صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۴۵۴۲
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۵ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- امید سعیدی؛ زمانی بود که تحصیلات عالیه در ایران آرزوی هر شخصی بود به نحوی که وقتی کسی میگفت که لیسانس در فلان رشته دارد با نگاه های حسرت بار افراد دیگر مواجه میشد.

ورود به دانشگاه ها هم به دلیل تعداد کم دانشگاه و هم رقابت بسیار فشرده و سخت، بسیار مشکل بود و حتی پشت کنکوری هایی بودند که بابت قبول نشدن راهی مطب های مشاوره های روانپزشک ها میشدند و خانواده های بسیاری در آرزوی این بودند که فرزندشان وارد جامعه دانشگاهی شود.

امروزه به دلیل تعداد بسیار زیاد دانشگاه ها و همچنین خصوصی شدن پاره ای دانشگاه ها، تقریبا هر کسی را دانشجو میبینی و دانشجو بودن نه امتیازی دارد و نه حسرت کسی را بر می انگیزد.

دانشجویان نیز راه گرفتن مدرک را در ایران مانند هر چیز دیگری پیدا کرده اند و از آنجا که می دانند چیزی که می خوانند هیچ تاثیری در آینده شغلی و حتی زندگی شخصی آنها ندارد، تنها به پاس کردن درسها و گرفتن مدرک بسنده می کنند.

حتی برای پایان نامه ها هم دیگر کسی واهمه ای به دل راه نمی دهد، برای هر چیزی در ایران اگر قیمتش را بدهی راهش هست و تنها با پرداخت مبلغی خاص می توانی پایان نامه های آنچنانی تهیه کنی و این گونه است که با جامعه ای روبرو شدیم که همه فوق لیسانس هستند و تحصیلکرده اما باسواد واقعی کم پیدا می شود چرا که "باسواد" با" تحصیلکرده" فرق دارد.

شاید یکی از دلایلی که ایرانی ها به هر قیمتی به دنبال گرفتن مدرک می روند عدم وجود توانایی خلق راه دیگری برای بهبود زندگی است.

یک کودک ایرانی برخلاف همتای اروپایی و آمریکایی اش بیشتر با هدف موفقیت فردی و رسیدن به خوشبختی تلاش می کند در حالی که کودک اروپایی با سیستم متفاوت آموزشی سعی می کند خوشبختی و دانش را گروهی به دست آورد.

در آنجا برای وارد شدن به جامعه نیاز به تحصیلات عالیه و دانشگاهی نیست تنها توانایی فرد در زمینه لازم مورد پرسش و آزمون قرار می گیرد.

اگر از کسانی که تجربه تحصیل در ایران و یکی از کشورهای پیشرفته را داشته اند بپرسید که تفاوت سیستم آموزشی ایران با دیگر کشورها چیست، اکثرا با این پاسخ مواجه می شوی که اصلا قابل مقایسه نیست چرا که دو چیز کاملا متفاوت را نمی شود با هم مقایسه کرد.

آنچه در ایران به عنوان آموزش به خورد کودکانمان می دهند دهه هاست که در دنیای مدرن منسوخ شده است و نگاه مدرک گرایانه افراد در انجا اصلا دیگر وجود ندارد.

به عنوان مثال قبلا تب گرفتن مدرک لیسانس در ایران بسیار داغ بود و پس از آن فوق لیسانس مد شد و هم اکنون بسیاری بدون هیچ دلیل خاصی به دنبال گرفتن مدرک دکتری هستند درحالی که در اروپا و آمریکا رفتن به دنبال دکتری تنها مختص کسانی است که علاقه به پژوهش و تحقیق دارند و روندی بسیار کسل کننده و پروسه ای طولانی دارد و برای همین هم در اکثر کشورها به عنوان یک شغل به آن نگاه می کنند و برای دانشجوی دکتری حقوق تعیین می کنند.

بهتر است هر چه زودتر نگاه این چنینی به تحصیلات دانشگاهی در ایران عوض شود و به جای آن کودکانمان را از همان ابتدا برای زندگی بهتر در جامعه آماده کنیم و برای این هدف باید به آنها بیاموزیم چگونه برای حل مشکلاتشان راه خلاقانه پیدا کنند و چونه در قالب گروه و با استفاده از خرد جمعی به حل مشکلاتشان همت بگمارند.

جامعه ما بیشتر از مدرک دانشگاهی و تب مدرک گرایی نیاز به افراد خلاق با توانایی کار در محیط های گروهی دارد، جامعه ای پویاست که مدارس و دانشگاهایش بتوانند تولید دانش کنند و توانایی بالقوه افراد را پرورش دهند نه آنکه با جهت دادن به فکر افراد تنها آنها را یک بعدی بار بیاورند.

