فرارو- مرجان والا*؛آلودگی هوا در سال 1394 زندگی مردم بسیاری در بخشهای مختلف ایران را تحتتأثیر قرار داد؛ آسیبِ جدی به سلامت عمومی و اعتماد اجتماعی وارد کرد، دلایل آن مورد بحث قرار گرفت، به چالشی میان بخشهای گوناگون و مردم تبدیل شد، راهکارهای متعددی برای حل آن ارائه شد و اما در زمانهایی که هوا پاک بود به فراموشی سپرده شد!
آلودگی هوای شهر تهران اولین پدیده آلودگی کشور از لحاظ زمانی، جغرافیایی و میزان گستردگی نیست. شهرهای غرب و جنوب غربی ایران نیز چند سالی است با پدیده ریزگردها یا گردوغباری روبهرو هستند، شمال غربی کشور را خشکسالی دریاچه ارومیه و طوفانهای نمک احتمالی تهدید میکند، بیابانزایی روستاهای نواحی شرق و به ویژه جنوب شرقی را با خطر نابودی و تخلیه کامل جمعیتی مواجه ساخته است.
این اشکال آلودگی هوا اگر چه از نظر دلایل شکلگیری و دورههای زمانی با یکدیگر متفاوت هستند اما هم دلایل آنها -همزمان با خاصبودن- از نگرش محیطزیستی و شیوه مدیریت پهنهها و منابع طبیعی تأثیر میپذیرد و هم پیامدهای آنها به تمامی پهنهها و ساکنان سرزمین ایران مرتبط میشود.
در مورد آلودگی هوای تهران مطالب زیادی توسط مسئولان، پژوهشگران، فعالان و نیز مردم در رسانههای رسمی و غیررسمی گفته و نوشته شده است و در شبکههای مجازی نیز منتشر شده است. میتوانیم یکبار دیگر با فروکشکردن ظاهری بحران آنها را مرور کنیم.
منشا اصلی آلودگی هوای تهران
شاید بهتر باشد پرسشی را ابتدا مطرح کنیم، چه زمانی آلودگی هوای تهران به مرحله بحرانی میرسد؟ شهروندان تهرانی بنا به تجربه میدانند پاییز و سرد شدن هوا شروعی بر آلودگی هوای تهران است.
آغاز فعالیت مدارس و دانشگاهها که بر جمعیت و رفتوآمد شهری میافزاید و سبب میشود تا تعداد خودروها، شیوه ساخت و سوخت مصرفی آنها بحرانآفرین شود.
سازمان کنترل ترافیک شهرداری تهران سال جاری اعلام کرد که با شروع مهر این حجم بر آلودگی تهران افزوده میشود: 134 تُن افزایش در انتشار آلاینده منواکسیدکربن، 8 تن افزایش در انتشار آلاینده اکسیدنیتروژن، 16 تن افزایش در انتشار آلاینده ترکیبات آلی فرار، 400 کیلو گرم افزایش در انتشار غلظت آلاینده دیاکسیدگوگرد، 64 کیلوگرم افزایش ذرات معلق.
شرایط اقلیمی سرد و افزایش آلایندهها سرآغازی بر شروع بحران آلودگی در شهر تهران است.
آمار بالا نشان میدهد بخش عمده آلودگی هوای تهران به دلیل افزایش جابهجاییهای درونشهری با وسایل نقلیه است.
در پژوهش منتشرشده توسط گروهی از دانشجویان دانشگاه شریف با عنوان سیاهه منابع انتشار آلایندههای تهران، سالانه 750 هزار تن آلاینده در شهر تهران منتشر میشود که سهم منابع متحرک 85 درصد و سهم منابع ساکن 15 درصد است و در میان منابع متحرک به ترتیب خودروهای دیزلی، موتورسیکلت، اتوبوسهای شهری خصوصی و اتوبوسهای شهرداری بیشترین سهم را دارند.
