صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۵۰۹۰
در شعبه اول بازپرسي دادسراي ویژه سرقت مادر و دختری نشسته‌اند. چهره‌شان نشان می‌دهد که حال و روز خوشی ندارند. استرس عجیبی در چشمانشان موج می‌زند. آنها دو شاکی پرونده‌ای هستند که در آن سه سارق زورگیر با حمله به خانه‌های ویلایی، زنان تنها را هدف سرقت‌های خشن خود قرار می‌دادند. این سارقان افغانی، پس از شناسایی خانه‌های ویلایی که مردی در آن‌جا ساکن نبود، نقشه یک دزدی را می‌کشیدند و با ورود به این ویلاها زنان و دختران را به شدت کتک می‌زدند.
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۵ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۵
 در شعبه اول بازپرسي دادسراي ویژه سرقت مادر و دختری نشسته‌اند. چهره‌شان نشان می‌دهد که حال و روز خوشی ندارند. استرس عجیبی در چشمانشان موج می‌زند. آنها دو شاکی پرونده‌ای هستند که در آن سه سارق زورگیر با حمله به خانه‌های ویلایی، زنان تنها را هدف سرقت‌های خشن خود قرار می‌دادند. این سارقان افغانی، پس از شناسایی خانه‌های ویلایی که مردی در آن‌جا ساکن نبود، نقشه یک دزدی را می‌کشیدند و با ورود به این ویلاها زنان و دختران را به شدت کتک می‌زدند.

 بعد از آن هرچه پول و طلا بود، سرقت می‌کردند و متواری می‌شدند. سردسته باند پس از دستگیری در بازجويي‌ها گفت: «من در كارهاي ساختمان فعاليت مي‌كردم و هربار كه جايي مشغول به‌ كار مي‌شدم، همه ساكنان ساختمان را زيرنظر می‌گرفتم. من آپارتمان‌هايي كه مردي در آن‌جا حضور نداشت را شناسایی می‌کردم. بعد از شناسايي خانه‌هاي مورد نظر، نقشه‌ام را با ٢نفر از دوستانم درميان گذاشتم و قرار شد به خانه‌ها دستبرد بزنيم.»

پس از آن بود که شاكيان زيادي كه ازسوي آنها هدف سرقت قرار گرفته بودند، شناسايي شدند که دونفر از این شاکیان همین مادر و دختر هستند. حالا این مادر و دختر به دادسرا آمده‌اند تا جزییات بیشتر این ماجرا را شرح دهند. آنها قرار است تا دقایقی دیگر بار دیگر با سارقان خانه ویلایی‌شان مواجه شوند. دقایقی که می‌گذرد، صدای زنجیر جلوی در شعبه شنیده می‌شود. دو متهم افغانی این پرونده را به داخل شعبه منتقل می‌کنند و آنها در مقابل بازپرس نصرتی می‌نشینند. درهمین لحظه ناگهان دختر جوان با دیدن متهمان به شدت می‌لرزد. او جیغ می‌کشد و ناگهان ازحال می‌رود، مادرش سعی می‌کند او را آرام کند و اسپری آسم دخترش را به او می‌دهد. این زن که خودش هم به‌ شدت گریه می‌کند، با صحبت‌هایش دخترش را آرام می‌کند.

حالا نوبت به بیان جزییات ماجرای سرقت از زبان دوشاکی رسیده است. زن میانسال جزییات ماجرا را بار دیگر برای بازپرس تعریف می‌کند و می‌گوید: «از آن روز به بعد من و دو دخترم به شدت ناراحت و عصبی هستیم. هرکدام از سایه خودمان هم می‌ترسیم. آن روز من و دو دخترم درخانه بودیم که حال و روز دختر بزرگم را خودتان می‌بیند. از حال و روز دختر کوچکم هم نگویم که خیلی بهتر است. او هم دچار ترس شده و مرتب او را پیش روانشناس می‌بریم تا حالش کمی بهتر شود.» بعد از آن متهمان با انکار این سرقت‌ها، به بازپرس می‌گویند: «ما کارگر ساختمانی هستیم و هیچ‌وقت سرقتی انجام ندادیم. این دزدی‌ها کار علی، متهم دیگر این پرونده است که الان در زندان به سر می‌برد. ما در این سرقت‌ها نقشی نداریم و نمی‌دانیم چرا دستگیر شده‌ایم.»

