صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۵۱۳۷
کارشناسان در گفت و گو با فرارو بررسی کردند
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۳ - ۰۸ شهريور ۱۳۹۴
فرارو - شامگاه دوم شهریور جسد دو دختر جوان با لباس‌های شیک و مجلسی در خیابانی در تهران‌پارس ماموران کلانتری تهران‌پارس را با ابهام روبرو کرد. یک ملحفه گره‌خورده کنار اجساد دختران، سؤالات بی‌جوابی را در ذهن مأموران به وجود آورده بود. این درحالی بود که پدر و مادر یکی از دختران در طبقه چهارم منزلی که جسد دختران جلوی آن افتاده بود زندگی می‌کردند. آن‌ها هرگز گمان نمی‌کردند پیکر بی‌جان دو دختر ناشناس متعلق به دختر آنان و دوستش باشد. آن‌دو با دیدن اجساد دو دختر جوان شوکه شدند چراکه فکر می‌کردند دختر 18 ساله و دوست وی در اتاق‌ خوابیده‌اند. داستان از این قرار بود که دختران 17 و 18 ساله، وقتی با ممانعت پدر و مادر برای رفتن به مهمانی شبانه مواجه می‌شوند، تصمیم می‌گیرند با گره‌زدن ملحفه‌ها به یک‌دیگر و بستن آن به شوفاژ از خانه بیرون بروند، که هر دو سقوط کرده و می‌میرند. 

به گزارش فرارو، انتشار این خبر سئوالات زیادی ایجاد کرد. کسانی که خبر را خواندند اقدام این دو دختر نوجوان را اقدامی غیر عقلانی دانستند. عده‌ای از تصمیم دختران شگفت زده بودند و عده ای دیگر از جسارت آن‌ها. اما سوال این است که چه چیز باعث شده است که آن دو دختر دست به چنین اقدامی خطرناک زنند؟ در وقوع این حادثه تلخ مقصر کیست؟ ریشه های اجتماعی و روانی اقدام جسورانه آن دو دختر چیست؟

کارشناسان نظرات متفاوتی درباره این موضوع دارند. امان‌الله قرایی‌مقدم –جامعه‌شناس و استاد دانشگاه- معتقد است نمی‌توان به‌دلیل سن نسبتا پایین این دختران آن‌ها را مقصر ندانست، چرا که در جامعه فعلی، نوجوانان مانند بزرگسالان با مسائل اجتماعی مواجه می‌شوند و باید آن‌ها را درک کنند. 

وی در گفتگو با فرارو گفت: به طورکلی هم باید والدین این دختران، هم خودشان و هم سیستم اجتماعی یا فرهنگ را در بروز چنین حوادثی موثر یا مقصر دانست. فرهنگ دختران را محدوده کرده است و والدین براساس ارزش‌های فرهنگی به خودشان این حق را می‌دهند که فرزند دخترشان را محدود کنند. این فرهنگ است که تربیت را می‌سازد. همچنین خود افراد قربانی و در این حادثه خود دختران مقصر بوده‌اند. جامعه مانند یک ترازوست که فرد هر لحظه در آن در یک کفه قرار می‌گیرد و در کفه دیگر جامعه آن را می‌سنجد. بنابراین دختری که در سن 17-18 سالگی قرار دارد، فردی بالغ است که از خیلی مسائل اطلاع دارد و نباید برپایه عناد اقدام به یکسری اقدامات نماید. 

هراس برای پذیرفته‌نشدن
اما مریم جمشیدی -جامعه‌شناس و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران- ماجرا را از زاویه دیگری می بیند. او با تحلیل وضعیت پیرامون دو دختر نوجوان می‌گوید "دو دختر نوجوان قربانی در آن شرایط دچار هراس بوده‌اند؛ هراس در نوجوانان به این معناست که آن‌ها از طردشدن و مورد قبول واقع‌ نشدن در گروه همسالان هراس دارند و برای اینکه این اتفاق نیفتد تلاش می‌کنند تا شبیه به همسالان خود شوند. بنابراین برنامه‌هایی را دنبال می‌کنند که دوستانشان در آن مشارکت دارند. به‌همین‌خاطر، حضور در یک مهمانی شبانه، برای این دو دختر جوان، بسیار اهمیت پیدا می‌کند تا جایی که تصمیم می‌گیرند با کمک ملحفه‌ و همانند آنچه در فیلم‌های پلیسی دیده‌اند؛ از طبقه چهارم خانه‌شان خارج شوند". 

مریم جمشیدی در ادامه به فرارو گفت: اگر بخواهیم نگاهی جامعه‌شناختی به این حادثه تلخ داشته باشیم، با توجه به این که این اتفاق ناخوشایند دو قربانی دارد؛ باید از منظر قربانی‌شناسی به آن پرداخت و بررسی‌اش کرد؛ برای همین دو موضوع در اینجا مطرح می‌شود؛ یکی ترس از جرم و دیگری هراس. 