آمار دیگری در روزهای اوج آلودگی هوای تهران منتشر شد و بر اساس آن 2 هزار تُن آلودگی روزانه در شهر تهران تولید میشود که بیشترین سهم با وسیله نقلیه کاربراتوری است.
آیا خودروهای ایرانی آلودهکننده هوا هستند؟ یک میلیون خودرو فرسوده در تهران وجود دارد، سوخت خودروها آلاینده است، یکپارچه نبودن سیستم معاینه فنی و خودروهای ساخت داخل با استاندارهای یورو انطباق ندارند؛ اینها مواردی هستند که توسط مقامات رسمی و مردم مطرح میشود.
تعداد خودرو یا جابهجاییهای روزانه با خودرو
اشاره به نقش خودروها یا تعداد زیاد خودروها موجب مقایسه میان تهران و سایر کلانشهرها میشود. اگرچه در سالهای اخیر تعداد خودروهای شخصی به شدت افزایش یافته است و حتی هر خانواده با درآمد متوسط مالک بیش از یک خودرو باشد، اما نسبت خودروها به جمعیت در جهان چگونه است؟
بنا به نقل روزنامه جهان اقتصاد از آمار شهرداری تهران در دیماه سال جاری 3 ميليون و 200 هزار خودروي سواري وجود دارد كه با توجه به جمعيت 8 ميليون و 500 هزار نفري ساكن شب تهران (جمعيت ثابت و اصلي پايتخت) مشخص ميشود: سرانه خودرو در شهر تهران رقمي معادل 376 خودرو به ازاي هر یکهزار نفر است، درحالیکه متوسط سرانه خودرو در كشورها، درحال حاضر چيزي حدود 380 خودرو به ازاي هر یک هزار نفراست.
بنابراین تعداد خودروها در شهر تهران با اختلاف اندکی پایینتر از سطح جهانی است. این آمار نشان میدهد علاوه بر تعداد خودروهای شخصی که در بیشتر کلانشهرها کشورهای در حالتوسعه برای حذف آنها از حملونقل شهری تلاش میشود باید به دلایل دیگری نیز توجه داشت.
روزنامه جهان اقتصاد در همان گزارش میگوید روزانه 19 ميليون مسافرت درونشهري در تهران انجام ميشود كه حدود نيمي از آنها با خودروي سواري و كمتر از 50 درصد با ناوگان حملونقل عمومي (اتوبوس و مترو) صورت ميگيرد. به اين ترتيب، سفرهاي روزانه داخل شهر تهران به اندازه 5/ 2 برابر جمعيت ثابت اين شهر است.
سیستم حملونقل عمومی تهران پاسخگوی نیازهای روزانه شهروندان نیست. شلوغی ایستگاههای مترو و اوتوبوس، جمعیت زیاد، اجبار به طی مسافت طولانی به صورت سرپا با جمعیت فشرده، عدم پوششدهی تمامی نقاط شهر، سرعت نامناسب و ... از جمله دلایل نارضایتی مردم از این سیستم خدماتی است که استفاده زا خودروهای شخصی را به دنبال دارد.
البته گستردگی استفاده از خودروی شخصی سوی دیگری نیز دارد که به فرهنگ عمومی مرتبط میشود. مشاهدات روزمره نشان میدهد برای طی مسافتهای اندک حتی در صورت وجود اتوبوس شهری مناسب تمایل به استفاده از خودرو شخصی بالا است مانند خریدهای روزانه، رفتوآمد فرزندان به مدرسه و...
در کنار این موارد استفاده از خودرو شخصی یا حتی تاکسی در تهران در مقایسه با شهرهای کشورهای توسعهیافته هزینه بسیار پایینی دارد. همان گزارش میگوید مالكان خودروهاي سواري در عمده كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه، بهدليل هزينههايي كه داشتن وسيله نقليه شخصي، به شهر و شهروندان وارد ميكند، سالانه عوارضي با نرخ ثابت تحت عنوان عوارض مالكيت به دولت محلي پرداخت ميكنند.
