فرارو- به احتمال فراوان اوباما از فرصت هفتمین حضورش در برابر مجمع عمومی سازمان ملل برای به رخ کشیدن دستاوردهای چشمگیر دیپلماتیک خود بهره خواهد برد.
به گزارش فرارو به نقل از فارن پالیسی، او که توانسته روابط آمریکا و کوبا را احیا کند، از سد کنگره در برابر توافقش با ایران بگذرد، و با توافقی تاریخی موفقیتی را برای تلاشها برای مقابله با تغییرات اقلیمی رقم بزند، انتظار دارد که مورد تشویق هیئتهای حاضر قرار گیرد و این حس را القا کند که رهبری جهانی آمریکا همچنان زنده است. حتی پاپ فرانسیس هم در سخنرانی تاریخی خود در سازمان ملل در روز جمعه، از اولویتهای سیاست خارجی اوباما از جمله در زمینۀ توافق با ایران تجلیل کرد، و از رهبران حاضر خواست تا برای مقابله با تغییرات اقلیمی اقدامات جدیتری انجام دهند.
بروس جونز، معاون رییس جمهور و رییس برنامۀ سیاست خارجی در انستیتو بروکینگز، با اشاره به مشکلات مالی اخیر در چین، میگوید: "پنج سال پیش، بسیاری از کشورها پیش بینی میکردند که چین به سرعت رشد خواهد کرد و آمریکا به تدریج افول. پیشبینیهایشان اشتباه از آب در آمد. داستان افول آمریکا از اساس تغییر کرده است. خبرهای اقتصادی خوبی از آمریکا به گوش میرسد و خبرهای بد مربوط به نقاط دیگر جهان است. اوباما حمایت دیپلماتیک را پشت سر خود میبیند."
با این وجود، اوباما دلایل کمی برای مغرور شدن دارد.
با نگاهی اجمالی به وضعیت سیاست خارجیای که دولت اوباما با آن روبهروست، نقاط تیرهای را هم میتوان دید: چشمانداز صلح در خاورمیانه نسبت به زمان ورود اوباما به کاخ سفید در سال 2009، بدتر است؛ دخالت در لیبی به رهبری ناتو، که زمانی از سوی سیاستسازان آمریکایی یک موفقیت بیسابقه خوانده میشد، منجر به هرج و مرج و بیثباتی در این کشور شده است. روسیه و گروههای نیابتیاش بخشهایی از اوکراین را بلعیدهاند.
همزمان، فروپاشی سوریه فضای جدیدی را برای جنبش جهادی باز کرده است و منجر به شکل گیری یکی از بدترین بحرانهای پناهجویان از زمان جنگ جهانی دوم شده است. و حالا، ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه در حال قدرتنمایی در قلب خاورمیانه است و تانک و نیرو به سوریه فرستاده تا جبهۀ بشار اسد را تقویت کند.
پیتر ویتیگ، سفیر آلمان در سازمان ملل، میگوید: "وضعیت اطراف ما آنقدر اسفناک است که جای لاف زدن نگذاشته است. این شلوغترین خاورمیانهای است که در چندین دهۀ اخیر دیدهایم."
ویتیگ میافزاید که هرج و مرج ادامهدار در سوریه، عراق و یمن و همچنین بحران پناهجویان، هر رهبر جهانیای را مجبور میکند تا خوددار باشد و زیاده از حد هندوانه زیر بغل خودش نگذارد.
او میگوید: "الان وقتی نیست که رهبران بتوانند در مورد نظم نوین جهانی یا طرحهای دیپلماتیک بلندپروازانه صحبت کنند. الان همۀ بحثها حول محور مهار کردن مناقشات سرطانواری است که در حال ظهور هستند."
سوریه، جایی که در آن، پنج سال خشونت افسارگسیخته باعث کشته شدن 250000 نفر و فرار بیش از چهار میلیون نفر از کشور شده است، میزبان یکی مرگبارترین و پیچیدهترین این مناقشات است.
جاشوا لندیس، رییس مرکز خاورمیانۀ دانشگاه اوکلاهاما، میگوید که جنگ داخلی سوریه، بحرانی است که جامعۀ بین الملل نمیداند چگونه با آن برخورد کند.