وی ادامه داد: درباره ترس از جرم، این‌طور به نظر می‌رسد که این دختران ترس از جرم نداشتند وگرنه نباید تا این حد به حضور در مهمانی‌های مختلط شبانه متمایل می‌شدند. در هر حال شدت علاقه به حضور در این مهمانی به حدی بود که حاضر شدند جانشان را به خطر بیندازند. اما چرا این دختران و همسالان آنان چه دختر و چه پسر، در موارد مشابه، ترس از جرم ندارند؟ از دلایل نداشتن ترس از جرم می‌توان به شکافی اشاره کرد که میان برخی قوانین، عرف‌ها و هنجارهای خانوادگی جامعه امروز ما وجود دارد؛ افراد در این حالت ممکن است به این‌دلیل که خانواده برخی رفتارها و کارها را مجاز می‌دانند آن‌را انجام دهند.

جمشیدی با اشاره به اینکه هیجان نیز در رفتار این دختران موثر بوده توضیح داد: هیجان نیز از دیگر دلایل نداشتن ترس از جرم است. انسان‌ها به‌دنبال هیجان‌اند و در راستای آن کارهای زیادی ممکن است بکنند؛ شادی، خشم، اضطراب از جمله دلایلی است که باعث می‌شود تا انسانها به سمت هیجان و انجام کارهای هیجان‌انگیز بروند. برای همین می‌توان گفت هیجان و اضطراب نیز می‌توانسته آن دو دختر جوان را ترغیب کند تا برای رفتن به آن مهمانی، به‌جای بازکردن در خانه، از پنجره خارج شوند.

عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران همچنین درباره نقش خانواده در بروز چنین اتفاقاتی گفت: در کنار این موارد می‌توان از منظر دیگری نیز به موضوع پرداخت و آن این‌که آیا در این اتفاق و یا اتفاق‌های مشابه خانواده کارکرد درستی داشته یا خیر؟ به عبارتی آیا مشکلات ساختاری و همچنین عدم آموزش به خانواده‌ها درباره نحوه برخورد با فرزندانشان باعث وقوع حوادث تاسف‌باری نظیر حادثه مورد بحث شده است؟ واقعیت‌های پژوهشی نشان می‌دهند که در درجه اول محیط خانواده در رابطه با رفتارهای خطرناک و جرم‌خیز نقش دارند. اگر روابط والدین با فرزندان یا رابطه والدین با یکدیگر و نقش تربیت در یک خانواده در سطح مطلوبی باشد، رفتارهای افراد آن خانواده نیز طبیعی‌‌تر و هنجارپذیرتر خواهد شد. 

وی در ادامه اظهار کرد: با این‌حال علاوه بر شرایط موجود در بستر یک خانواده، نمی‌توان ساختارهای اجتماعی را نادیده گرفت. مدارس و رسانه‌های گروهی از جمله ساختارهای اجتماعی مهم در این خصوص هستند. متاسفانه برخی از مدارس ما در شهرهای بزرگ کسب درآمد را اولویت اولشان قرار داده‌اند و آموزش‌ها، مادی‌محور شده‌ است. بنابراین متاسفانه برخی مدارس از آموزش‌ علوم رفتاری و غیره غفلت می‌کنند و دانش‌آموز در مدرسه خود، آن‌گونه که باید، به لحاظ رفتاری صحیح تربیت نمی‌شود. 

وی همچنین با اشاره به نقش رسانه‌های گروهی گفت: رسانه‌های گروهی نیز در این میان نقش مهمی دارند که متاسفانه آن‌ها نیز برنامه‌هایی موثر اجرا نمی‌کنند. به رغم تاکیدهای زیاد در نقش مثبتی که رسانه‌ عمومی‌ای مثل تلویزیون می‌تواند در کمک به خانواده برای روش‌های تربیتی داشته باشد، برنامه‌ای با محوریت آموزش به خانواده درباره رفتار با فرزندان کمتر ساخته می‌شود، برای همین هنوز خانواده‌های زیادی در جامعه ما وجود دارند که نمی‌دانند وقتی در برابر خواسته فرزندش برای رفتن به یک مهمانی مواجه می‌شوند، چه برخوردی باید  داشته باشند و چطور با این خواسته مواجه شوند. در نتیجه این فرایندها؛ خانواده‌های ما هنوز خانواده‌های آماتوری هستند که در مواجهه با نوجوان و جوانان خود؛ حرفه‌ای نشده‌اند برای همین انجام رفتارهای درست را بلد نیستند که اگر آموزش دیده‌ بودند؛ احتمال اینکه این دو دختر جوان زنده بودند؛ زیاد بود. 

خویشتن‌داری و مهارت حل مسئله را نیاموخته‌ایم
اما مهدی ملک‌محمد –روان‌شناس- با واکاوی مسائل روانی که منجر می‌شود چنین اتفاقاتی رخ دهد، معتقد است که ریشه همه‌چیز در تربیت نهفته و سیستم‌های تربیتی جامعه ما به مرور زمان ضعیف تر شده است. وی در گفتگو با فرارو می‌گوید: اولین‌بار نیست که چنین اقداماتی در موارد و روش‌های متفاوت دیگر شنیده می‌شود. به طور کلی ریشه این اقدامات به مباحث تربیتی باز می‌گردد. 