در برخي از شهرهاي كوچك و متوسط آلمان، مالكان خودروهاي شخصي سالانه رقمي بين 5 تا 10 درصد قيمت خودرو را عوارض پرداخت ميكنند. اين درحالي است كه نرخ عوارض خودرو در تهران بهطور متوسط 1/ 0 درصد يا يك در 1000 قيمت خودرو است.
درخيلي از كشورها، نرخ عوارض خودرو، برحسب نوع سوخت، سال ساخت و ميزان تاثيرگذاري مصرف آن بر محيطزيست، متغير است و مثلا مالك يك خودرو سواري با موتور ديزلي كمسن به اندازه يكپنجم يك خودروي قديمي پرمصرف، عوارض ميپردازد.
صنایع و آلودگی هوا
به تأثیر سایر آلاینده در هوای تهران در رسانهها و حتی گفتگوهای روزانه مردم کمتر پرداخته میشود. سهم منابع ساکن در آلودگی هوای تهران 15 درصد عنوان شده است که عمدتاً اشاره به صنایع مستقر در حاشیه و یا حتی درون شهر تهران دارد. مانند صنایع ماسه و سیمان، آسفالتسازی و سایر کارخانهها و کارگاهها.
نقش پررنگ خودروها در آلودگی هوا باعث شده تا این صاحبان صنایع چندان در معرض انتقاد نباشند و حتی با اشاره به آسیبهای اجتماعی و اقتصادی تعطیلی و جابهجایی واحدهای خود و بیکاری کارگران خواستار انعطاف در برخوردها شوند؛ اما باید در نظر داشت صنایع آلایندهها در محدودهای گسترده موجب آلودگی خاک و آب میشوند و سلامتی نیروی کار خود را نیز تهدید میکنند.
کالبد و اقلیم شهر تهران و آلودگی هوا
انتشار آلایندههای خطرناک بالاتر از استاندارد جهانی اگرچه سبب آلودگی هوا میشود اما میبایست تأثیر اقلیم و جغرافیای شهر تهران را نیز در نظر گرفت.
مهمترین تأثیر در فصل سرما خود را نشان میدهد. کاهش دما در فصل سرما تأثیرگذاری آلایندهها را افزایش میدهد به بیان دیگر تغییرات دورهای توان احیای طبیعت و بازگشت به شرایط عادی را از میان میبرد و در نتیجه بحرانیشدن وضعیت آلودگی شکل میگیرد.
از سوی دیگر، افزایش جمعیت شهر تهران تنها افزایش تعداد خودروها و جابهجاییها را به دنبال نداشته است. کالبد شهر تهران نیز به سرعت در حال گسترش است.
پهنههای شهری که جمعیت آنها برای دسترسی به فضاهای خدماتی، شغلی، آموزشی و تفریحی نیازمند جابهجایی روزانه هستند در این شرایط ناکارآمدی سیستم حملونقل عمومی به ویژه در گستره و زمان فعالیت و تعداد وسیله گرایش بیشتر به استفاده از خودرو شخصی برای آمدوشد را سبب میشود به عنوان نمونه ترافیک صبحگاهی مسیر کرج به تهران.
تمرکز مراکز اصلی آموزشی، اداری، سیاسی، اقتصادی و حتی بهداشتی در مرکز شهر تهران و در نتیجه تراکم جمعیتی بالای روزانه سبب ترافیک و شکلگیری جزیره گرمایش شهری در این محدوده میشود.
گسترش کالبدی شهر تهران یکیدیگر از عواملی است که توان طبیعت برای احیا را از میان برده است. به نظر برخی کارشناسان بلندمرتبهسازی در شمال و اکنون در غرب تهران (منطقه 22) جریانهای هوایی را مختل و امکان گردش هوا را از میان میبرد.