لندیس دیپلماسی اوباما در قبال ایران و کوبا را میستاید و میگوید که این دیپلماسی نشان دهندۀ علاقۀ آمریکا به از بین بردن جنگ سرد با دشمنان منزویاش است. اما از طرفی معتقد است که آمریکا، همچون سایر قدرتهای کلیدی، در تدوین استراتژیای برای برخورد با بحرانهای امروز و فردای جهان، ناموفق عمل کرده است. به خصوص وقتی شمار روز افزون کشورها و جوامعی که از سوریه تا جمهوری آفریقای مرکزی در حال بدل شدن به دولتهای ناکام (failed states) هستند را در نظر بگیریم. او میگوید: "ما نمیدانیم که چگونه باید با این موضوع برخورد کنیم."
مسئولان آمریکایی گستردگی چالشهای امنیتیای که در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان با آنها مواجهند را قبول دارند. اما میگویند که در حال تدوین راهبردی برای رسیدگی به این نگرانیها هستند. اوباما در طول حضورش در سازمان ملل، بناست نشستی را میزبانی کند که هدف از آن جلب توجه جهان به تهدیدهای امنیتی کنونی، از جمله ضرورت مقابله با تروریسم و افراطیگری خشن، است. از طرف دیگر، او بناست نشست دیگری را هم میزبانی کند که هدف از آن تشویق دولتها، به خصوص دولتهای اروپایی، به افزایش حضور در ماموریتهای صلحبانی سازمان ملل به عنوان راهی برای جلوگیری از تبدیل کشورهای فقیر و جنگ زده به دولتهای ناکام است.
احتمال استقبال گرم از اوباما
سامانتا پاور، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، به خبرنگاران گفت که حضور رهبران جهان در نشست این ماه سازمان ملل، فرصتی را برای تامل درسالی که "ثمرات اقدامات جمعی بیش از پیش در آن مشهود بود" رقم خواهد زد.
او در این مورد، توافق با ایران و نابودی تقریباً کامل ابولا در غرب آفریقا را مثال میزند و میگوید که عادی سازی روابط میان آمریکا و کوبا میتواند فرصتهای دیپلماتیک جدید را در سازمان ملل "معرفی" کند. اما در عین حال میپذیرد که "تراژدیِ انسانیای که در تلاش خانوادههای بیچارهای که سعی در رساندن خود به اروپا دارند دیده میشود" گواهی برای ناکامیهای امسال است.
او میگوید که این ناکامیها نشانهای از "ناتوانی جمعی" در رسیدن به راهحلهای سیاسی جدی در بحرانهای مزمنی چون بحران سوریه است.
بر اساس جوی که میان دیپلماتهای سازمان ملل شکل گرفته است، انتظار میرود که استقبال گرمی از اوباما در سازمان ملل صورت گیرد. با توجه به اینکه در دورههای قبل به دلیل مقصر قلمداد شدن آمریکا در بحران مالی بینالمللی و افشای نقش آژانس امنیت ملی این کشور در جاسوسی از دوست و دشمن، جو کلی مجمعها بر علیه این کشور بود، جوی که امسال منتظر اوباماست تغییر محسوسی را نسبت به قبل نشان میدهد. با وجود ناراحتی عمومیای که در اسراییل، عربستان سعودی، و کنگرۀ آمریکا نسبت به توافق هستهای با ایران وجود دارد، تاکید اوباما بر یافتن راهحلهای دیپلماتیک برای بحرانهای جهانی، هواداران بسیاری در میان قریب اتفاق اعضای سازمان ملل، از جمله دولتهای اروپایی دارد.
ویتیگ، سفیر آلمان در سازمان ملل، میگوید: "میتوان گفت که سیاست خارجی دولت اوباما بسیار اروپایی است و از این رو ما از آن تقدیر میکنیم." او سیاستهای اوباما دربارۀ ایران، کوبا و حمایت از اقدام برای مقابله با تغییرات اقلیمی را در این مورد مثال میزند. "ما در حقیقت داریم یک ساز را میزنیم."
