صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۵۳۴۳۱
مصطفی نصیری
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۱ - ۰۱ آذر ۱۳۹۴
فرارو- در پی درج مقاله ای در فرارو به قلم آقای ناصر فکوهی با عنوان " فتیله ای که نباید شعله شود"، مقاله ای در نقد آن به قلم آقای مصطفی نصیری، پژوهشگر فلسفه سیاست، به فرارو رسید که در زیر می خوانید.

در آغاز باید بگویم که این‌جانب سایت فرارو را از جمله رسانه‌های فاخر می‌دانم ولی انتشار مقاله‌ای در این رسانه که در آن به دانشمندان این دیار نسبت هرزه‌نگاری داده شده است، نوعی حمله به پایه‌های اخلاقی جامعه است که امیدوارم از این پس دقت بیشتری صورت پذیرد.

اما بعد، همه کسانی که برای ایران خواب آشفته دیده‌اند، بلااستثناء در مقابل یک واقعیت مستاصل شده‌اند و آن چیزی نیست جز «روح ایرانی» که همه اقوام ایرانی را به‌هم پیوند زده و از تکثر آن‌ها ملتی واحد ساخته است؛ پیوندی که به‌ دلایلی که مجال ورود در تفصیل آن در این نوشته نیست، امروزه نحیف و نحیف‌تر شده است، ولی به‌خلاف نحیفی امروز، هرچه به‌ عقب‌تر می‌رویم آن را فربه‌ تر و پویاتر می‌یابیم. هرچند، پیوندهایی‌ را که این روح میان ایرانیان بسته، و «خودآگاهی» تاریخی که از «امر ایرانی» به‌عنوان یک «دولت - ملت» در مقابل «انیران»ی و «توران»ی شکل گرفته، آن‌چنان مستحکم بوده است که تاکنون تمامی تلاش‌ها برای گسیختن همیشگی آن ناکام مانده است، بااین‌حال ذکر این نکته را ضروری می‌دانم که «دولت» ایرانی باز به‌ دلایلی که مجال ورود در آن نیست، مشمول بیشترین سهم از نحیفی مذکور شده است، طوری‌ که با  کمال تاسف می‌توانیم آن را در برهه‌هایی و در مواردی مثل آن‌چه در سایت فرارو منتشر شده است، غایب صحنه بنامیم.

هر دولتی در ایران، زمانی می‌تواند همچون کالبدی برای روح تاریخی «دولت ایرانی» باشد که بتواند مرزهای امنیتی خود را تا مرزهای ایران فرهنگی گسترش بدهد. جنگ پیشگیرانه، بخشی اساسی از استراتژی دولتهای مقتدر است. وقایعی از نوع تخریب آثار باستانی عراق توسط خلافت داعش و تخریب آثار و مظاهر فرهنگی ایرانی که امروزه در کشورکی بنام جمهوری آذربایجان قرارگرفته توسط دولت مذکور، حمله مستقیم به ایران فرهنگی تلقی می‌شود.

اگر از فراز و فرود و نحیفی امروزی و دیروزی «دولت ایرانی» بگذریم، روح «ملت ایرانی» همچنان پویا و تناور بوده و هست و به‌ همین دلیل باید تاکید کنیم که اگر شرذمه‌ قلیله‌ای که فرصت اغتشاش چند پان‌ترک در اعتراض به برنامه فتیله را مغتنم شمرده و با برقراری نسبتی میان آن‌ چه‌ که به‌ عنوان فرهنگ ایرانی شناخته می‌شود از یک‌سو، و «شوونیسم فارسی» که ورد زبان پان‌ ترک‌هاست ازسوی‌دیگر، پنداشته‌ اند که می‌ توانند پفی بر «فتیله» فرهنگ ایرانی بدمند، حتی به اندازه آن استاد بی سواد دانشگاه باکو نیز از پدیده کهن و تاریخی «ملت ایرانی» و تناوردگی آن شناخت ندارند. شاید بتوان برای ملغمۀ بی‌سوادی تاریخی استاد دانشگاه باکو که حتی شماره شناسنامه‌ اش نیز روسی است، و ایدئولوژی ایران‌ستیزی او، عذری در عقده‌ های هویتی جستجو کرد اما همنوایی استاد محترم دانشگاه ما در ایران با او، فکاهه تلخ روزگار است.

 کوتاه سخن این‌که ما یک ملت ایم و یک ملت خواهیم بود، نمی‌توان با دستاویزهایی مثل برنامه فتیله که از این نظر نمی‌توان خرده‌ای بر آن گرفت، به تمایزهای قومی دامن زد و آنها را برجسته کرد زیرا همه تمایزهای قومی به‌عنوان «کثرات ایرانی» در وحدتی به‌ نام «ملت ایرانی» که زبان فارسی، زبان ملی آن است، به یک «روح» تبدیل شده‌اند که به‌ نظر می‌رسد الهام بخش هگل در تدوین «پدیدارشناسی روح» بوده است. بی‌گمان کار کسانی را که در ایران از «ملت ترک» و ملت بلوچ ووو نام می‌برند، باید به‌حساب این گذاشت که معنای «ملت» در علوم جدید را نمی‎دانند.

از آن‌ جا که مخاطب غیرمستقیم این نوشته، انسان‌شناس ـ فرهنگ‌شناسی است که روزی گمان می‌کرد همه علوم انسانی باید در علمی به‌ نام انسان‌شناسی‌ جمع شود که خود را پدر آن می‌داند، بنابراین بحث را با ذکر واقعیتی در باره رابطه فرهنگ و زبان آغاز می‌کنم.

 به‌ خلاف این گروه از فرهنگ‌شناسان که تلاش دارند هرگونه اشاره به زبان ترکی را بی‌حرمتی به فرهنگ ترکی قلمداد کنند باید بگویم که هیچگاه میان زبان و فرهنگ رابطه «ضرورت» وجود ندارد.

