سیدمحمود دعایی نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در نامه ای سرگشاده که در خبرگزاری فارس منتشر شده است از نامه نگاری خود با آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری درباره انتشار خبرهای رییس دولت اصلاحات و پاسخ ایشان خبر داد.
متن نامه سرگشاده دعایی که ظهر روز شنبه و در پاسخ به سعدالله زارعی تحلیلگر مسائل سیاسی در خبرگزاری فارس منتشر شده به این شرح است.
محمود دعایی در یادداشتی، به نامه سرگشاده سعدالله زارعی درباره سرمقاله ۱۸ آذر روزنامه اطلاعات پاسخ داد.
پس از درج سرمقاله روزنامه اطلاعات در تاریخ 18 آذرماه (با موضوع درج مطلبی از سید محمد خاتمی) بود که سعدالله زارعی یکی از کارشناسان سیاسی طی نامه سرگشادهای به حجت الاسلام سید محمود دعایی مدیر مسئول این روزنامه، به بررسی سرمقاله مذکور پرداخت که متن آن را می توانید در اینجا مطالعه کنید.
به دنبال انتشار این نامه سرگشاده در خبرگزاری فارس، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات نیز طی یادداشتی که آن را در اختیار فارس قرار داده است به نامه زارعی پاسخ داد.
متن یادداشت حجت الاسلام دعایی به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر ارجمندم حضرت سعدالله زارعی دام مجده
با سلام و عرض ارادات
نامه مرحمتی را از طریق خبرگزاری فارس که سرگشاده بود، قرائت کردم. قبل از هر چیز، از لحن صمیمانه و بزرگوارانهتان نسبت به خودم سپاسگزارم. هرچند در قضاوتها و برداشت از اقدام حقیر عجولانه و قبل از مذاکره و دریافت توضیح پیشداوری و در مواردی جفا فرمودهاید.
اینک به شما و به همة یارانی که چون شما تصور و یا قضاوت میکنند توضیحاتی تقدیم میکنم:
اولاً به قلم و دانش شما احترام میگذارم و تقریباً همة یادداشتهای شما را که نوعاً در کیهان عرضه میشود، در «اطلاعات بینالمللی» منعکس میکنم.
ادب و در بسیاری موارد دقت و انصاف شما را همچنان که در برخوردهای برادر ارجمندم جناب صفارهرندی مشاهده کردهام میستایم. اما در این نامه ناچارم جسارتاً نکاتی را یادآور شوم.
برادرم! حقیر جناب خاتمی را مصداق فتنه نمیدانم بلکه او را در آزمون به صحنه آمدن سیاسی در این کشور عنصری میدانم که به انتخاب مردمش خیانت نکرد و در دو دورة سخت، کارنامهای درخشان از ادب، منطق و فرمانبری از ولایت و از همه مهمتر پاکدستی و خلوص به جا گذارد و در جریان انتخابات 88 به دلیل همسویی و دغدغة خدمت به این نظام و مردم از کاندیدایی که صلاحیتش تأیید شد حمایت کرد. همچنانکه آن کاندیدا همچون خود او قبلاً از عالیترین و مقدسترین مقام این نظام (ولیّامر عظیمالشأن) استجازه کرده بود.
حمایت او از آن کاندیدا همچون حضور آن کاندیدا قانونی و مجاز بود و بعد از انتخابات و جریان اعتراضات اولیه، تا زمانی که مقام معظم رهبری سخن فصل را نفرمودند همراهی کرد از آن به بعد در هیچ اقدامی همراهی با معترضین به نتیجة انتخابات نکرد. گرچه از نظر عاطفی تأسف و اندوه خود را از آنچه به انجام رسید دریغ نکرد.
از حضور حقیر در تظاهرات 9دی یاد کردید که به حمایت از رهبری و خط ترسیم شده بعد از آن بود. به عقیده حقیر، شرکت نکردن مجمع روحانیون در حضور اعتراضی طرفداران کاندیدای مغلوب در خیابان علیرغم دعوت قبلی متابعت از راه رهبری بود با این تفاوت که تن دادن به حمایت و همراهی با منتخب اعلام شده را آنچنان که منتخبین او تن دادند نپذیرفتند. اما جهت آرامش جامعه و حفظ منافع ملی از هیچ کوششی دریغ ننمودند. نمونهاش حضور در انتخابات و ریختن رأی به صندوق در چندین مرحلة بعد از آن.
