صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۶۴۷۴
دیدار تاریخی اوباما از هاوانا بسیار جنجالی بود. فیدل کاسترو در جواب آرام ننشست. این روزها فیدل کاسترو معمولاً خانه راحت خود در حومه غرب این شهر ترک نمی‌کند. اما در نوزده آوریل این رهبر 89 ساله کوبانی با دستیارانش از خانه خارج شد. او یک ژاکت ورزشی آدیداس بر روی یک پیرهن آبی شطرنجی به تن داشت و پس از طی کردن دو مایل به "کاخ کانوکسیونز" (Palacio de Convenciones) رسید.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۵ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۵

فرارو- دیدار تاریخی اوباما از هاوانا بسیار جنجالی بود. فیدل کاسترو در جواب آرام ننشست. این روزها فیدل کاسترو معمولاً خانه راحت خود در حومه غرب این شهر ترک نمی‌کند. اما در نوزده آوریل این رهبر 89 ساله کوبانی با دستیارانش از خانه خارج شد. او یک ژاکت ورزشی آدیداس بر روی یک پیرهن آبی شطرنجی به تن داشت و پس از طی کردن دو مایل به "کاخ کانوکسیونز" (Palacio de Convenciones) رسید.

به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، در این کاخ او مورد استقبال هزار عضو حزب کمونیست قرار گرفت که پنجاه سال است تنها حزب سیاسی حاکم در کوبا است. آن‌ها در حال اتمام  اجلاس چهارروزه‌ای بودند که در هر دهه دو بار برگزار می‌شود.

فیدل بیمار است و رسماً بازنشست شده است و در دهه گذشته قدرت را به‌تدریج به دستان برادرش  رائول سپرده است. اما او مردی است که همچنان به تاریخ و سیاست علاقه‌مند باقی می‌ماند و بسیار نگران میراثش است. او ازآنچه می‌شنود راضی نیست.

باراک اوباما با دعوت رائول سه روز پرهیاهو را در هاوانا گذراند. این دیدار، برخلاف انتظار و خواسته فیدل یک موفقیت عمومیِ بزرگ بود که به‌اندازه کنسرت رایگان گروه رولینگ استون (Rolling Stoner) با هیجان و استقبال مردم روبرو شد. گرچه رسانه‌های دولتی بااحتیاط از این دیدار اوباما صحبت می‌کردند، اما زمانی که رئیس‌جمهور آمریکا از مناظر محلی دیدن کرد، به تماشای مسابقه بیس‌بال رفت و به همراه خانواده و همراهان خود در سطح شهر دور زد، هیجان مردم عادی کاملاً آشکار بود. آن‌ها لقب سانتو اوباما به او دادند. یک رقاص کوبانی گفت: " او از پاپ هم محبوب‌تر است !"

اگر بگوییم  اولین دیدار رئیس‌جمهور آمریکا پس از 90 سال برای فیدل یک شکست بعید و دور از انتظار بود، همزمان خبرهای نگران‌کننده‌ی دیگری  از مناطق جنوبی نیز به گوش می‌رسید. دو تن از متحدان این جزیره در حال مبارزه برای حفظ جایگاه سیاسی خود بودند. دیلما روسف رئیس‌جمهور برزیل نزدیک به استیضاح و کریستینا کرشنر رئیس‌جمهور سابق آرژانتین در حال برکناری بود. همچنین، ائتلاف جناح چپ آمریکای لاتین که دهه‌ها است توسط فیدل طرح‌ریزی و رهبری شده، در حال فروپاشی بود.

