فرارو- در ماه جاری سه دانشآموز خودکشی کردند؛ دو نفر در یزد و یکنفر در تهران. قبلتر و در ماههای پیش هم در آذربایجان، لرستان، مازندران و غیره دانشآموزانی خود را به کام مرگ فرستادند. اما هنوز سال تمام نشده که آمار از خودکشی 12 دانشآموز ایرانی خبر میدهد. آیا ما با سریالی دنبالهدار در خودکشی نوجوانان زیر 18 سال روبروییم؟
به گزارش فرارو، خودکشی 12 دانشآموز از اول امسال جدیدترین آماری است که در دست داریم. چندان مشخص نیست که در سالهای قبل وضع به چه صورت بودهاست.
تنها امسال و در پی خودکشیهای پیدرپیِ دانشآموزان در پاییز، یکی از اعضای شورای شهر آماری قدیمی در اینرابطه را اعلام کرد.
فاطمه دانشور، 8 آبان گفت در سالهای 1381 تا 1383 عدد 111 برای اقدام به خودکشی کودکان ثبت شدهبود. طبق این آمار این 111 نفر 8 تا 13 سال داشتهاند و 59 نفر آنها پسر و 52 نفرشان نیز دختر بودند.
البته در آمار ذکر شده مشخص نیست که چندنفر از این 111 کودک خودکشی موفقیتآمیزی داشتند. با اینحال در مقایسه آمار ده سال پیش با آمار در دسترسِ امسال، به نظر میرسد خودکشی کودکان و نوجوانان همچنان ادامه دارد.
به نظر کارشناسان خودکشی کودکان و نوجوانان در سالهای اخیر در همهجای جهان زیاد شدهاست. سهبرابر شدن این خودکشیها یکی از نگرانیهایی است که رسانهها آن را اعلام میکنند.
با این اوصاف و اینکه ایران رتبه 48 خودکشی در جهان را دارد، آیا باید خودکشی کودکان و نوجوانان در ایران را مسئلهای متفاوت از سایر کشورها خواند؟ و یا این دنباله تغییراتی جهانی است که هرسال کودکان زیادی را با دست خودشان به کام مرگ میفرستد؟
امانالله قراییمقدم میگوید هرچند خودکشی کودکان و نوجوانان در همه جای جهان زیاد شده، اما در هر جامعه علتهای خاص خودش را دارد. او معتقد است خودکشی دانشآموزان در ایران بیش از هرچیز به بریدن آنها از اجتماع و آنومی جامعه برمیگردد.
این جامعهشناس در گفتگو با فرارو گفت: اینکه 12 دانشآموز در 10 ماه نخست امسال خودکشی کردهاند موضوعی نگرانکننده است و نشانهای از بههمریختگی سیستم اجتماعی است.
وی درباره تئوری معروف جامعهشناختی درباره خودکشی در ادامه اظهار کرد: در تحلیل مسئله خودکشی هنوز تئوری امیل دورکیم در سال 1894 مطرح میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در این نظریه به طور خلاصه سه صورت برای خودکشی وجود دارد: وجود همبستگی شدید، وجود همبستگی ضعیف و آنومی اجتماعی.
قرائیمقدم همچنین گفت: به طور خلاصه نیز خودکشی در فراروانترین حالت وقتی صورت میگیرد که رابطه فرد با محیط اطرافش قطع شود.
وی همچنین با اشاره به نظریه یکی از جامعهشناسان گفت: به گفته روبرت مرتون وقتی شما هدف داشته باشید اما امکان دسترسی به آن هدف برایتان مقدور نباشد، مایوس خواهید شد و در نهایت ممکن است اقدام به خودکشی کنید.
این جامعهشناس درباره علت خودکشی دانشآموزان در ایران توضیح داد: از نظر من بیشترین دلیل خودکشی دانشآموزان در کشور ما به فروریختگی ارزشهای اجتماعی یا همان آنومی باز میگردد.
وی ادامه داد: یک دانشآموز در سنی قرار دارد که حساسیتهای زیادی در آن سن هست؛ او هنوز با سختی روبرو نشده و آنومی اجتماعی در کنار نوع تربیت او میتواند او را به خودکشی تشویق کند.
