صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۲۸۳۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۴
فرارو- صادق زیباکلام؛ هسته ای اگر به نسبت هزینه های گزافی که برای آن شد،حاصل اقتصادی چندانی برای  کشوردربرنداشت، امابنظر می رسد که از منظر توسعه سیاسی شاید فوایدی را سبب شده باشد.

پخش زنده مذاکرات مجلسین آمریکا پیرامون توافق هسته ایی وین با استقبال گسترده بسیاری از هم میهنانمان قرار گرفت. فکر نوشتن این یادداشت نخستین بار که اعضاء تیم مذاکره کننده هسته ایی آمریکا در مجلس سنا آن کشور حضور یافتند و نزدیک به ۵ ساعت مورد "استنطاق" سناتورها قرار گرفتند به ذهنم خطور کرد. منزل دخترم بودیم وبرای یک لحظه متوجه شدم که حاضرین که در حدود ۸،۹ نفر می شدند و جملگی بیست و چند ساله و تحصیلکرده بودند با اشتیاق عجیبی برنامه سئوال و جواب در سنا را که زنده پخش می شد تماشا می کردند. کانه به تماشای یک فیلم مهیج نشسته بودند.

 برای چند لحظه ایی که برای پخش خبربرنامه زنده قطع شد، بحث و گفتگومیان شان در گرفت. علت بحث هم ازآنجا پیش آمد که یکی از آنها با شگفتی و ناباوری ازمن پرسید "اینا واقعا حقیقت داره؟" وانمود کردم متوجه منظورش نشده ام.

پرسیدم"چیا رو می گی حقیقت داره؟"پاسخ داد "همین برنامه رومی گم. اصلا جان کری رو اینا دارن بازپرسی می کنن. مگه نمی دونستن دولتشون داره با ایران مذاکره می کنه؟" بجای من یکی دیگه از اعضاء جمع جواب داد و گفت "اینا همه اش نمایشه برای افکار عمومی. تصمیمات جای دیگه گرفته شده. نمیشه که دولت آمریکا و مقامات کاخ سفید با اون همه قدرت دوسال مذاکره کنند و حالا چند تا سناتور بیان همه چی رو ببرن رو هوا."

بحث بالا گرفت. عده ایی با این نظرموافق بودند و عده ایی هم مخالف. برنامه که مجددا شروع شد آنها همچنان سرگرم بحث بودند. بعنوان یک قاعده کلی من هیچوقت توی این بحث ها حرفی نمی زنم. اما برخی از آنها اصرار داشتند تا من هم اظهار نظر کنم. گفتم بنظر من آن برنامه و آن بقول شما "محاکمه" واقعی بود. تصمیمات درآمریکا برخلاف باورهای دایی جان ناپلئونی ما ایرانی ها در یک زیرزمین نیمه تاریک پنهانی باشرکت صهیونیستها، روسای شرکتهای بزرگ چند ملیتی، صاحبان کارخانجات اسلحه سازی، مدیران بانکها و مالکین تراست ها و کارتل های نفتی گرفته نمی شود بلکه مکانیزم و نحوه تصمیم گیری های مهم از جمله توافق هسته ایی با ایران همین است که امروز داریم می بینیم.

برخلاف باور ما ایرانی ها، پشت پرده و پنهانکاری وجود ندارد هرچه هست همین است که دارد در کنگره و سنا رقم می خورد؛ اگرچه پذیرشش برای اذهان متوهم ما دشوار است.

مشابه آن برنامه در کنگره هم اتفاق افتاد. جالب است که تلویزیون خودمان هم این برنامه ها را پخش کرد. البته انگیزه مسئولین تلویزیون آن بود که می دانستند یا امیدوار بودند که اعضاء تیم مذاکره کننده آمریکا درجریان پاسخ به مخالفین و دفاع از توافق ممکن است نکاتی را بگویند در خصوص امتیازاتی که از ایرانی ها گرفته اند و در نتیجه اعتبار توافق را زیر سئوال ببرند.

اما در خصوص اصل موضوع چرا برای ما ایرانیان جلسات سئوال و جواب از اعضاء تیم مذاکره کننده در سنا و کنگره هم جالب بود، هم شگفت انگیز، و هم در عین حال دست کم برخی از آنان باورشان نمی شد که آن پرسش و پاسخ هاواقعی می بودند.