 مرگ حامیِ کوبا در ونزوئلا هوگو چاوز جانشینیِ فردی را به دنبال داشت که احتمالاً تا سال آینده هم دوام نمی‌آورد. رئیس‌جمهور چپ‌گرای اکوادور در حال از دست دادن قدرت بود و قهرمانِ موردعلاقه کاسترو، اوو مورالس رئیس‌جمهور بولیوی در رفراندم برای ریاست جمهوری شکست‌خورده بود. پرو و اروگوئه رهبران چپ‌گرای خود را ازدست‌داده بودند. اگر نگوییم یک موج سیاسی، یک اثر دومینویی نیمکره‌ی جنوبی را از چپ به راست در برگرفته بود و تغییر می‌داد.

 فیدل کاسترو رهبر دیرینه کوبا فهمید باید کاری کند.

کنگره حزب کوبا دستور کار سیاسی و اقتصادی این جزیره را تعیین می‌کند و بسیاری در داخل و خارج از کوبا پیش‌بینی کرده بودند انجمن امسال تغییر و اصلاحات بیشتری را اعمال خواهد کرد. از زمانی که آمریکا و کوبا روابط حسنه‌ای را شروع کردند؛ روند این پیشرفت دائماً توسط برنامه‌های متغیر این دو برادر به چالش کشیده شده است: فیدل انقلابی سخت‌گیر و رائول اصطلاح طلب محتاط. اوباما امیدوار بود که یک سفر رسمی به این کشور قبل از کنگره تأثیری هرچند کوچک بر رویکرد اصلاح‌طلبانه‌ی رائول داشته باشد.

کوبایی‌ها نیز به این ملاقات چشم دوخته بودند و بسیاری انتظار داشتند این حزب اعضا و حاکمان نودساله و سنتی را بازنشسته کند. خود رائول با قراردادن حد سنی 70 سال برای مقامات ارشد حزب به این امیدواری‌ها دامن زد.

اما این‌گونه نشد. در عوض اعضای پیرِ حزب با حمایت فیدل در سه روز اول کنگره به تصویب یک سری قوانین مانعِ پیشرفت پرداختند. با رد بازنشستگی اعضای قدیمی، تنها به سرکوب اصلاحاتی که قصد نجات اقتصاد روبه‌زوال کشور را داشت، دامن زدند.

در آخر، فیدل کنگره را برای اولین بار از سال 1997 خطاب قرارداد. تاریخ حضور او در 19 آوریل تصادفی نبود. مصادف با 55 امین سالگرد عملیات خلیج خوک‌ها با رهبری آمریکا بود. زمانی که ارتش فیدل کودتای سیا (CIA) را مغلوب کرد، هزاران شورشی تحت حمایت آمریکا را نیز دستگیر و ابرقدرت جهان را کاملاً تحقیر کرد. از روزهایی که فیدل سخنرانی‌های خشمگین شش‌ساعته در لباس نظامی صورت می‌داد زمان زیادی گذشته است. اکنون با موهای سفید و دست‌های لرزان حتی سعی نکرد سرپا بایستد. به او کمک کردند تا در صندلی‌ای در مرکز سکو بنشیند. فیدل با لحنی محزون گفت: "ممکن است این آخرین باری باشد که در این اتاق صحبت می‌کنم."

فیدل تا شروع به صحبت کرد امید را از تمام افرادی که منتظر شنیدن کلمات آشتی‌جویانه بودند، گرفت. او تأکید کرد: "ایده‌های کمونیستی کوبا در این سیاره پایدار خواهد ماند و دستاوردهایشان ادامه پیدا می‌کند." و در این راستا افراد حاضر را به "مبارزه بدون آتش‌بس" دعوت کرد.



فیدل که گویی در مراسم ختم خود مداحی می‌کرد گفت: "به‌زودی 90 ساله می‌شوم. به‌زودی من هم مانند دیگران می‌میرم. زمان مرگ همه ما روزی فرامی‌رسد."

سپس شیر کهن‌سال با ریشی بلند و یالی نازک برای آخرین بار غرید و گفت: "ما باید به برادرانمان در جهان و آمریکای لاتین نشان دهیم که مردم کوبا پیروز خواهند شد."

