سیفالله صمدیان؛ کیارستمی را «کارگر بالفطره خلقت و طبیعت» خواند و گفت: «ایشان در طول شبانهروز حدود بیست ساعت کار میکند و در تمام این مدت به صورت پیوسته در حال بروز خلاقیت و پیدا کردن راههای تازه برای بیان هنری است.»
به گزارش ایسنا، این هنرمند عکاس و فیلمساز که شامگاه 22 فروردین ماه در سالن سینما «حقیقت» سخن میگفت،افزود: «متاسفانه جوانان نسل فعلی، این تلاش و مداومت شبانهروزی را نادیده میگیرند و فکر میکنند با شرکت دادن فیلمهایشان در جشنوارهها و دریافت احتمالی جوایز میتوانند، شگردهای فیلمسازانی از قبیل کیارستمی را کشف کنند.»
وی ساختههای کیارستمی را نقطه مقابل تولیدات سرگرمکننده اما بیروح هالیوودی دانست و افزود: «اهمیت این فیلمساز زمانی جلوه میکند که یک فیلمساز/کارشناس تاریخ سینمای جهان با ویژگیهای مارتین اسکورسیزی از کار او تعریف کرده و فیلم او را بهترین اثر سال معرفی میکند.»
صمدیان سپس با انتقاد از بحثهایی که قصدشان محدود کردن هنرمند در بیان درونیات خود به نظر میرسد گفت: «هیچکس نمیتواند بگوید فلان فیلمساز اروپایی، آغازگر سینمای هنری بود و کیارستمی نقطه پایان آن. چرا که برای سینما نمیتوان حد و مرزی قائل شد. در حقیقت دنیای تصویر از امکانات و گذرگاههایی گذشته و خواهد گذشت که بسیاری از آنها حتی به ذهن هیچکدام از ما نمیرسد.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «به تعبیر مارتین اسکورسیزی امتیاز کارهای کیارستمی این است که گاهی خودش و اعضای تولید فیلمهایش به بخشی از واقعیت روز و لحظه فیلمبرداری تبدیل میشوند. در حالی که در سینمای سراسر دنیا تمام تمهیدات به گونهای چیده میشود که زندگی در برابر چشم تماشاگر به صورت واقعی جلوه کند؛ آنهم به صورت مصنوعی و کمتاثیر.»
بنا بر این گزارش، در نخستین جلسه از دورهی جدید کانون فیلم «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، ابتدا فیلمهای کوتاه «پرندهها»، «تخممرغها»، «فرش ایرانی» و «جادهها» از ساختههای مستند و تجربی «عباس کیارستمی» به نمایش درآمد و سپس این فیلمها توسط سیفالله صمدیان و شادمهر راستین مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
پیش از شروع نمایش این فیلمها که با استقبال علاقهمندان سینما و دوستداران سینمای کیارستمی مواجه شده بود، ناصر صفاریان مسئول برگزاری جلسات نمایش فیلم گفت: «اگرچه توضیح ابتدایی درباره این فیلمها شاید برای کسانی که به دیدن این مجموعه آمدهاند غیرضروری به نظر برسد اما با توجه به سابقهای که از نخستین نمایش برخی فیلمهای این مجموعه، از جمله «پرندهها» و «تخممرغها» وجود دارد، بهتر است فیلمهای این مجموعه در قالب «ویدئوآرت» دیده شود.»
وی با تاکید بر این نکته اشاره کرد: «این موضوع شاید کمک کند تا فیلمهای مورد بحث بهتر دیده شوند و تماشاگران بهصورتی معقولتر بتوانند با این نوع فیلمها ارتباط برقرار کنند.»
در ابتدای جلسه نقد و بررسی فیلمهای یاد شده که به دلیل ازدحام تماشاگران با نشستن تعدادی از آنها روی زمین و تماشای ایستاده تعدادی دیگر همراه بود، شادمهر راستین ضمن ابراز خوشحالی از روند رو به رشد درمان این هنرمند سرشناس کشورمان گفت: «مهمترین نکتهای که از عباس کیارستمی یاد گرفتهام مداومت در کار و زندگی بوده و هر زمان که مشکلی برایم پیش میآمد، ایشان مرا به کار کردن و رفع آن مشکل در قالب کاری تازه تشویق میکرد.»
