«خانه دختر» تازهترین ساخته شهرام شاه حسینی با وجود اصلاحات متعدد با نظر مستقیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد اما چه داستانی دستمایه این فیلم سینمایی قرار گرفته بود که برخلاف رویه معمول و در اتفاقی کمسابقه در تاریخ سینمای ایران، علی جنتی در مقام وزیر فرهنگ راساً ورود کرد و دستور عدم اکرانش را صادر نمود؟
«خانه دختر» جزو آثار متفاوت حاضر در سی و سومین جشنواره فیلم فجر بود اما اکران این فیلم در جشنواره فجر، نخستین و آخرین اکرانش بود و پس از نقدهای شدیدی که به مضمون این اثر وارد آمد، ساختار و نوع پرداخت اصل در حاشیه مضمون اثر قرار گرفت. شهرام شاه حسینی با تکیه بر فیلمنامه پرویز شهبازی، دست بر روی مضمونی گذاشته بود که ظرفیت طرحش نه تنها در سینما، بلکه در جامعه نیز وجود ندارد.
چهارمین ساخته شهرام شاه حسینی به شیوه اسکوپ و با رنگ و لعابی متفاوت فیلمبرداری شده بود، در حال و هوای آثار پرویز شهبازی بود و به شدت تحت تاثیر سناریو بود و به همین دلیل برخلاف آثار پیشین شاه حسینی مورد توجه منتقدان قرار گرفت و البته به واسطه درون مایه اثر، متهم به سیاه نمایی شد و برای مدتی طولانی زیر تیغ ممیزی رفت تا عملاً سرمایه محمد شایسته تهیه کننده این فیلم سینمایی حبس شود.
شایسته که برای این فیلم دستمزدهای قابل توجهی به فیلمنامه نویس، کارگردان و بازیگران مطرحی چون حامد بهداد، پگاه آهنگرانی، باران کوثری، رعنا آزادی ور، بابک کریمی، بهناز جعفری، محمدرضا هدایتی، نسیم ادبی و... پرداخته کرده بود، پس از آنکه دریافت در راهروهای سازمان سنیمایی موفق به دریافت پروانه نمایش نمیشود و گره در دفتر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کور شده، نقدهای علنی تر مطرح کرد و نوشت: «دیگه یواش یواش، دارن دیوونم میکنن آقایون میزدوست»
واکنش تهیه کننده «خانه دختر» مستقیماً متوجه مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود اما این واکنش خیلی دوام نیاورد و شایسته پس از این در گفت و گویی تاکید کرد: «مشکلاتی که مدنظر مدیران بود؛ برطرف شده و قرارداد نمایش فیلم این هفته یا هفته آینده به شورای صنفی نمایش ارائه میشود. ارائه قرارداد به شورای صنفی نمایش بستگی به نظر آقایان ایلبیگی و ایوبی دارد. ما سکانسهای جایگزین داشتیم و اصلاحات اعمال شده به مضمون و زمان فیلم لطمهای نزده است. فیلم با مدت زمان 77 دقیقهای که در جشنواره نمایش داده شد؛ اکران میشود.»
ساعتی پیش و پنج روز پس از واکنش فوق الاشاره، علی جنتی راساً به این ماجرا ورود کرد و از نقش مستقیمش در عدم اکران این فیلم سخن به میان آورد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره گفت: «این فیلم اشکالاتی داشت که منجر به توقیف آن شده و علیرغم اصلاحاتی که داده شده بود آن را برطرف نکردند. من با توجه به اصلاحاتی که داده بودند در آخرین مرحله فیلم را دوباره دیدم اما اصلاحات انجام نشده بود به همین خاطر؛ ما به عقیده گذشته خود پا برجا هستیم و نمیتوانیم به راحتی اجازه اکران این فیلم را بدهیم.»
توقیف فیلم از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ سینمای ایران، اتفاقی نادر است و معمولاً اگر چنین تصمیمی نیز اتخاذ شود، با این شفافیت اعلام نمیشود اما ظاهراً فضای ملتهب «خانه دختر» و ترکشهایی که ممکن بود از آن سوی بهارستان به این سوی بهارستان و دفتر وزیر برسد، باعث شد تا جنتی شخصاً در این زمینه به شفاف ترین شکل ممکن حکم نهایی را اعلام کند و این فیلم سینمایی برای مدتی بسیار طولانی توقیف شود.
