عصر ایران نوشت: «آوازه خوان فاسد و آلوده به ضد انقلاب، آوازه خوان مرتبط با شبکه های ماهواره ای» و چند ناسزای تکراری دیگر تازه ترین نوشته روزنامه کیهان علیه محمد رضا شجریان است که به بهانه مصاحبه وزیر ارشاد درباره صفحه اول دیروز این روزنامه نثار استاد آواز ایران شده است.
درست در روزی که کیهان با الفاظ تند کوشید احتمال پخش مجدد آوای دل نشین «ربنا» از تلویزیون را منتفی کند و سایتی هم نوشت «این خط قرمز ماست» روزنامه اطلاعات متن بلندبالایی به همراه سروده ای از دکتر احمد جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در یونسکو را به چاپ رسانید که در آن از محمد رضا شجریان نه تنها به عنوان «میراث دار و میراث بان» که با صفت «میراث ساز» یاد شده بود و نشان می داد الفاظ زشت یک روزنامه هرگز نباید موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال این هنرمند تلقی شود.
با این که تصور می شد انتشار تصاویر مربوط به شیمی درمانی شجریان در آمریکا فضای گذشته را تغییر داده و با خروج محمد سرافراز از صدا و سیما و آغاز ریاست دکتر علی عسگری مهر جای قهر را بگیرد و بر این اساس مدیر شبکه اول سیما در گفت و گو با ایلنا از احتمال پخش دوباره « ربنا» از تلویزیون خبر داده بود، اما چنان فضا سازی شد که آقای سید فضل الله شریعت پناهی نیز ناگزیر از عقب نشینی شد.
خشم کیهان اما هنگامی فوران کرد که روزنامه ایران طرح بزرگ صفحه اول خود را به شجریان اختصاص داد؛ طرحی زیبا از بزرگمهر حسین پور که با الهام از «تاپیوگرافی» ربنا ترسیم شده و در دل خود 40 فرم تصویری از واژه ربنا را دربر دارد.
چرا دلواپسان دست از سر شجریان بر نمی دارند؟!
در این ماجرا چند پرسش به ذهن متبادر می شود:
نخست این که آیا با محتوای «ربنا» مشکل دارند؟ پاسخ قطعا منفی است.
چون منظور از آوای ربنا، قرائت 4 آیه از آیات قرآن کریم است که حالت دعا دارد و همه با «ربنا» شروع می شوند: آل عمران/آیه 8، مؤمنون/آیه 109، کهف/آیه 10 و بقره/ آیه 10
آیا از جنبه فنی مشکل دارند؟ قطعا این طور نیست چون همه به اوج هنر و نبوغ اذعان دارند. برترین گواه همان سخنی است که دو سال بعد از ان اجرا راغب مصطفی غلوش قاری نامدار مصری گفت و تکرار آن توسط یک قاری صرف را غیر ممکن دانست (شجریان در دستگاه سه گاه می خواند و با مرکب خوانی و آواز افشاری به گوشه عراق می رود و بعد به سه گاه بازمی گردد).
دیگر این که: آیا به خاطر این است که این صدا را مربوط به پیش از انقلاب می دانند؟ پاسخ این پرسش هم منفی است.
چون پیش از انقلاب صدای سید جواد ذبیحی پخش می شد و بعد از انقلاب بود که از شجریان خواستند به جای او بخواند اما نمی پذیرد.
ربنای کنونی نیز به قصد پخش اجرا نشده و در واقع برای تعلیم بوده و او در برابر کار انجام شده قرار می گیرد و نمی خواسته قاریان قرآن و اهل موسیقی او را متهم کنند در هر دو عرصه که به ظاهر نامتجانس می نماید فعالیت می کند و تا سال ها خیلی ها نمی دانستند صاحب این صدای آسمانی کیست.
آیا به این دلیل است که آلبوم تازه شجریان با عنوان «طریق عشق» با تنظیم و آهنگ سازی پرویز مشکاتیان مجوز گرفته است؟ پاسخ این گمانه هم منفی است.