راستین که به گفته مسئول جلسات نمایش فیلم، در شکلگیری و تولید «فرش ایرانی» با کیارستمی همکاری داشته، در ادامه صحبتهای خود با اشاره به اینکه علاقهای به اسطورهسازی از این فیلمساز سرشناس ایرانی ندارد گفت: «نکته اینجاست که وقتی ایشان چند روز پیش در بیمارستان به هوش آمده، اولین جملهای که به زبان آورده درباره پیگیری کارها بوده و خود این موضوع حکایت از تلاش شبانهروزی این فیلمساز پرتلاش و خستگیناپذیر دارد.»
وی در ادامه جلسه با اشاره به تمایل مخاطب به دستهبندی فیلمهای به نمایش درآمده در قالبهای از پیش تعیینشده گفت: «بخش عمده این تعریفها به مخاطب برمیگردد، نه اثر هنری. در حقیقت اگر برای چنین فیلمهایی تماشاگر وجود داشته باشد میتوان گفت نمایش عمومی این آثار انجام شده و تفکیک آنها به ژانرها و گونههای مختلف دیگر اصالت چندانی نخواهد داشت.»
راستین همچنین گفت: «اینگونه تفکیکها نباید باعث محدودیت فیلمساز شود و چنین تعریفهایی بیشتر میتواند به کار افرادی بیاید که دوست دارند آثار هنری را بهصورت کلاسیک و به روش آکادمیک طبقهبندی کنند.»
وی افزود: «نکته اینجاست که عباس کیارستمی خودش تعریف ایجاد میکند. به این ترتیب نمیتوان بر اساس تعریفی که بهعنوان مثال از «ویدئو آرت» وجود دارد کار او را مورد بررسی قرار دهیم. البته میتوانیم آنها را دستهبندی کنیم اما نمیتوانیم به صورت دقیق آنها را تعریف کنیم.»
عضو هیات مدیره خانه سینما در ادامه جلسه با اشاره به پیشرو بودن عباس کیارستمی در تصویرسازی و تصویرپردازی گفت: «امتیاز کیارستمی از بین بردن مرزهایی است که عمدتاً آثاری در گونههایی نظیر «اینستالیشن»، «ویدئو آرت»، «فیلم کوتاه» و «مستند» را به هم پیوند میدهند. این در حالی است که به دلیل استفاده از حجم بالایی از تصویرسازی کامپیوتری حتی میتوان گفت این آثار به نوعی شبیه انیمیشن هستند.»
راستین افزود: «به عبارتی دیگر همه این فیلمها در قالب سینمای دیجیتال جا میگیرد و به بیان فردی شخص هنرمند کمک میکنند.»
وی سپس با اشاره به این که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، مهمترین و اصلیترین محل برای نمایش اینگونه فیلمهاست گفت: «در نمایشهایی از این دست، منتقدان و کارشناسان بهتر میتوانند ویژگیهای چنین آثاری را کشف کرده و بر امتیازهای آنها انگشت بگذارند.»
راستین همچنین با اشاره به این که در این فیلمها جهان پیرامونی فیلمساز شکلی دراماتیزه پیدا میکند،گفت: «اگر این آثار شبیه سینمای داستانی، شکلی روایی پیدا کرده به خاطر وجه آموزشی نهفته و درون این فیلمهاست. در حقیقت کیارستمی در این فیلمها کاری میکند تا تماشاگر از «رسانهای دیدن» آنها فاصله بگیرد، با تصویر بیرونی ارتباط برقرار کند و با پیوستن به ضلع سوم اثر دراماتیک، برای خودش یک داستان بسازد.»
پایانبخش جلسه شب گذشته، نمایش مستندی از سیفالله صمدیان درباره نخستین نمایش «مثل یک عاشق» (عباس کیارستمی) در جشنواره فیلم کن بود.
این فیلم شش دقیقهای که «مثل کسی در باران» نام داشت، مورد استقبال قرار گرفت.