در دنیای غیرقابل نفوذ سیاست کوبا، سخنرانی فیدل محورِ آنچه تصور می‌شد قابل‌توجه‌ترین سه‌ماهه‌ی کوبا از زمان بحران موشکی سال 1962 باشد را تغییر داد. این تخریب بی‌وقفه شاملِ دیدار جنجالی رئیس‌جمهور آمریکا، کنگره‌ای که اصلاحات را سرکوب می‌کند، خداحافظی فیدل و یک سری حوادث دراماتیک تازه در حماسه بلندمدت برادران کاسترو می‌باشد.

پس از تولد 90 سالگی فیدل در 13 اوت؛ رائول در سوم ژوئن 85 ساله شد. رائول در روز بزرگ خود باافتخار گفت: "کاستروها قوی و سرخت‌اند و عمر طولانی دارند." او همچنین به تبریک تولد ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه نیز پاسخ داد.

سیاست رفتن تا مرز جنگ این دو برادر احتمالاً بر مسیر روابط آمریکا و کوبا اثر خواهد گذاشت. در این راستا می‌توان کنگره را صحنه‌ی نمایش این دو برادر تصور کرد که ظاهرسازی برایشان اهمیت زیادی دارد. رائول انتروناسیونالیست نمایش اوباما را اجرا کرد. فیدل ناسیونال هماهنگی و هدایت کنگره را به دست گرفت تا پاسخی باشد به اوباما برای پیشنهاد تسریع اصلاحات و همکاری با ایالات‌متحده.

و پیام فیدل کاملاً واضح است: باید از روی جنازه‌ام رد شوید.

این واکنشی نبود که کاخ سفید انتظارش را داشت. برای اوباما، این دیدار همانند لحظه‌ی "نیکسون در چین" بود که امیدوار بود با آن آخرین فصل جنگ سرد در این منطقه پایان یابد.

این دیدار با دیدار رئیس‌جمهور سابق آمریکا در تضاد کامل بود. در سال 1928 کالوین کولیج با کشتی جنگی به بندر هاوانا رفت. اما اوباما قبل از ورود به هواپیما با مردم کوبا سخن گفت و در پیامی توییتری نوشت " ?Que bolá Cuba" که در این زبان یعنی " چه خبر کوبا؟" و ادامه داد " برای دیدن مستقیم مردم کوبا لحظه‌شماری می‌کنم."



مقامات کوبا برخورد دوستانه‌ای نشان ندادند. بااینکه اوباما مهم‌ترین فردی است که از سال 1959 از کوبا دیدن کرده، اما رائول کاسترو که درگذشته از پاپ و رهبران ملی زیادی در حین ورود به کشورش استقبال کرده بود، برای خوش‌آمد گویی به اوباما در فرودگاه حاضر نشد. در عوض برونو رودریگز نخست‌وزیر این کشور با دست دادنی دوستانه از او استقبال کرد. رسانه‌های دولتی نیز رفتار سرد مشابهی داشتند.

سفر اوباما بسیار عجله‌ای بود و در پشت‌صحنه آمریکا در فرآیند تدارکات اولیه این سفر بود. تاریخ سفر تا ماه ژانویه نهایی نشده بود. این سفر طوری زمان‌بندی‌شده بود که قبل از کنگره حزب باشد و امیدوار بودند که کاخ سفید تأثیر تعدیل‌کننده‌ای بر آن بر جای بگذارد. طبق منابع هر دو کشور و دفتر معاون رئیس‌جمهور، اوباما و بانوی اول آمریکا خواستار یک سفر خانوادگی بودند.