درک شگفت انگیز بودن این پدیده برای ایرانیان کاملا قابل فهم است. در پارادایم سیاسی ما تصمیمات مهم معمولا توسط مسئولین اتخاذ شده و باجراء گذارده می شود. مجلس هم حد اکثر در جریان قرار گرفته و با آن تصمیمات همراهی می نماید. اینکه اینبار مجلس قرار شده تا توافق وین را مورد بررسی قرار دهد از یکسو بواسطه تقلید از آمریکایی ها می باشد، و از سویی دیگر بواسطه مخالفت بسیاری از نمایندگان تندرو اصولگرا با دولت یازدهم است.

در خصوص تقلید مجلس ما از آمریکایی ها دیدیم که بدنبال حضور تیم مذاکره کننده آمریکا در مجالس آن کشور و اشتیاقی که مردم ایران از آن گفتگو های زنده نشان دادند، مجلس ما هم چند روز بعدش نشستی میان اعضاء تیم مذاکره کننده خودمان با اعضاء کمسیون امنیت ملی برگزار نمودد. بتقلید از سنا و کنگره،نمایندگان خودمان هم پرسش هایی از توافق می کردند و برنامه هم از تلویزیون پخش می شد.

اما در خصوص اصل موضوع: مذاکرات، یا درست تر گفته باشیم، "حساب کشی" و "حساب پس دادن" قوه مجریه آمریکا به قوه مقننه آن کشور. واقعیت آنست که درتمامی نظام های لیبرال دمکراسی (از جمله در آمریکا)، اساس و بنیان قدرت در پارلمان هایشان متمرکز است.

قوه مجریه شان اگرچه ازقدرت زیادی برخوردار هستند اما اولا قدرت شان محدود به قانون است، ثانیا، که بسیارمهم تر است، مجبوراند در برابر پارلمان های شان در قبال سیاست ها، تصمیمات وعملکردشان پاسخگو باشند.

برای مردم آمریکا خیلی شگفت انگیز نبود که خانم وندی شرمنیا آقای جان کری مجبور بودند درمجالس قانونگذاری آمریکا حاضر شده و ساعتها به سئوالات نمایندگان آنها پیرامون توافق هسته ایی با ایران پاسخگو باشند. اما برای مردم ما که ازسال ۸۲ ببعد که مناقشه هسته ایی با غرب در جامعه مان بوجود آمده مجلس مان یکبار هم بصورت جدی نسبت به آن ورود نداشته، رفتارمجلس آمریکا باید هم شگفت انگیزوباورنکردنی باشد.

برای مردم ما که شاهد بودند دولت آقای احمدی نژاد انقلابی در برنامه هسته ایی کشور بوجود آورد و مجلس بجز همراهی تمام و کمال با قوه مجریه نقش دیگری نداشت، فهم دخالت قوه مقننه آمریکا باید هم دشوار باشد. برای مردم ما که درطی نزدیک به ۶ سال مذاکرات دوران آقای دکتر سعید جلیلی یکبارندیدند مجلس مان از مسئول اصلی مذاکره کننده کشور بپرسید که در آن ۶ سال او چه می کرده، بالطبع فهم اجبار و اصرار مذاکره کنندگان آمریکایی در دادن گزارش ریز و مو به مو به اعضاء کنگره و سنای کشورشان و تلاش نفس گیر آنان در جلب رضایت و همراه نمودن قوه مقننه بایدهم شگفت انگیز بنظر برسد.

در جامعه ای که قوه مقننه آن اساسا در تصمیمات کلان مملکتی ازاشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری کارکنان آن تا براه افتادن جریان آمریکا- ستیزی، تا جنگ ۸ ساله با عراق، تاسیاست ها و تصمیمات کلان هسته ایی کشور و سایرتصمیمات و سیاست های مهم خارجی و داخلی کشور، مجلس و نمایندگان آن چندان محلی از اعراب ندارند،"مشاهده زنده" نقش و اهمیت مجلس آمریکا و جایگاه نمایندگان آن در تعیین تکلیف مسائل مهم و سرنوشت ساز کشورشان وازسویی دیگر ضرورت پاسخگو بودن قوه مجریه به مجالس آن کشور، پدیده بسیارمبارکی است.

حتی اگر در ذهن عده قلیلی از میلیونها نفر از هموطنانمان که مشتاقانه آن برنامه ها را تماشا می کردند،این پرسش یاعلامت سئوال پیرامون مقایسه میان نقش و جایگاه مجلس در ایران و آمریکا در امور مهم مملکت بوجود بیاید، در آن صورت سخنی به اغراق نرفته اگر بگوییم که یکی ازنتایج البته نا خواسته برنامه هسته ایی مان همین دستاورد است. دستاوردی که بدون تردید تاثیرات مثبتی درفرایند توسعه سیاسی در ایران از خود برجای خواهد گذارد.

ارسال نظرات