این روان‌شناس در ادامه اظهار کرد: به‌طورکلی مردم ما خویشتن‌دار نیستند. خویشتن‌داری در تربیت فرزندان ما وجود ندارد و این موضوعی است که در سال‌های اخیر شدیدتر شده است. پیش‌ از این و در گذشته مردم در بخش‌هایی از رفتارشان خویشتن‌دار تر بودند. حالا اما به‌دلیل مشکلات و استرس‌های مختلفی که والدین با آن درگیرند خویشتن‌داری به فرزندان آموزش داده نمی‌شود. این آموزش البته به هیچ‌وجه جنبه‌ای نصیحت‌گونه ندارد بلکه باید در وضعیت افراد اجرایی شود. خویشتن‌داری به این معناست که ما بتوانیم امیال و خواسته‌های فوری‌امان را به عقب بیاندازیم. متاسفانه نگاه به رفتار مردم در خیابان و در فضاهای عموم عدم خویشتن‌داری در طبقات مختلف اجتماعی را نشان می‌دهد. 

عضو انجمن روان‌شناسی همچنین اظهار کرد: اتفاقی که درباره خویشتن‌داری شاهد آن هستیم، چیست؟ والدین از دوران کودکی خویشتن‌داری را به فرزندان خود یاد نداده‌اند، بلکه در موافعی با رفتارشان آن را تقویت نیز کرده‌اند. مثلا ممکن است یک کودک در زمان کودکی با گریه‌کردن، قهرکردن و ... خواسته‌ای داشته باشد که والدین بلافاصله آن را برآورده و گمان می‌کنند عدم خویشتن‌داری در همین‌جا متوقف می‌شود، اما چنین نیست؛ اگر خویشتن‌داری در کودکی به خرید پفک، اسباب‌بازی و... مربوط می‌شده، حالا در بزرگ‌سالی به چیزهای بیشتری می‌رسد.

وی در ادامه تصریح کرد: در این میان البته باید نقش ویژگی‌های شخصیتی را نیز در نظر گرفت. مثلا برخی از افراد دارای شخصیتی ملاحظه‌جو هستند که در کنار خویشتن‌دار نبودن می‌تواند اقداماتی این‌چنینی را رقم بزند.

مهارت حل مسئله
ملک‌محمد با اشاره به مهارتی به‌نام حل مسئله در ادامه گفت: یکی دیگر از مسائلی که در بررسی این دست از اقدامات باید به آن‌ها پرداخت مهارت حل مسئله است. بسیاری از افراد این مهارت را یاد نگرفته‌اند. حل مسئله مهارتی ذاتی نیست و باید در خانواده به فرد آموزش داده شود. نوجوانان ایرانی یاد نگرفته‌اند که چطور با خانواده‌اشان مذاکره کنند، در نتیجه براساس هیجانات دست به این رفتارها خواهند زد.

وی با اشاره به این‌که این ویژگی‌ها منجر به رفتارهای دیگری نیز در نوجوانان ما شده است، ادامه داد: تعداد زیادی از نوجوانان دختر و پسر در جامعه ما قبل از بزرگسالی دست به رفتارهای پرخطر جنسی می‌زنند  و به همین‌دلیل نیز می‌گویند این رفتارها به دوران نوجوانی کشیده شده است.

این روان‌شناس همچنین با بیان این گه "هرچند که حادثه مرگ دو دختر بسیار پررنگ است" گفت: اما این دست از اقدامات که ناشی از عدم خویشتن‌داری و نداشتن مهارت حل مسئله است، به وفور در جامعه ما دیده می‌شود. مردمی که در برابر این حادثه واکنش نشان می‌دهند، خودشان نیز در زندگی شخصی‌اشان نمونه‌های بارزی از عدم خویشتنداری را در اشکال دیگر دارند. مثلا دعوا در خیابان بر سر مشاجرات کوچک یکی از آن‌هاست. 

عضو انجمن روان‌شناسی ایران در پاسخ به این سئوال که آیا این‌دست از حوادث به وضعیت دختران در جامعه و به طور کلی موضوع جنسیت مرتبط می‌شود یا خیر گفت: این اتفاقات ارتباطی به دختر یا پسر بودن ندارد، چرا که در پسرها نیز وجود دارد؛ مثلا تعداد زیادی از پسران هنگامی که مدرسه به آن‌ها اجازه ندهد به بیرون بروند، از دیوار آن بالا می‌روند و خودشان را به بیرون می‌رسانند. درنتیجه جنسیت در این موارد دخیل نیست و حادثه را باید بیشتر در این دید که نوجوانان ما امروز کمتر از نوجوانان تمام دهه‌های قبل خویشتن‌داری را آموخته‌اند. 

مهدی ملک‌محمد تصریح کرد: شاید به نظر برسد که با گذر تاریخ انسان‌ها باید متمدن‌تر شده باشند، اما چنین نیست و باوجود ابزارهای آموزشی جدیدی که امروزه ما داریم، متاسفانه نسل جدید از نظر مهارت‌های روان‌شناختی بسیار ناپخته است. 

وی همچنین درباره نقش آموزش و پرورش در این‌میان توضیح داد: آموزش و پرورش ما عملا بحث پرورش را رها کرده، چرا که هنوز در بسیاری مدارس دغدغه آب و برق وجود دارد، چه رسد به تربیت. وزارت آموزش و پرورش از مدارس خواسته که روی پای خودشان بایستند و قاعدتا بنابر "هرم مازلو" نیازهای فیزیولوژیک به نیازهای تربیتی ارجح‌ترند. 