یعنی این‌‌ گونه نیست که هر زبانی بالضروره یک فرهنگ نیز است. این درست است که هر فرهنگی به زبانی بیان شده و می‌شود اما عکس آن درست نیست که هر زبانی نیز، زبانی فرهنگی باشد. فرهنگ عبارت از «نوعی اندیشیدن» است که خود را در مظاهر متعدد تمدنی محقق می‌کند. تفاوت یک ایرانی با هرکس دیگر تنها در «نوع اندیشیدن» او با دیگری است، نه در نوع لباس و غذا و برخی رسومات.

فرهنگ‌ شناسانی که فرهنگ را به نوع لباس پوشیدن و غذا خوردن و برخی مناسبات و رسومات خاص تنزل می‌دهند، در واقع با چنین کاری برخی مظاهر کم اهمیت فرهنگی را جای فرهنگ در معنای کلان آن می‌نشانند.

چنان‌ که اشاره شد فرهنگ در معنای کلان خود عبارت از «نوع اندیشیدن» است که منجر به بروزات خاصی می‌شود. برای این‌ که مدعای خود را مستند کرده باشم به معنی «علم عمران» ابن‌خلدون ارجاع می‌دهم. همه کسانی که اثر سترگ ابن‌خلدون را به‌ زبان‌های صاحب تمدن، از جمله زبان‌های اروپایی، ترجمه کرده‌اند، در مقابل «علم عمران» او، معادل «علم فرهنگ» یا «بیلدونگ» را قرار د‌اده‌اند که هر دو به‌مضمون نوعی اندیشیدن است. با تکیه بر چنین معنای تمدنی از فرهنگ، به‌جرأت می‌گوییم که کسی نمی‌تواند اظهار نظر (مثبت یا منفی) در باره زبان ترکی را مساوی با اظهار نظر در باره فرهنگ ترکی بداند، زیرا ترکی در ایران، فقط و فقط یک زبان است و هرگز به یک فرهنگ در معنای نوعی اندیشیدن، و در تمایز آن با فرهنگ فارسی تبدیل نشده است. تمایز و تشخص فرهنگی دادن به اختلاف زبان‌ها و لهجه‌های ایرانی و قرار دادن آن‌ها در مقابل فرهنگ ایرانی، از مصادیق همان خواب‌های آشفته‌ای است که هیچگاه تعبیر نخواهد شد. انگیزه این‌گونه تحلیل‌ها را اگر به فرهنگ نشناسی اساتید فرهنگ حمل نکنیم،  لاجرم باید به حساب نیت ناپاک زیر سوال بردن جایگاه ملی زبان و فرهنگ فارسی بگذاریم. 

گفتیم که ایران از روزگاران کهن، یک «ملت» بوده است، و طبیعی است که تکوین ملت، بویژه در دنیای قدیم، خود نتیجه تکوین فرهنگ و انتخاب زبانی واحد به‌عنوان زبان «ملی» است. انتخاب زبان فارسی به‌عنوان زبان ملی ملت ایران را نمی‌توان به‌حساب «شوونیسم فارسی» گذاشت زیرا این تکوین تاریخی زمانی در ایران رخ داده است که از زبان ترکی در ایران اثری نبوده است.

 ترکی به این جهت در ایران یک فرهنگ متمایز نیست، که چنان‌ که خواهیم دید، عین فرهنگ فارسی است. هیچ‌یک از زبان‌های تاریخی ایرانی و یا زبان‌ های موجود در ایران را نمی‌توان در تمایز و تقابل با زبان فارسی در نظر گرفت زیرا آن‌ ها پایه‌ های زبان فارسی اند. البته من از این مطلب نمی‌خواهم نتیجه بگیرم که زبان ترکی بماهو زبان، زبان ناقصی است زیرا خودم به‌عنوان یک ترک‌ زبان، هر روز از آن استفاده می‌کنم؛ بلکه منظورم این است که ترک‌زبانان ایران همواره به‌ فارسی اندیشیده‌ اند و بنابراین «نوعی اندیشیدن» ترکی در ایران وجود ندارد.

 شاید یک تبریزی با یک کردستانی به دو زبان سخن بگویند اما بدون کوچک‌ ترین تردیدی، هیچگونه اختلاف و تمایز فرهنگی میان آنها نیست. زبان ترکی و هکذا همه زبانهای دیگر در مقام اندیشیدن، تعابیر فرهنگی خود را از زبان فارسی - عربی وام گرفته و می‌ گیرد. شما اگر به اشعار ترکی شاعرانی مثل واحد تبریزی، فضولی و شهریار و .... مراجعه کنید، این نکته را به وضوح می‌ بینید که تمام تصاویر شعری آ‌ن‌ها در اکثر موارد عینا همان تعابیر و صور فارسی - عربی و در موارد معدود نیز ترجمه تعابیر فارسی - عربی است.

اجازه می‌خواهم یک مثال جالب ارایه بدهم. یکی از همین ترک‌ زبانان که مدعی علوم‌ اولین و آخرین بود، شعری به‌ زبان ترکی دارد که در نزد پان‌ ترکها تقدیس می‌شود. او در آن شعر معروف می‌گوید روز اول مادرم به‌جای آب به‌ من «سو» یاد داد، به‌ جای نان «چورک»، به‌ جای خواب «یوخو»، به‌ جای نمکدان «دوزدان»، به‌جای اختر «اولدوز»، به‌ جای یخ «بوز» و ....یادم داد. تمام کلماتی که این مدعی آورده همگی ـ بدون حتی یک استثناء ـ کلماتی از همین سنخ هستند، و برای نمونه نگفته‌اند که مادرشان به‌جای فرهنگ و علم و دانش و اخلاق و انسانیت و تمدن و توسعه و اصلاح و اجتماع و تاریخ و شهروند و ملی و ملت و ...، کدام کلمات ترکی را یادش داده است.

