فرارو- "بهجای بازخواست احمدینژاد باید نسبت به او بیتفاوت بود." یک کارشناس مسائل سیاسی بابیان این مطلب گفت: احمدینژاد مهره سوخته است و نباید با نگرانی از حضور دوباره او بحث بازخواست را طرح کرد و دولت فعلی را به حاشیه کشید.
دو سال از پایان دولتهای نهم و دهم گذشته است اما حاشیههای احمدینژاد و حلقه نزدیکانش هرروز بیشتر میشود. آنها که طی دو سال گذشته در پروندههای فساد اداری و اقتصادی نامشان سر زبانها بوده است در آستانه انتخابات مجلس بد به دل خود راه نداده و خیلی خونسردانه مشغول فعالیتهای انتخاباتی شدهاند. با امکاناتی که هنوز در اختیاردارند همایش و گردهمایی برگزار میکنند و هرازگاهی با طرح شکایت از یکی از مسئولان دولتی بهجای پاسخ گفتن به اتهاماتی که متوجهشان است، دست پیشگرفته و سوار بر یک موج رسانهای از اشتباهات خود نیز بهرهبرداری میکنند.
همین رفتارها سبب شده است که برخی از ظهور دوباره جریان احمدینژادی نگران باشند و خیلی از مسئولان نیز بابیان ناگفتههایی از هشت سال گذشته، چهره دولت احمدینژاد را از زاویهای دیگر به نمایش گذارند. اظهارات سردار احمدی مقدم در دو سال گذشته نمونه روشن این مورد است. او هر بار که از حوادث 88 خاطره این گفته به نقش احمدینژاد اشارهکرده است. مثلاً اینکه احمدینژاد راهحل مشکلات نظام را اخراج نخبگان میدانسته یا اینکه به فرمانده نیروی انتظامی دستور میدهد رئیسجمهوری پیش از خود را دستگیر کند.
احمدی مقدم در گفتوگوی اخیر خود از تغییر رویه احمدینژاد در دوره دوم نسبت به دوره اول حرف زده و گفته است «از او پرسیدم چرا شما اینقدر تغییر کرده و دنبال هنرپیشه یا فلانی راه افتادهای؟ چرا خطت را عوض کردی؟ گفت روی را آنها میدهند، ولی کشور را اینها اداره میکنند و اداره کشور دست اینهاست. نمیتوانیم اینها را نادیده بگیریم باید اینطرف را هم در نظر بگیریم. درواقع تغییر راهبردی داشت. میخواست این شکاف را ترمیم کند، ولی کسی این را از ایشان نمیپذیرفت و دیگر تمامشده بود. دومین شکاف را با چپها داشت. همیشه تلاشش بر دوقطبی کردن بود. دوقطبی با چه کسانی؟ با همینها، با نماد هاشمی- خاتمی مخصوصاً هاشمی. مطرح کردن غارتگر، اشرافیت، اشرافیت سیاسی، فساد و... و بر این موضوع سوارشدن».
او قبل از این هم سعید مرتضوی را مقصر ماجرای کهریزک دانسته و گفته بود «در حادثه کهریزک من مخالفتم را بهصراحت اعلام کردم و گفتم آنجا مکان خطرناکی است، اما مرتضوی اصرار داشت این افراد دستگیرشده چاقو، قمه و زنجیر دارند و اراذلواوباش محسوب میشوند، اما مخالفت ناجا ثبت شد».
بههرحال دوران احمدینژاد تمامشده است و حالا دولت یازدهم با مشکلات زاده شده در آن هشت سال دستبهگریبان است. برخی از نخبگان سیاسی کشور نیز نگران بازگشت او به عرصه قدرت هستند. ازجمله این افراد احمد توکلی نماینده اصولگرای تهران است که در دولتهای نهم و دهم بارها به احمدینژادیها انتقاد کرد. او حالا از ضرورت بازخواست او سخن گفته و معتقد است که اگر کسی از درون جریان اصولگرا او را بازخواست میکرد حالا هوس بازگشتن به قدرت نداشت.
احمدی نژاد مهره سوخته استاین در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان سیاسی اعتقاددارند نباید نگران بازگشت احمدینژاد بود و نیازی هم به بازخواست نیست. علی دورانی کارشناس مسائل سیاسی اصولگرا از گروه دوم است که
در گفتوگو با فرارو اظهار کرد: یکی از دلایلی که سبب شده است کسی خصوصاً در درون جریان اصولگرا به فکر بازخواست کردن احمدینژاد نباشد این است که کسی امید به بازگشت او ندارد و همه احمدینژاد و نزدیکان او را مهرههای سوختهای که توان بازگشت به قدرت ندارند، میدانند.