«خانه دختر» داستان «بهار» با بازی «رعنا آزادیور» دختر دانشجویی است که در روز عقدش با «منصور» با بازی «حامد بهداد» خودکشی میکند و سپس دو هم دانشگاهیاش با نقش آفرینی «پگاه آهنگرانی» و «باران کوثری» در پی کشف راز مرگ این دختر میروند.
تماشاگر در ابتدا تصور میکند که دختر خودکشی کرده، قبل از ازدواج با یک مرد غریبه رابطه داشته و به واسطه اینکه نمی توانسته شرط مادر شوهرش را برای آزمایش بپذیرد، خودکشی کرده اما در ادامه، برخی دیالوگها و حتی نگاههای معنادار «پدر» با بازی «بابک کریمی»، این حقیقت تلخ را آشکار میکند که آن فرد غریبه نبوده است!
داستان این فیلم آنچنان ملتهب است که با وجود ممیزی جدی که احتمال نقش پدر را در وقوع فاجعه کاملاً حذف کرده، مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترجیح دادهاند همچنان از اکرانش صرف نظر کنند و حتی سوژهای که بخش اصلی ملتهبش نیز حذف شده، امکان اکران نیابد و بدین ترتیب آخرین ساخته شاه حسینی به انتهای لیست سه رقمی فیلمهایی افزوده شد که هیچ گاه فرصت نمایش عمومی را نیافتند.
حالا یعنی با توقیف این فیلم میخوان بگن چنین معضلاتی وجود نداره؟
فراموش نکنیم که در نیمه اول قرن بیستم و در ابتدای شکل گیری صنعت سینما در آمریکا، عده ای فیلم می ساختند و مثلاً دست روی معضلات اخلاقی جامعه می گذاشتند اما عملاً خروجی تمامی آنها این بود که ارتکاب اعمال خلاف اخلاق در جامعه روز آمریکا بواسطه پرده دری های آنها فیلم ها هر روز بیشتر می شد.
این قبیل فیلم ها متأسفانه فقط ادای فیلم های دلسوزانه را در می آورند. آنها با پیش کشیدن مسأله ای که شاید به ندرت در گوشه و کناری مصداق پیدا کند، عملاً قبح آن را می ریزند و این توهم را پیش می آورند که این در اصل مسألۀ فراگیری است. لاجرم افرادی که دقیقاً در معرض همان ضعف اخلاقی هستند با وجدانی بسیار آسوده تر و با ترس بی آیرویی بسیار کمتر دست به اعمال غیر اخلاقی خود می زنند.
اگر می خواهیم جامعه مان را اخلاقی نگه داریم باید از خوبی ها و بدی های دموکراسی غربی هر دو درس بیاموزیم، خوبی های آن را بگیریم و از بدی هایش برکنار بمانیم.
در کل توقیف کار صحیحی بوده اما بهتر می بود از روش های قانونی برای این کار استفاده می شد.
فیلم سازان ما بدلیل ارتباط با قشر خاصی از جامعه پایتخت نشین کلا سوژه هاشون شده خیانت و تجاوز و ...که متاسفانه با ابزار رسانه دارن تو کل کشور تبلیغش میکنن .
انگیزه انجام خیلی از جنایتها هنگام آگاه شدن از جنایت مشابه شکل میگره .
میخوام بدونم بیان فحشا چجوری میتونه به سلامت جامعه کمک کنه ؟
همیشه از واقعیتهای دور و برمون فرار کردیم.
این فیلم حداقل می تونست وجدان خیلی از ادمای این سرزمین رو بیدار کنه..
اینا واقعیت های جامعه ست
از کی و از چی شرم بیان دارید؟
جامعه ای که این همه معتاد و فقیر و بی خانمان داره این کلاس گذاریا دیگه چیه؟؟؟ خجالت بکشید رسانه های مثلا قرن بیست و یکمی