جناب آقای زارعی! آقای خاتمی در همین دورانِ سکوت و آرامش بعد از ماجراهای 88 و 9دی جهت نشان دادن علاقه و عاطفه و مهر دیرین به ساحت رهبری معظم انقلاب و مصالح کشور و نظام نامهای صمیمانه که بیانگر نظر، عواطف و دغدغههای جدی وی بود به محضر معظمله تقدیم کرد و برای پرهیز از هرگونه شائبه سیاسی متن آن نامه را در یک نسخه که آن هم فقط تقدیم به ایشان شده بود تهیه کرد.
نمیدانم آن عزیز چه پاسخی مرحمت فرمودند اما میدانم تعبیر ظریفی داشتند که حکایت از ادب و صمیمیت و دلسوزی نویسندة آن نامه بود.
جناب زارعی! حقیر در طول نیم قرن حضورم در صحنه مبارزات روحانیت همواره به مثابه سربازی کوچک و اینک کهنهسربازی وفادار، خود را وقف خدمت و اطاعت از رهبران انقلاب کردهام. البته در حد توانِ ضعیف و تشخیصِ ناقصم. از طرفی با آقای خاتمی نیم قرن است که آشنا و همراه بودهام. از دورانی که در قم با هم تمرینِ نوشتن مقاله میکردیم تا در زمانی که نوشتههای او را که به توصیة مرحوم حاج احمدآقا در ایران تهیه میشد در صدای «روحانیت مبارز ایران» قرائت میکردم تا زمانی که روزهای آغازین حضورم در روزنامه اطلاعات به عنوان اولین یار، یادداشتهایی را برای روزنامه اطلاعات نوشت و اولین دستِ یاریدهنده بود که بازویم را در اردیبهشت 59 گرفت. یادداشتهایی در دفاع از دکترین حکومتی امام: «نظریة ولایت فقیه». تا زمانی که اولین کابینهاش را به مجلس معرفی کرد و من با شناخت و منطق از کابینهاش دفاع کردم تا دورانی که رئیس جمهور بعدی دفتر او را پس گرفت و آرزو کردم در اتاقی که در مؤسسه اطلاعات به او اختصاص دادم حضور یابد و نجیبانه برای اینکه دردسری برایم فراهم نشود، نپذیرفت و فقط یک شب افطار مهمان مؤسسه اطلاعات شد که تصادفاً آن شب هم مصادف با سالروز تولدش بود. به رسم برادری، وفا و صمیمیت دیرینه با تدارک مراسمی ساده بر روی کیکی شمع تولدش را فوت کرد.
از آن به بعد عهد کردم این یار عزیز که در کارنامهاش تعابیری افتخارآمیز از دو رهبر عالیقدر این نظام داشته و در عمل جز ادب و مهر و پاکدستی و معرفت نشان نداده بود و در 8 سال حضورش در رأس قوة اجرایی در صحنة جهانی آوازه و اعتبار انقلاب، اسلام و ایران را به اوج زیبایی و کمال رساند و اینک از او فاصله گرفتهاند تنهایش نگذارم.
با هزینه شخصیام و نه از مؤسسه اطلاعات، در دفتر کارش و نه در مؤسسه اطلاعات، تولدش و دوام عمر و حضور و خدمتش به اسلام و میهن را در سالروز تولدش جشن بگیرم و این کمترین حقشناسی و ابراز وفاداری یک یار به کاکای نازنینش هست.
جناب زارعی! برخی یاران شما به او تهمتها میزنند و از آنجا که ایمان دارم همة تهمتها دروغ و جفا به این انسان پاک و نازنین هست بر خود لازم میدانم از او دفاع مسئولانه کنم.
او پاکدست، پاکچشم، پاکاندیش، منیعالطبع و شریف هست. چون اجدادش شرف خود را به بیگانه نمیفروشد و در جامعهای که انواع پلشتیها و بدعملیها مردم را از انقلاب و آئین دلسرد و دور کرده به دلیل اعتقاد یاران و دوستانش به آرمانهای پاک و مذهبی او را تجسم اسلام رحمانی میدانند و چون او معتقد به آرمانی است به آن آرمان پایبندند.
