد؛ اولی را واردات بی‌رویه کالاهای مشابه که هزینه تحقیق و به‌روزرسانی آنها با ارج و دیگر تولیدات ایرانی قابل‌مقایسه نبود و همین باعث عقب‌افتادن کاروان پیشرو ارج از دیگر تولیدات خارجی شد و دومی را هم سعید مرتضوی بر پیکر رو به‌ موت ارج زد که مدیران آن را بازداشت کرد. نگارنده تولیدی مختصری با چندین کارگر دائمی و تعدادی کارگر فصلی دارم. همه اقتدارم در مزرعه این است که کارگرانم فکر کنند سرپا هستم و می‌توانم حداقل حقوق آنان را پرداخت کنم. اما اگر خدای‌ناکرده مأموری دستبندبه‌دست جلوی کارگران، مرا روانه زندان کرد، حال به هر اتهامی، اولین قربانی مجموعه تولیدی، من و مهم‌تر از آن خانواده کارگرانم هستند که بی‌کار خواهند شد. ارج را آن روز کشتیم که نگذاشتیم در دنیای رقابت با دیگر محصولات مشابه توان رقابت داشته باشد.

درهای واحد «تحقیق و توسعه» را بستیم و دروازه‌های واردات را گشودیم. همچنین فردی به نام مرتضوی را سراغ مدیران بی‌رمق کارخانه‌ای که در مسابقه سرعت از نفس افتاده بود، فرستادیم و شد آنچه نباید می‌شد. «آزمایش» کجا رفت، باتری «ری او واک» چه شد، با «تیغ ژیلت» چه کردیم، صنایع الکترونیکی را در کدام ناکجاآباد رها کردیم؟ وقتی کفش ملی، پاپوشی برای همه ایرانیان بود، به فکر «پاپوش» برای مدیر زحمت‌کش آن افتادیم! روزگاری که ارتش سرخ با چکمه ملی ایران، رژه میدان سرخ را به جهانیان عرضه می‌کرد، کارخانه نساجی مقدم کت و شلوار همه ایرانیان بود و با «برک» به جنگ نساجی منچستر انگلیس می‌رفتیم. فقط ارج با آن نوستالژی کودکانه امثال من تعطیل نشد. بافت «بلوچ» مرد و «نساجی مازندران» در دریای بی‌فکری مدیران دولتی غرق شد. اگر قرار باشد مجلس ختمی برگزار کنیم که چه تاریخی این همه تولیدات ملی مردند، باید به گذشته‌ای نه‌چندان دور رجوع کرد، زمانی ‌که اسکله‌های غیرقانونی در خشکی و ساحل پذیرای هزاران مارک مشابه خارجی شدند و خیابان جمهوری تهران مرکز قاچاق کالاهایی از این دست شد.

کافی است قدم‌زنان از سه‌راه جمهوری تا چهارراه استانبول سر در جیب تفکر ببرید و نگاهی از سر دلسوزی به ویترین مغازه‌ها بیندازید تا مرگ ده‌ها و صدها تولید وطنی را با حضور برندهای قاچاق خارجی از کره‌ای و چینی و ژاپنی و دیگر کشورها به نظاره بنشینید. ما ده‌ها تولیدگر خوش‌نام و خوش‌فکر دیگر را قطعه‌قطعه کردیم و با تأسف در مجلس ترحیم آنان از کالاهایی استفاده کردیم که باعث مرگ آنها شده بودند.

