صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۰ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۵
لغو کنسرت های دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اگرچه رویداد تازه ای نیست اما اینک دامنه آن با گذشتن از کنسرت های پاپ به کنسرت های سنتی نیز کشیده شده؛ رویدادی که اهالی فرهنگ و موسیقی را نسبت به آینده حرفه ای شان بیش از پیش نگران ساخته است.

لغو پیاپی کنسرت های موسیقی که به ویژه در ماه های گذشته افزایش چشمگیری داشت، دوستداران و اهالی هنر اول را نگران و گاه حیرت زده کرده است. اکنون با لغو کنسرت هایی که امضای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پای مجوزهایشان است، این پرسش در اذهان عمومی شکل می گیرد که چرا و چگونه برخی نهادهای غیرمرتبط با موسیقی و فرهنگ یا شماری از نیروهای خودسر مجوزهای نهاد دولتیِ متولی فرهنگ و هنر کشور را به آسانی نادیده می گیرند و با لغو کنسرت ها، اینگونه هنرمندان عرصه موسیقی را به دردسر می اندازند؟ این در حالی است که برای برگزاری هر یک از این کنسرت ها، ساعت ها تمرین، برنامه ریزی و هزینه صرف شده است و مهمتر اینکه، مردم برای حضور در کنسرت بلیت تهیه کرده اند.

لغو کنسرت های موسیقی اتفاق تازه ای نیست. سال های گذشته نیز همواره شاهد نمونه های بسیاری از آن بودیم اما تازه ترین موارد از لغو کنسرت ها بسیار خبرساز شد چرا که این لغو نه در سبک های حساسیت برانگیز نظیر «پاپ» که در کنسرت های سبک سنتی رخ داد.

کنسرت‌ روز یکم خرداد ماه «شهرام ناظری» خواننده مشهور موسیقی سنتی در شهر نیشابور و کنسرت روزهای بیست و یکم و بیست و دوم اردیبهشت ماه «کیهان کلهر» آهنگساز و نوازنده‌ کمانچه در این شهر، از جمله کنسرت های لغو شده اخیر بود که واکنش های بسیاری را برانگیخت.

پس از لغو کنسرت دوروزه کلهر در نیشابور، خانه موسیقی در اعتراض به لغو سلسله ‌وار کنسرت‌ ها و دیگر موارد مشابه، به منظور احقاق حقوق هنرمندان و جلوگیری از رویکردهای غیرقانونی، خطاب به رییس قوه قضاییه، نامه ‌ای نوشت. همچنین، «علی مرادخانی» معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به لغو کنسرت های یاد شده، خواستار تصمیم حاکمیتی برای جلوگیری از این رویدادها شد و اظهار امیدواری کرد رخدادهایی از این دست، تکرار نشود.

پیش تر، «علی جنتی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در واکنش به لغو کنسرت های دارای مجوز از این وزارتخانه گفته بود: ما برای صدور مجوز کنسرت ‌ها ‌‌نهایت دقت را به عمل می‌ آوریم تا قطعه ‌ای که قرار است اجرا شود، مخالف موازین اسلامی ما نباشد. بنابر این وقتی ارشاد با این حساسیت برخورد می ‌کند، انتظار ما از مقامات قضایی که احیانا این کنسرت ‌ها را مخالف سلیقه ‌های خود می ‌دانند، این است که اجازه بدهند دستگاه مسئول، کار خودش را انجام دهد. کافی است تنها به ما تذکر بدهند.

لغو کنسرت های پنجم و ششم خردادماه «مازیار فلاحی» خواننده پاپ در یزد و همچنین «علیرضا قربانی» خواننده سنتی که قرار بود در روزهای هفتم و هشتم اسفند 94 در مشهد برگزار شود از دیگر نمونه های لغو کنسرت طی ماه های گذشته بود.

جلوگیری از حضور زنان همخوان و همنواز در کنسرت ویژه بانوان نیز جلوه دیگری از مخالفت با موسیقی و ایجاد مانع در مسیر فعالان این حوزه است که طی حدود 2 سال گذشته موجب لغو شماری از کنسرت ها شده است. این ماجرا از 2 سال پیش همزمان با لغو جشنواره موسیقی زنان در خرداد ماه 1393 شروع شد و هنوز ادامه دارد. ممنوع شدن همخوانی و همنوازی زنان همچنین با لغو اجرای ارکستر سمفونیک تهران و برخی کنسرت ها از جمله کنسرت اصفهانِ «حسین علیزاده» آهنگساز و نوازنده تار و سه تار در مرداد ماه 93 پیوند خورد.

