صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۶۰۵۵۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۸ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۴
روزنامه شرق نوشت: در روزهای گذشته دو واقعه مشخص فرهنگی روی داد که با نگاه و تفسیری گذرا، می‌توان از خلال این دو رویداد، فضای عمومی حاکم بر فرهنگ ایران و قطب‌بندی‌های مختلف و گاه متضاد را در آن جست‌وجو کرد؛ یکی ماجرای توهین به فاطمه معتمدآریا در کاشان و دیگری سکوت برخی محافل خبری خاص در قبال گفت‌و‌گوی سالار عقیلی با یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای.

 این معیار دوگانه را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ چگونه است که هنرمندی در داخل کشور با محدودیت مواجه می‌شود و دیگری با برخورداری از «رانت»، از همه امکانات رسانه‌ای داخل و خارج استفاده می‌کند؟

آیا دیگر بر کسی پوشیده مانده که آنچه رقیب، اغلب به‌عنوان ازدست‌رفتن «ارزش‌ها» در عرصه فرهنگ مطرح می‌کند امروز عملا سوژه‌ای نخ‌نما برای خارج‌کردن رقیب سیاسی از صحنه شده است؟ چگونه می‌توان این آغشته‌شدن عرصه فرهنگ را با «کف روی آب سیاست» توجیه کرد؟ کیست که نداند فرهنگ عرصه‌ای است مستقل از سیاست، که نگاه‌های جناحی و گروهی در آن به‌جز تخریب و تیشه به ریشه‌زدن فرهنگ این مملکت، کاری از پیش نمی‌برد.

یکی از آفت‌های این چندسال، رانتی‌شدن عرصه فرهنگ بوده. هرچند سیاست و فرهنگ دو حوزه و عرصه جدا از هم هستند بااین‌حال، در سال‌های گذشته گروه‌هایی که اقتصاد و سیاست را در دست داشتند به تصمیم‌گیری در حوزه فرهنگ هم دست زدند. با روی‌کارآمدن دولت حسن روحانی دامنه نفوذ این گروه‌ها در عرصه اقتصاد کمتر شد و حال که «برجام» آغاز شده، به نظر می‌رسد تکاپوی آنان برای زیرسیطره‌گرفتن عرصه فرهنگ بیش از پیش شده است. شاید تکاپوهای جدید را بتوان از این منظر تحلیل‌کرد.  

اتفاقی که در کاشان روی داد، اولین نمونه برخورد با هنرمندان مستقل در شهرستان‌هاست. برخلاف ادعای برخی رسانه‌های اصولگرا، این اتفاق ربطی به مردم فهیم این شهر ندارد.

ارسال نظرات