این روان‌شناس در انتها گفت: بنابراین اگر بروز رفتارهای غیرعقلانی در نسل نوجوان به‌دلیل هیجان‌جویی و عدم خویشتن‌داری بیشتر دیده می‌شود، اما این به این معنا نیست که در میان جوانان، میانسالان و کودکان ما خویشتن‌داری وجود داشته باشد، بلکه تفاوت در نوع بروز عدم‌خویشتن‌داری است. مثالی در این زمینه انجام فسادهای مالی در کشور است، فردی که فراتر از نیاز در پی جمع‌آوری پول و مال باشد و حتی به اختلاس برسد، در واقع فرد خویشتن‌داری نبوده است.
ارسال نظرات
یکی بود
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
گناه داشتن باید برای بچه ها حریم گذاشت
تربیت عملی دراز مدته وقتی بچه کوچبک هر چی میخاد براش میخرید برزگ شد نمیتونید منعش کنید
همه ما آماتوریم
مهراد
۰۷:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
خیلی جالبه این همه قضاوت، این همه کامنت دریغ از یک تسلیت
من به پدر و مادر این دو دختر تسلیت می گم، امیدوارم بتونن این درد رو تحمل کنند
ناشناس
۰۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
به نظر من این دو دختر که اینقدر سرکش وحرف نشنو بودن اگر به این سرنوشت تلخ دچار نمی شدند اینده بهتری هم نداشتند وکسانی که می گویند تفریح نداریم این همه پارک که پولی هم نمی خواهد بروید در همه جای دنیا تفریحات سالم اینست پارک قدم زدن ورزش ماهیگیری مهمانی خانوادگی
ناشناس
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
نه اقا سن را بهانه نکنید 30ساله پیش ما دخترها 16 الی 17 ساله شوهر می دادند من خودم 17 ساله بودم که شوهرم دادند 120 کیلومتر هم با پدر و مادر فاصله داشتم با پدر شوهر و مادر شوهر و سه تا برادر شوهر 6 تا خواهرشوهر برای فضولی کردند 6 تا شوهر خواهرشوهر سر سال هم بچه دار شدم هر کدام از افراد خانواده یک جوری اورد می دادند یک اتاق خواب هم بیشتر نداشتم خواهر شوهرها می امدند اخم وباد می کردند می نشستند مهمان بودند و خلاصه همه ی انها را با بازرنگی مهارشون می کردم تازه ان موقع که نسبت به حالا هیچی نبود فقط یک تلوزیون بود این را هم جراعت نمی کردیم پاش بنشینیم همین که شوهر را نگه می داشتیم خیلی هنر بود الان که دختر ها درس از دبیرستان و دانشگاه و ماهواره موبایل و اینترت هزاران سایت جور واجور سر می زنند غیر از دوستانشان که هر کدامشون تربیت متفاوت دارند ودر ان خانوادها بزرگ شدند پدر ومادر اول باید با بچه هاشون دوست باشند بعد پدر و مادروخوب بدی را از همان بچگی به انها یاد بدهند و نگذارند پای انها به خانه دوست باز شود چه رفت چه امد تو کلاس درس با هم هستند بس هست البته اگر تولد انها هست براشون کادو ببرند اما خانه انها نه چون همه اینها از جشن تولد بچگی شروع می شود خدا اخر عاقبت همه جوانان را خطم به خیر کند
حامد
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
میدونین یک از اساسی ترین مشکلات ما چیه؟؟؟ اینه که فرهنگ ما از جای دیگه ای به صورت خیلی جذاب و نرم دیکته میشه و با عرف و عقاید مذهبی (و البته گاها خرافی) ما در تضاده.اومدیم فرهنگ انقلابیمونو صادر کنیم که دیدیم زرشک مثل الباقی محصولات صادراتیمون این هم سازش ناکوکه. فعلا خودمون شکار فرهنگ کسایی شدیم که بیشتر از سیصد سال نیست که شدن مثلا تمدن.هیچ شیر پاک خورده ایم نیومده فرهنگ مردم رو مطابق با زیست بوم خودمون بروز کنه که اینجور همچی قاطی نشه. فقط مثلا یه روز یکی با تانک میره رو بشقاب ماهواره و روز دیگه یکی میگه ماهوراه نعمتیه.خلاصه اگر خود مردم به فکر دین و فرهنگ و شرفشون نباشن باید گفت که متاسفانه بانی دیگه ای وجود نداره...
بنده مطمئنم که تو مباحث فرهنگ و غلط غولوطاش مردم نهایت تا سی درصد مقصرن. مقصر اصلی اون ناجوانمردیه که حقوق منصبشو میگیره و حقشو ادا نمیکنه ....
مرتضی
