صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۶۴۰۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۴
پرونده قتل پسر ١٠ ساله‌ای که به دست مردی جوان به قتل رسیده، در حالی در بازپرسی در حال رسیدگی است که متهم مدعی شده روز قتل مقدار زیادی مورفین مصرف کرده‌ بود.

به گزارش شرق، متهم که جوانی ٣٠ ساله ‌است پسربچه‌ای را که برای خرید نان از خانه خارج شده‌ بود ظاهرا بدون هیچ انگیزه‌ای، با ضربه چاقو به قتل رسانده و فرار کرده ‌بود که مدتی بعد توسط مأموران پلیس بازداشت شد.

بررسی‌های پلیس نشان داد این متهم چند سال قبل به دلیل اعتیاد به مواد مخدر از محل کارش اخراج شده بود و هرچند خانواده‌اش شغل‌های آبرومندی دارند اما او را به‌دلیل اعتیادش طرد کرده‌اند، همچنین مشخص شد متهم برای تأمین هزینه مواد کارگری می‌کرد و گاهی هم از یکی از برادرانش پول می‌گرفت و در این مدت نیز با مادرش زندگی می‌کرد. متهم مدعی‌ است به یاد ندارد خودش قتل را انجام داده ‌باشد اما با توجه به شواهد به‌دست‌آمده اتهام قتل را قبول می‌کند و از اولیای ‌دم درخواست بخشش دارد.

او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرده و مدعی‌ شده دچار بیماری روانی است. این مرد در آخرین بازجویی که در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران انجام شد، دوباره اتهام قتل را پذیرفت اما ادعاهای جدیدی را مطرح کرد مبنی بر اینکه زمان قتل چهار آمپول مورفین تزریق کرده‌ بود. او گفت: «من خانواده بسیار خوبی دارم، خواهران و برادرانم انسان‌های آبروداری هستند و شغل‌های آبرومند و زندگی خوبی هم دارند من هم تا زمانی که معتاد نشده ‌بودم زندگی خوبی داشتم و در محل کارم با من خیلی خوش‌رفتاری می‌شد و همکارانم دوستم داشتند اما از زمانی که معتاد شدم همه چیز عوض شد».

متهم گفت: «خانه، زندگی و اموال داشتم و ارتباطم با خانواده‌ام خیلی خوب بود، وقتی معتاد شدم هرچه داشتم فروختم. اعتیادم به شیشه به قدری شدید بود که حتی کفش‌هایم را فروختم و مواد خریدم و استفاده کردم. از وقتی مواد مصرف می‌کردم اصلا وضع خوبی نداشتم و حتی چند ‌بار در بیمارستان بستری شدم چون مشکل روانی دارم و سه بار هم خودکشی کردم اما هر سه‌ بار من را نجات دادند؛ آخرین‌بار آن‌قدر حالم بد بود که بعد از بهبودی نسبی به خاطر زخم‌های خودکشی من را از بیمارستان بیرون انداختند و گفتند نباید در آنجا باشم. در این مدت خانواده‌ام هم من را طرد کردند من با مادرم زندگی می‌کردم و خودم متوجه می‌شدم چقدر او را اذیت می‌کنم اما کارهایم دست خودم نبود، از شهرستان به تهران آمدیم تا کسی مرا نشناسد و بتوانم زندگی آرامی داشته‌ باشم. در تهران هم وضع خوبی نداشتم؛ با اینکه با همسایه‌ها رفت‌وآمد خاصی نداشتم اما آنها به من می‌گفتند دیوانه؛ کسی من را جدی نمی‌گرفت».

متهم درباره اینکه چرا پسربچه بی‌گناه را به قتل رسانده‌ است گفت: زمان حادثه چهار آمپول مورفین تزریق کرده‌ بودم و مرتب کوچه را بالا و پایین می‌رفتم و حالم بد بود؛ رفتم خانه، صدایی در گوشم گفت: زودباش باید بکشی. دیر می‌شود. صدای مرد پیری بود که انگار خیر و صلاح من را می‌خواست و دلش می‌خواست که به آرامش برسم. من هم به حرفش گوش کردم و چاقو را برداشتم نمی‌خواستم مادرم را اذیت کنم می‌دانستم وقتی حالم بد می‌شود خیلی او را اذیت می‌کنم. از خانه بیرون آمدم، کوچه را بالا و پایین می‌رفتم نمی‌دانم چه شد که پسربچه‌ای را دیدم که نان دستش بود و او را زدم، البته من با او دشمنی نداشتم اصلا همدیگر را نمی‌شناختیم. حتی پدر و مادرش را هم درست نمی‌شناختم، دختر هم نبود که طلا داشته باشد و بگویند به خاطر طلاهایش این کار را کردم فقط صدایی در گوشم می‌گفت باید این کار را بکنم و باید هرچه‌سریع‌تر پسرک را بکشم، البته شاید هم من این کار را نکرده ‌باشم چون درست یادم نیست، اما وقتی شواهد نشان می‌دهد کار من بوده‌ قبول می‌کنم و مقاومت نمی‌کنم. وقتی آن بچه را می‌دیدم انگار کودکی خودم را می‌دیدم انگار خودم بودم که داشتم در خیابان راه می‌رفتم و صدا هم مرتب به من می‌گفت زود باش او را بکش. وقتی پسرک را زدم، قصدم این نبود که فرار کنم می‌خواستم از خانه‌مان دور شوم تا مادرم ناراحت نشود».

