نویسنده «تنهایی لیلا» دربارهی انتقادهایی که طی هفتههای اخیر نسبت به این سریال مطرح بوده است، اظهار کرد: اگر امروز میگویند این سریال با جامعه همخوانی ندارد، باعث افسوس من است.
حامد عنقا در گفت و گویی با ایسنا، نکاتی را درباره نقدهایی که درباره سریال محمد حسین لطیفی مطرح میشود، گفت: یک وقت گفتن نکتهای بر اساس علم و آگاهی است و بعضی وقتها هم گفتن یک نکته بر اساس ذهنیت است؛ من معتقدم برخی سوالها و نقدها نسبت به «تنهایی لیلا» بیپایه و بیاساساند.
او در ادامه با یادآوری اینکه افسوس میخورد از اینکه میگویند سریال «تنهایی لیلا» با جامعه همخوانی ندارد، در عین حال گفت: واقعا افسوس و حسرت من این است که ای کاش به روزی برسیم که در شهر ما از «سیفالدین»ها و «شریفه»ها فراوان باشند. جوانهای ما نه با طبقه کاراکتر محمد در «تنهایی لیلا»، اما با نگاه او زندگی کنند. اینکه دستش را میسوزاند یا نمیسوزاند اهمیتی ندارد، این اهمیت دارد که صاحب نگاه مذهبی است و یاد گرفته است آدمها را قضاوت نکند حتی همسرش را و این مساله ارزش دارد.
وی در ادامه گفتوگوی خود درباره انتقادهایی که در ارتباط با واقعگرایانه نبودن شخصیتهای «تنهایی لیلا» مطرح است، گفت: تک تک شخصیتهای «تنهایی لیلا» برای من ما به ازای بیرونی دارند و شخصیتهای واقعی و ماجراهای واقعی بودند که الان تبدیل به داستان شدهاند. حال اگر کسی در قسمتی از شهر تهران زندگی میکند و فکر میکند این اتفاق نمیتواند در سال 93 و 94 در یکی از شهرهای اصفهان افتاده باشد این مشکل من نیست. مشکل ایشان است که اینقدر قدرت تحلیل مسائل را ندارند که فکر میکند چیزی که خودش با آن مواجه نشده پس وجود ندارد و دیگری هم با آن مواجه نشده است.
او سپس درباره دیده شدن مجموعه «تنهایی لیلا» و پذیرش آن توسط مخاطب نیز گفت: وقتی راجع به سریالی آنقدر حرف زده میشود و آنقدر به جزئیاتش توجه میشود نشان دهنده دیده شدن توسط مخاطب است. اما وقتی همه از یک کار تعریف یا انتقاد میکنند یعنی اینکه یک جای کار ایراد دارد. طبیعی است که وقتی کاری در منظر عمومی قرار میگیرد هر کسی برداشت متفاوتی داشته باشد. اما نکته مهمتر این است که یاد بگیریم قصه تعریف کنیم، یاد بگیریم که قصه میبینیم و یاد بگیریم که شخصیتهای هیچ داستانی قرار نیست شبیه به آدمهای جامعه باشند.
نویسنده «تنهایی لیلا» در عین حال با اشاره به اینکه منتقدان جدی ما هنوز یاد نگرفتهاند که قصه تماشا میکنند، یادآور شد: متأسفم برای برخی منتقدان که اینقدر ظاهری و زود، کاری را قضاوت میکنند هر چند هر کاری ممکن است در جزئیات ایراداتی داشته باشد که کار ما هم حتما داشته است. اگر عنوان میشود که مردم از سریالهای عشق و عاشقی خسته شدهاند، پس چرا سریالهای ترکیهای به این میزان طرفدار دارند. پس چرا تنها سریالهای پربیننده ما سریالهای عشق و عاشقی است.