چون هم زمان با آن آلبوم جدید محسن چاوشی با نام «امیر بی گزند» منتشر و به طرفه العینی به سرعت و به صورت گسترده دانلود شد و مجوز گرفتن یا نگرفتن آلبوم شجریان که مخاطبان خاص خود را ندارد نمی تواند دغدغه اینان باشد.
آیا به خاطر این است که او در عرصه هنر و اجتماع «کنشگر» است و «کرنشگر» نیست و ترجیح میدهد خودش باشد و از استقلال فکری و عقلی خود دفاع کند و خلاقیت شخصی را بر هر امر دیگری ترجیح میدهد ؟ این هم می تواند باشد اما باز اصل ماجرا نیست.
آیا به خاطر این است که می گویند با خانم فائقه آتشین در خارج از ایران عکسی به یادگار گرفته اما مگر مرحوم منوچهر نوذری تصاویر بیشتری از این دست نداشت؟
پس مشکل شان اینها نیست. حتی موضع شجریان پس از انتخابات 88 و در انتقاد از سخنان محمود احمدی نژاد در میدان ولی عصر در روز 24 خرداد آن سال هم نیست که هر منظوری هم از «خس و خاشاک» داشت، کثیری را و از جمله هنرمند را رنجاند.
زیرا 7از آن حوادث سال می گذرد و حالا حتی مصطفی تاج زاده که تمام این 7 سال را در زندان به سر برده هم آزاد شده است وقتی برادر رییس جمهوری به ملاقات می رود یعنی زمانه، دیگر است و عصر آشتی و همگرایی است.
سخن را به درازا نمی کشیم و عیان و عریان می گوییم چرا دست از سر شجریان بر نمی دارند.
می گویند: ملا نصر الدین شبانگاهی به خانه آمد و فرزندان را به باد ناسزا و کتک گرفت. زن گفت: چرا چنین می کنی؟ پاسخ داد: پول خود را چند کوچه بالاترگم کرده ام. زن گفت: به این بچه ها چه مربوط است؟ پاسخ داد: آنجا که پول را گم کردم تاریک بود و اگر می خواستم گریبانِ رهگذران را بگیرم زورمند بودند و از من نمی خوردند. پس در خانه چنین می کنم که روشن است و زور بچه ها هم به من نمی رسد!
دلواپسان ایرانی پول خود را در کوچه «برجام» گم کرده اند و چون هر چه زور زدند موفق نشدند و برجام به تصویب رسید و عصر پسا برجام هم شروع شد دیواری کوتاه تر از اهل فرهنگ و هنر نیافته اند و به موسیقی ملی و شجریان گیر داده اند!
سال پیش و در همان تیر ماه صریح و شفاف نوشته بودیم دو روز دیگر که برجام تصویب و اجرایی شد خشم خود را بر سر اهل فرهنگ و هنر نریزید و اگر حرف و اعتراضی دارید و بغض فروخورده ای شما را خشم گین ساخته در همان عرصه سیاست فریاد بکشید. چون کاملا قابل پیش بینی بود که آن غیظ و غضب را باید جایی خالی کنند و سراغ هنرمندان می آیند و یک روز گریبان شجریان را می گیرند و روز دیگر یقه فرهادی را.
در واقع از آزادی یک سیاست مدار اصلاح طلب ناراضی اند و نمی توانند بگویند چرا شخصیت های مختلف بر پایه سابقه رفاقت دیرین به دیدار او می روند و چرا آزاد شده و به جای آن سراغ شجریان رفته اند...
فحاشی به شجریان برای این جماعت حکم جست و جوی پول گم شده (شعارهای 8 سال احمدی نژاد) در خانه روشن را دارد.
چراغی را که ایزد برفروزد
هرآنکس پف کند ریشش بسوزد
یعنی اینقدر سطح خاصته هامون پایین آومده!!!!!!