به نظر نگارنده باید هر چه سریع تر فرهنگ غلط مدرک گرایی را از فکر خانواده های ایرانی بیرون کرد به نحوی که آنها اگر فرزندشان فردی مفید برای جامعه شد اما بدون تحصیلات دانشگاهی به او با افتخار نگاه کنند که تنها با فکر خلاق خود توانسته چاره ای برای دردهای جامعه اش پیدا کند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
همه تقصیرهارو نباید بگردن جوانها انداخت. دوستی داشتم که دو رگه ایرانی فرانسوی بود. میگفت در فرانسه رفتن به دانشگاه اولویت پنجم جوانهاست!! این یعنی تو فرانسه و احتمالا بیشتر کشورهای پیشرفته اروپایی جوانها حق انتخاب زیادی دارن. ولی تو ایران تمام راهها به دانشگاه ختم میشه. شما به آگهی های بازار کار نگاه کنید بیشتر متوجه موضوع میشید. ضمن اینکه آموزش پرورش تو ایران فوق العاده غیر کاربردیه. کسی که تو ایران مقطع دبیرستانو تمام میگنه ( تو دانشگاه هم همینطوره) هیچ مهارتی نداره.
ناشناس
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
حالا البته وضع دانشجویان را گفتید بد هم نیست کمی از وضع اسف بار اساتید و سطح سواد (حتی استاد تمامش) هم می گفتید که سالهاست که در همان علم بیست سال پیش درجا می زند. این طوری منصفانه تر است.
Ace
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
عجب مقاله محشري از صد تا ISI ارزشش بيشتره
اگه هر كي دنباله علاقش بره صد در صد تو اون كار پيشرفت ميكنه چه دير چه زود همه كشور هاي پيشرفته هم اينطوريه اما اينجا براي اينكه پيشرفت كني مجبوري كه كاري رو كه دوس نداري بكني . مدرك هايي كه فقط به درد apply ميخورند ولا غير
چرا
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
دقیقا درست است.
نوشتار کاملا معقولی است.اما جامعه ما به این راحتی مدرک گرایی را کنار نمیگذارد.کلا هر چیزی که در جامعه رواج پیدا کند ، حل آن مانند حل مشکلات بزرگ است.
نمونه اش رواج بی اخلاقی ها در جامعه مان است.
ناشناس
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۰
وقتی مصاحبه کاری شده مدرک!ارزش گذاریت پیش دیگران شده مدرک! خیلی حرفهاست.چی بگیم. طرف لیسانس مهندسی گرفته بدون پاس کردن یک واحد آزمایشگاه. خب معلومه میبینه مفت مفتکی مدرک میدن ارشدم میگیره. دکترا هم میره
ناشناس
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
ما هم این را می دانیم که مدرک دکتری مفتش گران است اما پدر و مادرهای ما نمی دانند و چون دنبال دکتری نرفته ایم می گویند تو ما را سرشکسته کرده ای
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۰
خدا بهت صبر بده!
مادرم میگفت دکتری نخون بیشتر صبر کن شاید کاری پیدا کردی ولی من دارم دکتری میخونم. همشهری، والا که مفت گرونه! مادر دیپلمه من حق داشت.
ناشناس
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
متاسفانه در حال حاضر اشخاصی دارای مدارک فوق لیسانس هستند ولی از حیث توانایی فنی و سواد در سطحی شاید پایین تر از لیسانس هستند.ولی واقعا در ایران برای یه عده جوونی که سرمایه آنچنانی هم ندارند و در تولید هم که بزرگانش ماندند چه برسه به جوانان چه راه دیگه ای غیر از ورود به دانشگاه با امید داشتن به یک شغل متوسط وجود داره ؟
احسان
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
در ایران ارزش ها پول / پول / پول است و لا غیر
ناشناس
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
به خدا همينه، من امريكا درس خوندم و در ايران هستم و الان در يكي از دانشگاههاي ايران تدريس مي كنم. اصلاً دانشگاه نيست. شبيه مدرسه است، انگار زورشون كردند فوق بگيرند. نوشتن بلد نيستند، سر كلاس نميان، يك حرف رو صد بار مي گي باز سوال مي كنن و پروژه اشتباهي تحويل مي دهند! ٦٠ تا خنگ و چلمن، بجز ٢ نفر بقيه ول معطل هستند. چرا فله اي دانشگاه قبول مي شوند؟ چرا اينطوريه؟
ناشناس
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
من ایران دوست داشت.... ایران کوب بود...چرا اینجور بود...شما خودت هم اگه باسواد بودی نمیومدی، دلیلی استادای خفنی مثل شماست