قطع درختان و مسدودکردن مسیر رودخانهها در درهرودها و یا پهنههایی مانند تجریش، منطقه 5 یا عباسآباد؛ تصفیهکنندههای طبیعی هوا را از میان میبرد. در سطحی دیگر تغییر کاربری اراضی به مسکونی در مرزهای تهراندر کنار خشکسالی؛ خاک را فرسایش میدهد و گردوغبار تولید میکند.
ساختمانها و آلودگی هوای تهران
اتلاف انرژی در ساختمانها یکی از دلایل افزایش دمای شهری و در نتیجه افزایش آلودگی به ویژه در فصل سرما است. مصرف بالای انرژی در ساختمانها سبب میشود تا دمای مصالح به کار رفته در ساختمانها افزایش یابد و به این ترتیب خود ساختمانها دمای هوای بیرون را افزایش دهند.
پیامدهای آلودگی هوای تهران
آشفتگی، نبود و یا تناقض آمارهای رسمی در مورد دلایل آلودگی هوای شهر تهران در زمینه پیامدهای آلودگی شدت میگیرد شاید به این دلیل که پذیرش یا ارائه آمار رسمی میتواند به معنای پذیرش مسئولیت باشد.
پیامدهای آلودگی هوا بر روی حیات شهری به اشکال مختلف قابل بررسی است؛
سلامت شهروندان
ناسالم برای گروههای حساس؛ این عبارتی بود که در بسیاری از روزهای فصل زمستان به عنوان شاخص آلودگی هوا مطرح میشد. تعطیلی مدارس به ویژه در سطوح دبستان و یا مهدکودکها یک راهکار موقتی برای یکی از گروههای حساس جامعه در سالهای اخیر است.
به افراد میانسال و پیر و یا افراد مبتلا به بیماریهای قلبی و تنفسی نیز توصیه میشد تا از خانهها خارج نشوند.
بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی بخش اعظم مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا به واسطه بیماری های قلبی عروقی رخ میدهد.
افزایش ساعت کاری در بهشت زهرا به دلیل افزایش مرگ و میر، افزایش مرگهای ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی، ایست قلبی و تنفسی و کاهش سن متوفیان از جمله آمارهای غیررسمی است که در این دوره منتشر شد. افزایش سقط جنین و احتمال ابتلای نوزادان به سندروم دان از جمله پیامدهای دیگر آلودگی هوا بر روی سلامت شهروندان است.
خستگی، سوزش چشم، کاهش دید، دشواری تنفس، سردرد، معدهدرد، فشار عصبی و ... تجربههای مشترک تمام شهروندان تهرانی در مواجه با آلودگی هوا است.
همچنین باید در نظر داشت استمرار آلودگی هوا در سالهای متوالی میتواند جمعیت حساس را با خطر مرگ و آسیبهای جدی روبهرو سازد و جمعیت غیرحساس را نیز تبدیل به جمعیت حساس کند.
حیات وحش شهری
یکی از بخشهای نادیده در آلودگی هوا، تاثیر آن بر روی حیات وحش شهری است. دادههای جهانی و نیز گزارشهای اندک کشوری به مرگ و مهاجرت گسترده پرندگان و حشرات به دلیل آلودگی هوا میپردازند مسئلهای که بر روی زندگی گربههای خیابانی و یا جانواران ساکن در پهنههای طبیعی تهران مانند روباهها، جوندگان کوچک و ... نیز تاثیر میگذارد.
شاید واکنش بسیاری بیاهمیت تلقی کردن این موضوع باشد که به ناآگاهی از نقش بزرگ حیات وحش در تعادل محیطزیست باز میگردد.
پرندگان و حشرات به ویژه گونههای بومی یکی از عوامل اصلی گردهافشانی گیاهان و درختان و در نتیجه موثر بر تصفیهکنندههای طبیعی هوا هستند. مرگ و مهاجرت آنها سبب میشود تا فرایند بازتولید طبیعی متوقف شد، بسیاری از گونهها تنها از طریق گردهافشانی تکثیر میشوند و یا کاشت دستی آنها بسیار پرهزینه است.