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
من نمیدونم این نظام آموزشی ما کی قراره درست بشه و زندگی کردن رو به ما یاد یده؟!
از سن هفت سالگی هر چی مطلب به درد نخوره تو کله مون میکنن و دریغ از یک سطر درباره مهارتهای زندگی و اون چیزی که واقعن به دردمون میخوره.
افسوس.
ناشناس
۲۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بايد جامعه شناسان وروان شناسان يك راه حل تازه وبهتر براى اين قشر آرائه بدهند اردوها باتلفات همراه بوده درهمه مقاطه كنسرتها لغو مى شوندتفريح هاى مثل بقيه كشورها درخور جوانان نداريم نقش دولت خيلى كمرنك است تفريح جوانان شده دورهمى واستعمال مواد و٠٠٠خانواده غيرازجلو كيرى وهميشه دركيرى وبحث وجدل باجوانى كه نيروهايش باجه جيزى تخليه بكنه اصلا ميشه براى هميشه بسرهاراهم توى خانه نكه داشت جه خوب جه بد بايد توى اين جامعه زندكى بكنند هميشه نمى توان جلويشان را كرفت دولت دراين زمينه هيج كارى نكرده
ناشناس
۲۰:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خدا بیامرزدشان و به خانواد ه هایشان صبر دهد و به کمی عقل و ایمان به ما تا با حرف های نا شایست دل بازماندگان را داغ تر نکنیم همه ما در کعرض امتحان و از سوئی در خطر فریب شیطات
هدایت
۱۶:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دوستان این اتفاقی که الان دارید بهش می خندید و خانواده های داغداری رو که دارید می رنجانید ممکنه برای خود شما و اطرافیانتون هم به اشکال مختلف بیوفته. فقط خداست که قضاوت صحیح می کند.
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
مقصر هراس بود؟! عجبها
بابک
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
از ایییییین همه نظرات کاربران محترم به جز یکی دوتا همگی طبق معمول حرفای تکراری و اظهار نظرهای احساسی بودن که ظاهرا قرار نیست از فرهنگ ایرانی رخت ببنده!!!
اینچنین مسائل چند وجهی به همین سادگی ها حل نمیشن....
جامعه,حکومت,خانواده,فرهنگ,افراد, زمان, و و و..... همه اینا به صورت متقابل در یک همچین پدیده ای دخیل هستند و البته مسئول.
توران
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
همه آش خانواده حتى كار هم خانواده براى جوانان بايد جور كنند با سرمايه شخصى دولت كجاى اين ماجراست جه تفريحاتى براى اين سن درنظر كرفته اين ميهمانى ها خطرناك كنسرتها كه همه نمى توانند بروند تعطيل فقط درس وكنكور دانشكاهاى مختلف بعدش بيكارى عمر وهزينه تلف شده واختلاف خانواده باجوان كه مى خواهد جوانى بكند وقتل وبيماريهاى اعصاب وروان ودرنهايت ازدواج را توصيه مى كنند دولت نصيحت كويى مى كند بيجاره والدين
ناشناس
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
با سیاستهای غلط و محدودیتهای ابلهانه جوانان کشور را نابود کردند.
ناشناس
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بلبلی خونی دلی خورد و گلی حاصل کرد
بیچاره پدر و مادرش که بعد از 17 سال تروخشک کردن بچه ، قربانی اصلی تضاد فرهنگی نسلها و افول فرهنگ اصیل ایرانی شدند.
شایان
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
متاسفانه تو جامعه ای که فکری به حال فرهنگ نمیشه و تهاجم فرهنگی بیداد میکنه خانواده ها هم تو تربیت فرزندانشون مشکل جدی دارن باید خود فرزندان شعور و درک خوبی و بدی رو داشته باشن.
ناشناس
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
من یادمه 5 سالم بود، تو تعطیلات به روستای پدری رفته بودم، داشتم دنبال یه غاز میکردم که پرید تو زمین برنج.
من تو کارتونا دیده بودم که شخصیتای کارتون روی برگ های نیلوفر ابی اینور و اونور میپرن.
منم به همین خیال پریدم روی یکیشون که دنبال غازه کنم. تا فرق سر رفتم تو گل.
بابام اومد بیرونم اورد و کلی دعوام کرد.

