سارق ٤٠ «مزدا ٣» پس از دستگيري، ماجراي كلاهبرداري جراح قلابي را فاش كرد. اين مرد كه با شليك گلوله پليس بهشدت مجروح شده بود، با پرداخت پول به يك پزشك قلابي، دست خود را جراحي كرد. پزشك قلابي نيز پس از دستگيري اعتراف كرد كه جراحي را از محل كار سابقش يعني ساختمان پزشكان ياد گرفته است. ظهر روز ٢٩مرداد امسال، در يكي از خيابانهاي شرق تهران ماموران كلانتري گلبرگ درحال گشتزني بودند كه به يك خودروي مزدا ٣ مظنون شدند.
استعلام و پيگيري كارآگاهان نشان داد كه اين خودرو سرقتي است و چند ساعت قبل از مقابل يك باشگاه ورزشي دزديده شده بود. همين موضوع كافي بود تا ماموران اين خودرو را تعقيب كنند. اما راننده اصلا به دستور ايست كارآگاهان توجهي نكرد. او به فرار خود ادامه داد تا اينكه در نهايت ماموران مجبور به شليك تير هوايي شدند. سارق همچنان درحال فرار بود و حتي در راه به چند خودرو نيز خسارت وارد كرد.
او كه به هيچعنوان نميخواست تسليم پليس شود، حتي از تيرهاي هوايي ماموران نيز ترسي نداشت. سرعتش بالا بود و فقط به راهش ادامه ميداد. اصلا متوجه نبود كه به كجا ميرود و مقصد نداشت. فقط فرار ميكرد. مرد سارق كه به يك كوچه بنبست رسيده بود، خودرو را رها كرد و اين بار با پاي پياده فرار كرد. همين باعث شد تا ماموران وقتي از تسليمشدن اين سارق نااميد شدند، گلولهاي را به سمت او شليك كنند. سارق از ناحيه بازوي سمت راستش مجروح شد. ولي حتي مجروحشدنش هم مانع فرار او نشد و اين سارق در نهايت موفق به فرار شد. بنابراين تيم تحقيق پايگاه ششم پليس آگاهي تهران، به دستور محمدعلي انصاريفر، بازپرس شعبه سوم دادياري دادسراي جنايي تهران، ماموريت يافت تا اين سارق را دستگير كند. ٣٦ روز از اين ماجرا گذشت تا اينكه در نهايت مرد سارق كه سابقهدار بود و قبلا به اتهام حمل شيشه به زندان رفته بود، در مخفيگاهش در كرج شناسايي شد. در ادامه عمليات دستگيري اين مرد آغاز شد و در نهايت او به دام افتاد.
راز كلاهبرداري پزشك قلابياين مرد بلافاصله تحت بازجوييهاي قضائي و پليسي قرار گرفت و در تحقيقات راز كلاهبرداري يك جراح قلابي را فاش كرد. وي به ماموران گفت: «روزي كه در تعقيب و گريز ماموران پليس با شليك گلوله مجروح شدم، خودم را به يكي از دوستانم رساندم. درحالي كه بهشدت حالم بد بود، دوستم به من گفت مردي را ميشناسد كه پزشك جراح است و مي تواند بدون اينكه مرا به بيمارستان ببرد و يا لو بدهد، دستم را جراحي كند. من هم قبول كردم و از او خواستم هرچه سريعتر مرا پيش اين مرد ببرد. وقتي پيش او رفتيم، اين مرد از من خواست ٥ ميليون تومان به او پول بدهم تا مرا جراحي كند. من هم اين پول را پرداخت كردم و مرد جوان دستم را جراحي كرد.»
اعتراف به سرقت ٤٠ «مزدا ٣»مرد سارق در بازجوييها، راز سرقتهاي سريالياش را هم فاش كرد و به ماموران پليس گفت: «چند وقتي ميشود كه با همدستي دو نفر از دوستان، فقط خودروي مزدا ٣ سرقت ميكنيم. چون در اين كار حرفهاي شدهايم و ميتوانيم در كمتر از ٥ دقيقه يك خودروي مزدا ٣ را بدزديم. تا الان هم ٤٠خودرو سرقت كردهايم. خودروها را هم به دو مالخر كه كارشان خريد خودروي سرقتی و فروش وسايل آن است، مي فروختيم.»
بازداشت جراح قلابيبا اعترافات اين مرد، دستور بازداشت مرد جراح از سوي بازپرس صادر شد و اين مرد چند ساعت بعد دستگير شد. وي در بازجوييها با اعتراف به يك جراحي غيرقانوني به ماموران گفت: «من اصلا پزشك جراح نيستم و كارم شيشهبري است. ولي چون چند وقتي در ساختمان پزشكان كار ميكردم، در آنجا با كار جراحي آشنا شدم و ياد گرفتم كه چطور يك جراحي ساده انجام ميشود. براي همين وقتي يكي از دوستانم به من گفت، مردي نياز به جراحي دارد و بابت آن هرچقدر هم كه پول بخواهم پرداخت ميكند، وسوسه شدم تا دستش را جراحي كنم.»
اين مرد در ادامه صحبتهايش گفت: «من نميدانستم كه اين مرد سارق است. وقتي او را ديدم به من گفت كه با دوستش درگير شده و از سوي او تير خورده است. ولي براي اينكه شكايت نكند نميتواند به بيمارستان برود. او گفت اگر به بيمارستان مراجعه كند، مجبور ميشود از دوستش شكايت كند، درصورتي كه اصلا دلش نميخواهد از او شكايت كند. من هم براي همين دستش را جراحي كردم و اگر ميدانستم سارق است، اصلا با او همكاري نميكردم.»
با اعترافات اين مرد، او و سارق جوان راهي زندان شدند و درحال حاضر تحقيقات براي دستگيري دو همدست سارق مزدا٣ و دو مالخر از سوي پليس ادامه دارد.