اینم مشق امشبت : شعور ، شعور ،شعور ، شعور، شعور ،شعور ، شعور
این در حالیست که میلیونها جوان گریبانگیر مشقتهای زندگی هستند. جوانان هنرمند که اصولا مفری برای فعالیت ندارند.
چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند، از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما.
هر که هستی که خود را در پس پرده ناشناس پنهان کردی این را بفهم که خداوند عالم زیبایی را دوست دارد و انسان که آفریده همان خدا هست نیز دوستدار زیبایی است.
انسان با موسیقی زنده هست . حتی صدای آب نیز موسیقی هست برادر .برادر به خودت بیا و برگرد
ایشان در قلوب مومنین ایرانی جای دارد و هیچ کسی نمیتواند با گزافه گویی یا تهمت زنی و دشنام گویی ایشان را از قلب ما بیرون آورد.
دیر زمانی طول نمیکشد که مکر خداوند به مکاران بر می گردد. این قول الهی است
ما مردم هیچ علاقه ای به گوش دادن صدای ایشان نداریم
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد...»
استاد شجریان در قلب هر ایرانی که از ادب، هنر و فرهنگ بویی برده است جای دارد.
ربنا یک کار فرهنگیه و به عموم جامعه تعلق داره و روزه یک کار شخصیه
مشکل هم همینجاست که بعضیا فرق یک حق عمومی با یک حق فردی رو نمیفهمن
من هم موسیقی کشورم را
و تا الان هم موفق بوده ام. (استاد)
انسان های بزرگ همواره بزرگ هستند.
هنر چونان نور است و هنرمند منبع تولید این نور است. این نور نه خاموش شدنی نیست و نه انکار پذیر. و هنرمندان برخاسته از میان مردم اند و بنشسته در دل آنان. دوستان دلواپس نیک می دانند که آنچه که بر دل نشیند تنها با پرواز روح از کالبد خاکی آدمیان جدا می شود.
پس این همه تلاش و تقلای انان آب در هاون کوبیدن است و بس.
حداقل انقد از شهدا و مقدسات هزينه نكنيد. برگردوندن اعتماد خيلي كارِ سختيِ. هر چند به نظرم دير شده
بی منطقی تو گفتار و اعمالتون موج میزنه
"ربنا" تصنیف و ترانه نیست! بلکه یک دعای قرآنی است و نکته اصلی همین است! ؛
استاد شجریان استاد بزرگ هنر موسیقی این کشور هستند این موضوع کاملا مشخص است اما پخش کردن "ربنا" با صدای کسی که نشان داده است ( عکس ها و اظهار نظر های عمومی و نه خصوصی استاد شجریان گویای این واقعیت است ) پایبندی به اصول قرآن ندارد را چگونه می شود توجیه کرد؟!!
لطفاً پاسخ منطقی و مستدل بدهید!
قرائت زیبا و هنرمندانه قرآن را که با استادی و نبوغ به زیبایی انجام شده است به جای خود اما آیا می شود آن را با رفتار، اظهار نظر ها و دیدار های خلاف دستورات قرآن، در کنار هم قرار داد و از آن دفاع کرد؟!
دوم اینکه: اصول قرآن رو شما نمی تونی واسه خودت تفسیر کنی بعد هم بگی مردم باید طبق تفسیر شما از اصول قرآن پیروی کنن!! بی تردید برداشت و دیدگاه مردم نسبت به اصول و فروع قرآن کاملا با هم متفاوت هست و کسی حق نداره فکر کنه برداشت شخصی خودش از قرآن درسته و دیگران همه راه اشتباه رو طی می کنن!!!
یه سری اصول هستند که جای هیچ بحثی نداره. مثل این می منه که یه نفر بگه من قران رو قبول دارم ولی خدا رو قبول ندارم.مگه میشه ؟ حجاب از اصول بدیهیه.
اصلی ترین علت محبوبیت سازی برای ایشان به نظرم همان موضع گیریهای سیاسی اوست