مرد 65ساله ای که با شلیک یک گلوله در ورودی در خانه اش به زندگی پسرش پایان داد پس از بازداشت در محل جنایت به قتل او اعتراف کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ گرچه اين مرد در اولين اظهاراتش عنوان كرد كه پيش از اين پسرش را به مرگ تهديد كرده بود بااين حال به دستور بازپرس پرونده براي او قرار بازداشت موقت صادر شد تا ساير ابعاد اين پرونده مشخص شود.
حوالي ساعت 19 ديشب بود كه اهالي يكي از خيابان‌هاي اصلي در منطقه سيمون بوليوار تهران صداي شليك گلوله‌اي را شنيدند كه از خانه يكي از ساكنان اين منطقه به گوش مي‌رسيد، همان موقع جسد پسر جوان اين خانواده كه مجتبي نام داشت از درب ورودي خانه به بيرون افتاد.
در حالي كه صداي جيغ و فرياد مادر و همسر مجتبي به گوش مي‌رسيد يكي از اهالي كوچه با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و دقايقي بعد هم ماموران كلانتري 140 باغ فيض بازپرس كشيك قتل را در جريان قرار دادند.
با اعلام اين خبر به قاضي سعيد احمدبيگي تيمي از عوامل تشخيص هويت، اكيپ حفظ صحنه جرم و عوامل پزشكي قانوني به همراه كارآگاهان اداره دهم به دستور وي وارد صحنه جنايت شدند.
بررسي هاي اوليه حكايت از اين داشت كه مقتول مردي 33ساله است كه با شليك تنها يك گلوله كه از گوشه چشمش وارد جمجمه شده و از پشت سرش خارج شده به قتل رسيده است.
در حالي كه كارآگاهان مشغول بررسي صحنه جرم بودند جسد مجتبي به دستور بازپرس پرونده به پزشكي قانوني تهران فرستاده شد تا مورد كالبد شكافي قرار بگيرد.
در حاليكه همه شواهد حكايت از وقوع يك قتل خانوادگي توسط پدر مقتول را داشت، كارآگاهان در همان صحنه جرم اعضاي خانواده مقتول را مورد بازجويي قرار دادند. پدر مقتول كه مردي مسن بود و به علت بيماري ام‌اس روي ويلچر نشسته بود ضمن اعتراف به قتل پسرش گفت: مجتبي هميشه ما را اذيت مي‌كرد، معتاد بود و پيش از اين هم با برادرانش درگير شده بود و شيشه هاي خانه را شكسته بود.
وي در ادامه گفت: مجتبي متاهل و داراي يك فرزند بود و با همسرش در طبقه پايين زندگي مي‌كرد چند وقتي بود كه به مصرف مواد مخدر اعتياد پيدا كرده به همين خاطر عمويش او را به كمپ ترك اعتياد خودش برد تا بلكه او را ترك دهد اما او گوشش بدهكار اين حرف‌ها نبود.
اين مرد در حالي كه شوكه شده بود ادامه داد: ديروز مجتبي به اينجا آمد و لاستيك ماشين برادرش را پاره كرد و بعد يك نامه تهديدآميز روي شيشه خودرو گذاشت من هم او را تهديد كردم كه اگر به خانه بيايي تو را مي‌كشم. او آبروي ما را برده بود. مدام در حال دعوا كردن با من و اعضاي خانواده اش بود و از من براي خريد مواد پول مي گرفت. امروز حوالي 7 شب بود كه زنگ آيفون طبقه بالا كه همسرم آنجا بود به صدا درآمد. اگر خودم بودم در را باز نمي‌كردم اما مادرش در را براي او باز كرد.
من درست روبه‌روي در ورودي نشسته بودم. او را ديدم كه با بي تفاوتي دو دستش را در جيبش گذاشته بود و در چارچوب در ايستاده بود. من هم كلتي را كه از قبل تهيه كرده بودم را از زير بالش درآوردم و يك گلوله به سمت او شليك كردم.
عموي مجتبي نيز كه در زمان حادثه در محل حضور داشت به ماموران گفت: من خودم يك مركز ترك اعتياد دارم .مجتبي را به كمپ خودم بردم و او را ترك دادم اما او دست از كارهاي نادرستش بر نمي داشت و مدام خانواده اش را اذيت مي كرد.
تحقيقات كارآگاهان در اين باره ادامه دارد و اين پرونده در شعبه هشتم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران مفتوح است.
احسنت
هیچکس درد او را نخواهید فهمید.
مصبتو شکر رفیق