 این واقعیت به این دلیل است که نظام اندیشگی ترک‌ زبانان ایران، فارسی است، بنابراین انسان‌شناس ـ فرهنگ‌شناس ایرانی ما هرگز حق ندارد از تعابیری مثل «فارسی‌گرایی شوونیستی» یا «شوونیسم فارسی» استفاده کند که ورد زبان پان‌ ترک هاست. چطور می‌توان در ایران از شوونیسم فارسی صحبت کرد در حالی‌که روز فرهنگ و ادب در تقویم رسمی ایران، روز بزرگداشت شهریار ترک‌زبان است.

نمی‌دانم چطور برخی فرهنگ‌شناسان و انسان‌شناسان توجه ندارند که زبان و فرهنگ فارسی، از گذشته‌های بسیار دور، زبان و فرهنگ قومی به این نام نیست بلکه این زبان و فرهنگ، برآیند و «وحدت در کثرت» همه زبانهای ایران بزرگ فرهنگی است. و از قضا، از سده پنجم و ششم هجری به‌ بعد، خود ترک‌زبانان بیشترین هم افزایی را در حفظ و نگه‌داری این «وحدت در کثرت» داشتند، که سیاستنامه خواجه‌نظام‌الملک نمونه ارزشمند آن‌هاست.

حتی ترکان سلجوقی، این اندازه از عقلانیت بهره‌مند بودند که در دوره خلافت خود، ادعای سیادت فرهنگ و زبان ترکی نداشته باشند، چنان که دیدیم که خواجه نظام‌ الملک سیاستنامه حکومتی سلجوقیان را بر پایه مفاهیم ایرانشهری و به زبان فارسی نگاشت و به یادگار گذاشت، زیرا آنها این اندازه می‌فهمیدند که حاکمیت بر ایران تنها از مجرای سازوکاری فرهنگی میسر است که آن را فرهنگ ایرانشهری نامیده‌اند، حتی عرب های مسلمان نیز این واقعیت را به‌ رسمیت شناختند و آن را پذیرفتند.

 به‌ راستی چگونه می‌ توان پذیرفت که استاد فرهنگ در دانشگاه تهران، هم نوا با استاد دانشگاه باکو، با تعابیری مثل «شوونیسم فارسی و ایرانی»، پایه‌ های فرهنگی کشور را، که به‌تصدیق دوست و دشمن، تنها سنگری است که ایرانیان در پناه آن، همه مهاجمان به ایران را اهل کرده‌اند، این گونه آماج حمله قرار دهد؟! به سخن طلایی آن استاد معروف برمی‌گردم که آدرس‌ دادن های نویسنده مقاله "فتیله ای که نباید خاموش شود"  ما را به‌ خانه او رهمنون می‌شود، و آن این‌که؛ در ایران همه‌چیز متولی دارد جز ایران.

نویسنده آن مقاله در بخشی از نوشته خود، به آن استاد تاخته است که او، کشورهای همسایه ایران را بدون تاریخ دانسته است. اما واقعیتی را که باید به این فرهنگ‌شناس ـ انسان‌شناس متذکر شویم این است که: از قضا حرفی که استاد است. شاید ایشان نمی‌دانند که این کلمه معادلی برای «پورنوگرافی» است. این‌که یک انسان‌شناس ـ فرهنگ‌شناس، نوشته استادی ایرانی ـ آذری را «هـرزه نگاری» می‌داند، به‌نظر از قضا حرفی که استاد ایرانی ـ آذری ما در خصوص سابقه تاریخی کشورهای پیرامون ایران زده است، حرفی مستدل و مستند است که به‌شهادت مرحوم فروغی، حتی آتاتورک نیز به آن اذعان کرده است. کشورهایی مثل ترکیه و جمهوری آذربایجان و عراق نمی‌توانند سابقه‌ تاریخی مستقل از ایران داشته باشند زیرا هنوز جزوی از حوزه فرهنگی ایران و در گذشته اندکی دورتر، جزوی از جغرافیای ایران بودند. کشوری مثل جمهوری آذربایجان بی‌بنیادتر از آن است که بتواند میراث فرهنگی ایران را به اسم خود مصادره کند، زیرا اگر نام ایرانی و فارسی «آذربایجان» از آنان سلب شود، هیچ هویتی نخواهند داشت. این همان هویتی است که کمک کرد آنان به‌رغم تغییر رسم‌الخط معهود، در هویت «روس» منحل نشوند، و اگر «روح و کالبد» دولت ایرانی در دهه شصت و هفتاد سده معاصر، به تناوردگی تاریخی خود بود، شاید زخم‌های ناشی از قراردادهای گلستان و ترکمان‌چای التیام می‌یافت. کسانی که برای کشورهایی مثل جمهوری آذربایجان، و به‌سخن دقیق‌تر، «حوکوم‌داری آران» دل خوش کرده‌اند، بهتر است بدانند که این‌گونه کشورها، تنها از فرصتی طلایی که تقابل ایران با کشورهای قدرتمند جهانی در اختیارشان گذاشته است سوء استفاده می‌کنند.