ویتینگ میگوید که اوباما، هر چند دیر، "به یک رهبر واقعی در حوزۀ تغییرات اقلیمی بدل شده است" و او را به خاطر توافقی که در زمینۀ کاهش تولید گازهای گلخانهای تا سال 2030 با چین به امضا رساند میستاید. او میگوید: "او چین را همراه کرد و همراهی چین میتواند کاتالیزوری برای همراه کردن سایر اقتصادهای نوظهور عمل کند."
هاردیپ سینگ پوری، سفیر سابق هند در سازمان ملل، میگوید که اوباما همانطور که شایستهاش است برای توافق هستهای با ایران مورد تشویق قرار خواهد گرفت. او میگوید که این توافق "بازآرایی اساسی در سیاست خارجی آمریکا را به همراه داشته است."
پوری میگوید که انتظار ندارد انتقاد چندانی نسبت به او در این مورد صورت بگیرد؛ حتی از سوی کسانی همچون بنیامین نتانیاهو که به شدت با توافق هستهای با ایران مخالف بودند. او میگوید: "حالا که توافق انجام شده، چه کاری میشود کرد: بیایند و گریه کنند، و بگویند: "گفتم که این کار را نکنید، اما کار خودتان را کردید". اینجاست که پای احترام به خود وسط میآید، و شما به خاطر حفظ ظاهر خودتان هم که شده باید فتیله را پایین بکشید."
به طور سنتی، رییس جمهور آمریکا در مجامع عمومی سازمان ملل، توجههای بسیاری را به خود جلب میکند. اما این بار اوباما باید برای جلب توجه با پاپ فرانسیس که برای اولین بار به عنوان رهبر کاتولیکهای جهان به مقر سازمان ملل رفته است، رقابت کند. جمعه، صبح زود، پاپ فرانسیس با تشویق گروهی 350 نفره از کارکنان سازمان ملل که با خوش اقبالی برای حضور در سخنرانی پاپ در لابی خصوصی سازمان ملل انتخاب شده بودند، مواجه شد. با وجود اینکه پاپ در برابر مجمع عمومی مسائل مناقشه برانگیزی را مطرح کرد و از قدرتها خواست تا دخالتهای نظامیشان را متوقف کنند، سلاحهای اتمیشان را نابود کنند و به نفع فقرا از سودهای کلان بگذرند، باز هم با تشویق ایستادۀ حضار مواجه شد.
نکات زیادی در سخنرانیِ پاپ وجود داشت که بر اولویتهای دیپلماتیک اوباما صحه میگذاشتند. پاپ توافق هستهای با ایران را به عنوان "گواهی بر توان خیرخواهی سیاسی و قانونی" مورد ستایش قرار داد و رهبران حاضر در مجمع را به اقدام در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی فراخواند و "شهوت خودخواهانه و بیحدومرز به قدرت و رونق مادی" را مقصر نابودی محیط زیست دانست.
پس از سخنرانی روز دوشنبه اوباما، چهار رهبر دیگر که پوتین، حسن روحانی، ژی جینپینگ (رییس جمهور چین) و رائول کاسترو باشند، سخنرانی خواهند داشت. رهبرانی که احتمالاً کمتر مایلند که محاسن رهبری آمریکا را ببینند.
چالش ایران و روسیه برای اوباما
ریچارد گوان، استاد در شورای اروپایی روابط بینالملل، با اشاره به بحرانهای حل نشده از سوریه گرفته تا اوکراین، میگوید: "از لحاظ استراتژیک، اوباما در موقعیت عالیای قرار گرفته است، اما از لحاظ دیپلماتیک با موقعیتی شکننده، روبهروست. پوتین میتواند فرش را از زیر پای او بکشد."
رهبر روس که در یک دهۀ اخیر، اولین بار است که در مجمع عمومی سازمان ملل حضور مییابد، در هفتههای اخیر نیروها، تانکها و جنگندههای روسیه را برای حمایت از بشار اسد گسیل داشته است. پوتین دیداری را با اوباما ترتیب داده تا برای متقاعد کردن رهبر آمریکا به تشکیل جبههای متحد با حضور ایران و اسد علیه افراطگرایان خاورمیانه، تلاش کند.
