صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۵۰۸۹۰
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۰ - ۰۵ آبان ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ آدم ها حق ندارند به هر وسیله ای پولدار شوند. مثلا آنها نمی توانند با بالا رفتن از در و دیوار خانه مردم و فروش اموال سرقتی آنها سر و سامانی به اوضاع مالی خود بدهند و یا محق نیستند که با بالا کشیدن پول هایی که مردم نزدشان به امانت نهاده اند سری توی سرها در بیاورند!

خرج پول های دریافتی هم از چنین قاعده و قانونی پیروی می کند و انسان ها اجازه اینکه پول ها یی که مال خودشان است را در هر راهی خرج کنند ندارند.به عنوان نمونه آنها نمی بایست پول های خود را به اجیر کردن آدم هایی که قرار است کسی را بکشند اختصاص دهند و یا با آن ها اموال مسروقه ای که ارزانتر است خریداری نمایند!

اما استثناها را که کنار بگذاریم آدم ها حق این را که از خیلی راه‌ها به سلیقه خود پولدار شوند دارند. برای همین هم هست که یکی از پزشکی پول در می آورد، دومی بازاری می شود و سومی با رانندگی و رساندن خلق الله به مقصد صاحب عایدی می گردد.

به همین ترتیب انسان ها اجازه خرج پولشان را در خیلی راهها دارند؛ از زدن آن به زخم‌های زندگیشان گرفته تا رفتن به آرایشگاه و سینما و ابتیاع خانه و ماشین و کمکهای خیریه و انسان دوستانه!

تاسف بار اینکه به تازگی بعضی از افراد روشنفکر که برایشان چندان مهم نیست که آدم ها از چه راهی صاحب پول و پله می شوند، در باره نحوه خرج مردم عادی و معمولی نظر می دهند و می گویند که پولت را در فلان راه، که انصافا راه بدی هم نبوده، نباید خرج می کردی و می بایست آن را به بهمان مصرف میرساندی!

برای نمونه هستند کسانی که معتقدند آنهایی که نذری می دهند می بایست پول آن را صرف افراد نیازمند و مستضعف جامعه کنند و یا افرادی که حج غیر واجب می روند می توانند کمک به اقشار بی بضاعت جامعه را جایگزین حجی نمایند که برایشان خطر مالی و جانی دارد.

با جنبه مذهبی نذر و حج کاری ندارم زیرا انصافا سواد دینی من آنقدر قد نمی دهد که در این باره اظهار نظر نمایم! لذا این مقوله ها را از جنبه ای دیگر مورد توجه قرار می دهم:

شک نیست که نذری را می توان به گونه ای ادا کرد که پیش و بیش از آنکه نصیب عمه و عمو و خاله و زن دایی و شمسی خانم و در و همسایه که چهار روز دیگر چشممان به چشمشان می افتد گردد، قسمت کسانی شود که در طول سال کمتر از دیگران امکان بهره مندی از غذای گرم برایشان مهیا می شود.

اما سر سوزن انصافی کافی است تا آدم های روشنفکر را به این فکر بیندازد که کسانی که نذری می دهند به این دلیل که با فقط به فکر خود نبودن و به فکر دیگران بودن، دست کم یک گام از دیگران پیشند بیش از اینکه شایسته شماتت و ایرادگیری باشند، می بایست مورد تقدیر و تشکر قرار بگیرند.

اینکه در انجام هر امر خیری، می توان وجه اختصاص داده شده را صرف کار خیرتری هم کرد ناگفته پیداست اما نه همه آدم ها جامعه شناس و اقتصاددانند و کاملا می دانند که دور و برشان چه می گذرد که بخواهند با توجه به جمیع جهات بهترین جهت هزینه کرد را ارزیابی کنند و نه اصولا برای هر کار خیری مردم می بایست سلیقه دیگران را بر آنچه خود می پسندند اولی بدانند.

به عنوان نمونه خیلی ها مدرسه می سازند، بسیاری به خانه های سالمندان کمک می کنند. هستند کسانی هم که زندانی آزاد می کنند و یا برای زوج های جوان خانه و زندگی یا جهیزیه تدارک می بینند!

قطعا اگر این کارهای خیر بخواهد به واسطه دولت صورت بگیرد باید اولویت ها مد نظر قرار گیرد تا برنامه ریزی و بودجه اختصاص داده شده به اصطلاح در جایش بیفتد اما اگر خدای ناکرده خیرینی که به چنین امور خیر و یا دیگر کارهای خوب اقدام می کنند مدام نگران اینکه مردم نگویند که چرا چنین کردی و چنان نکردی باشند بیم آن می رود که آن تک و توک خیری هم که دست اندرکار امور خیر هستند عطای کارهای خیر را به لقایش ببخشند.

نکته حائز اهمیت این است که برای تک تک انسان ها امکان کار خیر وجود دارد. به عنوان مثال همه می توانند پیراهن ارزانتری بخرند و یا آرایشگاه غیر معتبرتری بروند و یا خانه و زندگی و ماشینشان را کوچکتر و جمع و جور تر کنند و در عوض مابه التفاوت را به نیازمندان و مستضعفین بدهند تا به زخمی از هزاران زخم زندگیشان بزنند!

عجیب است که در حالی که کسی هیچیک از این آدم ها را نمی بیند نگاه‌ها به خیرین دوخته شده و اینکه چرا کار خیرتر را جایگزین کاری که آن هم خیر بوده نکرده اند!

در مورد سفر به کشورهای دیگر هم باید گفت که گاه به دلایل سیاسی و مذهبی و یا به این علت که کشوری از عهده تامین امنیت مالی و جانی اتباع دیگر کشورها عاجز است، دولتمردان کشوری توصیه می کنند که مردم از رفتن به فلان کشور تا اطلاع ثانوی خودداری نمایند اما این قضیه در مورد مردم معمولی و عادی و روشنفکران جامعه قطعا تفاوت خواهد داشت:

لذا در رابطه با خروج از کشور و اینکه ارز در کشوری دیگر خرج شود هم باید انصاف داد که اگر موضوع فقط خروج ارز از کشور است، علی القاعده نباید کشوری که این ارز در آنجا خرج می شود چندان مهم قلمداد گردد.

به عبارتی اگر مهم این است که از خروج ارز از کشور جلوگیری نماییم باید برای مردم جا بیندازیم که در حالی که کشورمان جاهای دیدنی بسیاری را دارد که از آن میان می توان تقریبا به همه جاها اشاره کرد، شایسته نیست که پول بی زبانشان را تبدیل به ارز کرده و آن را در ترکیه و دوبی و امریکا و کانادا و عربستان و فرانسه و اسپانیا و ایتالیا و جزایر قناری و تایلند و هاوایی و برزیل و اوکراین و خیلی جاهای دیگر خرج کنند زیرا اگر چنین نشد و تنها گفته شد که مردم نباید پولشان را در فلان کشور خارجی خرج کنند؛ احتمالا نگرانی بیش از اینکه بر سر خروج ارز از کشور باشد بر سر سلیقه از ما بهتران است که ممکن است ما هم در زمره‌شان باشیم است و اینکه ایشان به شدت دوست دار آن شده اند که دیگران پولشان را به سلیقه و صلاحدید آنها خرج نمایند!
ارسال نظرات