یادداشت دریافتی- یونس یونسیان*؛ پخش شدن ویدیوی پسربچه سیزده ساله در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این روزها سروصدای زیادی به پا کرده است، بحثهایی با موضوعاتی از قبیل کم سن و سال بودن پسربچه، ایرانی بودن یا نبودنش، خودکشیاش، هرزه نگارانه بودن محتوایش، رشد و بلوغ زودرس افراد و مواردی از این دست همه در نهایت بحثهایی حاشیهای و برآمده از همان فضای شبکههای اجتماعی هستند.
موضوع بحث این مقاله بیش از هر چیز بررسی و تحلیل دلایل گرایش جامعه به موضوعات جنسی و تعابیر و تفاسیری از این موضوعات است.
جامعه امروز ایرانی نیازمند نگاه فلسفی و عمیق به موضوع جنسیت است، باید خط قرمزها کمی بازتر شوند و فضایی برای اندیشیدن متفکران به مقوله جنسیت ایجاد شود.
فلسفه سکسوالیته یا فلسفه جنسیت به بررسی فلسفیِ سکسوالیته، موضوعات و مفاهیم جنسی و موضوعات مرتبط با نشانهشناسی و ریختشناسی جنسیت در بافتارهای اجتماعی و فرهنگی میپردازد.
اینکه چه چیزهایی باعث به وجود آمدن احساسات جنسی در افراد جامعه میشود یا جایگاه جنسیت در ذات انسان و جامعه چیست از جمله موضوعاتی هستند که نیاز به بررسیهای جامعهشناسانه و روانکاوانه دارند.
فلسفهٔ سکسوالیته همچنین به اخلاقیات جنسی شکل گرفته و کدهای اخلاقی میپردازد.
میل به سردرآوردن از زندگی خصوصی افراد و کنجکاوی بیش از حد ما ایرانیان و نداشتن فرهنگ استفاده مناسب از ابزارهای اشتراکی مدرن نظیر شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای مدرن، دست به دست هم دادهاند که درز کردن یک فیلم خصوصی یا غیر اخلاقی در کوتاهترین زمان ممکن به یک «فاجعه اجتماعی» بدل شود.
فیلمهای خصوصی در حوزههای گوناگون و متنوع از سیاست تا اقتصاد و از عشق تا هنر و سینما ایجاد میشوند.
هر فیلم خصوصی از منظر من یک پیام و یک سند است، سندی برای تایید یک موضوع، یا نشانهای برای کشف رمز.
هر فیلم خصوصی هزاران پشت صحنه و عوامل روانکاوانه دخیل دارد که تاکنون در هیچ دادگاه و مرجعی مورد بررسی و آنالیز قرار نگرفتهاند.
فیلمهای خصوصی با محوریت جنسیت حکایت از سستی و موقتی بودن روابط جنسهای مخالف دارند. روابطی که گویا هیچ پشتوانه و ضمانتی از طرف نظم نمادین و ساختار پدرانه و حکومتی ندارند و از این رو در هیچ مقوله و طبقه بندی معتبری جای نمیگیرند.
فیلمهایی که گرفته میشوند تا سند و حجتی باشند بر اینکه من با فلانی بودم، یا فلانی با من رابطه داشته است و این فیلم میتواند به استمرار و تحکیم رابطه کمک کند.
روابطی بیسرو ته و دوستیهایی فاقد هر گونه ضمانت برای استمرار و ادامه و بدنهایی تشنه و محتاج هر سند و مدرکی برای طول دادن و کش دادن رابطههایی پا در هوا.
سوژههایی که به خاطر عشق و رابطه در کنار همدیگر قرار میگیرند و به یکدیگر وابسته میشوند ولی هیچ تضمینی برای این روابط نیست، هیچ ثبت نمادین و تایید نام پدر بر روی این روابط نیست، این روابط به ثبت نمادین نیاز دارند تا بعدتر به عنوان سند و مدرک و حجت نمادین مورد استناد قرار گیرند.
روابطی که تبدیل به بخشهایی از فیلمهای خصوصی میشوند، فیلمهایی که صحنهها و سکانسهایی از روابط را افشا میکند که نظم نمادین برایش جایی در نظر نگرفته است و از این رو نمایش چنین فیلمهایی و پخش شدنشان در حقیقت «نمایش بیپرده امر واقع» است.