انسان‌شناس ـ فرهنگ‌شناس سایت فرارو، از نوعی ناسیونالیسم در ایران سخن گفته و آن را مولود ایدئولوژیهای ناسیونالیستی سده 19 به‌بعد اروپایی دانسته است که موجب تشکیل دولت/ملت‌هایی اروپایی شد. واقعیت این است که بحث «ملیت» در ایران تاریخ روشنی، حداقل 2000 ساله دارد. اقوام ایرانی اولین اقوامی هستند که باگذر از تعلقات قومی خود، یک زبان را به‌عنوان زبان «ملی» برگزیده و پس از آن همگی با یک زبان مشترک اندیشیدند. به‌تعبیر آن استاد فرزانه که مخاطب انسان‌شناس ـ فرهنگ‌شناس است، ملیت ایرانی در ایران بسیار جلوتر از تکوین مفهوم «ملی»، به‌معنایی که موضوع علوم جدید است، ممکن شد. شاید بتوان شکل‌گیری دولت/ملت‌های اروپایی و استقلال آن‌ها از امپراتوری مقدس را از مورد ایران قیاس گرفت، ولی عکس آن ممکن نیست.
ارسال نظرات
رسولی
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
پان ترکها هنری جز توهین ندارند. فارسی زبان ملی ایران است. زبان رسمی زبانی است که در ادارات به آن زبان انجام وظیفه می کنند مثل انگلیسی هند و اردو در پاکستان ولی سوال این است که چرا اقبال به اردو شعر نمی گوید. چرا شهریار به اردو شعر نمی گوید؟ کسانی که کتاب نمی خوانند را نمی توان با یک مقاله شیرفهم کرد. درست است کلمه ملی کلمه متاخری است ولی این نکته ای است که طباطبایی در کتابهایش آن را توضیح داده و نصیری هم بخوبی از آن آگاه است که مضمون ملی قبل از مفهوم آن بوده است. اگر به گیوه هایی «ملی» را در بر گرفته اند دقت می کردید می فهمیدید که منظور از ملی اینجا چیست. وانگهی نصیری که به خوبی توضیح داده است که منظورش از فرهنگ نوعی اندیشیدن است و طبق این تعریف شهریار فارسی اندیشیده نه ترکی .
دخت ایران
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
ناشناس از کجا سند داری که بابک اسم ترکی است
آذربایجان به سرزمین پایین رود ارس گفنه میشده که سند تاریخی دارد
هرکس میخواهد برای خود هویت بسازد فرهنگ ایران را از خود جدا کند انوقت اگر چیزی برایش ماند میتواند ادعا داشته باشد .
ضمنا آذریها از نژاد سفیید آریایی هستند و با ارمنیها از یک شاخه اند وبا ترکها متفاوتند این را نگفتم که حرف نژاد پرستانه زده باشم بلکه باید ریشه همه چیز مشخص باشد تا هویت به درستی بررسی شود . کما اینکه نژاد ارتباطی با روابط انسانی ندارد بلکه فرهنگ مهم است والبته یک از مشخصه های فرهنگ وابسته به جغرافیاست .
آنهایی که خود را ترک شناخته اند به مهاجرت خود بیندیشند که اجدادشان قبل از آمدن به ایران در آنجا زندگی کرده اند و بعد فکر کنند که به چه دلیل به ایران آمده اند و چرا زندگی در این سرزمین را اتنخاب کرده اند
آنهایی که فرهنگ بزرگ ایران را خودبزرگ بینی ایرانیان میدانند افرادی هستند که با هویت خود بیگانه اند فکر می کنند فرهنگ یعنی دارایی و پیشرفت مادی ف به عنوان نمونه کشوری مثل ترکیه که از دیپلماسی بین المللی و همراهی با داعش برای خود دردسر ایجاد کرده این است هویت اقوامی که از تمدن شهرنشینی برخوردارنبوده اند و زمانی که به کشوری وارد میشوند نسل کشی میکنند ...نسل کش ارامنه و یونانیهای مقیم کشوری که با زورگویی ترکیه نامیده میشود افتخار تحجر و وحشی گری ترکهاست .
به هیچ عنوان اجازه داده نمی شود کسانی که بویی از فرهنگ ایرانی نبرده اند برای ایران تصمیم بگیرند فرزندان ایران بیدارند و در ایجاد فرصت برای آزادی ایران از اندیشه ای متحجر و پست در شرایط دشوار امروز تلاش می کنند
ناشناس
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
متاسفم برات که اسمتو گذاشتی پژوهشگر !!!
لحن تحقیرآمیز و خودبزرگ پندارت ارثیه و تلقینات زمان رضاشاه است که سعی در از بین بردن اقوام و حل کردن آنها و تاریخ سازی داشت !!! واقعیت دیدگاه تو به اقوام در سطر به سطر نوشته هایت پیداست !!!
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
مقاله تفرقه انگیزی بود . فارسی زبان رسمی ایران است . در کشوری مثل ایران زبان ملی معنی ندارد.
ساهر
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
جناب آقای نصیری، حوزه تخصص تان نمی دانم چیست؟ ولی چیزی که مشخص است دوستی شماست که به دوستی خاله خرسه می ماند کاش یه کم ژرف اندایش بودید. غوطه ور شدن در گذشته و تاریخ و نادیده گرفتن معضلات جامعه، مشکلات را دوچندان خواهد کرد.
ناشناس
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
گر شرذمه‌ قلیله‌ای که فرصت اغتشاش چند پان‌ترک در اعتراض به برنامه فتیله را مغتنم شمرده!!!عجب!!!
همدانی
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
بجای این بگومگوهای بیحاصل و کین افزا، پیشنهاد میکنم جهت تحکیم وحدت ملی چند واحد درس اختیاری یکی از زبانهای کشور در کنار زبان رسمی به دانش آموزان فارسی زبان ارائه بشود تا وقتی دیپلم گرفتند بتوانند حداقل با یکی از فرهنگهای کشور آشنا بشوند به نظر من بعضی وقتها نگاه از زاویه مخالف به مسئله ممکن است تحلیل آن را راحتتر کند. خوف آن دارم که آخر این جنگ به دعوا ختم بشود.
سانر دهقانی
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
با سلام
اول اینکه من اول ایرانم بعد ترکم
دوم اینکه وقتی طبق گزارشات بیش از 35 میلیون ترک در ایرانمان زندگی میکنند پس اکثریت هستند , سوم اینکه چه کسی رای داده تا زبان ملی ما فارسی باشد با توجه به اینکه اقلیت هستند
حبیب
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