در ادامه یکی از متهمان می‌گوید: «من خودم مشکل بینایی دارم و به‌ خاطر همین مشکل اصلا نمی‌توانم دست به چنین سرقتی زده باشم.»

این درحالی است که دخترجوان یکی از همین متهمان را شناسایی می‌کند و به بازپرس می‌گوید که خودش این متهم را دیده است، اما مادر این دختر می‌گوید که چون آن روز عصبی شده و دزدان نیز چشمان او را با دست بسته‌اند، نمی‌تواند چهره‌شان را به یاد بیاورد.

درحاشیه این جلسه دخترجوان که در تمام لحظات به ‌شدت می‌لرزد و گریه می‌کند، در گفت‌وگو با «شهروند»، جزییات ماجرای آن روز وحشتناک را تعریف می‌کند: 

چرا با دیدن متهمان حالت بد شد؟
خودم هم تصور نمی‌کردم که با دیدن آنها تا این اندازه حالم بد شود. وقتی آنها را دیدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم. دوباره آن روز و آن لحظات را به یاد آوردم. خیلی سخت بود. دیدن متهمان باعث شد دچار استرس و ترس زیادی شوم. برای همین حالم بد شد. هنوز هم حال خوبی ندارم. از آن روز به بعد از سایه خودم هم می‌ترسم و نمی‌توانم به آرامش برسم. هر لحظه احساس می‌کنم کسی درخانه است. از آنجایی هم که آسم دارم، مرتب حالم بد می‌شود. بیچاره مادرم، مرتب باید من و خواهرم را آرام کند.

اولین‌بار بود که متهمان را می‌دیدی؟
بله. من بعد از دستگیری تا به حال آنها را ندیده بودم. حتی برای شناسایی‌شان هم به آگاهی نرفتم و این اولین‌بار بود که آنها را دیدم. برای همین حالم بد شد.

آن روز با مادر و خواهرت در خانه تنها بودی؟
بله. خانه ما یک خانه ویلایی در فرمانیه است و از آنجایی‌که پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند، من و خواهر و مادرم با هم زندگی می‌کنیم. آن روز ساعت ١٢ ظهر بود که من در اتاقم خواب بودم. ناگهان صدای زنگ درآمد و چند لحظه بعد هم صدای فریاد مادرم را شنیدم. سراسیمه از اتاق بیرون رفتم که ناگهان یک مرد از پشت ‌سر مرا گرفت و به سرم کوبید. یکی دیگر از دزدان هم مادرم را گرفته و دست و چشمانش را بسته بود. خیلی ترسیده بودم و هنوز نمی‌دانستم آنها از ما چه می‌خواهند. دزد خشن مرا کشان‌کشان به داخل اتاق برد و مدام می‌گفت جای پول و طلاها کجاست. من هم که به‌ خاطر آسم نفسم گرفته بود و ترسیده بودم، یادم رفته بود جای پول و طلاها کجاست. دزد جوان که لاغراندام بود، با چاقو و شوكر مرتب تهديدم مي‌كرد و هربار كه مي‌گفتم جای پول و طلاها را نمی‌دانم، با دست به سرم مي كوبيد و كتكم مي زد. او چشمانم را گرفته بود تا او را نبينم. بعد از چند دقيقه همدستش فرياد زد كه بيا برويم. آن‌جا بود كه مرا رها كردند و رفتند. همان لحظه توانستم چهره شخصي كه مرا تهديد كرده و كتك مي‌زد را شناسايي كنم.

پس یعنی الان مطمئن هستی که او خودش است؟
بله. مطمئنم. چون زماني كه مرا تهديد مي‌كرد، زيرچشمي توانستم چهره‌اش را ببينم. این مرد كنار چونه‌اش كمي فرورفتگي دارد كه آن لحظه درست در ذهنم ماند. الان هم با اينكه ريش گذاشته اما همچنان اين فرورفتگی را دارد. براي همين مطمئن هستم كه او خودش است.

