دكتر محمدرضا بهشتي گفت: دولت ديني در تاريخ كشور ما امري كمسابقه نيست و اگر اين تاريخ را به خوبي مرور كنيم شاهديم بسياري از سرآغازهاي دولتها در ايران مشروعيت خود را از ناحيه ارزشهاي ديني مردم گرفتهاند.
عضو هيات علمي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران كه در سمينار « از آرمان جمهوري اسلامي تا جمهوري اسلامي آرماني» به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران، سخن ميگفت، ضمن اينكه دو مفهوم مطرح در موضوع بحث خود، يعني دولت ديني و دين دولتي را از مفاهيم نيازمند درنگ فراوان دانست، افزود: از زمان هخامنشيان تا كنون اشكال دولتها گوناگون بوده؛ اما اگر پايههاي مشروعيت حكومتها و نحوه توجيه آنها را بررسي كنيم ميبينيم عنصر دين در اين توجيه نقش قابل ملاحظهاي دارد، همچنين طي دو سده اخير به ويژه بعد از انقلاب مشروطيت شاهد نوعي مواجهه ديني نسبت به قانونگذاري و حقوق ديني در نظام حقوقي و سياسي كشور هستيم.
وي اظهار كرد: به طور خاص بعد از انقلاب اسلامي آنچه در شعارهاي مردم به عنوان برپايي نظامي بر اساس ارزشهاي ديني منعكس بود، در شكل كنوني نظام با نهادهايي براي محقق شدن اين آرمانها روبرو شده است، اما بحث فقط در مورد ايران ما نيست.
اين مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به نزاعهاي سنگين ديني در مغرب زمين در عصر روشنگري تصريح كرد: در عصر روشنگري با حركتي روبرو شديم كه خود را غيرديني يا سكولار تلقي ميكرد و انديشهي سكولار با مبنا قراردادن عقل و يا حتي انحصار عقل به عنوان تنها منبع توجيه براي هر ارزشي قوت ميگرفت و به تدريج به عنوان انديشهاي منحصر در عرصه نظري خود را معرفي كرد.
وي ادامه داد: در تاريخ كشورهاي مغرب زمين شاهديم هيچ حكومتي نبوده است كه ارزشهاي ديني نقشي در شكلدهي و مسير قانونگذاري و سياسي آن نداشته باشد. اما در نگاه روشنگري بر اثر نوعي برخورد واكنشي گويي با نگاهي سادهانگارانه روبرو هستيم كه تصور ميشود عرصهي زندگي خصوصي مردمي را از عرصه عمومي زندگي آنها به طور كلي جدا كرد.
بهشتي به مقايسه هابرماس و پاپ كنوني در رابطه با تفكيك حوزهي عمومي و خصوصي افراد اشاره كرد و گفت: ما در دوراني زندگي ميكنيم كه به قول هابرماس نام آن را بايد پستسكولار گذاشت و بايد بپذيريم نه فقط به لحاظ عملي بلكه به لحاظ نظري به نظر ميرسد تفكيك حوزههاي عمومي و خصوصي افراد تفكيكي تصنعي باشد.
وي در ادامه تصريح كرد: جالب است نه تنها اصل حضور ارزشهاي ديني در عرصه عمومي بعد از سه دهه به لحاظ عملي پذيرفته ميشود بلكه از منظر نظري امري قابل طرح است و نه تنها عقبماندگي تلقي نميشود بلكه قبول ضرورتي انكارناپذير از واقعيت نهادينه درون بشر است كه نمونه جالب آن را ميتوان اتفاقات اخير در تركيه و همسايگي كشورمان دانست.
اين مدرس دانشگاه اضافه كرد: به مرور زمان اين سوال جاي خود را باز كرد كه در جوامعي كه دولتها مبتني بر ارزشهاي ديني نيستند، آيا ما فاقد ارزشهاي تثبيتشده هستيم كه در پاسخ بايد گفت بسياري از مفاهيم حقوقي و سياسي امروز بار ديني دارد كه اگر از پيشينهي ديني خود جدا شود، معاني بسياري را از دست خواهيم داد.
بهشتي به حضور دولتها و به ويژه دولتهاي ديني در عرصههاي مختلف اشاره كرد و افزود: در فقه ميدانهايي وجود دارد كه مشخصا عرصه حضور دولت نيست، اما عرصهي حضور دين است و اگر دولت پاي خود را به اين عرصهها بگذارد نه تنها در جهت خير و صلاح جامعه حركت نكرده، بلكه مشكلات پيچيدهاي ايجاد خواهد شد.
وي اظهار عقيده كرد: فراتر از نگاه فقهي آنجا كه سروكار ما با عقايد است در موارد زيادي دولت و دولت ديني نبايد حضور داشته باشد.
عضو هيات علمي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران گفت: در بسياري موارد ممكن است تخطيهاي حقوقي صورت گيرد كه در مقابل آنها مجازاتهايي در نظر گرفته شده است، اما در حوزهي اخلاقي و در مورد وضعيت اخلاقي افراد داور ما نيستيم؛ چون تا چه اندازه ميتوانيم شناختي از افراد با توجه به وضعيت ظاهري آنها داشته باشيم تا بتوانيم در مورد آنها داوري كنيم؟
اما متاسفانه ما با اين ديوارها خيلي آشنا نيستيم و اين فاصلهها زود از بين ميرود و بسياري از احكام در مورد افراد ديده ميشود كه به خطاهايي در حوزه اخلاقي اشاره شده، در حالي كه كه ما داور وضعيت اخلاقي افراد نيستيم.
وي در ادامه به توجيه برخي افراد درباره حضور در حوزه داوري اخلاقي به برخي متون ديني و جملهاي از نهجالبلاغه اشاره كرد و توضيح داد: در مورد غربال اخلاقي افراد خوشبختانه غربالكننده ما نيستيم و اگر با نوع داوريهاي ظاهري به احوال اشخاص بنگريم ممكن است در غربال كردن دچار مشكل شويم.
فرزند شهيد بهشتي افزود: ميدانهايي وجود دارد كه ميدان حضور دولتها و يا دولتهاي ديني نيست و هر چه پا را وارد اين ميدانها كنيم پيچيدگي ايجاد خواهد شد.
وي در پايان گفت: اميدوارم با عنوان فردي مسلمان با در نظر گرفتن شرايط خطير فعلي به درست جايگاه خود را ترسيم كنيم؛ چرا كه در تاريخ جوامع امكان تصحيح مسيرها همواره به وجود نيامده، اما خوشبختانه با تمام فراز و فرودها در جامعهي ما فرصت انتخاب، مجال تصحيح مسير را به ما ميدهد و از همه شما توقع زمان آگاهي ميرود و درخواست ميكنم به عنوان ايراني و مسلمان از اين فرصت براي تصحيح به خوبي بهرهبرداري كنيد، كه با توجه به مشكلاتي كه در وجوه مختلف به وجود آمده، به نظر من اين انتظار نابجا نيست.