به همین دلیل در یکی از جشنهای تولدش در دفترش گفتم: شما حجت دینداری این جمعید چه آنکه اگر الگوهایی از درک روشن مذهبی و اعتقادی در این جامعه نباشند و اسلام را آنچنان که هست در عمل و بیان عرضه نکنند تندخوییها و خشونتها و جفاهای برخی مدعیان، مردم را از دین و دینداری بیزار و منزجر میکند.
اگر نبود رهنمودهای مقام معظم رهبری که تبلور آن در دو نامة اخیر معظمله به جوانان غرب نگاشته شده و عمل و رهروی امثال خاتمیهای روشندل و روشنضمیر که دستپروردههای مکتب حیاتبخش اسلام و امام بودهاند چه الگوهایی قابل عرضه بود.
جناب زارعی! حقیر با این شناخت و با این ارتباط نمیتوانم این عزیز را مصداق فتنه بنامم.
در روزی که عزیزی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری وفاداریم را به خاتمی و نقل سخنها و اظهارات او را در روزنامه برنتافت و از منظر رهبری اعتراضی داشت نامهای خصوصی به محضر رهبر و مرادم نوشتم در آن نامه همة عشق و عاطفه و امید و انتظارم در مورد خاتمی را با آقا در میان گذاشتم و این انگیزه وفاداریم به خاتمی و استجازه در ادامه همراهیم با وی را بیان کردم.
مراد و ولیّامرم بعد از خواندن آن نامه کریمانه و بزرگوارانه فرمودند: «من هم مثل تو فکر میکنم اما نه به نرمی دلِ تو!» اشک شوق و امیدم جاری شد و از آن روز به بعد کاکایم را غریب نگذاشتم و اگر سخن و مطلبی داشت به دور از هیاهو و جنجال در روزنامه منعکس کردم.
همان مقامِ عالی و مسئول در دفتر مجدداً توضیح خواست که متن تقدیمی به محضر مولایم را برایش خواندم. متواضعانه و بزرگوارانه فرمود اگر بین خود و خدایت حجت داری، ادامه بده که تا به امروز ادامه دادهام.
جناب زارعی! شبی که جناب جعفری دادستان محترم انقلاب من و تنی چند از مدیران مسئول مطبوعات را صدا کرد تا بگوید خاتمی خط قرمز و عضو فتنه است دردمندانه و مستنداً به او توضیح دادم که قبول ندارم و چون یقین دارم کاکایم پاک است و سرشار از عاطفه و مهر به رهبری و نظام، مطالبش را انعکاس خواهم داد و تا چند روز قبل تحمل شدم و دوستان در دادسرا عکسالعملی نداشتند. نمونهاش انعکاس اظهاراتم در سالروز تولدش در مهر امسال در روزنامه اطلاعات.
بارها پیامهای او را که پیام معرفت و ادب و وفاداری به نظام و رهبریست در روزنامه چاپ کرده بودیم و تحمل شده بود تا اینکه اخیراً مصاحبه او را با سردبیر روزنامه «السفیر» لبنانی همراه با عکسی در حال مصاحبه چاپ شد که مورد اعتراض دادسرای فرهنگ و مطبوعات قرار گرفت.
به دوستان در دادسرای ویژه روحانیت که بسیار صمیمانه و دوستانه توضیح خواستند، توضیح دادم که در این ماجرا نه قانونی وضع شده و نه مصوبهای در شورای عالی امنیت ملی بوده، در نامه صمیمانه شما هم اشارهای به مصوبه شورای عالی امنیت ملی هست که قاطعانه میگویم چنین مصوبهای شورای عالی امنیت نداشته تنها در دوران معاونت مطبوعاتی آقای رامین با دبیرخانه مطبوعات شورای امنیت هماهنگی شده بود که متنی را به جراید اعلام کنند که نباید از آقای خاتمی مطلبی عرضه شود که در تحولات بعدی آن دستورالعمل ملغی شد.
جهت اطلاع سرکار اخیراً در محاکمه سایت انصافنیوز که به همین اتهام محاکمه میشد به دلیل فقدان مصوبه شورای عالی امنیت ملی مسئول آن سایت تبرئه شد.