نمایش هر آنچه باید تایید و تثبیتی بر امیال بیمارگون جامعهای باشد که خود را در نقش بازیگران فیلم «پورنو» میبینند و «ویدیوهای خصوصی هرزه نگارانه» از روابط جنسی خود تهیه میکنند.
باید درباب لذتی نوشت که در «دیده شدن خود در حال رابطه» است و بیمحابا گفت که این لذت از خود رابطه هم بیشتر است، ایمان به بودن در یک رابطه و گرفتن فیلم از خصوصیترین صحنهها شاید نشانهای از بیماری روان مردمی است که روابط تایید شده و رسمی ندارند.
مردمی که «مهر تایید» و «نام پدرانه» بر روابطشان حک نشده است و هر رابطه در حقیقت یک ترسیم «ناکامیهای در راه» است، پس باید در اسرع وقت به دنبال سند و مدرک و فیلم بود، مردمی که در روابط خصوصی خود نیز «روحیه اطلاعاتی» دارند.
مردمی که با فیلم خصوصی از شریک جنسی خود «باج» میگیرند و با فیلم خصوصی «اخاذی» میکنند و با فیلم خصوصی «ارضا» میشوند.
مردمی که حتی به «شرکای سیاسی» خود نیز رحم نمیکنند و «فیلم خصوصی دفتر کار» یا معاملات پشت پرده خود را نیز به عنوان حربهای برای کوبیدن هم استفاده میکنند. فیلم خصوصی دارد کم کم به یک «کالت» تبدیل میشود.
در مورد فیلمهای خصوصی و دلایل ایجاد و سپس انتشارش تاکنون هیچ حرف و تفسیر جامعهشناسانه و روانکاونه جدی صورت نگرفته است.
در اغلب موارد بیشتر تلاش شده است تا کل خبر و حاشیههایش در کمترین زمان ممکن حذف و محو شود و حتی تاکید شده است که بهتر است به لحاظ اخلاقی و دینی حتی دیگر به موضوع پرداخته نشود و رسانهای نگردد.
ولی دیگر زمان این حرفها گذشته و موضوع تا حدود زیادی به یکی از روالها و بحرانهای همزمان جامعه ایرانی تبدیل شده است.
آماری در این زمینه در دست نیست ولی میتوان با پرسشها و رصدهای جسته و گریخته دریافت که حتی در سالمترین و قانونیترین روابط میان دختر و پسر در جامعه، میل به تصویربرداری و فیلمبرداری از روابط خصوصی وجود دارد و به این مقوله به عنوان یک فان و تفریح نگریسته میشود.
در حالتهای دیگر نیز با فیلمبرداری و گرفتن فیلم از یک طرف و بیاطلاعی طرف دیگر مواجه میشویم.
به عبارتی میل به گرفتن فیلمهای دزدکی از پنهانیترین روابط و خصوصیترین بخشهای زندگی گویا حکایت از یک آسیب روانی و بیماری روحی دارد.
گویا دیگر عرصه خصوصی و اندرونی خانهها، به یکباره میتواند به عمومیترین شکل ممکن رسانهای شود.
مرز میان امر خصوصی و امر عمومی در این موارد به یکباره از هم گسیخته میشود و جامعه شاهد خصوصیترین صحنهها از روابط میان دو نفر میشود.
باید به دنبال راه چاره و برون رفت از این بحران بود، به دنبال فرهنگ سازی در روابط و آموزش ساختن و برپا کردن روابطی با جنس مخالف که نیاز به اخاذی و باج گیری عاطفی نداشته باشد.
موضوع فقط فیلم خصوصی نیست، این فیلمها تنها تکههایی کوچک و گوشههایی تیز ار عمق آسیبی هستند که بر پیکره روابط میان زن و مرد خورده است.
نمایش چنین فیلمهایی و پخش شدنشان در حقیقت «نمایش بیپرده امر واقع» است.
نمایش هر آنچه باید تایید و تثبیتی بر امیال بیمارگون جامعهای باشد که خود را در نقش بازیگران فیلم «پورنو» میبینند و «ویدیوهای خصوصی هرزه نگارانه» از روابط جنسی خود تهیه میکنند.
*محقق و پژوهشگر