ولی اون موقع 5 سالم بود.
حماقت های اینطوری هم سنی داره.
ناشناس
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
راه حل پناه بردن به خدای بزرگ از شر وسوسه های شیطان است برای بچه هام نگرانم . دعا کنید فرزندانمان صالح و خدا ترس بار بیان . همه این اتفاقات به خاطر ترک نماز هستش .
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
ای وای بر ما, اگه جامعه اینقدر بسته نبود و مثل همین ترکیه که همه تماشاچی سریالاشون شدن , جامعه پر از کافی شاپ و رستوران و کلوب بود دختر نوجوان نمیخواست بره پارتی شبانه تازشم خب بره چه اشکال داره؟ اگه خونواده تربیت درست به بچه شون داده باشن چه اشکال داره که برن توی این جمعها حضور پیدا کنن.
یک پدر
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
پیشنهاد می کنم اموزش گره زدن ملافه اجباری بشود
2- از کجا معلوم ان دو مرحوم میخواستند از پنجره بروند از درب بیایند به والدین بگویند که با قفل درست نمیشه
3- چرا هیچکسی اصل را برائت نگذاشته است
4- ایا کم داریم والدینی که مخالف مهمانی شبانه حتی با هم جنس ها هستند
همه صحبت از مختلط بودن و شیشه و غیره می کنند
کسانی که اینقدر همیشه نیمه خالی لیوان را بزرگ می کنند در بوجود اوردن این جو وقفل کردن درب توسط والدین مقصرند یا خیر
5-خیلی ها دنبال شادی حلال هستند .خیلی از خانواده ها هم اجازه این شادی را نمی دهند
در خاتمه برای ان دو نوجوان طلب غفران الهی
برای بازماندگان طلب صبر
برای جامعه طلب فهم بیشتر را دارم
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
راه حل، بالابردن اعتماد به نفس نوجوانان و جوانان است.
حسن فاتحی(کتابدار)
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اگه اعتماد به نفس نداشتن که با ملافه نمی خواستند در رند...مشکل بی شوهری...مشکل توقع بالاست...مشکل بعضی پسرای پولدار و خوشتیپند که عقل دخترا رو می گیرن و دخترا حاضرند هر کاری بکنند خودی به اونا نشون بدند..
ناشناس
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
" دیگه خیلی دیر شده "
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اگه بعد از هفده هیجده سالگی بچه ها مستقل بشن دیگه از این اتقاقات نمیوفته....مثل همه جای دنیا..
ناشناس
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
متاسفانه تو بعضی خونواده ها پسر تا 30 سالگی که وابسه به خونوادست و دخترا هم که تا آخر عمرشون ....
ناشناس
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
کجای کاری؟ اینطور که امروزه بچه ها رو تربیت می کنن تا آخر عمرشون آویزونه پدر و مادرن و عرضه مستقل شدن رو ندارن!!!!!!!!!!!!!!!
lind
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بيچاره والدين
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
متهم اصلی جامعه است تضاد داخل و بیرون جامعه ما قوانین 1400 سال را میخواهد بر مردم تحمیل کند و در مقابلش تکنولوژی و پیشرفت جوامع غرب وجود دارد نتیجه آن برخورد تضاد ها و مرگ اینگونه رقم میخورد.
همایون
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
نمیدونم چرا هیچ کس مساله اصلی را نگفته، کمبود تفریح، محدودیت، مشکلات فرهنگی و تعریف نشدن خیلی از مسائل
مینا
۰۳:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
دقیقا... وقتی همه جیز را از سالم بودن و شفاف بودن کثیف و زیر زمینی کردین و به جای روبرو شدن با مسایل و تلاش برای فهم اوضاع جدید کبکی برخرد کردین این تازه اولشه...
نيما
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اين مطلب را از كسى كه پدر دو دختر جوان و نوجوان است بستويا كه: مشكل جامعه ما اين است كه، پيرهاى دوران جوانى فراموش كرده ، براى همه و جوانان قانون وضع مى كنند ،اگر جوان ها نتوانند در جاهاى عمومى مثل پاك ، سينما و جاهاي تفريحى همدىگر را ملاقات كنند ناچار به محيط هاى بسته مثل آپارتمان و خانه خالى كه پر از مفسده است كشيده مى شوند ،مسئولين مملكت به فكر جوانان باشند و توقع نداشته باشند مثل خودشان باشند يا بشوند.زيرا تغيير و تحول نسل ها و جوامع حتمى و قانون جوامع بشرى است.
حمید
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
متهم اصلی که جامعه را به بیراهه برده قوانین غلط چند دهه گذشته میباشد که خیلی بسته عمل نموده و باعث ناهنجاری و لج و لجبازی نسل جوان شده است.
حالا هنوز اقایان بفکر جریمه و بسته تر کردن فضای جامعه هستند.
نانوا
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
درود بر هم میهنان فرهیخته و دانشی.
از نظراتتون در و گهر میباره.
هليا
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خريت نه تنها علف خوردن است!!
هاسم
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
حالامتهم کیست پدر ومادری که جز مانع شدن راه دیکری ندارند یا فرار بچه ها بهخهر نحوی
ناشناس
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
متهم افکار بسته جامعه است ، که از یک طرف اقدام به از دست دادن جوانهایش میکند و از طرف دیگر میگوین که برای جلوگیری از کاهش جمعیت بچه دار شوید. برای اینهایی که بدنیا آمدند چه برنامه ای دارید ؟
وحید
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
یا تونستی بچه تو طوری تربیت کنی که دنبال این برنامه ها و مهمونیها نیست و دنبال ورزش و تفریحات مناسب سنشه یا اگه مطابق میلت تربیت نشده امشب اجازه نمیدی بره فردا و پس فردا چیکار می کنی ؟!
وحید
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
یا تونستی بچه تو طوری تربیت کنی که دنبال این برنامه ها و مهمونیها نیست و دنبال ورزش و تفریحات مناسب سنشه یا اگه مطابق میلت تربیت نشده امشب اجازه نمیدی بره فردا و پس فردا چیکار می کنی ؟!
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
شاید دیدن برخی فیلم ها که جوانان به چنین روشهایی از خانه می روند و دوباره برمی گردند آنها را وسوسه کرده دست به این اقدام بزنند، غافل از اینکه آنها فیلم بوده و این واقعیت!