می‌شود هزاران برند قاتل را معرفی کرد که ناباورانه صنعت ملی ما را کشتند و در مجلس عزای آنان، رقص مرگ کردند. کافی است کمی به حافظه خود رجوع کنیم؛ قبرستانی از جوان‌مرگی را پیش‌رو داریم که هزاران هزار خانواده‌ای که از این مسیر ارتزاق می‌کردند، امروز یارانه‌بگیرانی شدند که حتی در دهه اول هر ماه هم نمی‌توانند سفره ساده‌ای داشته باشند. وقتی رهبر معظم انقلات از شرمندگی جوانی که دست خالی به خانه‌اش می‌رود صحبت می‌کنند، همه ما باید شرمنده مرگ صنعتی باشیم که قبل از کشورهایی مانند کره نامی آشنا و قابل‌اطمینان بود. مرگ ارج، مرگ آرزوهای کشوری است که می‌خواست صنعتی شود اما به بزرگ‌ترین بازار اجناس وارداتی که می‌شد و می‌شود در همین کشور ساخت، تبدیل شد.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
فرشید
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
تردیدی نیست که از بین رفتن صنایع و کارخانجات حاصل عملکرد دولتمردانه ما در طول این سالهاست ولی نمیشه انتظار داشت در زمان جنگ کشور به سمت پیشرفت بره یا در زمان بی پولی دولت بتونه به صنایع کمک مالی بکنه ولی با فروش نفت با قیمت بالا کدومکار مثبت انجام شد که امروز بگیم اون همه درامد اگر در خزانه نیست ، اگر دولت بدهکار هست ولی این اتفاق مثبت افتاده. و دریغ از حتی یک مورد. اینجاست که دردناکه
ناشناس
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
آقا، دیگه شور ش رو در نیارین... هر اتفاقی میافته، دولت قبل دولت قبل... واقعا مسخره است، این به ضرر همین دولت خواهد بود...
دقیقا بدتر از کاری که احمدی نژاد برای دولت های قبل از خودش داشت!!
مسعود
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
اگر شرکتهای ارج ، پارس الکتریک و امثالهم در دست صاحبان اصلی آنها بود همگی امروز فعال بودند . مشکل از آنجایی ناشی شد که اموال یک عده را گرفتیم و دادیم دست یک سری آدمهای نالایق ...
ناشناس
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
در شش سال اول دوران سیاه محمود تورم سالی 30% متوسط در کل 180%اما قیمت ارز به اندازه در کل به اندازه 30 اضافه شدن یعنی کالای ایرانی و به تبع تورم 180% گران شد و کالای خارجی 30% گران شد حالا شما کدام کالا را خریداری میکنید و این بود رمز نابودی کارخانه های ایران توسط سیاستهای دولت محمود نا محمود
ناشناس
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
بااین وضع یکی بگه تکلیف اقتصادمقاومتی چی میشه وآیا همه اش جز حرف میتوان چیزدیگری ازش درآورد؟
ناشناس
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
یک زمانی برکت در ایران موج میزد اما از یک زمانی به بعد برکت هم از این کشور پر کشید تو 8 سال دولت قبل که اوج ویرانی ایران بود
نیکو
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
در دوران حکومت محمود بر سرزمینمان میگفتیم کاری که حکومت او با کشور می کند تا سالهای سال قابل جبران نیست و شاید هرگز جبران پذیر نباشد. این ها مثالهایی بارز از آن پیش بینی هاست. جالب اینجاست که محمود خان هنوز مقرب است و مدعی
آرش
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
تا سال های سال قابل جبران نیست؟؟؟؟؟پس چرا قول صد روزه دادند؟؟؟؟؟؟هز خواب بیدار شو و واقعیت را ببین
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
اینها کمر به نابودی ایران بسته اند!