این استاد دانشگاه درباره نقش پررنگ مدرسه در بروز خودکشیها تصریح کرد: مدرسه هرچند عامل مستقیمی در خودکشی نوجوانان نیست اما پراهمیت است. آموزش و پرورش ما آموزشهای درستی درباره مهارتهای زندگی به دانشآموزان یاد نمیدهد.
قراییمقدم همچنین به نقش فضای مجازی اشاره کرده و گفت: فضای مجازی نیز در چنین شرایطی میتواند روی کودک و نوجوان اثر بگذارد. آگاهیهایی کاذب و آشناییهایی غیرلازم میتواند کودکان و نوجوانان را به فکر خودکشی بیاندازد. مثلا یک کودک ایرانی ممکن است در مقایسه با کودکی دیگر در جایِ دیگر جهان احساس کمبود کند.
او در ادامه تاکید کرد: البته به طور کلی باید گفت این سازوکارها و تغییرات سیستم اجتماعی است که نوجوانانی را به فکر خودکشی انداختهاست. نوجوان ما پس از ورود به جامعه چه کار میتواند بکند؟ او در چارچون خانه و مدرسه و دوستانش محصور است و اگر آنها خوب عمل نکنند او در معرض خطر خواهد بود.
این جامعهشناس همچنین تصریح کرد: این نکته نیز اهمیت دارد که خودکشی دانشآموزان و یا نوجوانان و کودکان را نباید از خودکشی افراد بزرگسال جدا کرد. چرا که همه اینها در پی همبستگی ضعیف اجتماعی و آنومی جامعه است و همه سنین را تهدید میکند.
امانالله قراییمقدم در انتها گفت: انسانها جامعه ما به مرور به سمت تنهاترشدن و بیهویتتر شدن رفتهاند. همچنین روابط صوری جای روابط معنوی را گرفتهاست. همه اینها در کودکان مستثنی نیست و آنها نیز تحتتاثیر این وضعیت هستند.
اصلا تقصیر ال جهوده.
نه تقصیر استکباره
مرگ بر همه قاتلان فرزندان ايران زمين.
علیهذا در مدرسه باید راه های مواجهه با مشکلات را به دانش آموزان بیاموزند
روح لطیف وگل گونه آنها را درک کنند
متاسفانه در سال های اخیر افراد توتنمند کمتر جذب آموزش وپرورش می شوند بخصوص مردها دلیل عمده آن هم حقوق پایین وجایگاه معلم در افکار عمومی است
تصور کنید کودک را هر روز صبح ساعت شش بیدار نمایید و بخواهید تا صبحانه خورده و بر سر کلاس درس حاضر شود، کودک صبحانه خورده یا نخورده به مدرسه می رود و تابع نظم و مقررات خشک و دیسیپلین های خشک اداری باشد. بر سر صف حاضر شده و از جلو نظام و صدای خشک و نظامی ناظم و یا مدیر مدرسه که بسیاری از این افراد حتی نحوه برخورد و مدارا با کودک را نمی دانند. ترسانیدن کودک از مدرسه و نمره پایین...حجم بالا و سنگین درس هایی که حتی در آینده به کار کودک نمی آید... قضیه تالس و فیثاقورث و مشتق و تابع گیری و هذلولی و سهمی .... کدامیک از این موارد که در دوران تحصیل آموختیم در زندگی روزمره ما به کارمان آمد...واقعا از مسئولین آموزش و پرورش می خواهیم تا نسبت به تغییر و اصلاح سیستم آموزشی هر چه سریعتر اقدام نمایند تا شاهد حوادثی این چنین نباشیم...
فارغ از مقایسه با سالهای قبل مسئولین باید فکری اساسی به حال این مسئله بکنند مسئله را سیاسی نکنید دانشگاه حوزه رسانه باید وارد قضیه شوند وآموزش وپرورش را یاری دهند آموزش وچرورش هم باید به جای سیاسی کاری به این مهم بپردازد
نبود
رفاه اجتماعي
فقر خانواده ها
گراني
نا اميدي در ميان جوانان
افسردگي شديد در جامعه
بگم باز هم .....
سوختگی یا گازگرفتگی و اوردوز برای جلوگیری از آبروریزی عنوان میشن.