پول و طلاها را هم سرقت کردند؟
گویا سارقان آن‌قدر مادرم را کتک ‌زده بودند که در نهایت مادرم هم جای پول و طلاها را به آنها گفته بود. برای همین این سارقان پس از سرقت طلاها ما را رها کردند و متواری شدند.

در کل چقدر پول و طلا سرقت شد؟
حدودا ١٥٠ميليون طلا و سكه بود که سرقت کردند.

این سرقت چند دقیقه طول کشید؟
یک‌ساعت تمام این دزدان خشن درخانه ما بودند و مرتب کتک‌مان می‌زدند. خیلی وحشت کرده بودم. مادرم هم همین‌طور. بیچاره به‌ خاطر صدای فریادهای من، تصور کرده بود که این سارقان مرا مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. حالا ببینید در آن لحظات چه حسی داشته و چقدر عذاب کشیده است. خواهر کوچکم هم همین‌طور. آنها هرکدام از ما را جداگانه کتک می‌زدند و ما در آن لحظات از سرنوشت همدیگر و این‌که چه بلایی به سرمان می‌آید، خبر نداشتیم.
برچسب ها: فرمانیه وحشت
ارسال نظرات
حسین
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
زورگیری مصداق بارز قطاع الطریق است و مجازان آن معلوم
ساسان
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۶
يه چند ماه زنداني ميشن بعدش با تجارب بيشتر به آغوش جامعه بر ميگردن.
تو پارتي شبانه كه شركت نكردن ، دزدي كردن فقط.
ناشناس
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
بد نيست هموطناني که بابت قتل به واقع دلخراش کودک افغان به ابراز احساسات نامعقول مي‌پرداختند و به ناحق بر غربت مهاجران افغان تمرکز کرده بودند حالا هم اقلا به همان اندازه بابت نواميس کشورشان ناراحت باشند
ناشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
افغانی های عزیز نمیخواهند بروند جلوی سفارت افغانستان شعار بدهند از این ظلمی که به ملت ایران میشود
ناشناس
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
در عوض ما از دولت محترم و فخیمه افغانستان درخواست کردیم که در مورد حقابه ایران از هیرمند بر اساس پروتکل فیمابین رفتار بکنن. تا کی باید به همه باج بدیم؟؟؟؟؟ عراق تو جنگ محکوم شد حکومتش سرنگون شد حالا باید کمکشون بکنیم در حالی که باید دنبال غرامت باشیم. ما همیشه می بازیم کم یا زیاد
ناشناس
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
موقعی که تهرانی ها به هموطن خود کار نمی دهند که مباد حق بیمه او را واریز کنندباید هم افغانی ها پررو شوند
هشدارهای امنیتی غیر ممکن کردن سرقت و زورگیری
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
4- برای غیر ممکن کردن ورود سارقین از طریق درب ورودی منازل، فقط درب ضد دیلم با ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت بذارید و به هیچ چیز دیگه اعتماد نکنید که دودش فقط توی چشم خودتون و خانوادتون خواهد رفت.
5- برای غیر ممکن کردن سرقتهایی که از طریق ورود افراد آشنا انجام میشه یا سرقتهایی که سارقین وقتی میخواید وارد بشید همزمان با شما به زور وارد میشن، یا سارقینی که زنگ میزنن و تا درو باز میکنید با زور میان تو، یک گاوصندوق ضد دیلم که مجهز به سیستم قفل ضد زورگیری باشه و ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت داشته باشه بذارید توی خونه و تمام طلا، جواهر، سکه، پول، اسناد و مدارک با ارزشتون را توی اون گاوصندوق بذارید که بتونید اگر سارقین آشنا بودن، کلید داشتن یا پشت سرتون اومدن تو، با تکیه بر سیستم قفل ضد زورگیری گاوصندوق، جان و اموالتون را نجات بدید.
ناشناس
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
باید شهرداری مکلف کنه هر خونه ای که پایان کار میخواد بگیره دوربین نصب بشه هزینه ای هم نداره
ناشناس
۲۰:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
بعضی اقوامقانونی برای دزدی داشتند که دزد باید 9 برابر مبلغ سرقتی را به صاحب مال برمیگرداند
قانون خوبیه آنقدر باید بیگاری کنند تا چند برابر پول رو برگردونند
ناشناس
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
به کجا رسیدیم که تو کامنتا مردم میگن خدارو شکر فقط کتک و دزدی بوده وتجاوز نبوده