حقگو
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
من با توجه به شغل مهندسی ام و حدود بیست و هفت سال سابقه کار در شرکتها و کارخانجات دولتی و شبه دولتی با چشمهای خودم شاهد بی کفایتی و بی لیاقتی مدیرانی که فقط سوءاستفاده و دزدی را بخوبی یاد گرفته اند عامل اصلی ورشکستگی شرکتها و صنایع مملکت شدند و عجیب اینکه این به اصطلاح مدیران برایشان فرقی ندارد دولت از جه جناحی باشد و با عوض شدن دولتها حفظ و یا حداکثر جابجا میشوند و تا روزی هم که آن شرکت یا کارخانه را ورشکست نکرده اند کسی کنترل شان نمی کند واقعیت این است
ناشناس
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
وقتی تعهد تنها ملاک می شود و ملاک تشخیص تعهد هم شعار و جای مهر و ریش و یقه لباس می شود آن وقت است که همان می شود که الآن شده است
ناشناس
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
مرگ این کارخانه یکروزه اتفاق نیافتاد این کارخانجات زمانی محصولاتی با آخرین تکنولوژی روز تولید می کردند مشکلات از زمانی شروع شد که این کارخانجات از صاحبان اصلیشان مصادره شدند و فاصله ها با تکنولوژی روز به روز بیشتر شد تا مردند
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
اصولگرایان پررو تر و وقیح تر ار این حرفان. سایت ارزشی تابناک عکس متروکه کارخونه قند ورامینو که تو دوره اول دولت کریمه تعطیل شده زده و تیتر کرده کارخونه قند ورامینم تعطیل شد. حتما فردا می گند با وجود برجام، اسکندر به نیابت از استکبار جهانی تخت جمشید و اتیش زد.
آرش
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
پرو و وقیح شما هستید که سه سال تمام است هر مشکلی را به گردن دیگران میاندازید.دقیقا در این سه سال چه کردید؟؟؟؟؟فقط حرف.توجیح
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
قتل با تاخیر!
مسعود
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
بازهم همون داستان تکراری و خسته کننده که ما خوبیم و بقیه همه بدند!
دوستان ریزگردها رو فراموش نکنید که اونم به دولت قبل ربط بدید که خدای نکرده به شما نسبت ندند!

تو ایران همه میخوان بار رو از شونشون بردارند و بزارند رو شونه یکی دیگه
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
یک قصه نیست دزدیهای شما جماعت اصولگرا و این عجب، کز هر زبان که می شنوم نا مکرر است
ناشناس
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
معصومخ ابتکار:مردم باید به گرد و خاک عادت کنند.
آرش
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
بزرگترین دزدی ها مثل کرسنت و استات اویل از دل جریان اصلاحات در اومد.برو ببین شهرام جزایری با اصلاحات چه کرد
ناشناس
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
آره راست میگی. ریزگردها 3 ساله اومدن و پدیده جدیدی هستن. پروفسور، موضوع ریزگردها مربوط میشه به 7 سال پیش و اولین دوره اش هم درسال 1388 اتفاق افتاد. تموم کارشناسان هم متوق القول دلیلش رو خشکسالی در عراق و مدیریت افتضاح دریاچه ها و باتلاق ها در دوره ا.ن. میدونن. یه سرچ برنی تو اینترنت همه چی دستگیرت میشه
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
خیلی کارخانه ها و شرکت ها با بازداشت و یا فرار مدیران به این روز افتادند . اسامی تعطیل شده ها را خودتان دارید و جند شرکتی که از رقابت در سطح جهانی عقب ماندند به نسبت سالیان دور :
کفش ملی
ایران خودرو
و...
من به نوبه خودم اگه یه پیکان صفر مدل 46 بهم بدید حاضرم یک ماشین کره ای صفر بدم و بگیرمش و سوار بشم نه اینکه دلالی کنم .
در 50 سال قبل چی میساختیم و حالا چی ؟
آرش
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
در پنجاه سال پیش اینقدر از نظر علمی عقب افتاده بودیم که مجبور بودیم پزشک عمومی هم از هند و پاکستان وارد کنم.کشور را عملا 80000 مستشار خارجی اداره میکردند.از این نستالوژی بازی دست بردارید
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
ما 50سال قبل پزشک وارد میکردیم؟!!!
چرا دروغ میگی
بیا برو پایین شهر تهران ببین چقدر پزشک عراقی و هندی کار میکنند کی سابق اینجوری بود
علی
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۱
دولت دیگه به چیزی نیست که متوسل نشده باشه
دیگران همه بد
آقای روحانی شما چه کردی؟!!!!!