بر همین اساس هم به مسئول عزیز دادسرای ویژه روحانیت تأکیداً عرض کردم به مشی خود وفاداریم منتهی به خواست آنها از انعکاس عکس کاکا برای پرهیز از جنجال خودداری میکنم و در توضیح به برادران نگران هم عریضهای تقدیم شد که نامة سرگشاده شما در پی آن مرحمت گشت.
صادقانه بگویم خدمت به رهبری و نظام آن است که طیف همراه و همدل ایشان را وسیع کنیم. که در آن طیف همة دلسوزان و علاقهمندان نظام از هر گروه و جناحی بگنجند. در این جهت خالصانه و صادقانه میکوشم و آرزو دارم کاکایم روزی در محضر مراد و مولایم و مولایش مجال یابد: حضوراً بگوید آقا همچنان مرید و دلسوز و فرمانبرداریم. این آرزو از آن مرد رئوف و پدر دلسوز برآوردنیست.
عزیزم زارعی، به گرمی میبوسمت. باز به امید دیدار و درددلهای حضوری و صمیمی.
کمترین برادرت
سیدمحمود دعایی
وجود چنین اشخاصی در یک روزنامه پرسابقه مایه دلخوشی و آرامش است
عمر وحضورش مستدام باد.
یکی به ما بگوید پس قاضی و دادستان وظیفه اش در قانون چیست؟؟؟؟
یکی به ما ملت بگوید پس قانون اساسی و حفظ حرمت و آزدی افراد و رعایت بی طرفی قاضی و دادستان کجا رفته؟؟؟؟
یکی به ملت بگوید اگر دبیرخانه شورای امنیت گفت فلانی را بگیرد بندازید زندان در حالیکه جرمی نکرده آیا باید دادستان و قاضی اطاعت کند؟؟؟؟
ببخشید اگر فرضا چنین قانونی باشد این اختیارات غیر قانونی چگونه به تایید مجلس و شورای نگهبان رسیده؟؟؟ پس قانون اساسی و شرع مقدس چه میشود؟؟؟؟
آیا ما انقلاب کردیم که بی قانونی در کشور حکمفرما باشد یا قانون اساسی که خون بهای شهدا و مبارزان راه حق بوده حکمفرما باشد؟؟؟؟
آیا میتوانید آیه و حدیثی برای من پیدا کنید که پیامبر و ائمه چنین اجازه ای را داده باشند که با منتقد یا مخالفین حکومت چنین رفتاری کنید؟؟؟
تازه بماند که رئیس دولت اصلاحات از موافقین سرسخت جمهوری اسلامی و از یاران نزدیک امام و از خانوده ای روحانی و پاک دامن و از سادات بزرگ هستند و طرفداران زیادی در کشور دارند.
یکی بیاید و جواب من را بدهد چون دارم به کل سیستم قضایی و حکومتی نظام بدبین میشوم.دارم فکر میکنم اینهمه مجاهدت برای انقلاب برای چه بوده؟؟؟هدف چه بود؟؟؟
درود بر استقلال که برایش خونها ریخته شد.
درود بر آزادی که برایش خونها ریخته شد و هزاران انسان سالهای جوانی خود را برای آزادی بیان و حق اعتراض و انتقاد از حکومت در زندانهای رژیم پهلوی گذراندند.
درود بر جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر که نشانه حق حاکمیت ملت بر سرنوشتشان است.
درود بر شهیدان راه حق و امام شهیدان(ره)
فارغ از اینکه شخص سیدمحمود دعایی چه نظری درباره فتنه ۸۸ و عوامل آن دارد؛ آنچه مهم است این است که روزنامه اطلاعات نه یک روزنامه خصوصی-اختصاصی مثل شرق و اعتماد و آرمان؛ بلکه روزنامهای است که هزینه آن از بیتالمال تامین میشود و آقای دعایی نیز نماینده ولیفقیه در این موسسه است. بنابراین مواضع اتخاذشده توسط این روزنامه باید در چارچوب سیاستها و خطوط قرمز نظام باشد. آقای دعایی پیش ازآنکه در پی اِعمال نظرات شخصیاش باشد باید به یاد بیاورد نماینده رهبری است که شش سال است خاتمی را به خاطر عدم پاسخگویی وعذرخواهی از مواضع و عملکردش در فتنه ۸۸ به حضور نپذیرفته است.