وی درباره اینکه چاقو را چه کرده ‌است گفت: «بعد از قتل چاقو را به شخصی دادم و از او مواد گرفتم، نیاز داشتم که مصرف کنم حالم اصلا خوب نبود. بعد هم که بازداشت شدم».با توجه به ادعای جدیدی که متهم مطرح کرده‌ است بازپرس بعد از انجام مراحل قانونی دستور داد وی برای معاینه پزشکی و بررسی وضعیت سلامت روان به پزشکی قانونی منتقل شود تا ادعای او مبنی بر اینکه چند بار به‌خاطر خودکشی بستری شده و به‌خاطر بیماری روانی پرونده پزشکی دارد، موردبررسی قرار گیرد.

برچسب ها: قتل پسربچه تهران
ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
باید خیلی بیشتر به بیماریهای روان توی جامعه توجه بشه!
ناشناس
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
این آدم مثل سگ دروغ می گوید. حتما پول گرفته برای انتقام گرفتن از خانواده این نوجوان او را بکشد.
ناشناس
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
مواد مخدر = آلودگی شدید با موجودات غیر اورگانیک
ناشناس
۱۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
چرا ندا درونی بهش نگفت بره مادرش رو بکشه ! چرا بهش گفت بچه بدبخت بی نوا رو بکشه ! نمیدونم چرا هر چی میشه میگن تو توهم بودیم نفهمیدیم چی شد . اعدام بدون سئوال ...
ناشناس
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
اعدام به شیوه داعش.قصاص کنید
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
اره و این جاست که حتی اتوبوسها هم مجانی میشست
بنده خدا
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
شاید هم هاله نور دیده باشد بنده خدا.
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
خب که چی !بچه مردمو کشته بیگناه. حالا میخاد دوباره زنده بمونه به ندای درونش گوش بده باز یه بیگناه دیگه رو بکشه مردم چه گناهی کردن باید اینو تحمل کنن. این ادما نبودشون بهتر از بودشونه
حاج محمدرضا
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
بازپرس بعد از انجام مراحل قانونی دستور داد وی برای معاینه پزشکی و بررسی وضعیت سلامت روان به پزشکی قانونی منتقل شود تا ادعای او مبنی بر اینکه چند بار به‌خاطر خودکشی بستری شده و به‌خاطر بیماری روانی پرونده پزشکی دارد، موردبررسی قرار گیرد.




به فرض که اثبات شد

خب که چی؟

متاسفم برای بازپرس که روی اعصاب مردم میره

اعدامش کن لجن را
ناشناس
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
اعدام بايد گردد
ناشناس
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
از ابتدا هر کسی این خبر را میخواند سریع به این نتیجه می رسید که این فرد در اثر توهم ناشی از مواد مخدر این کار را انجام داده است .
ولی جای بسی تعجب و تاسف است که چرا در اخبار به این نکته اشاره نمیشد. و الآن که حساسیت عمومی به این خبر فروکش کرده است به اعتیاد آن شخص اشاره میشود!!!!!!!!
در حال حاضر یک جنگ تمام عیار بین معتادین و اطرافیانشان در جریان است که قربانیان آن کمتر از قربانیان داعش نیستند!
امیر
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
تقاضای بخشش هم داره!!!
نسرین
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
فکر کنم همون صدا بیاد بهت بگه که فکر می کنی خیلی زرنگی . انشالله حکم اعدام که برات صادر شد ( اعدام برات خیلی کمه ) به درک واصل میشی آشغال .
ناشناس
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
از این به بعد و با شنیدن این ماجرا چطوری پسر 9 ساله ام رو از خانه بیرون بفرستم؟؟؟
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
من موندم که دوستان با شنیدن این ماجراها کلا چطور بچه دار میشن!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
به نظر شماچند نفر ديگر مثل اين رواني در خيابانهاي اين پرسه ميزنند
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
بهتره بپرسی چند تا آدم عاقل و نرمال توی این شهر هست؟