ناصر کرمی روزنامهنگار در گزارشی اشاره میکند که کاهش میدان دید چه برای انسان چه برای حیوانات یکی از پیامدهای اصلی آلودگی هوا است.
درختان حاشیه بزرگراهها و مناطق پرترافیک دچار تغییر رنگ شدهاند که نشانهای از نیمهمردگی و در نتیجه کاهش عملکرد آنها است.
آلودگی هوای شدید در دراز مدت در یک چرخه گونه سازگار با اقلیم را از چنار به کاجهای نیمه مرده تغییر داده است که سوزنیبرگها در مقیاس با برگپهنها توان کمتری برای پالایش هوا دارند.
همچنین تمامی گونههای حیات وحش نقش بسیاری در کنترل گونههای مهاجم و یا ناسازگار با زیستبوم شهری را دارند؛ یکی از عوامل موثر بر افزایش تعداد موشها حذف سایر گونهها است.
هزینههای اقتصادی سلامت و شهری
هزینههای اقتصادی نیز در گزارشهای مرتبط با آلودگی چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. بیماریهای گفتهشده هم نیازمند درمان موقت و هم پرداخت هزینههای درمانی در طولانی مدت هستند تا عوارض آلودگی هوا تحت کنترل قرار گیرد.
تعطیلی واحدهای آموزشی مدارس هم هزینههای افزایش فعالیت در زمانهای پیشبینینشده را موجب میشود و هم برای خانوادههایی که هر دو سرپرست شاغل هستند مسئله تامین هزینه و یا جابهجاییهای بیشتر را به دنبال دارد.
کاهش ساعت کاری و ساعت کار مفید از جمله پیامدهای آشکار آلودگی هوا بر اقتصاد جامعه است. خستگی و خوابآلودگی ناشی از آلودگی هوا بر روی عملکرد شاغلان و فعالان مختلف تاثیر منفی میگذارد.
یکی دیگر از پیامدها تخریب ساختمانها و تاسیسات شهری به دلیل ذرات معلق در هوا است که آمار دقیقی در زمینه شهر تهران در دسترس نیست. آسیبپذیرترین بناهای تاریخی هستند که در این فرایند فرسوده و تخریب میشوند.
پیامدهای اجتماعی آلودگی هوا
پرسش اینجا است که تمامی موارد گفتهشده چه تاثیری بر روی فرهنگ و اجتماع شهری میگذارند؟
1) کاهش اعتماد اجتماعی: تداوم آلودگیها در طول سالهای اخیر، شفاف نبودن جریان اطلاعرسانی، مسئولیتپذیر نبودن نهادهای رسمی و نبود قاطعیت قانونی و اجرایی برای کاهش الودگی در مجموع سبب میشود تا بیاعتمادی میان جامعه و نهادهای رسمی و مسئول ایجاد شود. احساس بیاهمیت دانسته شدن آلودگی هوا و پیامدهای آن بر روی زندگی مردم یکی از پیامدهای اصلی آلودگی هوا است که بر روی فرهنگ شهروندی، مسئولیتپذیری و ... تاثیر میگذارد.
2) نارضایتی اجتماعی: در زمان آلودگی هوای ناشی از گرد و غبار در خوزستان مرتب به این مسئله اشاره میشد که اگر این اتفاق در پایتخت رخ میداد حتما مسئولین واکنش نشان میدادند؛ در زمان آلودگی هوای تهران نیز شکایت از بیتوجهی مسئولین وجود داشت بنابراین آلودگی هوا هم نارضایتی و تنش میان گروههای مختلف را ایجاد میکند که قائل به نابرابری در برخورداری از خدمات هستند و هم نارضایتی اجتماعی درونی گروهها را افزایش میدهد.