بنابراین چه خاتمی ممنوعالتصویر باشد و چه نباشد، آقای دعایی حق ندارد کاغذ و جوهر روزنامهی بیتالمال را خرج تبلیغ و ترویج او کند، چه برسد به اینکه حکم قضائی ممنوعالتصویری او نیز وجود دارد. به نظر میرسد قوهقضائیه باید در صورت تداوم اصرارهای روزنامه اطلاعات و سیدمحمود دعایی برخورد قاطعتری را در پیش بگیرد.
هر زمان خر مهره را با در برابر می کنند.
تندروها چه بخواهند و چه نخواهند ، چه دوست داشته باشند یا نداشته باشند، خاتمی قابل انکار نیست.او وجود اثبات شده ایست که با هیچ منطقی قابل امحا نیست چه رسد به این افکار بی منطق.او محبوب است اما نه به لحاظ قدرت سیاسی اش هرچند که در عرصه سیاست آزمون خود را پس داده و یک سیاستمدار دوست داشتنیست اما حسن خلق، پاکدستی، صداقت و اصالت خاتمی اورا محبوب دل ها کرده است. تصویر نازنین اش چون کتیبه ای ماندگار بر سینه ستبر دوستدارانش نقش بسته است.که به باران فتنه اگیزی های بدخواهان نابود نخواهد شد. خاتمی هست و خواهد بود تا گردش روزگار باقیست.سید دوستت داریم. جناب دعایی عزیز شما هم با حمایت مردانه اتان از «کاکای» دوست داشتنی اتان ماندگار شدید. اللهم احفظ مولانا الامام خامنه ای و السیدالمحبوب سید محمد خاتمی
بماند که مثل رضا شاه قلدره و فرا قانونی هم عمل میکنه
la révolution dévore ses enfants
"انقلاب فرزندان خود را می خورد"
درود بر منصفان و معتدلان و بخصوص آقایان روحانی و خاتمی و دعایی
مرگ بر تندروی و دشمنی و غضب و کینه!
مرگ بر تندروها و منافقان و دلواپسان و کاسبان تحریم.
هر بار که تصویر ساده و بی پیرایه شما برادر بزرگوار را می بینم ، بحال و احوال درونتان غبطه می خورم.
خوشا به سعادتتان....
درودتان باد
باور بدارید که با شما هم عقیده ام.
آرزومندم همه دلواپسان به چنان درجه ای از خرد و شعور دست یابند که بابت چاپ عکس و مطلبی از دست بزرگمان، حرمت نشکنند و از دایره انسانیت خروج نکنند.
کاش این دلواپسان مدعی دین و خدامداری، در هشت سال آقای احمدی نژاد نیز دلواپس می بودند و کمی غیرت می داشتند.و امروز که پرده از دزدی هایشان و سرقت بیت المال توسط دوستانشان برداشته می شود ، یک جو غیرت بخرج می دادند و در برابر بیت المال خود را به خاک و خون می کشیدند.
حیف و صد حیف که این جماعت فرصت طلب و سودجو، فقط بفکر منافع خود و جیب خود هستند.و الا غیرت در فرهنگ ایرانی تعبیر زیبایی دارد نه برآشفتن از عکس و مصاحبه سید بزرگواری که هشت ساله دوران ریاست جمهوری اش معنی واقعی پاک دستی بود نه دوران احمدی نژادی که فقط دروغ گفت و به ملت توهین کرد!!!
خدا کند کیهان و سردمدارانش، خرد و فهم و شعور و انسانیت را سرلوحه کارشان قرار دهند.
جناب دعایی عزیز
وجوعزتمندتان، همواره سلامت باشد و برقرارو ...
باید کمی در شعور و نبوغ رسانه های مملکتم تردید داشته باشم
اين سيد عجب كدي داده است تا محبوبيت آن سيد ديگر را براي همگان نمايان سازد.
از فردا كاكامون كاكامون نقل همه جاست.
چه يلاني پيرامون حضرت امام بوده اند. ما دعايي را اينجور نميشناختيم.
ببين حضرت امام چي ساخته چي داشته الله اكبر الله اكبر
الحق که شاعر درست گفته :
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
مناعت طبع و وفاداری و وقار و دلسوزی و قانونمندی در کلمه به کلمه مکتوب این بزرگوار ساری و جاریه .
آقایون تندرو ادب سیاسی رو یاد بگیرید.
