یادداشت دریافتی- دکتر سید رضا قاضی طباطبایی؛ کسانی از شدت گرفتن اعتراضات رسانهای پزشکان تعجب کردهاند از جمله فردی که خود را کارشناس ارشد جامعهشناسی معرفی کرده و مقالهای در سایت فرارو منتشر کرده؛ روی سخن من با شما دوستان است.
شما که از این نگرانید چرا اعتراضات پزشکان مدتی است شدت گرفته هیچ از خود پرسیدهاید اعتراضکنندگان کیستند؟ آیا همان پزشکان زیرمیزی بگیر بداخلاق پولدار که شما اشاره کردید هستند؟ نه چون این دسته از پزشکان نه وقت نه حوصله دیدن برنامههای تلویزیون نه رسانهها و نه گشت در شبکههای اجتماعی را دارند و آنقدر محافظهکار شدهاند که حاضر نیستند ذرهای به موقعیت خود صدمه بزنند پس لزومی به اعتراض نمیبینند.
پس این اعتراضکنندگان چه کسانی هستند؟
بله هزاران پزشک جوان و 60 هزار پزشک عمومی که از تبعیض و بیعدالتی در حقشان فقط به دنبال راهی برای بلند کردن صدایشان هستند و نه پزشکان مورد نظر شما.
آیا دستبند خوردن یک جراح خانم به خاطر حرفهاش اعتراض ندارد؟
سؤالی دارم. شما که از چپ و راست پزشکان به پزشکان حمله میکنید و انتظار اخلاق و ایثار و کار رایگان و... دارید چرا هیچوقت نگفتید مشکلات پزشکان را هم ببینید.
آیا این بیعدالتی نیست که تنها فارغالتحصیلان بین هزاران رشته مختلف این پزشکان هستند که باید چندین سال به نقاط محروم و با حقوق دولتی اعزام شوند تا به مردم خدمت کنند؟
از هر نظر محاسبه کنیم این بیعدالتی است اگر از نظر هوش و نخبگی حساب کنیم همین کنکور امسال نشان داد رتبههای اول تا 100 تجربی بلااستثنا پزشکی را انتخاب کردهاند. اگر از نظر بودجه آموزشی حساب کنیم بودجه استفاده شده برای تربیت یک لیسانس مهندسی نیمه وقت 4 ساله دانشگاه تهران دهها برابر یک دکترای پزشکی تمام وقت 7 ساله همان دانشگاه هزینه دارد بهواسطه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی بسیار گرانقیمت و...
پس چه عاملی باعث شده فقط این پزشکان باشند که باید به مردم خدمت رایگان و در نقاط محروم کنند و بقیه معاف باشند؟
چرا هیچکس این را تبعیضی در حق پزشک نمیبیند و خواستار تغییر قوانین نیست؟
در قوانین جزایی مجرمین خطرناک به نقاط بد آب و هوا و محروم تبعید میشوند تا زندگیشان رفاه نداشته باشد و تنبیه شوند و ضمناً به شهری میفرستند که حداقل کلانتری دارد آیا اجبار پزشک 27 ساله که مثل همه جوانها برای افزایش رفاه خود تحصیلکرده به رفتن به روستایی با هزاران کیلومتر فاصله و بدون هیچ امکانات بیعدالتی نیست؟
همه لیسانسیهها و دکتراها کسی مانع ادامه تحصیلشان نمیشود اما پزشک باید اول طرح بگذراند، بعد تازه اجازه ادامه تحصیل دارد آیا این موافق اخلاق است؟
پزشک 27 ساله نمیتواند فکر ازدواج کند چون هیچکس با وی چند سال در روستا زندگی نخواهد کرد جالب اینجاست طی این مدت نه بیمه بازنشستگی شاملش میشود نه سابقه کار. یعنی اگر پزشک جوان در این مدت طرح بیمار شد یا معلول یا در مسیر تصادف کرد هیچکس جوابگویش نخواهد بود.
حالا این پزشک جوان آماده امتحان تخصص میشود و 10 سال از ورودش به دانشگاه گذشته اگر فشار زندگی اجازه داد درس میخواند و در تخصص قبول میشود دوباره 4 سال با حقوق 700 هزار تومن و کار برای دولت و کشیکهای 20 روز در ماه آیا میتواند ازدواج کند؟
حالا 14 سال از زمان ورود به دانشگاه میگذرد و نه خانه دارد نه ماشین و به سن سی و چند سالگی رسیده حالا دوباره باید به طرح خدمت به مناطق محروم برود این بار با مدرک تخصص و 8 سال!
چرا این قوانین تبعیضآمیز که برای پوشاندن مشکلات نظام سلامت به بهای رنج هزاران نخبه جوان است برداشته نمیشود؟
حالا 22 سال از زمان ورود به دانشگاه میگذرد و این پزشک هنوز آواره شهرستانهای دور است و رنگ زندگی راحت به چشم خود ندیده و تازه در سن 45 سالگی اجازه دارد به شهر خودش و به یک کلانشهر! برگردد و باز هم بعد اینهمه فشار روحی و جسمی و تحمل مشکلات انتظار اخلاق و انسانیت است و به پزشک میگویند ریسک زندان و دیه جراحی لوزه را برای 28 هزارتومن قبول کن و با تعرفه دولتی کارکن و زیرمیزی نگیرد.
