حبیب محبیان به دلیل ایست قلبی در روستای نیاسته کتالم رامسر درگذشت.
زکریا اشک پور سخنگوی مرکز اورژانس مازندران افزود: صبح امروز جمعه در ساعت ۹ و ۱۷ طی تماس با مرکز پیام اورژانس غرب استان مازندران درخواست آمبولانس شد و مورد مأموریت در روستای نیاسته در کتالم رامسر بود.
وی اظهار داشت: پس از اعلام مأموریت بلافاصله، همکاران به محل اعزام شدند و پس از بررسی وضعیت متوجه شدند که متأسفانه ایشان فاقد هرگونه علائم حیاتی و سیانوز کامل و مردمکها گشاد شده بود.
اشک پور افزود: وی سابقه مشکل قلبی داشته و اقدامات احیا مؤثر نبود.
حبیب محبیان ازخواننده های ایرانی بود و در سن ۶۳ سالگی درگذشت.
آخه ما کجا داریم زندگی میکنیم که مردم، هنرمنداشونو نمیتونن ببینن.
روحت شاد مرد
آهنگ کویر باور
روحش شاد، بنده شناس خداست.
یه درخت خشک وبی برگ میون کویر داغ
توی تهمونده ذهنش نقش پررنگ یه باغ
شاخه سبز خیالش سربه آسمون کشید
برو دوشش همه پرشد ز اقاقی سفید
زیر سایه خیالی کم کمک چشماشو بست
دید دوتا کفتر چاهی روی شاخه هاش نشست
اولی گفت اگه بارون بازبباره توکویر،دیگه اما سررسیده عمراین درخت پیر
دومی گفت که قدیما یادمه کویرنبود، جنگل وپرنده بود و گذر زلال رود
گفتن و ازجا پریدن با یه دنیا خاطره
اون درخت اما هنوزم تو کویر باور
اولی گفت اگه بارون بازبباره توکویر،دیگه اما سررسیده عمراین درخت پیر
دومی گفت که قدیما یادمه کویرنبود، جنگل وپرنده بود و گذر زلال رود
گفتن و ازجا پریدن با یه دنیا خاطره
اون درخت اما هنوزم تو کویر باور
یه درخت خشک وبی برگ میون کویر داغ
توی تهمونده ذهنش نقش پررنگ یه باغ
شاخه سبز خیالش سربه آسمون کشید
در مصحابه ات گفتی خوشا به سعادت پاشایی که رفت کاش منم مثل اون بمیرم. چه زود به آرزویت رسیدی. امیدوارم تشیع حنازه ات همچون زندگیت غریبانه نباسد.
چون آرزوی تنگ دلان دیر رسیدی
چون دوستی سنگ دلان زود برفتی
روانش شاد
والا من تا حالا صدای این خواننده رو نشنیده بودم تا دیروز. اما خیلی برام حرف داشت روز و ماه مرگش. در ماه رمضان درهای جهنم بسته است..... کاش یه خورده به خودمون بیایم. این راه، راهیه که دیر یا زود همگی میریم.
خدا همه ی رفتگان رو رحمت کنه. روح همه شون شاد
ببار ای برف , ببار ای برف غمگین بر مزارش
به من میگفت برفو دوست داره
به من میگفت اگه آروم بباره
به من میگفت این برف زمستون
همینکه آب شه اونوقت بهاره .....
