صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۶۵۸۹۸
پیرمرد تاجر با یک تماس تلفنی در تله مستاجر تبهکارش گرفتار شد و پس از ٥ روز اسارت در شکنجه‌گاه در نهایت رها شد. مستاجر کینه‌ای، به خاطر اختلاف مالی با صاحبخانه‌اش سه گروگانگیر اجیر کرد تا پس از ربودن این پیرمرد تنها ٢٠٠‌میلیون تومان پول او را سرقت کنند. يكي از همدستان مرد مستاجر پس از خیانت به اعضای گروهش شبانه با برداشتن كيسه سكه‌ها فرار كرد و درست پس از رفتن به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش از سوی پلیس بازداشت شد.
تاریخ انتشار: ۰۲:۱۱ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۴
 پیرمرد تاجر با یک تماس تلفنی در تله مستاجر تبهکارش گرفتار شد و پس از ٥ روز اسارت در شکنجه‌گاه در نهایت رها شد. مستاجر کینه‌ای، به خاطر اختلاف مالی با صاحبخانه‌اش سه گروگانگیر اجیر کرد تا پس از ربودن این پیرمرد تنها ٢٠٠‌میلیون تومان پول او را سرقت کنند. يكي از همدستان مرد مستاجر پس از خیانت به اعضای گروهش شبانه با برداشتن كيسه سكه‌ها فرار كرد و درست پس از رفتن به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش از سوی پلیس بازداشت شد.

ماجرا به چند روز پیش برمی‌گردد. آن روز پیرمرد تاجر که به تنهایی در خانه‌اش در شمال تهران زندگی می‌کرد، با یک تماس تلفنی سرنوشت تلخی برایش رقم خورد. این پیرمرد که درحال استراحت در خانه‌اش بود پس از یک تماس مشکوک زمانی‌که تلفنش را پاسخ داد با اظهارات مردی که ادعا می‌کرد یک مامور مخفی است روبه‌رو شد. آنسوی خط مرد جوان با حالتی محکم و جملاتی مرموز چند سوال شخصی از پیرمرد کرد. او که تمام اطلاعات زندگی پیرمرد را می‌دانست از او خواست که همدیگر را ملاقات کنند. پیرمرد هول شده بود و درحالی‌که دید مرد مرموز همه اطلاعات شخصی زندگی‌اش را می‌داند با او قرار گذاشت. مرد مامور تأکید کرد که پیرمرد تمام مدارکش را هم همراه خود بیاورد.

بنابراین عصرهمان روز پيرمرد با مرد مامور حوالي پاركي در شمال پايتخت قرار گذاشت. پيرمرد تاجر که از همه جا بي‌خبر بود با تصور این‌که سر قرار با یک مامور مخفی می‌رود، تمام مدارکش را برداشت و سر ساعت در محل قرار حاضر شد. او که نمي‌دانست چه حادثه‌ شومی در انتظارش است به خواسته مرد مامور سوار خودروي پژوی پارک شده كنار خيابان شد. هیچ‌کس از آشنایان این پیرمرد در جریان این قرار مرموز نبود. او داخل ماشین شد و درست در همان لحظه ورودش دو مرد ديگر را هم دید که نشسته بودند. همان لحظه يكي از آنها با آمپول بيهوشي به سمت پيرمرد حمله كرد و پس از تزريق او
 بیهوش شد.

شکایت در دادسرا
پس از این حادثه سه مرد جوان، پیرمرد را با خودشان بردند و هیچ‌کس از سرنوشتش اطلاعی پیدا نکرد. تا این‌که پس از گذشت چند روز، یکی از آشناهای پیرمرد درحالی‌که نگران سرنوشت او شده بود، به شعبه نهم دادسراي امورجنايي تهران رفت و خبر از ناپديد شدن پسرعمويش داد. او در شکایت خود به بازپرس سهرابي گفت: «پسرعمويم پيرمردي تنهاست كه در خانه‌اي در شمال تهران زندگي مي‌كند. خانواده او همه در خارج از كشور زندگی می‌کنند و او سال‌هاست تنهاست. من هم گاهی اوقات به او سری می‌زدم. اما از چند روز پیش تا الان هیچ خبری از او ندارم. موبايلش خاموش است و تلفن خانه را هم جواب نمي‌دهد. برای همین کم‌کم نگرانش شدم و تصمیم گرفتم موضوع را به ماموران اطلاع دهم.»

آغاز تحقيقات و نخستین سرنخ
با اعلام این موضوع به دستور قاضي تيمي از ماموران اداره يازدهم پليس آگاهي تهران، تحقيقات خود را براي پيدا كردن ردي از پيرمرد گمشده كه تاجر ثروتمندي بود آغاز كردند. در همان تجسس‌های نخست کارآگاهان ردپایی از یک مرد که مستاجر پیرمرد بود در این پرونده پیدا کردند. ماموران دریافتند که پيرمرد ناپدید شده از مدتي قبل با يكي از مستاجران خود دچار اختلاف شده بود. اطلاع از این موضوع باعث شد که ماموران او را زير نظر بگیرند و به يقين برسند كه او راز ناپديد شدن پيرمرد را مي‌داند. به همین دلیل او دستگير شد اما در تحقیقات ادعا کرد كه اطلاعي از سرنوشت صاحبخانه‌اش ندارد. با این‌حال ماموران که دلایل زیادی برای دست داشتن این مرد در ناپدید شدن پیرمرد داشتند، تحقيقات از او را ادامه دادند تا اينكه مرد مستاجر در نهایت قفل سكوتش را شكست و راز آدم‌ربايي را فاش كرد.