3) تنشهای اجتماعی – روانشناختی: تاثیر آلودگی هوا بر روی سلامت، کاهش توان فیزیکی، احساس بیاهمیتی و ناتوانی از حل مسئله منجر به بروز درجات مختلفی از آسیب و تنشهای اجتماعی – روانشناختی میشود. افزایش تنش و درگیریهای لفظی و فیزیکی در زمان اوج آلودگی یکی از پیامدهای فیزیکی (خستگی، کم بودن اکسیژن دریافتی) و اجتماعی (نارضایتی اجتماعی) است.
کاهش ارتباط اجتماعی در نتیجه آلودگی میتواند پیامد مهم دیگری باشد؛ یعنی شهروندانی که برای پرهیز از بیماری و ترافیک در خانههای خود میمانند، از فضاهای تفریحی مانند پارکها و سینماها استفاده نمیکنند، روابط اجتماعی خود را با دوستان و اعضای خانواده به حداقل میرسانند و در مجموع از زندگی اجتماعی فاصله میگیرند.
در مجموع آلودگی هوا کیفیت زندگی شهری را در ابعاد مختلف جسمانی، روانشناختی و حتی هویتی کاهش میدهد. چگونه میتوان به کالبد و فرهنگ شهری احساس تعلق خاطر داشت که نیازهای پایهای شهروندانش یعنی حق تنفس در هوایی پاک را تامین نمیکند.
راهکارها و جمعبندی نهایی
فقدان دانش
به متن بالا نگاه کنید هیچ دادهای با قطعیت ارائه نشده است و در بسیاری از حوزهها دادههای رسمی وجود ندارد. فقدان شفافیت از سویی بیاعتمادی را افزایش میدهد، سازمانها وصنایع و مردم را در موقعیت اتهامزنی مداوم به یکدیگر قرار میدهد و از سوی دیگر امکان درخواست پاسخگویی را از میان میبرد.
بدون داشتن اطلاعات نهادهای رسمی و مردم نمیتوانند برای پیگیری به نهادهای اجرایی یا قانونی مراجعه کنند و در سطحی بالاتر هر راهکاری را بیاثر میکند زیرا امکان برنامهریزی اصولی و سنجش اقدامات را از میان میبرد.
نگرش مقصر کیست؟
در بیشتر مباحث مرتبط با آلودگی هوا عمدتا یک نهاد، صنعت یا گروه خاص به عنوان مفصر اصلی معرفی میشود. خودروسازان، شهرسازان، مسئولان کنترل ترافیک، بخش صنایع و ... هر یک دیگری را عامل اصلی آلودگی میدانند.
نبود عملکرد بینبخشی میان سازمانها و توان اجرایی اندک سازمان حفاظت از محیطزیست به لحاظ ساختاری و قانونی سبب شده است تا این سازمان توان پیگیری، اعمال قانون و پیگیری تخلفات را در سطح گسترده نداشته باشد.
در سطحی دیگر این سلب مسئولیت میان مردم و نهادهای رسمی دیده میشود مانند اگر مردم از خودروی شخصی کمتر استفاده کنند، اگر کمتر از خانه خارج شوند، اگر دمای خانه خود را تنظیم کنند و موارد مشابه دیگر.
چنین نگرشی که یک بخش یا یک گروه را عامل اصلی تمامی آسیبها معرفی میکند و بار مسئولیت حل مسئله را تنها از آن میخواهد نمیتواند راهکار پایدار کاهش آلودگی هوای تهران باشد.
تنها در صورتی که نگرشی همهجانبه داشته باشیم که تمامی ذینفعان و عوامل اقتصادی، سیاسی و محیطزیستی را شامل شود میتوانیم به سمت حل بحران و جلوگیری از آن حرکت کنیم.