این رویدادها که از دخالت بی منطق و نابجای برخی نهادها و جریان های غیرمسوول و حتی شماری از نیروهای خودسر ناشی می شود، صدای اهالی موسیقی را درآورده است چرا که برخوردهای سلیقه ای با حرفه آنان شرایط کار کردن را برای این هنرمندان دشوار و عرصه را برایشان تنگ ساخته است. از همین رو، اهالی موسیقی به منظور حمایت از این صنف و هم اندیشی برای مقابله با محدودیت ها و لغو کنسرت ها کارزار «حمایت از موسیقی» را در اسفند ماه 1393 در محل خانه موسیقی تشکیل دادند.

در نشست نخست حامیان این کارزار، چهره های صاحب نام موسیقی از جمله ناظری، قربانی، «هوشنگ کامکار»، «داریوش پیرنیاکان»، «فردین خلعتبری»، «سالار عقیلی»، «حمیدرضا نوربخش» و «محمد سریر» حضور داشتند که نسبت به نحوه برخورد با موسیقیدانان انتقاد کردند.
نوربخش، مدیر عامل خانه موسیقی در این نشست در خصوص چالش های پیش روی هنرمندان این عرصه گفت: با کمال تاسف باید بگویم که این روزها مصیبت هایی را بر اهالی موسیقی شاهدیم که در سی سال گذشته بی سابقه بوده است. متاسفانه باید بگویم کار از حمله هم گذشته و به جایی رسیده ایم که باید شنونده توهین هم باشیم و این توهین ها به شدت دل تمام اهالی موسیقی را به درد آورده است. سوال اینجا است که چگونه است کسی به خود حق توهین کردن می دهد.

مگر می شود به جامعه ای چند صدهزار نفری توهین کرد؟ مگر یاد و خاطره روزهای انقلاب را در مناسبت ها با چیزی جز موسیقی زنده نگه می دارید؟ مگر نقش موسیقی در جنگ تحمیلی را فراموش کرده اید؟ چگونه است با همه این اوصاف موسیقی را مطرب بازی می نامید؟ نوربخش این سخنان را در واکنش به عده ای که کنسرت ها را «مطرب بازی»، «جولانگاه بی‌ بند و باری» و «راه‌ نفوذ دشمن» خوانده اند، بیان کرد.

در چنین شرایطی، قربانی خواننده سنتی در گفت وگوی دهم خرداد ماه خود با رسانه های داخلی، از برگزاری یک کنسرت آنلاین خبر داده است. در این نوع از کنسرت، مردم می‌ توانند در خانه ‌های خود اجرا را به طور زنده تماشا کنند؛ تصمیمی که به نظر می رسد در واکنش به لغو سریالی کنسرت ها باشد.

حوزه موسیقی همواره یکی از پرخبرترین و البته پرچالش ترین حوزه های فرهنگی است. اگرچه ارایه مجوز فعالیت به خوانندگان و برگزاری کنسرت ها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم روانتر شد اما طی سه سال گذشته در عمل شاهد چالش های بسیاری برای هنرمندان حوزه موسیقی بودیم؛ چالش هایی که بیشتر نهادها و جریان های نامرتبط با فرهنگ ایجاد کردند.
لغو کنسرت موسیقی به موضوعی عادی و قابل پیش بینی در دولت های پیشین تبدیل شده بود اما از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم امیدواری های بسیاری برای توقف این روند به وجود آمد. اکنون اما لغو کنسرت ها باعث نگرانی دوستداران موسیقی شده است تا آنجا که گاهی اینگونه تعبیر می شود که مسوولان فرهنگی نمی توانند پای مجوزهای قانونی خود و حقوق هنرمندان بایستند. این در حالی است که مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هدف اقدام هایی از این دست را مانع تراشی پیش روی خود و فعالان فرهنگی می دانند و از هیچ تلاشی برای حمایت از حقوق هنرمندان فروگذار نکرده اند.

نگاه های سلیقه ای، مواضع متفاوت و حساسیت های بی پایه، سال ها است که عرصه موسیقی و فعالان آن را با چالش روبرو ساخته و گاه دست متولیان فرهنگی را در برخی مسایل، بسته است. این درحالی است که پرداختن به موسیقی به عنوان هنری ارزشمند و تاریخی که در فرهنگ ایرانیان از گذشته تاکنون وجود داشته است، در چارچوب های تعریف شده هیچ منع قانونی و شرعی ندارد.

از آنجا که موسیقی هنری است که علاقه مندان و هواداران زیادی دارد، سیاست های سلبی در برخورد با آن می تواند به ایجاد ناخرسندی و دلسردی به ویژه میان نسل جوان و علاقمند به این هنر، منجر شود. از این رو، دور نگاه داشتن این عرصه و سایر عرصه های فرهنگی از سیاسی کاری و تلاش برای ایجاد همدلی و تعامل نیکو با فعالان حوزه موسیقی که با رعایت قانون به فعالیت در این حوزه می پردازند، می تواند به ارتقای موسیقی ایران هم در سطح داخلی و هم در سطح جهانی بیانجامد.
ارسال نظرات