دوستان دقت کرده اید، بعضی از این آقایون برا جبران اشتباهتشان و یا جهت دفاع بعدی زود به این نکته اشاره می کنند که من خودم ترک هستم یا هفت جدوآباء قبلی ام ترکه بوده ... نمی دونم چه ربطی داره مگه تو خارج از ایران کم اند ایرانیانی که هر روز به ایران توهین می کنند. لطفا از قومیت خود جهت دفاع افکار پلید خود مایه نگذارید جناب آقای نصیری
ائلی
۰۸:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
فرارو عزیز از اینکه مطلب دکتر فکوهی رو نشر کردید ممنونم و بیشتر ممنونم از بابت نشر مطالب آقای نصیری. با خواندن مطالب هر دوی این آقایان، یک آدم منصف متوجه می شود که انصاف و نگرش واقع بینانه در وجود آقای فکوهی تبلور می کند و عصبیت و انکار در وجود آقای نصیری.
بازهم ممنون فرارو
خودم
۰۳:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
بدتر از توهینی که شده این بود که بعضی جریانهایی که پز روشن فکری به خودشون گرفتن، نه تنعا با مردمی که بهشون اهانت شده و احساساتشون جریحه دار شده، همراهی و همدردی نکردن، بلکه با وقاهت تمام حتی اونهارو بخاطر اعتراضشون سرزنش هم میکنند!
واقعاً باید متاسف بود برای همچین افرادی که نه تنها در پی جبران اشتباه نیستند، بلکه برش پافشاری هم میکنند!
متاسفانه برخی افکار نزاد پرستی به قدری تو گوشت و خونشون نفوذ کرده که به خودشون حق هرگونه رفتاری و متعاقبش توجیه و عادی جلوه دادنش رو میدن!
ناشناس
۰۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
این صحیح است که اسلام و زبان فارسی با اعیاد ملی و مذهبی دو پایه اصلی هویت همه اقوام ایرانی از جمله خود فارس ها است لیکن واقعیت این است که چه به نام دین شریف اسلام و چه زبان شیرین و غنی فارسی هرازگاهی حقوق برخی کم یا زیاد کمتر رعایت شده و می شود حتی مثلا حقوق زردتشیان ایرانی.
هرکس این دو پایه را بخواهد تضعیف کند خود را به عنوان یک ایرانی تضعیف نموده بلکه باید بکوشد هویت های دیگر ایرانی مانند اقلیت های مذهبی اعم از مسلمانان سنی یا غیر مسلمانان و یا سایر زبان های ایرانی را تقویت کند
شاد و آزاد باشید
ناشناس
۲۲:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
زبان فارسی زبان شیوا ودوست داشتنی ای است اما عبارت زبان ملی اشتباه است. باید بگوییم زبان رسمی و مشترک ایرانیان. بعنوان مثال ژاپنی زبان ملی ژاپن است چرا که تقریبا زبان مادری همه مردم آن کشور است. در ایران چنین نیست.
ناشناس
۲۱:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
خیلی خوب
یاشا
اميد
۲۰:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
دوستی‌ اظهار نظر کردند مبنی بر اینکه اگر ملت ترک نداریم خلیجی هم به نام فارس نداریم، خواستم از آن دوست و سایر هموطنانی که با ایشان هم نظر هستند خواهش کنم تاریخ سرزمین ایران را بار دیگر بازخوانی کنند و بدانند خلیج فارس بود، هست و خواهد بود و با دشمنی یا اظهار نظر من بنا نشده که اینگونه از میان برود، این نامی‌ است که جهان به خاطر تمدن درخشان و باستانی سرزمین ایران به خلیج فارس بخشیده، لطفا در دعوای محلی خود مسائل ملی‌ را قربانی نکنید.
ناشناس
۲۰:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
اگه دقت کرده باشند دوستان توی خیلی از مناطق زبان و گویش محلی داره از بین می ره. به اصطلاح همه می خوان خودشون رو به تهرونی بودن نزدیک کنن در نتیجه با بچه هاشون هر طور که شده فارسی حتی فارسی تهرونی! صحبت می کنند. این یعنی خود کم بینی و در نتیجه نداشتن اعتماد به نفس
اما ترکها به خصوص توی این ده بیست سال اخیر خلاف این عمل می کنند و ترکی حرف زدن تو مدارس و حتی تدریس معلم ها به ترکی عادی در عین حال که زبان فارسی رو هم یاد می گیرند. از طرفی من فارس زبانهایی رو می شناسم که دوست دارند ترکی یاد بگیرند حتی ترانه ها رو بدون اینکه معنی کاملش رو متوجه بشن ازبرند. این یعنی ارتباط درست. کاش بزرگان متوجه بشن
ناشناس
۲۰:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
در ایران همه‌چیز متولی دارد جز ایران
دموکراسی
۲۰:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
بزرگترین اشتباه صدا وسیمااین بود ک عذر خواهی کرد این عامل باعث شد ک تنوع قومی در ایران بیشتر نمایان شود وحتی با اعتراض قومیتهای دیگر خود را جدا از ایران بدانند وادعای جداطلبی متاسفانه بیشترر شود...
منصوریان
۱۹:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
آقای نصیری دچار خطای زمان پریشی درباره واژه ملت شدند.واژه ملت از ادبیات غرب گرفته شده ولی ایشون سابقه آن را در ایران به 2000 سال پیش بردند.
ناشناس
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
بابک جان که اسمت هم ترکی است!
هیچ می دانی چرا آذربایجان شمالی تاکنون نتوانسته خاکش را از ارمنستان اشغالگر پس بگیرد؟
من می گویم، بدلیل اینکه متاسفانه سربازان روسیه کثیف از ارمنستان حمایت می کنند به دلیل اینکه ایران از ارمنستان پشتیبانی می کند وگرنه در عرض سه سوت ارمنستان از آذربایجان شکست می خورد!
این را می گویم که بدانی، فقط بودجه نظامی آذربایجان از کل بودجه کشور! ارمنستان بیشتر است!
شیوا
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
یک نمونه دیگر از عقاید پان ترکیستی ! بابک اسم ترکی است؟! یعنی اردشیر بابکان هم ترک بوده است؟! باور کنید اگر به جای جعلیات باکو کتاب های دانشگاهی معتبر بخوانید این گونه افاضه نمی فرمایید که بابک اسمی ترکی است
ناشناس
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
«این واقعیت به این دلیل است که نظام اندیشگی ترک‌ زبانان ایران، فارسی است،»
از کجا به این نتیجه رسیده ای استاد!!!!!