ناشناس
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
همشون با کسانی که به کامنت های اعدام منفی می دن در اولین فرصت ممکن اعداااااااام کنید
علی
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
از علت شلاق خوردن کارگران بگو.
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
حیوانات را اعدام کنید به جرم محاربه
محمود
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
فقط اعدام
ناشناس
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
حالا بابا بچه ها کوجان؟؟
ناشناس
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
یاید یکی دو سال فقط کتک اشان بزنند
ناشناس
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
اعدام سریع و در محل وقوع جرم.
علی
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
فقط اعدام
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
150 میلیون طلا و سکه تو یه خونه ویلایی 15 میلیاردی اونم چند زن تنها. اونوقت میخوان این مهاجران غیرقانونی که تحت لوای کارگر ساختمانی از اون صبح زاغ سیاه این و اونو چوب میزنن بهشون حمله نکنن.
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
فاجعه ترین کاربرد منطق که در طول عمرم می توانستم ببینم و بشنوم کامنت جنابعالی است. یک کم رو منطقت کار کن
شهرام حسین ناظر
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
تعلل و سهل انگاری در مورد وضعیت مهاجران غیر قانونی در ایران سبب اینگونه از اتفاقات میشود و تا وقتی که مسئولین دیپلماتیک ایران در این باب سکوت اختیار کنند وضع به همین منوال خواهد ماند . یکمی بجای اندیشه های عبث بر جام .کمی هم از این مصیبت بلا در جام بی کفایتی نوش جان بفرمایید . قابل توجه شاه کلید دولت آقای روحانی ( دشمن قابل احترام جناب کسینجر )
محسن
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
فقط اعدام...باز نیاین ادای روشنفکرا رو در بیارین. منم کلی مشکل اقتصادی دارم. اما هیچ وقت فکر این کثیف کاری ها به ذهنم نمی رسه
ناشناس
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
برادرم اعصابت رو کنترل کن و خودت رو با هیچکس مقایسه نکن و اعتماد بنفست رو بخاطر استرس ناشی از شنیدن حنایات انسانهای بد از دست نده که شما اشرف مخلوقاتی
ناشناس
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
اگر در تمام خیابانها و کوچه های شهر دوربین مدار بسته که احمدی نژاد با ان مخالفت کرد نصب بشه و اطلاعرسانی بشه جرم و جنایت بسیار کم مبشه
هزینش هم حقوق یک ماه یک پلیسه و در کل ناچیزه
ali
۱۹:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
هزینه نگهداری رو فراموش کردی!؟؟؟
ناشناس
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
باز دمشون گرم نه کشتن نه تجاوز کردن
ناشناس
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
خانه ویلایی در فرمانیه،150 میلیون پول و طلا"".خدایا شکرت
ناشناس
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
باز خوبه فقط کتک زدند
ناشناس
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
امیدوارم 24 ساعته وقتی شلاق میزنند 12 ساعته هم اینها رو دار بزنند . بی شرف هی نامرد چرا گورشان را گم نمیکنند بروند مملکت خودشان .
ناشناس
۰۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
خیلی وحشتناکه... نباید این زورگیران و متجاوزان به عنف را رها کرد، متاسفانه خیلی ها آزاد میشوند و دوباره بدتر از قبل...
ناشناس
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
اعدام
اسکندری
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
1-باید یک مدت کار اجباری از این ها بکشند.
2-فاصله طبقاتی را کم کنند.
احسان
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
قبلا هم مورد مشابه این موضوع رو دیده بودم
از همه بدتر اینه که کسانی که شهروند ایران نیستن این کاروکردن باید برای جلوگیری از چنین حوادثی روی مهاجرهای غیر قانونی کنترل بیشتری بشه