آزادي پیرمرد تاجر
این مرد در بازجویی‌ها به ماموران گفت: «مدتي بود كه بر سر اجاره‌هاي ملكي كه متعلق به پيرمرد بود دچار اختلافات مالي شده بوديم. این اختلافات آن‌قدر زیاد شد که باعث شد نقشه آدم‌ربايي را بكشم. اما براي اجراي اين سناريو، باید از چند نفر کمک می‌گرفتم. برای همین ٣ گروگانگیر اجيركردم و پيرمرد را با ترفندي به محل قرار كشاندم. گروگانگيران هم پس از بيهوش كردن پيرمرد با تزريق آمپول، وي را به خانه‌اي در شمال كشور بردند و ٥ روزي او را در آن‌جا زنداني كردند. در اين مدت آنها به دستور من و تهديد گروگان، كارت‌هاي عابربانك او را سرقت كرده و از يك صرافي در شمال، ٢٠٠ ميليون سكه خريدند.»

با اعترافات این مرد، گروگانگيران اجير شده كه ماجراي دستگيري طراح نقشه را مطلع شده بودند، از ترس، گروگان را آزاد كردند. پيرمرد وقتي پيش‌ روي پليس قرار گرفت به طرح شكايت پرداخت و مشخصات گروگانگيران را در اختيار تيم تحقيق قرار داد.

بازداشت آدم‌ربای خیانتکار
بنابراین كارآگاهان با راهنمايي شاكي و متهم اصلی این پرونده، ٢ نفر از گروگانگيران اجير شده را در شمال كشور دستگير كردند اما مشخص شد که نفر سوم فراري شده است. این مرد فراری به همدستانش نارو زده بود و شبانه پس از آزاد كردن گروگان، كيسه سكه‌ها را برداشته و فرار كرده بود. در چنين شرايطي ماموران وارد عمل شدند تا ردي از آدم‌رباي فراري پيدا كنند. سرانجام با اقدامات اطلاعاتي و رديابي‌هاي پليسي ردي از آخرين عضو اين شبكه در يكي از استان‌هاي مركزي بدست آمد. تحقیقات نشان می‌داد که این آدم‌ربای خیانتکار با برداشتن سكه‌ها به خواستگاري دخترمورد علاقه‌اش رفته و قرار است به زودي لباس دامادي به تن كند و پاي سفره عقد بنشيند، اما او چهارشنبه شب گير افتاد و از سوی پلیس بازداشت شد.

پس از دستگیری آخرین متهم این پرونده، بخشي از سكه‌ها در مخفيگاه وی كشف شد و هر ٤ متهم با دستور قاضي جنايي و قرار قانوني براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار ماموران اداره آگاهي تهران
 قرار گرفتند.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
باید با این مالک ها همین کار رو کرد . من در یک مغازه کار می کنم ، که اجاره ایست آقای مالک و فک و فامیلش در همون نقطه چنتا مغازه دیگه هم دارند که یکیشون که بنگاه املاک خودشون می چرخونشش بقیه اش رو هم دادن به فست فودی و تهیه غذا ، این مستاجرای بدبخت صبح تا شب کار می کنند ، ولی این مالکا دستشون می ذار توو جیب خیلی راحت و بدون دقدقه توو پیاده رو آفتاب می گیرنن و صحبت می کنند ، خیلی اوضاع مسخره ای که همه فشار روی مستاجر و اونیه که کار می کنه مالک هم سر ماه 20 30 میلیون اجاره می گیره خیلی خوشحال زندگی می کنه .
حسین
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
امنیت فقط این نیست که تو خیابون بمب منفجر نشه.
ناشناس
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
چرا باید مردم ما به هر کسی که خود را مامور مخفی یا مامور اطلاعات معرفی اعتماد کند. این نشان از ترس و عدم آشنایی مردم با قوانین و امور امنیتی دارد.
حمید
۰۸:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
اقدامات اطلاعاتی و ردیابی های پلیسی؟!!! خوبه والا یارو پولدار نبود هیچ کاری واسش نمی کردن. پول منو یکی خورده فرار کرده گوشیش روشنه رفتم شکایت کردم خیلی راحت میگن ما از طریق موبایل کسی رو ردیابی نمیکنیم مگه اینکه مساله امنیتی و جاسوسی باشه ...
ناشناس
۰۶:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
چقدر اینها پست بودند!
پیرمرد بی دفاع و بیچاره چه گناهی داشته؟!