احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: استاد گل یا پوچ بود. دورتادور سنگر مینشستیم و مشتهایمان را روبهرویش میگرفتیم. دو مشتمان را توی دستهایش میگرفت و زل میزد به چشمهایمان، بعد آرام میگفت: «دست چپ پوچ» و دست راست را همانطور روی هوا نگاه میداشت و خیره نگاه میکرد. بقیه مشتهایشان را جلو نگاه داشته و منتظر قضاوتش بودند.
یکدفعه بدون هیچ مقدمهای بیآنکه نوبت بعدی رسیده باشد به سمتش میرفت و با قاطعیت میگفت: «جفت پوچ» مشت همه را باز میکرد و به گل میرسید. اگر بگویم اشتباه در کارش نبود دروغ گفتهام اما بهندرت اشتباه میکرد. یکی از برادرهایش در جبهههای غرب شهید شده بود و میتوانست برگردد عقب و خودش را از زیر توپ و خمپاره خلاص کند؛ اما نمیرفت، میجنگید، بازی میکرد و انگار مأموریت داشت مشت همه ما را باز کند.
اینروزها با افشاگریهای دولت روحانی از دولت سابق یاد بازی گل یا پوچ توی سنگر میافتم که دستهای خالی چهجوری باز میشد.
حالا نوبت بازی گل یا پوچ دولت روحانی با دولت احمدینژاد است. بقایی، مرتضوی، زنجانی و رحیمی مشتهایشان باز شده و دستهایشان خالی از سند و مدرک است؛ فقط دستهای مشتشده احمدینژاد جلو دولت روحانی باقی مانده است.
یاد آن دوستمان میافتم که مشتها را در دو دستش میگرفت، بالا و پایین میکرد و زل میزد توی چشمهای طرف مقابل و قاطعانه میگفت: «گل بده: دست راستت». اما بعید میدانم گلباز دولت روحانی بتواند گلی توی دستهای احمدینژاد پیدا کند. به احتمال زیاد هر دو دست احمدینژاد پوچ است. از ابتدای این بازی اصلا گلی وجود نداشته است. بیشتر خالیبازی بوده و این را احمدینژاد خودش بهتر از هرکسی میداند که از هیچکدام از نزدیکانش دفاع نکرد. حالا که نوبتش رسیده میخواهد به تله نیفتد: خالی بازی میکند. یعنی یکی از مشتهایش را باز میکند و دوباره با دیگری پر و تظاهر میکند که گل توی دستهایش است.
مگر برای او کاری دارد؟ هشتسال با ملت گل یا پوچ بازی کرد و جفت دستهایش پوچ بود. اما همه را با شعبده حرفهایش به انتظار نگاه داشت. حالا که یاران غریبانه نرفتهاند و با سروصدا و با توشهای پر از اتهامات در محاکم قضائی هستند احمدینژاد راهی جز همین کارهایی که میکند ندارد. حرفهایش، شکایتهایش و سفرهای استانی نامیمونش که پر از وعدههای خیالبافانه است، همهوهمه نه برای دفاع از آرمان انقلاب و مردم است نه حتی دفاع از خودش.
او فکر میکند بهترین دفاع حمله است؛ برای خلق سیاستی عوامفریبانه از جنس سیاستهای گذشته. بهنظر میرسد نه سندی برای اتهاماتش دارد نه مدرکی دال بر حسن مدیریتش. ازاینرو میخواهد بازی را بهنفع خودش و با شیوه خودش عوض کند. این تنها تیرِ کمان اوست: حمله برای دفاع و خلق سیاستی عوامفریبانه و غوغاسالارانه و تمرکز و تجمیع مجدد نیروهای فروپاشیده اصولگرا که دیگر به قدرت او اعتمادی ندارند و بهسختی حاضرند دورش حلقه بزنند.
بیتردید احمدینژاد باورش نمیشد بهار قدرت چنین بهزودی به خزان گراید. این ناباوری و بهتزدگی است که وادارش کرده آرزوهای ازدسترفتهاش در «دولت بهار» را کدگذاری کند. هیچ رئیسجمهوری در ایران وضعیت او را نداشته است. آنچه خشمگین و عصبانیاش میکند این نیست که مردم تنهایش گذاشتهاند، احمدینژاد هرگز اعتقادی جدی به مردم نداشت. اگر داشت که اطرافیانش اینچنین با ملت رفتار نمیکردند: عصبانی است چون احساس میکند فریبخورده سیاست است و باید انتقامش را از سیاست با سیاست بگیرد. این موضوع از شعارهای سفرهای جدید استانیاش پیداست؛ تهیکردن آرمانهای اصیل انقلاب، تنها سرمایه معنوی کشور.
