نامه زیر را آقای کامران منصوری جمشیدی، نگاشته و به سایت فرارو ارسال نمودهاند
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر هاشمی
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
با درود و سلام
احتراماً
اینجانب یکی از شهروندان ایرانی هستم که سالهای پیش چون بسیاری از مردمان
دیگر مملکت سالها غمها و غصهها و دردهای خود و جامعه را بارها و بارها
فریاد زدیم لیکن امیدی هم به شنیدن شدن و تسکین آن دردها نداشتیم چرا که
چارهٔ کار در دست دولتی بود که خود منشأ و سرچشمة همة آن درد و غمها بود
تا اینکه خرداد سال ۹۲ فرا رسید و امید به تدبیر یاران و همراهان جناب دکتر
روحانی بسیاری از توبهها را شکست و اکثریتی از جامعه و منجمله بنده به
تدبیر و امید رأی داده و حتی در حد توان و به قدر وسع در تبیین برنامه و
اندیشههای آن گفتمان و لزوم همراهی آن کاروان در میان مردمی که صدایمان را
میشنیدند کوشیدهایم.
شکر و سپاس خدا را که آنچه صلاح مملکت بود به انجام رسید و کابینه تدبیر و امید دست به کار شد.
در
این میان حضرتعالی شاید تنها وزیر کابینه باشید که دشمن و دوست دولت جز به
تصدیق، تأیید و همچنین تحسین، از شما نمیگویند و چه از نظر علمی و تخصصی و
چه از منظر اخلاق و تعهد و مهر مورد وثوق و قبول همگان هستید.
بدین
سبب نیز چنین جسارتی از چو منی سر زده و فارغ از انتظامات و تشریفات و
سلسلهمراتب مربوط به مراسله و مکاتبه با وزرا، به محضرتان عریضهای
نوشتهام.
امیدوارم آن جناب نیز به جسارتم غمض عین و به عرایضم از
سر بزرگواری و مردمداری بیتکلف و صمیمانه وقعی نهند. پیشترها از شاهان
متکبر و مستبد روزهای بار عام شمول مردمان شده چه برسد به حکیمی مهربان
چون شما.
جناب دکتر هاشمی یقین دارم از برخی کجکرداریهای برخی
پزشکان اطلاع دارید که به واسطهٔ دنیاپرستی و حرص مال و جاه، قدری شأن
والای پیشه طبابت و طبیبان را در جامعه کاستهاند.
اجازه بدهید در
مثالی عینی این درد را تشریح نمایم و عرض کنم غرض تصدیع اوقات گرانبهای
حضرتعالی چه بود و اصلاً به من چه دخلی دارد که جامعه پرشکی ایران که
روزگاری حتی لیدر و رهبران فکری و فلسفی ملت بودند و مردم بر اساس
جهانبینی بزرگانی چون پورسینا، رازی و... دین و مذهب را میشناختند،
امروزه به عنوان خدای نکرده قشری اهل مادیات و به دور از عموم پزشکان
درستکار چون خود حضرتعالی در بین مردم جامعه به دغلپیشهای متهم شوند؟
البته موضوع و عناوین ناخوشایند فوق گاهاً تنها در مورد افراد مشخصی که انشاءالله در اقلیت محض میباشند به کار میرود.
جناب
وزیر به حضورتان عارضم که از مدتی پیش علائمی از عارضه قلبی در خود احساس
نموده و از ترس مرگ ناگهانی در سن ۳۵ سالگی و بیسرپرست ماندن دو کودک
خردسال و بنا بر همان علائم پایم به محضر پزشکان باز شد، لیکن دریغا که
در طول مدت کمتر از یک ماه دار و ندارم که همانا یک خودروی پراید بود جهت
هزینههای پزشکی به فنا رفته و نهایت نیز هیچ علت درد یا دوا و درمانی
مشخص، بر بنده معلوم نشد، چرا؟
این چرا همان پرسش و مسئلهای است
که حقیر از حضرتعالی به عنوان وزیر متولی امر دارم و اما بنابر دلایلی غیر
از عدالت شما متأسفانه امیدم به پاسختان کم است.
جناب دکتر هاشمی
وزیر محبوب بهداشت، در استان محروم من یعنی ایلام امکانات به حدی ناچیز و
ناکافیست که برای مثال تنها یک دستگاه آنژیوگرافی موجود میباشد که آن هم
بنا بر تدبیر مسئولان دولت قبل در شهر مرزی مهران و گویا جهت جلب اعتماد و
یا خدمت به ملت دولت و برادر عراق تعبیه گردیده است و البته با عنایت به
امکانات و تجهیزات به حد کم و ناچیز بیمارستان و شهر مهران عملاً انجام عمل
آنژیوگرافی در آن شهر به مثابه ریسک مرگ و زندگی میباشد.
درد
دیگر اینکه پزشکان باتجربه و حاذق معمولاً در استان ایلام پس از اندوختن
علم و ثروت بیشتر، از این استان که محل کارآموزی ایشان است بنای کوچ نهاده و
به دیار از ما بهتران یعنی تهران هجرت میکنند.