«زبان ترکی و هکذا همه زبانهای دیگر در مقام اندیشیدن، تعابیر فرهنگی خود را از زبان فارسی - عربی وام گرفته و می‌ گیرد. »

داستان می گویی؟ زمانی که 2500 سال پیش قومی بنام مثلا آریایی وارد این کشور نشده بود و اصلا در سرزمین ترکهای آذربایجان وجود خارجی نداشت ما ترکهای آذربایجان قدمتی 8000 ساله داشته ایم و این از آثار باستانی باقیمانده از جمله آثار مانناها و اورارتوها و در تپه حسنلو در سولدوز(نقده) و در دیگر مناطق آذربایجان که قدمتی 8000 ساله دارند مشهود است آنوقت چگونه این استاد!!! ادعا دارند که زبانهای دیگر تعابیر خود را از فارسی - عربی وام گرفته اند؟!!! در حالیکه در زمان وجود فرهنگ و زبان ترکی با توجه به قدمت 8000 ساله آن، زبان فارسی با توجه به قدمت حداکثر 2500 ساله اش اصلا وجود خارجی نداشت؟!!!! جل الخالق!
شیوا
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
:))))
اولین کتیبه ترکی در جهان کتیبه اورخون است به قدمت 1200 سال ان هم نه در ایران که در دره اورخون در شمال مغولستان :)))))))))
ايراني
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
با سلام
با توجه به منابع علمي زبانشناسي ، زبان مردم آذربايجان ، آران و شهران همواره زبان تات يا تاتي بوده است ، اين زبان بسيار نزديك به زبان گيلكي و تالشي و كردي و همچنين لري مي باشد. زبان تركي از زمان سلجوقيان در اين مناطق مرسوم و در زمان صفوي تثبيت گرديد. از ان فراتر خود كشور تركيه امروزي درگذشته ترك زبان نبوده است و همواره تركان در شرق و شمال شرق ساكن بوده اند ، زبان تركي در أصل در تركستان قديم شامل قزاقستان و بخش هايي از چين و.. بوده است اين زبان از نظر زبانشناسي از زيرشاخه هاي زبان هاي آلتايي است كه هم خانواده با زبان هاي مغولي ، چيني و.... ميباشد.
ناشناس
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
آقای نصیری، این چیزی که شما نوشتین اسمش رو حتی نمی‌شه مقاله گذاشت، پاراگراف‌های بی‌ربطی کنار هم قرار گرفتن تا طبق عادت ذهنی کسانی مثل شما هر گونه ویژگی زشت اخلاقی رو از دامن «مردم» پاک کنن و بیخود و بی‌جهت بهشون اعتباری رو بدن که اکثرشون لیاقتش رو ندارن.
سمیرا
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
تا حالا دقت نکرده بودم که نام آذربایجان فارسی است. نگهبان آتش
حوری
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
به نظر من از اینکه دولت در موضوع برنامه فتیله عذرخواهی کرد اشتباه بود. ما ترک و کرد و فارس نداریم. همه یکی هستیم و زبان و فرهنگ فارسی مال همه است. ضمنا از تشریح معنای کلان فرهنگ بسی آموختم. سپاس از نویسنده.
قاسم
۰۸:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
از کی صداوسیمان جزو دولت شده که ما خبر نداریم؟
تئو
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
وجود تعامل و وحدت فرهنگی در ایران نتیجه تعامل فرهنگهای مختلف است نه نبود آن.
ائلی
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
خیلی عالی گفتی دوست گرامی، این یک واقعیت است که در ایران فرهنگ های متفاوتی داریم و لزومی ندارد که آقایانی مثل نصیری از تکثر فرهنگی بترسند.
ناشناس
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
فرهنگ و تمدن ایران و ایرانی هزاران سال است که تاثیر بر فرهنگ مردم جهان داشته و امثال این حرکات نمیتوانند این روح بزرگ را ذره ای آسیب بزنند و صدالبته هرکس برای ضربه زدن آمده در کوتاه ترین زمان خود در این هنر ایرانی که همه کس را جذب میکند مجذوب و در آن محو شده
آرش
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
بازهم توهم خود برتربینی که باعث شده ما ایرانیها از هر لحاظ جزو آخرین ها باشیم
ناشناس
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
(به سخن طلایی آن استاد معروف برمی‌گردم که آدرس‌ دادن های نویسنده مقاله "فتیله ای که نباید خاموش شود" ما را به‌ خانه او رهمنون می‌شود، و آن این‌که؛ در ایران همه‌چیز متولی دارد جز ایران.) = سیدجواد طباطبایی
ناشناس
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
ببخشید اشتباها منفی دادم
صادق
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
با عرض سلام و خسته نباشید
در دنیای امروز و بخصوص در کشورهای پیشرفته بخش خصوصی اکثریت امور یک کشور را در دست گرفته و آن را بخوبی اداره کرده و به بالاترین رشد و تکامل رسیده است از جمله آمریکا کره جنوبی و آلمان و انگلیس و اخیرا جمهوری ترکیه که بصورت خیره کننده ای در حال پیشرفت هستند ولی متاسفانه در کشور ما ایران اینطور نبوده و هنوز تمامی امور جامعه و از جمله امور فرهنگی هم با نگاه امنیتی اداره و جهت داده میشود که بنظر من حکومت و دولت ایرانی (نه فارسی) بایستی از دنیای مدرن الگو گرفته و مردم را در تصمصم گیریها سهیم نماید و کارها به مردم واگذار کند. بدیهی است در ان صورت ترکها و فارسها با استفاده از وزن و پایگاه اجتماعی خود میتوانند زبان و فرهنگ خود را حفظ و توسعه داده و مانعی برای یکدیگر ایجاد نکنند.