حالا که سرمایهای مادی وجود ندارد نوبت به خرج آرمانهای انقلاب رسیده است. احمدینژاد اگر میخواهد احیاگر آرمانهای اصیل انقلاب باشد بهترین کار و عملیترین کار، دفاع از یارانش است که با اتهامات اقتصادی دستبهگریبانند و مهمتر از همه حاضرشدن در دادگاه و دفاع از خودش است. دفاع از خودش و دفاع از نام کسی که به اعتبار او به ریاستجمهوری رسید. اول از رجایی دفاع کند بعد بهدنبال احیای آرمانهای اصیل انقلاب باشد. احمدینژاد نمیداند در سیاست بهترین دفاع حمله نیست. بهترین دفاع، دادن پاسخهای قانعکننده با سند و مدرک است. مگر اینکه جفت دستهای او هم پوچ باشد.
هرروز به هم حمله میکنند و هی سند و مدرک علیه هم رو میکنند! کمی هم با کمک یکدیگر واستفاده از تجربیات مشترک به فکرمردم باشند؟
چه دردوره قبل چه دردوره حاظر چندباراجناس رو گران کردید؟؟؟چه تعداد خانواده از هم پاشیدن؟و هرروز برتعدادشون افزوده میشه؟
چه تعداد جوان هرروز خودکشی میکنند!!
البته خب نباید هم متوجه بشید چون خانواده های هردو گروه مسولان اصلاح طلب و اصول گرا درنازونعمت هستند و این مردم بیچاره هستند که زیربارسختی ها له میشن
شاید هم این تنها راهه برای پوشاندن اشتباهات هردوطرف
خدا لعنت کنه لجاجت و تعصب رو
بوی گند مملکت رو گرفت توی اون دوران سیاه
هنوز دوستان حرافی می کنند ..
كدام سطح پايين جامعه ؟يك سري به هر روستايي كه خودتان ميخواهيد بزنيد و اسم احمدي نژاد را بياوريد !
در خانواده هاي متوسط شهري نظر هر كس را كه ميخواهيد در باره احمدي نژاد بپرسيد اگر جوابهاي محترمانه اي شنيديد براي ديگران هم نقل كنيد !
من با قاطعيت مي گويم كساني از احمدي نژاد دم ميزنند كه در آشفته بازار دولتين جنابش به آلاف و اولوف رسيدند و آنهايي كه در سايه بي تدبيري و هرج و مرج هر كاري خواستند كردند !
هماني كه معاون اولش با حكم قانوني به دليل اختلاس و رشوه و . . . در زندان است ؟
هماني كه معاون دومش با جرمهايي كه گفتن علني آنها خجالت آور است و در زندان ؟
هماني كه تعدادي ديگر از معاونين و مديرانش براي پاسخگويي به اتهاماتشان به صف شده اند ؟
چنين دولتي زمستان است ، زمستاني سياه و طوفاني !
وضعیت اقتصاد را هم که خود می دانید سقوط اقتصاد به ته دره های عمیق.. کاغذپاره شدن پول ملی و .. کاهش شدید سرمایه گذاری و اعتبار کشور ... در حوزه های مختلف غیر از اقتصاد نیز وضعیت اسفبار و دهشت بار است.. فضای اخلاقی و فرهنگی جامعه. فضای سیاست داخلی و خارجی. رشد معضلات اجتماعی و جرایم مختلف.. افزایش مشکلات روانی و روحی.. تخریب محیط زیست و جنگلها ...