وی افزود: عامل دیگری که سبب شده است احمدینژاد به خاطر اشتباهات صورت گرفته در دولتش مورد بازخواست قرار نگیرد این است که بههرحال او در سالهای 84 و 88 بارأی مردم رییسجمهور شود. بهخصوص حمایتهای مردم که از او شناخت چندانی هم نداشتند در سال 84 سبب شد که مقبولیت داشته باشد و نماینده مردم و بخش جمهوریت نظام باشد. عملکرد او هرچه که بود توسط مردم برگزیدهشده بود و از همین رو جریان اصولگرا و کلیت نظام باملاحظه کاری و نگاه ملایمتر با اشتباهات او برخورد کردند.
دورانی ادامه داد: در خصوص دولت آقای روحانی و هر دولت دیگر نیز همین نگاه وجود دارد زیرا دولتی که با رای مردم سرکار آمده را نمیتوان بهصورت جدی بازخواست کرد. گذشته از اینکه وقتی احمدینژاد کابینه تشکیل داد آبرو او آبرو نظام شد باید توجه داشت که در همان وقت نیز از اختلافاتی که میتوانست ایجاد شود، جلوگیری شد و اگر این اتفاق نیفتاده بود حتماً احمدینژاد بزرگترین فتنه نظام میشد.
این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص دورانی که دولت او پایان یافت نیز گفت: بعد از اتمام دولت احمدینژاد نیز با مشکلاتی دستبهگریبان هستیم که در دوران او ریشه دارد اما همانطور که خود دولت یازدهم به نتیجه رسیده است، آن مشکلات را با جراحی گذشته نمیتوان حل کرد. نتیجهاین کار چیز جز سیاست زده شدن فضای کشور نیست.
وی تأکید کرد: عقلای فضای سیاسی و رسانهای کشور میدانند که احتمال بازگشت احمدینژاد به قدرت نیست. نه نهادهای قانونی اجازه میدهند و نه میتوان رای مردم را در صندوقهای را از آن خود کند. مطمئن باشید که اگر احمدینژاد بار دیگر کاندیدای ریاست جمهوری شود، تائید صلاحیت نخواهد شد لذا نباید نگران حضور دوباره او بود و ضرورتی به بازخواست کردن نیست.
دورانی افزود: بیش از آنکه نیاز به بازخواست احمدینژاد داشته باشیم نیاز داریم که نسبت به او بیتفاوت باشیم. او و نزدیکانشان تلاش خود را میکنند تا در فضای رسانی کشور موج ایجاد کرده و خود را در رأس اخبار قرار دهند اما باید هوشیار بود این موجها را دریافت نکرد.
به گفته این کارشناس مسائل سیاسی بازخواست احمدینژاد غیر از سیاست زده کردن فضا و به حاشیه کشاندن دولت فعلی نتیجهای ندارد زیرا اشتباهات دولتهای نهم و دهم با این روش قابل جبران نیست.
فارغ از اینکه احتمال بازگشت احمدینژاد به قدرت چقدر جدی است باید به دریچهای که احمد توکلی هم از آن نگاه میکند، توجه داشت. او در گفتوگوی اخیر خود با هفتهنامه مثلث، گفته است «واقعيت اين است كه سيستم ما خوب عمل نميكند. اگر بازخواستهايي كه بايد از وي ميشد، صورت ميگرفت يا اينكه زودتر صورت بگيرد، او از اين هوسها نميكند كه دوباره براي جلب رأی از اين شعارها سر دهد. تقصير ما است كه وظيفهمان را درست انجام نميدهيم. نيكوكار و بدكار پيش ما يكجور هستند. البته او مصمم و جدي است. در كارهايي كه ميكند، هميشه جديت داشته و عزم در سياست تأثیرگذار است و بايد از شر اين موارد به خداوند پناه برد.»
به نظر می رسد ضرورت توجه به این مهم ازآنروست که اگر این بیتوجهیها و سکوت کردنها ادامه یابد همیشه فرصت برای ظهور احمدینژاد و امثال او فراهم است و این همان آفتی است که سیاسیون باید آن را در نظر داشته باشند.