با تقدیم احترام به تمام ملل ایران
شیوا
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
در یک کشور نمی تواند چند ملت زندگی گند. در ایران ما ملل نداریم بلکه یک ملت ایران داریم متشکل از اقوام گوناگون
ناشناس
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
شیوا اینجا نظرت محترم و درست تر بود ولی بالا یه گاف حسابی دادی
ائلی
۰۷:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
صادق، عالی گفتی
ناصر
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
عالی است. ما همه یک ملتیم و یک فرهنگ داریم. به نظر من اینکه نویسنده نشان دتده که ترکها به لحاظ اندیشه مانند فارسها هستند بهترین دفاع از ترکهاست. اگر بدانند
ناشناس
۱۸:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
یعنی چه که ترکها به لحاظ اندیشه مانند فارسهاست؟ واقعا چی فکر کردی پیش خودت؟ ترکها یا لرها یا گیلکها یا سایر اقوام صرفا بخاطر اینکه شاید در فارسی حرف زدن کمی مشکل دارند یا با لهجه حرف می زنند توسط یکعده بیمار مسخره می شوند و متاسفانه همین موضوع بهانه دست یکعده جدایی طلب داده است وگرنه از لحاظ فکر و اندیشه اگر از فارسها کم نداشته باشند یقین بدانید برترند. محض اطلاع من هم ترک نیستم که این را نوشته ام
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
پ نه پ حتما ما ترکها به لحاظ اندیشه مانند باکو و آنکارا هستیم.
فارس زبان
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
یک سؤال: این نوشته وحدت انگیزه یا تفرقه انگیز؟ به والله وحدت این نیست که بقیه رو با فشار و توهین به خودمون نزدیک کنیم وحدت اینه که با حفظ حرمتها و احترام به داشته های هم به دنبال همدلی باشیم مردمی که دسته دسته و گروه گروه برای هم جوک می سازن و حقوق مدنی همدیگر رو انکار میکنند روز به روز به تفرقه نزدیکتر میشوند.
عرب اهواز
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
درسته عامل تفرقه همین بی عدالتیها وبی حرمتیهاست نه بیگانگان و دشمنان خیالی!!
ناشناس
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
برادر بزرگوار فارس زبان بعضیها منظورشان از وحدت، وحدت با "من"ه ! وحدت زیر لوا و طرز فکر من! وحدت با تاریخ نگاری مورد قبول من! وحدت با زبان مادری من! متاسفانه یا خوشبختانه اینجور مواقع هس که فرق روشنفکر واقعی و "فیک" رو میشه فهمید! سپاس
شاپور
۰۷:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
هموطن عزیز فارس زبان عالی گفتی، متاسفانه عده ای مثل همین آقای نصیری خود را متفکر می انگارند و حال اینکه با این مزخرفات تیشه به ریشه ایران عزیز می زنند
فرهاد
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
اگر اینگونه که میفرمایند میبود نباید رئیس رسانه ملی و فیتیلها چندین و چند بار عذرخواهی میکردند. نسل جدید ترک در ایران حق مساوی میخواهد و اگر شما از درک این نکته بدیهی عاجزید به روانپزشک مراجعه کنید. اگر هم ادعا دارید قومی بنام فارس نداریم پس خلیجی هم به آن نام نباید مورد دفاع قرار گیرد.
شیوا
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
فارس= ایران ، نام فارس معنای قومی ندارد استاد. کما این که نام کشور ما تا سال 1935 در مجامع بین المللی پرشیا بوده است
ناشناس
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
چه ربطی داشت؟
ناشناس
۲۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
از قول خودت بگو فرهاد
ما ترکیم ولی ستون پنجم ترکیه نیستیم
شاپور
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
آقا فرهاد، عالی گفتی مهم خواسته های فعلی نسل جوان ترک های ایران هستند که باید با دیده احترام به آن نگریست.
قولوا...
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
همین دیگر! در ماجرای فیتیله دیدیم که فارس = ایران هست یا نیست.
بابک
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
آفرین. چه قلم و اندیشه توانایی. البته شخصا جمهوری جعلی آذربایجان که بیش از بیست ساله یک سوم خاکش در تصرف ارمنستانه و عرضه پس گرفتنش را نداشته در حدی نمی بینم که خطری برای ایران بزرگ بعنوان قدرت اول منطقه باشه. بگذارید کنار بخاری لم بدهند و در گالری تلفن همراهشون دلخوش به نقاشی های گرگ و شغال و موش و گربه باشند
ائلی
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
بابک ، روحیه دشمن تراشی ایرانیان تمامی ندارد خواه یک آدم مذهبی باشد خواه یک ملی گرا، ایرانی همیشه یک و یا چندین دشمن خیالی داشته و خواهد داشت این است تفکر ایرانی.
جیمی
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
اگر بی تاثیر بود که این همه جزع و فزع نداشتیم حتما تاثیر دارد و بسیار هم دارد.
آزادمرد
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
مطلبش عالی بود.
فرهنگ و زبان ایرانی بسیار کهن‌ ریشه‌دارتر و ماندگارتر از آن است که با تبلیغ احمقانه دروغین کشورکهای ترک و عرب تازه تأسیس سست بشه... زهی خیال باطل.
ناشناس
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