بهار
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بعضی ها فکر می کنند زندگی فیلمه والاااااا
بهار
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بعضی ها فکر می کنند زندگی فیلمه والاااااا
ناشناس
۰۹:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
مسلما والدین خیر و صلاح آنها را خواسته اند این دو دختر گستاخ در صورت رفتن به اون مهمانی قطعا مشکلات بزرگتری ایجاد میکردند پس همان بهتر که دست تقدیر خود آنها را تادیب کرد
ناشناس
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خدارو شکر کاره ای نشدی وگرنه همه رو اعدام میکردی.
ناشناس
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
علت متاسفانه اینه که خانواده ها دوراشونو میزنن و تازه سر 18 سالگی یادشون میفته باید بچه تربیت کرد
بابک
۲۲:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عالی ترین تحلیل مخصوصا برای امثال من که بچه 4 ساله دارم و برای کسب زندگی چهار نعل می تازم روح و روان کودک به اندازه شکم و لباسش مهم است
ناشناس
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
این حرفا چیه اححتمالا مواد(گل)زده بودن فقط موادی ازخانواده ماری جوانا اینطوری توهم میده من خودم تجربشودارم
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دمت گرم که راستش را گفتی بدون زدن مواد حتی رنجرها هم جرات نمی کنند از طبقه چهارم با کمترین امکانات پایین بیایند
ناشناس
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
گل! موادی از خانواده ماری جوانا! توهم! عجببببب! کسی گل بزنه جرات این کارا رو نداره!
ناشناس
۰۸:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بابا چي ميشد اجازه ميدادن ، بهر حال اين شور و نيروي جواني يه جور بايد تخليه بشه ، همه ما در محضر خدا گناهكاريم پس اينقدر حق رو به خودتون نديد و پشت سر دو تا بچه حرف بزنيد .
خودم و خودت
۰۷:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
امام علی (ع) فرموده اند: از فرزندان خود انتظار رفتاری مشابه خود نداشته باشید چون شما در یک زمان و آنها در زمانی دیگر بزرگ شده اند.
سید
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
حرف حق
ناشناس
۰۷:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
آقای حامد پیری از طرف خدا حرف نزن. نمایندشی؟ خیلی رو داری بقران. تو اصن نمی دونی چه خبر هست
ناشناس
۰۷:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خیلی باحال بود
دانش
۰۵:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
درد بدتر از دست دادن دو دختر نوجوان. بودن چنین آدمهایست که آیات الهی را دست آویزی جهت توجیه حماقتشان به انسانیت واخلاق دارند.....
ناشناس
۰۳:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
مشکل هزینه ی آب و برق مدارس نیست. مشکل اینه که تمام وقت و انرژی بچه ها به موفقیت در کنکور اختصاص داده میشه چون جامعه به شدت مدرک گراست. حتی الان که مدرک فقط به درد در کوزه میخوره... انگار جز درس و کنکور هیچ موضوع مهم دیگه ای وجود نداره. جای تاسفه...
ناشناس
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
وقتی ملاک عمل دانشگاهها و ادارات معدل قرارمیگیرد و نه سطح علمی افراد و یا اینکه فشارهای اجتماعی حتی برای برگزاری یک کنسرت معمولی در حد غیر معمول افزایش می یابد و یا برای برگزاری جلسات مداحی و گریه کردن گیر نمیدهند و تازه تشویق هم میکنند و برای جلسات شادی ، تا سر حد کفر بالا میبرند باید شاهد وقوع این حوادث باشیم.
ناشناس
۰۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
این ها نوجوان بودند ، نه جوان . سن نوجوانی سن بحران های مختلف و بهم ریختگی های روانی و شخصیتی ست . لازم نیست دختر بچه های کم سن رو در جایگاه بزرگسالان قرار بدهید و سرزنش کنید! اون هم دختر بچه های مرده ..
ناشناس
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
18 میشه جوان.
ناشناس
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
کسی سرزنش نمیکنه.بایستی به این سوال پاسخ داده بشه که چطور 20-30 سال پیش یه دختر 18 ساله میتونست زندگی رو مدیریت کنه اما الان دخترای 18-19 ساله و بزرگتر تصمیمای خیلی کوچکشون پر از اشتباهه.به نظر من این اتفاق یه تلنگر به جامعه هستش.
ناشناس
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
ناشناس دوم، 20 یا 30 سال پیش هم دخترها رو وسط خاله بازی دستشون رو می کشیدن و عروس میکردن. کی میگه می تونستن زندگی رو مدیریت کنن. تا آخر عمرشون بچه می موندن
سینا
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خدا بیامرزدشون
حسنی
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
باید محل مهمانی پیدا و همه مهمانها به دادگاه کشانده شوند.
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
شما مشكلاتت خيلي جديه
ناشناس
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
چشم قربان همین حالا اقدام میشه
ناشناس
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
نباید والدین رو مقصر دونست، خانواده حق داره از ورود فرزندش به محیطی مثل مهمانی شبانه جلوگیری کنه ولی مشکل از جامعه هست و اینکه چرا نوجوان17-18 ساله ما اینقدر بچه گانه عمل میکنه.
مینا
۰۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
فرارو جان لطفا منتشر کن...
وقتی تمام تفریحات سالم و عادی را منشوری کردن و توقیف و لغو و غیره همه جیز زیرزمینی شد...
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
امان از اين دور همي ها كه مد شده، همه چي به داخل خونه ها كشيده شده، اگه عصر با ي شلوار تنگ برن بيرون گشت محترم تشريف دارد كه امر به معروف كند، پس جوانان ترجيح ميدهند به دور همي شبانه بروند كه از صدتا حالا يكي از اونها ممكنه ختم به پليس شود
ناشناس
۲۱:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