عنقا در بخش دیگری از گفتوگوی خود اظهار کرد: من همان کسی هستم که سریال «قلب یخی» را به عنوان یکی از متفاوتترین سریالها کار کرده است. همین الان هم «تنهایی لیلا» از سریالهای عاشقانهای که کار شده است نمیگویم بهتر است اما متفاوتتر است. معلوم است مبنای هر شخصیتی عشق است. شاید اصلا مردم «تنهایی لیلا» را میبینند به دلیل اینکه سریال عاشقانهای در این سالها ندیدهاند. آیا میدانید آخرین سریال عاشقانهای که تلویزیون پخش کرده است به چه زمانی برمیگردد؟
این نویسنده با اشاره به انتقاداتی که مبنی بر کهنه بودن قصه «تنهایی لیلا» مطرح میشود نیز گفت: چند صد سال قبل از میلاد مسیح در عهد عتیق آن موقع گفته میشود که زیر این آسمان تنها چیزی که وجود ندارد فکر نو است؛ بنابراین همه قصهها قبلا گفته شده است. به قول ژرژ پولتی ما 39 موقعیت نمایشی بیشتر نداریم و هنوز هم که هنوز است کسی نتوانسته چهلمین موقعیت نمایشی را بشمارد؛ بنابراین همه قصهها گفته شده است. کدام قصه عاشقانه است که ناگفته مانده است؟
وی خطاب به منتقدان گفت: منتقدان خوب است بنشینند، سریال را با جزئیات ببینند و بعد نقد کنند. متأسفانه منتقدان ما کلی گویی میکنند برای اینکه وقتی «تنهایی لیلا» دیده میشود و منتقدش هم حتما دیده خواهد شد.
عنقا در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ایسنا، در واکنش به نامه انتقادی وکلا به رییس سازمان صداوسیما اظهار کرد: به دلایلی نمیتوانم درباره این موضوع حرف بزنم اما به چند نکته اشاره میکنم.
او در این زمینه یادآور شد: خود کانون وکلا ماهیانه پروانه وکالت خیلی از وکلا را به جهت تخلفات قضایی و شغلیشان باطل میکند و یا جریمهها و مجازاتهایی را برایشان تعیین میکند. شاید اگر کانون وکلا خودشان بیایند و این اطلاعرسانی را انجام دهند بسیاری از سوءتفاهمها برطرف خواهد شد.
این نویسنده همچنین با یادآوری اینکه کاری به نگاه صداوسیما به وکلا ندارد و از منظر سریال خود به این جریان نگاه میکند، اظهار کرد: ما شخصیتی داریم که شغلاش وکیل است، شخصیتهایی داریم که شغلشان معاملات ملکی است. شخصیتهایی داریم شغلشان نجار و بنا است. حال اگر شخصیت محمد ما مثبت است و شغلاش بنا است، آیا به این معناست که همه بناها در این شهر آدمهای خوبی هستند؟ و حال چون یک شخصیت منفی داریم که وکیل است آیا همه وکلا بد هستند؟!
او سپس گفت: این انتقادها از وکلای ما به عنوان یکی از نخبهترین طبقههای اجتماعی و آدمهای تحصیلکردهای که با حوزه فرهنگ به دلیل تحصیلات دانشگاهیشان آشنا هستند و اتفاقا خود من هم فارغالتحصیل از دانشکده حقوق هستم، کمی یک طرفه به قاضی رفتن است و از وکلای ما بعید است.
عنقا همچنین با اشاره به اینکه هیچ کاری بدون ضعف نیست، یادآور شد: حتما «تنهایی لیلا» هم ضعف دارد و طبیعتا آن چیزی که ساخته میشود تابع شرایط است، نه آن چیزی که لزوما میخواستیم بشود. طبیعتا کار ما هم اشکالاتی دارد و خود من بیش از هر کس دیگری نسبت به کار خودم رسمی انتقاد کردهام. به هر حال نگاه من به عنوان نویسنده ممکن است با نگاه عوامل دیگر سریال متفاوت باشد.
عنقا با یادآوری اینکه «تنهایی لیلا» هم یک تجربه بود و این تجربه دستاوردها و اشکالاتی هم داشته است، یادآور شد: تجربه رسانهای من در این 18 ساله به من میگوید لزوما مورد توجه جامعه قرار گرفتن به این معنی نیست که همه اقشار جامعه با آن موافق باشند. طبیعی است نگاه طبقه منتقد با نگاه مخاطب کلی ما متفاوت باشد.
نویسنده «تنهایی لیلا» این نکته اشاره کرد که چقدر خوب است که در حواشی این سریال مدام حرف میزنیم و گفت: این سریال به واسطه اهدافی نوشته شده و به دنبال ارائهی یک مفهوم بوده است و هر چه که بیشتر درباره آن حرف میزنیم بیشتر موجب توجه مخاطبان به آن مفاهیم م شود.
عجب نويسنده هنرمندي
این جمله نشون میده چقدر داستان واقعیه