خخخخ کشورک! تازه تاسیس؟!! سلطان سلیم کجایی که یادت بخیر!
ناشناس
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
کاشکی از قتل‌ عام‌هایی که سلطان سلیم و امثالش در تبریز کردند هم واسه‌تون میگفتن.
عباس
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
جناب ناشناس 14:22 ، سلطان سلیم پادشاه عثمانی بود که به فارسی شعر می گفت. اصولا زبان ادبی و اداری دربار عثمانی عربی و فارسی بوده است. ضمنا امپراتوری عثمانی هویت ترکی نداشت و هویتش صرفا اسلامی بود. کشور جدید ترکیه پس از اتاتورک به وجود امد وگرنه حتی تا پیش از اتاتورک ، ترک واژه تحقیر امیزی به شمار می امد. به کتاب " تولد ترکیه مدرن" اثر هاندان نظیر آکمش مراجعه فرمایید
ناشناس
۲۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
قبر سلطان سلیم الان تحت پشتیبانی داعشه.
هر سال اردوغان و داوداوغلو می رن زیارت سلطان زن باره
ائلی
۰۷:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
فرض بر این است که شما درست می گویید و ما تاریخ چنان و چنین داریم، اما حال چی؟؟ چیزی که مهم است این که بعد گذشت یک قرن ما هنوز در تفکر شوم خودبرتربینی آریایی هیتلر جا مانده ایم....
سعید مسلمان
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
ملت ایران یک ملت پویا در جهان گذشته و امروز بوده و هست اری ما توسط شعرا و دانشمندان بزرگ ایران پیوستگی کامل با جهان اطراف داریم و بسیاری از کشور های همسایه شرقی خودرا یک ایران بزرگ میدانند اما مسولین فعلی ایران بزور ما را به اعراب می چسبانند در حالیکه هموطنان بزرگ عرب ما اصلا خودرا به اعراب همسایه نمی چسبانند چون جنایت صدام را با خود دیدند فارسی زبانان از هند تا کشور های منطقه شرق خودرا فامیل و دوست ایران میدانند پس ایران همیشه در طول تاریخ با رفت و امدن حکام همیشه ایران می ماند
آرش
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
سعید مسلمان اکثر ما ایرانیان دچار خود بزرگ بینی شده ایم شما هم نمونه ای از آن قماش هستید
ناشناس
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
افرادی مانند شمس تبریزی ٬ صاءب تبریزی و ... همگی از سروده سرایان پارسی گوی بوده اند.
ناشناس
۲۲:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
جالبه که دوستانی که به این مقاله انتقاد دارند به این فکت تاریخی هم منفی می دهند!
شمس تبریزی چینی می سروده ایا؟
رضا
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
نوشتاری برمبنای عصبانیت ونژادپرستی. منظور دکتر فکوهی کاملا روشن و خیرخواهانه بود برخلاف این نویسنده که با ادبیاتی پیچیده منظور ساده و قابل فهم دکتر فکوهی را به دلخواه خود تفسیر کرده و پاسخ داده است....فرارو تمام نظرات مقاله دکتر فکوهی را سانسور کردی ولی میدانم نظرات این مقاله پراز مغلطه را چاپ می کنی.متاسفم برای این بی عدالتی رسانه ای.
ناشناس
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
مسئولان فرارو شما رو به خدا واگذار می کنم بالاخره روزی شما هم گرفتار بی عدالتی خواهید شد دنیا دار مکافاته منتظر باشید....
ائلی
۰۷:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
رضا کاملا درست گفته اید
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
عقلانيت و منطق و توجه به حقوق اوليه انساني در مقاله آقاي ناصر فكوهي به خوبي پيداست ولي اين مقاله آقاي نصيري مملو از عصبانيت و نگرش يكسويه است
آرش
۰۷:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
موافقم واقعا مطالب آقای ناصر فکوهی با مطالب ایشان قابل قیاس نیست نگرش آقای فکوهی واقعبینانه بوده و حال اینکه آقای نصیری فقط و فقط از روی تعصب مطالبی را نوشته اند که ارزش و پایه علمی و اخلاقی ندارد.
ناشناس
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
سپاس فراوان جناب نصیری
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
نسبی گرایی در توهین و تحقیر می تواند روزی گریبان خودمان را بگیرد مثلا اگر افرادی به مهاجران افغان توهین کنند از نظر ما و دولت هیچ عیبی ندارد و اگر ماموران پلیس از جایگاه خود سواستفاده کردند و از تحقیر مهاجران فیلم گرفتند و خندیدند کسی با آنها برخورد نکند این روال تحقیر برای خنده نهادینه می شود و این می شود که به خودمان هم رحم نخواهیم کرد.
ناشناس
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
چرا انتشار نمیدی؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
ما به تاریخ و فرهنگ و کلمات قلمبه سلمبه کاری داریم .ایران فعلی از انواع اقوام با زبان ها و گویش های مختلف تشکیل شده که میخوان به زبان خودشون آموزش ببینن و روزنامه و رادیو تلویزیون سراسری داشته باشن و این خواسته رو هیچ وقت بی خیال نمیشن
محسن
۰۷:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۲
چه موقع ما یاد خواهیم گرفت به زبان ،عقاید ،افکار همدیگر احترام قایل بشیم در ضمن کسی که خواهان آموزش زبان مادریش باشد به نظر شما پانترک هست