پیچد در آسمان ها ناله های جدایی
گوید به من دل من تا کی در انتظاری
دیگر نمی آید باز فریاد ز بی وفایی
نمانده غم گساری نمانده آشنایی
ماندم در این تنهایی ماندم در انتظارت
عشقم چه بی وفایی
و شکست و پر کشید.خدایا چرا اونهایی باید بمیرن و رو اعصاب یه ملتن، نمی میرن اون وقت اونهایی که دل ملت غمزده باهاشونه و ازشون خاطره داره باید بمیرن؟
خیلی برام عجیبه ، مردم آزارها و ظالما اغلب عمرشون طولانیه ولی مردم دارها و مهربونا زود از بین میرن
رود گوشه اى دور و تنها بمیرد
گیتار تنها مانده ی حبیب
حبیب، خواننده ی ترانه ی مرد تنهای شب، گیتار خویش را تنها رها نمود
حبیب هم، مثل خیلیهای دیگر رفت، درد خویش را با دوای مرگ، دوا نمود
به مرگ گفتم که : او، به واقع مرد آرام و متینی بود، مرده پرستی نمیکنم
او، از روزگار گلایه نیز داشت، احتمالا، او با مرگ خویش، کمی هم صفا نمود
پس، پرواز او را بخاطر بسپاریم، که پرندهها بقول فروغ فرخزاد، میمیرند
بهتر آنکه، پرنده ی اندیشه ی تاریخ گرا را، تا دیر دیر نشده، در هوا نمود
گیتار تنها مانده ی حبیب اما، در تاریخ موسیقی، نخواهد مرد، میماند
به رشد اصیل هنر، دارد که ظلم میشود، اگرچه نباید که ظلم و جفا نمود
تاریخ سرودن : شنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۱۶ برابر با ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه ی بعد از نیمه شب، که سالروز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ هم هست، که احمدی نژاد دوباره انتخاب شد، احمدی نژاد رفت، اما، جهان پر از احمدی نژادهای رنگ و وارنگ است، و نکته ی غم انگیزی که نباید توجیه کرد، اینجاست
کوچها درخلوت شب... بغض باران در نگاهش
بی تو ما از نسل بارانیم...گریانیم....گریانیم....
روحت شاد...حبیب عزیز...
خيالشون راحت شد
آنجا بمیرد
در این حصار جادویی روزگار بشکن
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون
به جنون صلابت صخره کوهسار بشکن
توکه ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
...لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه
تو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن
زبرون کسی نیاید جویباری تو اینجا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
بسرای تا که هستی که سرودن است بودن
به ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن
روحت شاد.....
بی تو تنها وغریبم.........
چقدر خواننده متفاوتی بود...
نجیب و سراپا امیدم برفت
تو رحمی بر او کن ز آقائیت
شریف وطن این حبیبت برفت
خدا رحمت کند تمام اموات را
روحت شاد بزرگمرد
مطمئن باش جایش در بهشته
به قول علی دایی این آدم فقط دو آرزو داشت یک اینکه در خاکش دفن بشه و دیگه اینکه برای مردمش بخونه و امروز صبح حبیب به یکی از دو آرزوش رسید
چون دوستی سنگدلان زود برفتی
اخه وطن کجایی
آخه وطن کجايی دلم پي ات ميگرده.دلم پی ات میگرده
خدا بیامررت
از دو ماه قبل شروع کرده بودم دوباره ترانه هاشوگوش میدادم، انگار میدونستم مرد تنهای شب میخواد تنهامون بذاره
حتی با همون بند پولک دار گیتار ش هم حال میکردم
اینجا موندن بی فایده است
مرد تنهای شب هم غریبانه رفت...
بدرود مرد تنهای شب.
خوش بحالت که در اوج محبوبیت و مظلومیت رفتی!
ببین کار ما به کجا رسیده یک عده برای خدا تعیین تکلیف میکنن.
کلاه خودت بچسب باد نبره.
ماه رمضونه. لااقل تو این ماه مثل یه آدم فهمیده حرف بزن و یا زبان فرو بند.
فکر کردی خدا از تو راضیه؟
خجالت بکش و بگو خدا رحمتش کنه
یادش همیشه در قلب مردمه
خدا نگذره از افراطی ها که بهش اجازه کنسرت ندادند
کاش یه کنسرت در ایران اجرا میکرد .
خدا رحمتش كند
ايكاش با اين سرمايه هنري با ان صداي حماسي اش درست برخورد مي كردند
خدا رحمتش کنه، خیلی دوسش داشتم.
خدا بیامرزدش ولی ایکاش میذاشیت کنسرتشو بذاره