برنامه‌ریزی این سفر همچنین سبب تنش میان کاخ سفید و وزارت خارجه شد که به دلیل معامله تاریخی کوبا در دسامبر 2014 بود. این توافق، جنگ سرد میان دو کشور را پایان داده و همه‌چیز رو به عادی شدن بود: کوبا موافقت کرد بسیاری از زندانی‌های سیاسی را آزاد کند؛ آلن گراس پیمانکار آمریکا و رولاندو ساراف مهره‌ی کلیدیِ سازمان اطلاعات آمریکا آزاد و به کشورشان بازگردند. در عوض آمریکا سه زندانی باقی‌مانده از "پنج کوبایی جاسوس" را آزاد کند. گرچه این‌جور مذاکرات معمولاً توسط وزارت امور خارجه انجام می‌شود، اما اوباما مشاور معتمد خود بن رودز را مسئول معامله با کوبا کرد. این مذاکرات محرمانه 18 ماه به درازا کشید و تنها ریکاردو زونیگا کارشناس امور کوبا در کنار رودز بود و در حلقه معتمدین اوباما قرار داشت. همچنین وزارت امور خارجه کوبا نیز از مذاکرات خارج شد. مهره‌ی کلیدی کوبا سرهنگ آلخاندرو کاسترو اسپین پسر 50 ساله رائول بود؛ فردی سرسخت که گمان می‌رود وارث آشکار پدرش  است.

سفر عجله‌ای به نفع کوبا بود تا مسیر و برنامه را تعیین کنند: هیچ ملاقاتی با فعالان حقوق بشر صورت نگیرد و لیست مهمان‌ها را به میل خود تعیین کنند؛ مثلاً اینکه چه خبرنگارانی حضورداشته باشند.

اوضاع خوب نبود و در رسانه‌ها بر سر این موضوع جنجال به پا شده بود تا اینکه جان کری وزیر امور خارجه امریکا سفر به هاوانا را کنسل کرد. بلوف کری جواب داد و از آن به بعد آمریکا به آنچه می‌خواست رسید. کوبایی‌ها با اکراه به خبرنگاران ویزا دادند، رئیس‌جمهور با کارآفرینان، مخالفان و فعالان حقوق بشر ملاقات کرد و حتی یک کنفرانس خبری ترتیب داد که به‌صورت زنده از تلویزیون پخش شد.

نمی‌توان تأثیر ورود اوباما به کوبا را نادیده گرفت. در جریان این دیدار بارها از اوباما به‌عنوان "سیاه‌پوست طلایی" یاد شد. ظاهر اوباما که بسیار به کوبایی‌ها شبیه است و چند نژادی بودن وی تأثیر زیادی بر تعداد زیادی از مردم کوبا که سیاه یا دورگه هستند داشت.

این دیدار تأثیرهای قابل‌توجهی بر نمای پایتخت کوبا نیز داشت. هر ساختمانی که قرار بود اوباما و همراهانش از جلوی آن عبور کنند، تعمیر شده بود و تمام خیابان‌هایی که ماشین اوباما از آن عبور کرد آسفالت شدند. این مسائل باعث ترویج جکی در میان کوبایی شد که به اوباما می‌گفت " به دیدن ما بیا و آسفالت با خودت بیار! "

نقطه اوج این سفر سخنرانی هوشمندانه اوباما در مرکز شهر هاوانا با حضور شخصیت‌های ارشد سیاسی بود. اوباما این‌گونه آغاز کرد: "من برای پایان دادن به آخرین اثرات جنگ سرد به اینجا آمده‌ام." این سخنرانی را میلیون‌ها کوبانی تماشا کردند و بسیاری گفتند که تحت تأثیر احساسات قرار گرفتند و خوشحال‌اند که رئیس‌جمهور آمریکا مستقیماً با آن‌ها سخن گفته است.

مارتا ویتورت که سخنرانی را در آپارتمان خود تماشا کرده بود گفت: "اشک در چشمانم جمع شد." ویتورت که سابقاً در وزارت امور خارجه بوده گفت: "این آغازی برای آینده کوباست."