راهکارهای حل بحران
راهکارهایی این مدت در سهسطح قابل پیگیری است:
1) راهکارهای کلان
انطباق خودروها با استاندرهای جهانی، سوختی با حداقل آلایندگی، موتورسیکلتهای برقی، گسترش فضای سبز شهری، انتقال کامل صنایع آلاینده، بهبود سیستم حملونقل شهری، افزایش مالیت بر استفاده از خودرو شخصی و موارد دیگر همگی راهکارهای کلان و ضروری است که بنا به مصاحبههای مسئولین بین ده تا 15 سال زمان میبرد تا شهر تهران را حالت اولیه یعنی شهری با هوای پاک و سازگار با محیطزیست تبدیل کند. اما اجرایی شدن آنها مستلزم در نظر گرفتن چند نکته است.
جایگاه محیطزیست و قوانین بازدارنده یا مجازاتکننده میبایست تصریح شود. در شکل کنونی توان قانونی محیطزیست بسیار اندک است.
شفافیت در دانش و اطلاعرسانی: حفاظت از محیطزیست نیازمند رویکرد تخصصی و بلند مدت است. دانش پایهایترین نیاز برای برنامهریزی است و ثبات اجرایی مهمترین تضمینکننده. سیاستهای محیطزیستی نباید با تغییرات سیاسی تغییر کنند یا فراموش شوند.
جایگاه مردم و سازمانهای غیردولتی: برنامهریزیهای کلان بدون توجه به فرهنگ و اجتماع و نقش سازمانهای غیردولتی به عنوان حلقه میانی جامعه قابلیت اجرایی و پایداری خود را از دست میدهند.
حذف مردم از مراحل تصمیمگیری و اجرایی و تنها درخواست پیروی داشتن آنها از قوانین سبب میشود تا راهکارها نهادینه نشوند.
2) راهکارهای میانی
کمیپین سهشنبههای بدون خودرو، کاهش دما به 18 درجه، برنامههای مختلف به مناسبت هوای پاک و ... راهکارهایی است که با استقبال نسبی مردم مواجه شده اشت. دلیل این موفقیت را میتوان در ارائه اطلاعات دقیق، پذیرش مسئولیت و مسئولیتخواهی متقابل و درگیر کردن همزمان بخش رسمی و مردم دانست.
وجه دیگری که میتوان بر روی آن تاکید داشت فشار اجتماعی برای پیگیری از خواستههای محیطزیستی است اگر مردم جامعه نمیتوانند بر روی شیوه ساخت خودرو و سوخت تاثیر بگذارند اما در مقابل میتوانند با پیگیری قانونی، تقویت سازمانهای مردمنهاد به عنوان واسطه و نمایش خواستههای خود در موقعیتهای گوناگون آگاهی خود نسبت به حقوق محیطزیستی را نشان دهند و مهمتر از آن توان مشارکت خود را در حل مسائل را افزایش دهند.
3) راهکارهای خرد
توصیههای بهداشتی، غذایی، استفاده از تصفیهکنندهها یا دستگاههای بخور نمونهای از اقدامات خرد ضروری اما ناکافی برای حل بحران آلودگی هوا است.
*کارشناس و فعال محیط زیست و فرهنگ، کارشناس ارشد انسان شناسی
خودروهای هیبریدی که با کیفیت و طول عمر بالا و کاهش آلایندگی میتوانند تا حدودی به حل این بحران کمک کند. دولت میتواند با حذف گمرکی این خودروها را بعنوان تاکسی وارد کند و همچنین با تخفیف گمرکی برای دیگر شهروندان آنها تشویق به خرید این نوع خودروها بکنیم. تا کی میخواهیم از تولید کنندگان خودرو های بی کیفیت حمایت متعصبانه کنیم.
سازمان کنترل آلودگی هوا و شهرداری تهران در بحث آلودگی هوا فقط می توانند آمار بدن و کاری بیش از نمی توانند بکنن چون نغع شان در آلودگی بودن هواست.