حال مقایسه کنید با دوران آقای هاشمی. آقای هاشمی چه زمانی دولت را به دست گرفت؟ سال 68 . درست در مقطع زمانی پایان جنگ خسارت بار 8 ساله. هاشمی باید چه می کرد؟ هاشمی مجبور بود زیرساختهای کشور را دوباره بسازد و نیازهای اولیه مردم شهرهای ویران شده را تامین کند.. پل. جاده. نیروگاه برق. تاسیسات آب. پالایشگاهها و خیلی زیرساختهای دیگر.. اما هاشمی با صندوق ارزی خالی چه کند؟ مجبور به استقراض خارجی شد و ... تورم بالایی به وجود آمد اما گریزی نبود باید زیرساختها ساخته می شد هاشمی چاره ای نداشت اما آیا احمدی نژاد نیز چاره ای نداشت؟ آیا ناگزیر از استقراض خارجی بود؟! احمدی نژاد بالاترین درآمدهای نفتی تاریخ ایران را داشت و هیچگاه هم پاسخگو نشد که اینها را کجاها هزینه کرده است! او هیچگاه بودجه را به موقع به مجلس نداد.. سازمان مدیریت و برنامه ریزی و مغز برنامه ریزی و مدیریت کشور را منحل کرد.. همواره در گزارشات تفریغ بودجه .. درصد بالایی از تخلفات از احکام و قوانین بودجه به چشم می خورد.. بی انضباطی مالی در دولتهای احمدی نژاد موج می زد. کارها و اقدامات نسنجیده و تصمیمات شبانه و خلق الساعه.. کارهای خلاف قانون و غیرکارشناسی فراوان... بزرگترین اختلاسها و مفاسد اقتصادی تاریخ اقتصادی ایران حداقل بعد از انقلاب..
حال شما فرض بگیرید احمدی نژاد با این کارنامه . سال 68 رییس جمهور ایران می شد! اصلا برای شما قابل تصور هست؟! به نظر من هر کشور دیگری بود ایشان به خاطر این همه صدمات جبران ناپذیر به کشور و گریز از قانون و دفاع از افرادی که در فسادهای مالی محکوم شدند و ... محاکمه می شد.. عدم محاکمه ایشان به نظر من . ظلم به حقوق عمومی و حقوق ملت است.. توهینی به دستگاه قضایی و دستگاه قانونگذاری و ظلم به علم و کار کارشناسی و تعقل و نخبگان در کشور است..
فرارو ميدونم كه چاپ نميكني
حب و بغض چشم احمدی نژادیها رو کور کرده.
آخه لااقل به آمارهای ساده و واضح اقتصادی یه نگاه بندازین!!!
دست و پا زدن فایده نداره.خداحافظ دوران سقوط
ههههههههههههههههههه
خب بنده های خدا اگه تموم شد، که چرا انقدر بهش می پردازید!
همین که ول کنش نیستید یعنی هنوز هست و شماها مثل چی چی ازش می ترسید!
هرچند بابت یکسری از کاراش دل خوشی ازش ندارم، ولی مطمئنم اگه یه روز برگرده روحانی رو له می کنه، له به معنای واقعی!
مردم خیلی خوب فرق "حرف" و "عمل" رو تشخیص می دن!
احمدی نژاد هرچی بود حقیر و منفعل و واداده نبود و غرورش در برابر دنیا مانع از این می شد که هر خری از کنار ما رد می شه یه لگد بزنه، از عربستان گرفته تا افغانستان که اخیرا برای پذیرش اتباع ایرانی گواهی بهداشت خواسته بود!!!!!!!!!!
از سازمان ملل تا...
قبلا اگه "تحریم" می کردن، امروز به برکت دیپلماسی لبخند "تحقیر" می کنن!
در عرصه داخلی هم مردمی که خدماتش رو با چشمشون دیدن یقینااون رو ترجیح می دن به ریاکاران دروغزنی که دو ساله دارن شعار می دن که ای اگه توافق کنیم چه می کنیم و چه می کنیم، 150 میلیارد دلار پول از حفظ محیط زیست گرفته و تأمین "آب خوردن" تا حتی حل مسأله ازدواج جوون ها!
حالا که توافق شده گندش در اومد که اول کلی از این پول رو موش خورد! ثانیا بیشترش رو پیش خور کرده بودند!
ای لعنت به ریا و دروغ و ریاکاران و دروغگویان
سال 96 می بینیمتون!
البته اگه جرأت داشته باشن باهاش رودر رو بشن، کسانی که همین الان هم جرأت مواجهه با منتقد رو نداشتن و صداشون فقط توی تریبون های یک طرفه بلنده!
ای لعنت به ریا و دروغ و لعنت به ریاکاران و دروغگویان!!!!!!!
فرارو شرف داشته باش منتشر کن
به همین دلیل فکر میکنم عصبانیت شما در گرو مسائل مالی میباشد احتمال زیاد سرمایه گزاری در بخش دلار و طلا داشتین و یا تحریمارو دور میزدین و حالا عصبانی شده اید
پیشنهاد میکنم آستانه تحمل خود را بالا ببرید چون باید6 سال دیگه این وضع رو تحمل کنی
از مجموع40 میلیون رای ماخوزه
1- احمدی نژاد 22 میلیون رای
2-رئیس دولت اصلاحات 13میلیون رای
3-هاشمی 4 میلیون
4-آرای باطله 700هزار
5-آرای روحانی هم 300هزار تا
دوستان می تونند نظر خودوشنو بدهند این نظر من بود موفق باشید
بچه سالی؟؟
بهتره سفرهای 2-3 ماه اخیر ایشان رو مرور بفرمائید ببینید احمدی نژاد تنهاست یا حسن آقا
همینطور چشم ها را بسته و دهان ها را باز کرده اید
رزمنده و شهید که دیگه هیچ ...