دیپلماتهای سازمان ملل و ناظران معتقدند که تصور این امر که به خاطر همکاری روسیه با واشنگتن بر سر پروندۀ هستهای ایران، دو کشور در مسائلی نظیر سوریه هم میتوانند با هم کار کنند، تصوری خام است. یکی از دیپلماتهای شورای امنیت میگوید که تحرکات نظامی روسیه در سوریه، چشمانداز حصول پیشرفت دیپلماتیک در بحران این کشور را تیره و تار کرده است.
ایران نیز در این میان چالش دیگری است. ویتالی چورکین، سفیر روسیه در سازمان ملل، اوایل ماه جاری به خبرنگاران گفت که مسکو امیدوار است تا همکاریها میان ایالات متحده، چین، روسیه و ایران در موضوع توافق هستهای به حوزههای دیگر نیز سرایت کند. هر چند که به طور ضمنی اشاره کرد که واشنگتن نسبت به حضور ایران در اقداماتی نظیر تشدید دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ داخلی سوریه، روی خوش نشان نمیدهد.
او گفته بود: "مشخصاً امیدی وجود دارد که پس از توافق هستهای، این امکان وجود خواهد داشت تا ایران به صورتی نزدیکتر در جریان تلاشهایی نظیر تلاش برای حل و فصل شرایط سوریه قرار بگیرد. تا حالا ندیدهام که کسی به نقش مهمی که ایران میتواند ایفا کند اذعان نداشته باشد، اما هنوز همه ضرورت حضور ایران در مباحثات را قبول نکردهاند."
با این وجود، از نظر کسانی که نسبت به ایران بدبین هستند، هنوز بسیار زود است برای اینکه باور کنیم ایران نقشی سازندهتر در منطقه ایفا خواهد کرد و از حمایت از گروههای نیابتیاش برای ایجاد بیثباتی در عراق، یمن و لبنان دست خواهد کشید. سایر منتقدان معتقدند که توافق هستهای دست واشنگتن را برای دنبال کردن اهداف دیپلماتیکی که از دیرباز در خاورمیانه داشته است، میبندد.
کنت راث، مدیر اجرایی دیدهبان حقوق بشر، میگوید که توافق هستهای، تلاشهایی که به گفتۀ او دولت آمریکا برای ارتقا حقوق بشر در منطقه انجام میداده است را "فلج" کرده است. او مدعی است که اوباما ظاهراً تمایلی به فشار بر تهران در موضوعات حقوق بشر ندارد و در عین حال با متحدان منطقهایش که مخالف توافق هستند، همچون عربستان سعودی، در این موضوع مماشات بیشتری میکند. ایالات متحده از جنگ هوایی به رهبری عربستان در یمن که به کشته شدن بیش از دو هزار غیرنظامی انجامیده است، حمایت لجستیکی و اطلاعاتی میکند. او میگوید که آمریکا در سوریه، به قدر کافی از نفوذ خود برای جلوگیری از استفاده بشار اسد از بمبهای بشکهای که تلفات غیرنظامی زیادی به بار میآورند، استفاده نکرده است.
راث همچنین از جان کری، وزیر خارجۀ آمریکا، به خاطر اینکه پس از کودتایی که به سقوط محمد مرسی منجر شده بود، اقدام سیسی را "احیای دموکراسی" خوانده بود، انتقاد میکند. راث میگوید: "آن انتقال دموکراتیکی که کری از آن دم میزد را مثل اینکه فقط خودش دیده بود." او میافزاید که عبدالفتاح السیسی "عامل بزرگترین و بدترین قلع و قمع مخالفان در تاریخ مصر مدرن بوده است."
برخی ناظران، به اندازهای سیاستسازان آمریکایی نسبت به رشتۀ پیروزیهای دموکراتیک اوباما، به خصوص در مورد توافق با ایران، خوش بین نیستند. برای مثال، گوان نسبت به اینکه کشورهایی نظیر ایران و روسیه در رسیدگی به دردسرهای منطقهای به شرکایی قابل اعتماد برای آمریکا بدل شوند، بدبین است. او میگوید: "حال این حس به وجود آمده که هر توافق عمدهای به دنبال سازشهای طولانی و درازمدت به دست خواهد آمد... و این همکاری را سخت تر میکند." میگوید که توافق ایران "نقطۀ درخشان کوچکی است که در دیپلماسی پرفراز و نشیب ایالات متحده دیده میشود."