رخداد غیرمنتظره دیگری 11 میلیون ساکن این جزیره را غافلگیر کرد. در دومین روز دیدار اوباما، او رائول را به شرکت در یک کنفرانس خبری زنده تشویق کرد که در آن خبرنگاران آمریکایی سؤال‌های بررسی نشده و آزاد از وی بپرسند.

با توجه به تضاد کوبا با مطبوعات آزاد، مشارکت رائول خیره کنند بود و بدون شک تصمیمی ناگهانی بوده که او به‌سرعت از آن پشیمان شد. این رهبر کوبانی به‌وضوح از سؤال یک خبرنگار از شبکه NBC درباره حقوق بشر آزرده شد اما از سؤال جیم آکوستا که پرسید "چرا در کوبا زندانی سیاسی وجود دارد؟" به خشم آمد. رائول با اوقات‌تلخی گفت: "لیست زندانی‌های سیاسی را به من بدهید تا همین‌الان آزاد شوند... اگر چنین کسانی وجود داشته باشند قبل از شب آزاد می‌شوند." بلافاصله فهرستی از اسامی زندانیان در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد که هیچ‌یک از آن‌ها تا الان آزاد نشده‌اند.



در طول کنفرانس رائول به‌وضوح آرامش خود را از دست می‌داد و سپس ناگهان کنفرانس را متوقف کرد و به سمت اوباما رفت و دست او را به ادای احترام بالا برد. اوباما از این حرکت او استقبال نکرد و بازویش آویزان ماند. یک دیپلمات سابق کوبا گفت: "خدای من. این حرکت رائول را ضعیف نشان داد. هیچ‌کس تابه‌حال همچنین چیزی ندیده بود."

وابستگی دو برادر اهمیت زیادی در کوبا دارد و همچنین نشان می‌دهد در رویارویی با مذاکره‌کنندگان آمریکایی به چه مسائلی حاضرند بپردازند و با چه سرعتی آن‌ها را بررسی می‌کنند.

این دو برادر در مسائل زیادی مانند پایانِ تحریم آمریکا با یکدیگر هم‌عقیده‌اند. از طریق اقدامات اجرایی،  دولت اوباما بخشی از محدودیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری را برداشته است. اما برای تجارت و بانکداری کاملاً نرمال و آزاد، باید منتظر لغو رسمی تحریم‌ها از سوی کنگره آمریکا باشند. اما چه ترامپ پیروز شود چه کلینتون، کوبایی‌های عقیده دارند برای حل این مسئله در کنگره به‌اندازه کافی رأی دارند. با حضور سناتورهای جمهوری‌خواه مانند جف فلیک و رند پل، انتظار دارند تا سال 2017 به رأی برسند. اما تا آن زمان،  این تحریم‌ها تبلیغات مفیدی درباره‌ی امپراتوری "قلدر" در شمال است.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
کاستروئ: دایناسوری مانده از عصر جنگ سرد
ناشناس
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
البته منافع چنین دیکتاتور هایی ایجاب میکنه که همواره جوامع مورد حگومت شان را با ایجاد اینکه دشمن در کمین است و از این مزخرفات در ترس و وحشت نگه دارند تا علاوه بر حفظ جایگاه و منافع، رعب و وحشت را همواره در جامعه حاکم کنند؛ اما غافلند که در زمان کوتاهی تمامی آنچه که به عنوان ایدئولوژی دشمن ستیزی مطرح کرده بودند از بین میرود.
علی
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
دیگرزمان حکومت با ایده های کاسترودیگه تمام شده
بختگان
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
کاسترو هم مثل بقیه دیکتاتورها، دوام حکومتش را در سایه کلمات آرمانگرایانه ی بی محتوا دنبال کرد و برای ادامه ی حکومتش یک ملت را در فقر کامل فرو برد. خیلی خوب است که زمانی که زنده بود استقبال گرم مردم از اوباما را دید و بخود لرزید.
ناشناس
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
کلا دیکتاتورها و مردم بدبختشون همه جا شبیه همن!