اگر واقعاً اسمش را بشود گذاشت زیر میزی
یا هرروز در رسانهها از درآمد میلیاردی پزشکان حرف میزنند در حالی که ویزیت 7 دلاری 60 هزار پزشک عمومی در مقابل ویزیت 80 دلاری فقیرترین کشورهای آسیا دیده نمیشود.
انتظار ایثار از پزشکان است اما کسی به بیمهها که همیشه در مقابل افزایش تعرفه مقاومت کردهاند نمیگوید شما وظیفهتان بازرگانی و گرداندن اپراتورهای تلفن همراه یا کارخانههای سیمان و... است یا پوشش درمان مردم؟
کسی نمیگوید در کشور ما برخلاف همه کشورها بیمهها کمترین سهم در پوشش درمان را دارند اما حق بیمه بالایی میگیرند ولی میگویند پزشکان ما بیشترین درآمد را دارند که آن را هم ندارند.
شما فقط نگاهی به حقوق یک پزشک سازمان انتقال خون بیندازید که برای کار از 7 صبح تا 5 بعد از ظهر یک میلیون حقوق میگیرند آیا این اجحاف نیست؟ که باعث خروج پزشکان از این سازمان شده.
هرروز از بیسوادی پزشکان ایرانی و وارد کردن پزشک هندی گفته میشود و به آنها توهین میشود در حالی که هزاران پزشک ایرانی که از ایران رفته و در اروپا و امریکا طبابت میکنند دیده نمیشود. بنابر آمار سازمان نظام پزشکی اتریش فقط 3 هزار پزشک ایرانی در این کشور مشغول طبابت هستند حالا شما کل اروپا و امریکارا محاسبه کنید.
این صدای پزشکان جوان است که هرروز بلند و بلندتر میشود ولی متاسفانه شنیده نمیشود و نتیجهاش یا بی تفاوت شدن این پزشکان به جامعه و تبدیل شدن به همان پزشکان اقلیت زیرمیزی بگیر یا خریدن رنج سفر و رفتن به خارج از کشور است که برخلاف تبلیغات پروپاگاندای رسانهای ضد پزشکان درآمد مثلاً یک پزشک عمومی آمریکایی در سال 300 هزاردلار میباشد یعنی نزدیک به یک میلیارد تومن شما مقایسه کنید با حقوق حداکثر 15 میلیون تومنی در سال پزشک عمومی ایرانی شاغل در انتقال خون.
این پزشکان جوان از رنجهایی که بر آنها گذشته و رنجهایی که در انتظارشان است خسته شدهاند و اکنون توهین عدهای به خاطر اقلیتی از پزشکان ناجوانمرد مثل نمکی بر زخم آنهاست که باعث میشود هرروز صدایشان رساتر و متحدتر شوند.
اما جدیداً اضافه شدن حکم حبس برخلاف تمام دنیا به مجازات قصور پزشکی پزشکان نیز موضوع جدیدی است که باز باعث فشار بیشتری روی پزشکان شده. پزشکی که ریسک درمان یک بیماری سخت که احتمال زنده ماندنش 10 درصد است را می پذیرد در حقیقت استرس دیه چند صد میلیونی و حبس به خاطر کمک به بیمار را خواهد داشت.
آیا این درست است که یک پزشک جوان به خاطر درمان یک بیمار و فلج وعوارض ناشی از درمان که عمدی نبوده محکوم به پرداخت 5 فقره دیه برای یک انسان شود که نزدیک به یک میلیارد تومان میشود و اگر همه عمر هم کار کند بازهم نخواهد توانست این مبلغ را بپردازد و هیچ حمایتی از وی نشود؟
مگرکدام پزشک حاضر به عدم بهبودی بیمارش است. اصلا اینها به کنار شما با این مجازاتهای سخت و فشار روحی انتظار دارید پزشک ریسک درمان بیماران را با مبالغ تحمیلی از طرف بیمهها و وزارت بهداشت بپذیرد؟
کدام حرفه چنین ریسکی در مقابل هزینه دارد؟ و از همه بدتر به خاطر آن بعد از عمری درسخواندن و کمک به مردم به زندان برود؟
در آخر موضوعی تأسف برانگیز را بگویم در مورد یکی از همین پزشکان جوان که معاون وزیر بهداشت هم نام ایشان رابرده از این تبعیض خسته شده و رنج آوارگی در ترکیه و... را به جان خرید تا به آمریکا برود برای ادامه تحصیل
دقت کنید! ایشان در امتحان ورودی تخصص آامریکا که بین پزشکان فارغ التحصیل از دانشگاههای رتبه یک دنیا که در آمریکاست از هاروارد و... توانست رتبه اول را کسب کند و از همه شگفتآورتر بالاترین نمره تاریخ امتحانات تخصص در طی کل دورههای قبلی را به دست آورد و الان مثل یک دانشمند از او تجلیل و تکریم میشود؛ اما همین جوان زمانی در روستاها قراربود آواره شود.
والسلام
خواشا اطلاعات غلط منتشر نفرمایید.