بنابر این با تقبل
رنج راه دور تهران و هزینه هنگفت اقامت در آن شهر پر از طبیب حاذق و با
امکانات بروز درمانی بهداشتی مسافر تهران شدم. لیکن درد مضاعف آنجاست که پس
از حراج خودرویم و آمدن به تهران نتیجه چنان شد که میخواهم از حضرتعالی
بپرسم چرا هرگز تشخیص دو پزشک قلب از بیش از ده پزشکی که در تهران به حذق و
علم نیز مشهور و معروف هم بودند با انجام انواع و اقسام اعمال و آزمایشات
تشخیصی بر روی قلب یک انسان (هر کدام جداگانه) نزدیک هم نبود و بالاخره کسی
جواب قطعی و درمانی قطعی انجام نداد؟
آیا این نشانه بد و نامیمونی نیست از عدم دانش یا خدای ناکرده عدم صداقت برخی همکارانتان؟
از
این مسئله نیز که بگذریم چرا هر کدام از ایشان تنها به اکوکاردیوگرافی خاص
خود یا تست ورزش خاصه خود، داروخانه معتمد خود، آزمایشگاه مدنظر خود و...
بیمار را اجبار میکنند و غیر از آن را نمیپذیرند و یعنی در مراجعه به هر
پزشک جدید میبایست تمام مراحل پرهزینه را از نخست تکرار کنیم؟
مگر
تمام کسانی که مجوز انجام فرضاً آزمایشات را دارند، عالم و مورد وثوق
وزارتخانه مربوطه نمیباشند پس چرا باید هر پزشک به برخی اعتماد کند؟
آیا
در طول سال یکبار از دانش این مراکز و کار آنها بازرسی و سنجشی بعمل
میآید؟ چرا راستی این موضوع در مورد بیماران به قول معروف ایشان شهرستانی
طبابت و قضایای مذکور در سطر فوق، پررنگتر است؟
جناب دکتر هاشمی!
چرا یک مراجعه کننده، با ذکر تمام جزئیات و علائم بالینی و حتی ارائه نتایج
برخی اعمال و آزمایشات تشخیصی میبایست فرضاً در حیطه بیماریهای قلب از
نو اکو- تست ورزش- سیتی آنژیوگرافی- آنژیوگرافی مجدداً بر روی وی صورت
گرفته و در نهایت بشنود که مثلاً مشکل او تنها عصبی بوده و ربطی به قلب
ندارد؟
چرا چند پزشک ظاهراً نامی که در یک بیمارستان بنام تهران
همکارند عمل تشخیصی سیتی آنژیوگرافی را نامطمئن اعلام میکنند و پس از
انجام آنژیوگرافی همکار چهارم آنها قسم جلاله بخورد که همان سیتی آنژیو
در حد کار تشخیصی کاملاً و صددرصد اطمینانی میباشد؟
چرا در طی
صدها سمینار قلب و بیماریهای مربوط به آن در این خصوص اجماع و وحدت رویه و
نظری حاصل نشده یا چرا وزارت بهداشت حکمی یا خبری و اطلاعی در این رابطه
ابراز نمیکنند تا مردم بالاخره تکلیف خود را بدانند؟
چرا چنین هزینهای میبایست به این بیمار به قول معروف شهرستانی تحمیل گردد؟
چرا حتی در خصوص کارخانههای داروسازی پزشکان، نام شرکتها و کارخانجات خاص را برای یک داروی خاص سفارش میکنند؟
مگر
یک دارو با یک فرمول عناصر و ساخت میبایست در محصولات کارخانههای سازنده
متفاوت باشد و یا بد و بهتر داشته باشد؟ آن هم در بحث دارو که با جان
انسانها مرتبط است.
جناب وزیر دانشمند و دادگر! به شما التجاء
آوردهایم که آیا به راستی باید یک هموطن شما پس از هزینه یازده میلیون
تومان ظرف بیست و دو روز در پایتخت این مملکت نهایتاً بشنود احتمالاً شما
مشکل معده یا اعصاب دارید نه قلب؟؟ احتمالاً؟
ای کاش این نامه به
دست و سمع و نظرتان میرسید و این دادخواست یکی از مردم عادی و نامهم
ایرانی را پاسخی التفات مینمودید. و اگر چنین شد پیشاپیش به خاطر
جسارتهای از دست و زبان در رفته و تصدیع وقت گرانبهای شما پوزش و
سپاسگزاری دارم.
با تجدید احترام
یک ایرانی
چند سال قبل هم من به درد شما مبتلا شدم و در حين رانندگي ...با آمبولانس به يك مركز در ماني منتقل شدم خوشبختانه با راهنمايي دوستان به جاي آنژيو گرافي در بيمارستان دي سي تي آنژيو كردم و توسط طبيب و استاد ارزنده كشور جناب آقاي دكتر ناظري ويزيت شدم دقيقا مشابه مشكل شما ناراحتي بنده را نيز مشكل قلبي تشخيص ندادند ...توصيه ميكنم به شكرانه سلامتي متمركز به زندگي خود شويد ..انشالله رويه ها و مشكلات مرتفع ميشود .
ارادتمند شما