ندانستن عیب نیست ، نیاموختن عیبه .
اظهارات ابطحی رو پس چکارش کنیم اونوقت؟ دیدارش با ملک عبدالله و سوروس رو چکار کنیم؟
بعدم اخیراً مطلب در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اینکه محمود احمدی نژاد ملاقات مفصلی با ملک عبدالله داشتن ....
دم خروش بد جایی میزنه بیرون حاجی ...بدموقع و بدجا
جوان بود و از گوهر پهلوان
خداوند رای و خداوند شرم
سخن گفتن خوب و آوای نرم
سراسر جهان پیش او خوار بود
جوانمرد بود و وفادار بود
ثانیا اگر کار ایشان خلاف بود خود مقام رهبری ایشان را خلع میکردند.نیاز به قوه قضاییه نبود.
ثالثا معلوم شد کار ایشان با اطلاع رهبری بوده پس بیخودی شما دلواپسان کاسه داغتر از آش نشوید!!!!!!!
رابعا روزنامه اطلاعات حرفه ای ترین و با انصاف ترین و معقولترین و غیر حاشیه ترین روزنامه در 35 سال انقلاب با مدیریت آقای دعایی بوده.اگر سابقه منفی از ایشان و روزنامه اشان دارید لااقل در این 35 سال میگفتید.
خامسا آقای دعایی چنان دست همه شماها دروغگویان را رو کرد که هیچ کس نمیتوانست اینجوری دست شماها را رو کند.
در آخر خطاب به آقای دعایی حقا که شیر پاک خورده ای و سر سفره حلال نون خورده ای.
حقا سید پاک و نجیب اولاد پیغمبری که با وجود دشنامها و توهینها حتی در جواب دادن با حفظ حرمت و با منطق و استدلال پاسخ میدهی.
دیگه با صلوات دعوا را تمام کنید که رهبری به آقای سید محمود دعایی درباره انتشار اخبار سید محمد خاتمی در روزنامه اطلاعات ایراد نگرفته اند.
برای طول عمر رهبر انقلاب و سید محمود دعایی نماینده ولی فقیه در روزنامه اطلاعات بفرست صلوات بر محمد و آل محمد
از طرف یکی از پیروان خط امام و رهبری
همین "نفهمیدیم" خودش بزرگترین دلیل بر تفاوت شما با فرهیختگان و اخلاقمداران است
یه بازی که یه مشت جوون جوگیر رو دوباره درگیر ماجراجویی کنه
ان شاءا..
"تو زرد "!!!!!!!؟؟؟؟
هه
انتظار میرفت با توجه به رسیدگی قوه قضاییه به فجایع بیشمار اقتصادی ، سیاسی و اخلاقی دوران زمامداری ولی نعمتتون در مورد تعیین مصادیق "تو زرد" تجدید نظر بفرمایید
البته از زیاندهی کیهان فاکتور میگیریم
فرزندان ما در تاریخ آینده این مرز و بوم فتنه گران واقعی را خواهند شناخت و آنروز شما روسیاه ترینهای تاریخ این مملکت خواهید بود
آفرین بر بزرگ مرد عرصه مطبوعات و روحانیت آزاده سید محمود دعایی.
واقعا کیهان نشریه ی جفاکاری ست
دقت کردید:
آقای دکتر احمدینژاد و دولتش، بهجز به بار آوردن خسرانهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و بینالمللی، باعث شدند:
1 ـ مردم ایران به دو دستۀ بزرگ تقسیم شوند و مقابل هم قرار بگیرند؟
2 ـ عدهای که بههرحال در دایرۀ نظام میگنجیدند، از کشور بگریزند و در گروه مخالفان قرار بگیرند؟
3 ـ نخست وزیر سابق کشور که سالها در گوشهای به هنر مشغول بود، به حصر بیفتد و خانوادهاش دوپاره شود؟
4 ـ رئیس جمهور سابق کشور که وصف نیکیهایش در این نامه آمده، مورد غضب قرار بگیرد؟
5 ـ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام علناً در تقابل با رئیس جمهوری قرار بگیرد؟
6 ـ رئیس مجلس علناً در تقابل با رئیس جمهوری قرار بگیرد و با سیاست «بگم بگم» نواخته شود؟
7 ـ رئیس جمهوری علناً در برابر رهبری قرار بگیرد و برای خواستۀ خود یازده روز خانهنشینی کند؟
8 ـ عدهای جوان که قبلاً سرگرم زندگی خود بودند، به هر دلیل، دستگیر شوند و متأسفانه چند نفری هم جانشان را از دست بدهند؟
با سه برابر شدن دلار، سه برابر افت ارزش پول ملی، گم شدن دکلهای نفتی، وضع تحریمهای بینالمللی، اختلاسهای بیمانند از دورۀ تشکیل دولت ماد، گم شدن چند صد میلیارد دلار درآمد نفتی، قحطی دارو، ویرانی میراث فرهنگی، فساد مالی در برخی از اعضای کابینه و بیاعتبار شدن مفهوم دولت و . . . کاری ندارم.
