صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۴۴۸۲
این روزها وقتی از بزرگراه‌ها، میادین و خیابان‌های شهر می‌گذریم یا در ترافیک خسته‌کننده به دنبال لحظه‌ای آرامش می‌گردیم گاهی شاهد جمله‌ای تأمل‌برانگیز بر عرشه پل‌ها یا بیلبورد‌‌‌‌‌ها هستیم‌؛‌‌‌ جملاتی که خواسته یا ناخواسته ما را به فکر فرو می‌برند تا کمی به عقب برگردیم، به رفتار و گفتارمان فکر کنیم، به خانواده و نزدیکان، به همکاران‌مان و مهم‌تر از همه به خودمان و سرنوشتمان.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۹ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۴
نسرین داستانی؛ این روزها وقتی از بزرگراه‌ها، میادین و خیابان‌های شهر می‌گذریم یا در ترافیک خسته‌کننده به دنبال لحظه‌ای آرامش می‌گردیم گاهی شاهد جمله‌ای تأمل‌برانگیز بر عرشه پل‌ها یا بیلبورد‌‌‌‌‌ها هستیم‌؛‌‌‌ جملاتی که خواسته یا ناخواسته ما را به فکر فرو می‌برند تا کمی به عقب برگردیم، به رفتار و گفتارمان فکر کنیم، به خانواده و نزدیکان، به همکاران‌مان و مهم‌تر از همه به خودمان و سرنوشتمان.

هرچند گاهی به سادگی از کنار این نوع جملات زیبا می‌گذریم اما می‌دانیم و می‌خواهیم که مفهوم آنها در ذهن و زبان‌مان جاری شود، وقتی بالای عرشه پلی یا روی بیلبوردی با خط و طرحی زیبا و چشم‌نواز نوشته است: «لب را هنر خنده بیاموز»، «روز نو منتظر صورتِ خندان شماست»، «به حُسن خلق توان کرد صید اهل نظر»، «لازمة درستگویی، درشتگویی نیست»، «قدر تو به اندازه صبر توست»، نا‌‌‌خوداگاه عصبانیت و کلافگیِ ناشی از کار و فشار روزانه فروکش می‌کند تا لبخندی به لب آوریم و به نزدیکانمان هدیه کنیم. وقتی می‌خوانیم: «‌بی محبت زندگی پژمردگی است» یا «گر زبان عشق باشد همزبانی همدلی است» این جملات حکیمانه و موزن چنان ما را می‌نوازند که گوشه‌ای از خستگی و فرسودگی روزانه را فراموش می‌کنیم و به عشق، به مهربانی و محبت و خوش‌اخلاقی می‌اندیشیم و برای آن می‌کوشیم! وقتی می خوانیم «گر رفیق شفیقی درست پیمان باش» یا «آدم بد قول، سکه از رواج افتاده است» ناخودآگاه درباره بدعهدی ها و بی وفایی های زندگی روزانه تامل می کنیمو وقتی می‌خوانیم: «تازه باشیم چو یک برگِ جوان روی درخت» یا «با بال شکسته پر کشیدن هنر است» دوباره امید در نهان ما می‌جوشد و ما را برای برخاستن و دوباره شروع کردن و پر کشیدن مصمم‌تر می‌کند. و همه این‌ها آثار تبلیغات فرهنگی است که بطئی و آرام ملکة ذهن شهروندان می‌شود تا آنها را به تأملی دوباره در رفتار روزانه وادار کند.

تذکر و موعظه و امر به معروف از تعالیم متعالی دین مبین اسلام است. همة انسان‌ها همواره به تذکر و موعظه نیازمندند، حتی دربارة آنچه که بدان وقوف و آگاهی دارند اما گاهی در عمل آنها را از یاد می‌برند و آنچنان که باید جدی نمی گیرند. انسان به خاطر انسان بودن و در معرض خطر فراموشی و فریب قرار داشتن همواره محتاج تذکر و امر به معروف است. به زعم روانشناسان، تذکر و تلنگر وقتی اثربخش است که با ظرافت، احترام و ترجیحا غیر مستقیم باشد، نکاتی که در تبلیغات فرهنگی سطح شهر در این روزها مشهود است. 

امروز همه ما از ضعف فرهنگ عمومی، از کم‌رنگ شدن فضایلی چون راستگویی، وفای به عهد، آرامش و مدارا، نیکی و محبت، حُسن خلق، شادمانی و نشاط عمومی، گله‌مندیم و این جملات حکیمانه و تأثیرگذار با اهتمام هرکس و از هر منبعی که انتخاب شده اند در مسیر درستی به سوی اصلاح فرهنگ عمومی و سبک زندگی ایرانی اسلامی قرار دارند، موضوعاتی که همواره مورد تأکید و اهتمام مقام معظم رهبری نیز بوده و چنین توجهی در مسیر منویات معظم له است‌. باید به این ابتکار اندیشمندانه دست‌مریزاد گفت و بانی و حامی آن را ستود. رویکردی که سازمان زیباسازی شهرداری تهران و معاونت فرهنگی و هنرهای شهری آن در حوزه فرهنگ عمومی و سبک زندگی دنبال می‌کنند، رویکردی مبتکرانه و اثربخش است.

برای این کار مبتکرانه باید به سازمان زیباسازی شهرداری تهران و هرکسی که مبدع و مبتکر این کار است تبریک گفت. 
ارسال نظرات