آخه دختر 18 ساله چرا باید اینقدر کم عقل و بچه باشه که فکر کنه از طبقه چهارم میشه با ملافه های گره زده پایین اومد؟
ناشناس
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اونم دو نفری
ناشناس
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
از بس جوونها فیلم دیدن و توفضای مجازی غرق شدن که درک درستی از فضای واقعی ندارن .
saeed
۲۱:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
شاید بی انصافی باشد ولی همان بهتر که مردن
ناشناس
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
اين دست رفتارها نشاندهنده فشار بيش از حد وغير اصولى بر دختران اين سرزمين است آمار افسردگى بين دختران نشان دهنده وضعيت دشوار براى آنهاست
ایمان
۲۰:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
اینجوری شو دیگه ندیده بودیم!!
یک پدر
۲۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
بهتر شد چنین فرزندان ناخلفی بمیرند بهتر است
سید
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
پدر جان احترامت واجب
ولی اگه این اتفاق برای فرزند یا فرزندان خودت میفتاد خوب بود؟
نمیشه بگی مرگ خوبه ولی واسه همسایه
ناشناس
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
واقعا که . منم یک پدر اما حاضرم جونمو بدم که یک تار مو از سر بچم کم نشه . تو اسمتو نزار پدر انسان هم نزار
حسن فاتحی(کتابدار)
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اوضاع دختران نوجوان در مملکت ما قرمزه...مگه شوهر خوب زود گیرشون بیاد...وگرنه فریب پسرای خوش تیپ می خورند و وا میدند..یا مگر چشم و گوش بسته باشند که با توجه به اوضاع مدارس و ارتباطات موبایلی و شبکه های اجتماعی بعیده...دیدم که میگم..اوضاع قرمزه
سعيد
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
دختران و زنان تو این جامعه چرا اینجوری شدن؟ بی فکر و احساساتی عمل میکنن شیرین عقل شدن
ناشناس
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
همينكه شما عقل كل، منطقي و فارغ از هرگونه احساسات (!!!) عمل مي كنيد براي همه جماعت نسوان كافيه :)))
ناشناس
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
گفتن که ارزشيها در رسانه های جمعی حضور فعال داشته باشند و ما استقبال میکنیم
ولی برادری که کامنت اول رو گذاشتی،حداقل سوادتر بالا ببر تا موجب تمسخر نشي
ناشناس
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
چرا والدین رو مقصر میدونید؟ دیگه نمیشه جون هار و کنترل کرد اگر هم آزاد بگذاریم میگوئید چرا آزاد گذاشتید ضمنا نیاز نیست همه چیز را واکاوی کنید حادثه ای بوده دو نوجوان بی عقلی کردند تمام شد ورفت دیگه پدرومادر را محاکمه نکنید .
ناشناس
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
ناتوانی خانواده ها در کنترل نوجوانان پدیده ای نیست که منحصر به یک خانواده باشد و این مسئله کاملا نیاز به واکاوی و بررسی دارد
ناشناس
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
پدر مادر ها ترجیحا بهتره بچه هاشون رو در طول عمرشون تربیت کنن
نه اینکه یک شب هوس کنن نذارن برن و عاقبت کار به اینجا برسه
پدرام
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
اینها درست ، ولی اصل قضیه را نگفتید: بی حیایی و طغیان شهوت و هوس
ناشناس
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
از کجای ماجرا بی حیایی و طغیان شهوت و هوس رو برداشت کردی؟ اصلا تو می دونی مهمونی مختلط بوده؟
ناشناس
۱۸:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
ایه قران رو اوردی تو نظرت که چی مثلا ؟
احازه میدادن هم اینا که اینقدر نترس بودن میرفتن مهمونی اوردوز شیشه یا اکس میکردن میمردن
حامد پیری
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
و مکرو و مکر الله والله خیر الماکرین شما هم بهتر است به سرزنش والدین نپردازید اگر اجازه می دادند بهتر از این می شد.
ناشناس
۲۰:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
چه ربطی داره؟ میخواستن برن قتل؟ یه مهمونی میخواستن برن.
ناشناس
۲۰:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
الان این و مکرو و .... چه ربطی به این مطلب داشت؟ خدا مکر چه کسی رو به خودش برگردانده؟ اگر منظورت اینه که مکر این دختران رو به خودشون برگردونده واقعا برای طرز تفکرت افسوس.
ناشناس
۰۸:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
واقعا متاسفم.
شما خودت بودي اجازه مي دادي دختر 17 سالت بره به يه پارتي شبانه که صد درصد مختلط هم بوده؟؟
ا
محمدرضا
۰۸:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
همین یکباره تمام شد بهتره تا طرف قرصی میشد وفرار با پسران و...اگه به اون مهمانی هم میرفتند باز بهتر ازین نبود
ناشناس
۰۹:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
تربیت و حتی سخت گیری هم باید بجای خودش باشه
سید
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
همه این بحث ها به کنار

چرا این آیه رو مثال زدی الان؟؟؟
شهروند
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
هنگامیکه بخاطر شادی و آب بازی چند نفر در پارک آب و آتش آنچنان جنجالی براه افتاد ، باید انتظار بدترین حوادث را داشت ، تنها مرگ دو دختر که خیلی خوبه !
ناشناس
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
چقدر قاضی
ناشناس
۱۸:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
الان شما خودت بچه داری حامد جان؟ میدونی مرگ این دو دختر چه شکنجه ای برای مادرهاشونه؟
این آيه ی شما بیشتر برای والدین اونها مصداق پیدا می کنه که الان تحت شکنجه ند که روز و شب میگن کاش اجازه میدادیم !
ییی
۲۰:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بدبخت شما با این طرز تفکرت... دو تا دختر بیچاره که اندکی راه را اشتباه رفته اند و خداوند قهار چنان بر سرشان کوبیده که مغزشان متلاشی شده..این چه فکر مریضیه که تو داری پسر؟