ولی جان من، یکی از دلواپسان بیاید و مستند، مزایا و دستاوردهای دولت جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد را توضیح دهد و بگوید هزینههایی که در بالا اشاره کردم، چه میشود؟! اگر بهنظرتان آن هشت بندی که گفتم، هزینه محسوب نمیشود، به شما بشارت میدهم که با همانهایی که به آنها خارجنشین معاند میگویید، همنظرید!!!
مهربان و سخنور است
سخن كز دل برايد
لاجرم در دل نشيند
صدای مرد ها کم کم شنیده میشود.
جای امید واری هست که کسانی نان تملق را نمیخورند
1-ایشون از کلمه تقلب استفاده نکردن ...حتی یک سند صحیح هم نمیتونین بیارین
2-درمورد سید واقعی بودن ایشون شما صاحب صلاحیت نیستی که نظر بدی
3-ایشون هرگز در بین کسانی که بیت المال رو آتیش زدن حضور نداشتن .اساساً هیچ اصلاح طلبی بین اونها وجود نداشت
4-هیچ مسجدی در سال 88به آتش کشیده نشد .
5-ایشان در روز عاشورا اصلا در راهپیمایی و هیچ تجمع اعتراضی حضور نداشتن
6-با وجود اشراف بی نظیر نهادهای اطلاعاتی ایران هرگز عاملین واقعی کشتار و آتش زدن بیت المال و ...شناسایی ، معرفی ، محاکمه و محکوم نشدن و این خودش به اندازه کافی شک برانگیز بوده و هست .
7-در فیلمهای موجود (بالاخص مسجد لولاگر) براحتی میتونید عاملین تیراندازی به سوی مردم رو شناسایی کنید
8-بزرگترین دستاویزی که شما کاسبین فتنه رو در پیشبرد اهداف جاه طلبانه تون یاری میکنه ، عدم تفکیک معترضین از شورشی هاست به همین دلیل بسیار بسیار عامدانه !! تاکید میکنم عامدانه تلاش میکنین که عاملین واقعی آشوبها هرگز شناسایی نشن چون دکّان کاسبی و حرّافی و اتهام زنی و در نتیجه بهربرداری و سوءاستفاده تون تخته میشه
فکرنکنم معتقد باشی ولی اینو میگم که دروغ گناه کبیره است کبیره میدونی چیه؟
هرکی که ادبیاتش بی پدر و مادر و حرامزادست معلومه برای منافعش قرآن هم آتیش میزنه عکس امام که چیزی نیست.
با این دیالوگ به همه نشون دادی تو خونه بخت بزرگ شدی
جوابتو توی 8بند گرفتی و حتی یک دلیل قانع کننده در ردّش نتونستی بیاری .
یه مورد هم میخواستم توصیه کنم :
توسل به کلماتی مثل"حرامزاده" بار حق الناس دارن و اگر حرفت درست نباشه نابخشودنیه وتا آخر عمر فقط و فقط به خاطر اینکه حلال زاده رو حرامزاده خطاب کردی زیر دِین خواهی بود .
اما در خصوص کسانی که به بیت المال آسیب زدن موافقم که انسانهای مُجرم ، قانون شکن و خرابکار بودن
و این شامل تمام کسانی میشه که به بیت المال آسیب زدن چه کسانی که شیشه اماکن عمومی شکستن و سطل آشغال آتش زدن ،چه کسانی که مملکت رو با وجود هفتصد میلیارد دلار درآمد نفتی به خاک سیاه نشوندن
چه ادبیات قشنگی
چه دوستی نابی