همچین آدمایی هستید.
اما معلومه تخته بازیا
زنجانی یک دو ...
صرافی های دوبی
معاون اول دوم ...
ثانیا تاکی میخواین فقط انتقاد کنین راه حل بگین راه حل شما جنگه البته شما که امریکا تشریف دارین کمک فکری فقط میکنید
اون موقع که تریبون دست احمدی نژاد بود صدای شما بیشتر و بلندتر شنیده میشد.
الان که تریبون دست شماست بیشتر از این نمیشه انتظار داشت!
" شعارهای سفرهای جدید استانی؛
تهیکردن آرمانهای اصیل انقلاب، تنها سرمایه معنوی کشور.
حالا که سرمایهای مادی وجود ندارد نوبت به خرج آرمانهای انقلاب رسیده "
شما بهتره آمار مثبت و منفی این پیام را نگاه کنی بهتر متوجه میشی که این آقا چقدر میون مردم محبوبیت داره. گند کاری های این 8 سال رو با 80 سال زمان هم نمیشه پاک کرد دوست عزیز
بله قضیه مهدی هاشمی و کرسنت رو منتظر پاسخ هستیم
کی باید جواب اینا رو بده؟!!
ماشاالله اصلاح طلبان به پشتوانه قدرت رسانه ای و روزنامه های زنجیره ای خوب اتهام میزنن ولی پاسخ نمیدن
چند درصد از اتهاماتی که زده اند حقیقت داشته؟!
میشه یکی آمار بگیره؟!
حتی مثال هم میزدن از ریاست جمهوری آمریکا که فقط دو دوره رییس جمهور میشه بعد میره کنار
حالا خودشون و ببین،راه افتادن دوره سفرهای استانی دوباره سیب زمینی پخش کنن
عوام فریب ها
متاسفانه اقبال عمومی دارد در کف جامعه
موافقم مموتی محبوبیت داره
ولی سوال اینجاست که چرا مردم با این همه افتضاح و خرابکاری این مموتی هنوز طرفدارشند
جالبه که بعد از شکایت احمدی نژاد، دولت و حامیانش به دست و پا افتاده اند
واقعا این برخورد دوگانه با پر حاشیه ترین رییس دولت در طول انقلاب که مهمترین آن تقابل فکری رفتاری با عالیترین مقام و صعه صدر ایشان در برابر انواع حرمت شکنی ها که خوراک تبلیغاتی رسانه های معاند نظام شد و و و....
احمدی نژاد اینگونه خود را ستاره رسانه ها کرده و با بمباران خبری و ضد و نقیض گویی های افراطی او و اطرافیانش حداقل کف جامعه را در خوف و رجا و شاید پذیرش قرار میدهد
بود و نبود خود او چندان مسئله مهمی نیست
مهم عقبه این جریان تازه ظهور کرده است که به آسانی با توجه پخش گسترده در لایه های مختلف با پشتوانه مالی بالا حاضر به ترک بازی نیستند و احمدی نژاد تنها به عنوان لیدر یا بهتر بگوییم مبصر این کلاس مدرسه مدیریت جهشی!!!! است
برگزاری انواع نشستها و سفرهای وقت و بیوقت این طیف نیاز به کنترل و نظارت دارد
کمترین اثر این جریان القای جو ناامیدی در سوی جامعه است
یکسو از مردم که همچنان طیف متخلف دولت گذشته را اینچنین آزاد و طلبکارانه میبیند و سوی دیگر مردمی که با خیال حضور مجدد این طیف سودای انواع افسارگسیختگی های بی حساب و کتاب در کمترین زمان ممکن و بدون هیچ تخصصی در سر میپرورانند که در هر دو صورت جامعه جوان ومولد کشور همچنان سردرگم توان تحرک در شرایط پسا تحریم خواهد بود که نیاز اصلی جامعه که امید و انضباط مالی و همدلی است را نشانه میگیرد...
این جمله رو خودت گفتی یا جواد خیابانی گفت
ناشناس 1413