صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۱۱۷۴
آنها هفت نفر بودند؛ هفت رفیق محله سی متری جی، ١٦ متری امیری. یکشنبه بود؛ ٢٨ تیر، ساعت ٦ عصر، یک روز بعد عید فطر. با خودشان قرار گذاشتند که بروند کنار رودخانه کن و سولقان، تنی به آب بزنند. دو نفر زودتر برگشتند و «محمد» و «منصور» و «رامین» و «فرزان» و «حسین» کنار رودخانه ماندند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۴
آنها هفت نفر بودند؛ هفت رفیق محله سی متری جی، ١٦ متری امیری. یکشنبه بود؛ ٢٨ تیر، ساعت ٦ عصر، یک روز بعد عید فطر. با خودشان قرار گذاشتند که بروند کنار رودخانه کن و سولقان، تنی به آب بزنند. دو نفر زودتر برگشتند و «محمد» و «منصور» و «رامین» و «فرزان» و «حسین» کنار رودخانه ماندند. حالا از آن پنج نفر، یک نفر مانده؛ «حسین». پسر ٢٥ ساله‌ای که حالا شب و روزش را با یک تصویر می‌گذراند؛ آن سه ساعتی که بالای یک درخت گیر کرد و رفیق‌هایش را دید که فریاد می‌زنند و آب دست‌هایشان را از دست او جدا کرد. زنان و مردان و کودکانی که دیگر زنده نبودند و آب آنها را از زیر پای او، با شتاب دور می‌کرد.

 «حسین» حالا یک هفته است که قرار ندارد. صبح تا شب خیابان ١٦ متری امیری و دو خیابان اطرافش را که چهار رفیقش دیگر در آن قدم نمی‌زنند، بالا و پایین می‌کند، از کنار تعداد زیادی حجله و علم و پارچه‌نوشت‌های سیاه که عکس رفقایش روی آنهاست، می‌گذرد، به آن روز فکر می‌کند و هنوز نمی‌داند چطور شد که زنده ماند؛ چطور شد که عمرش به دنیا شد.

محله ١٦ متری امیری، یک هفته است که سیاه‌پوش است. حالا هم او در آفتاب تند و تیز تهران، روبه‌روی خانه «محمد» که یک هفته است که نیست، نشسته و اشک صورتش را رها نمی‌کند؛ پاهایش را در پیاده‌رو دراز کرده و دستهایش را به سرش گرفته. او به خیابانی نگاه می‌کند که سرتاسر عزادار است. به قیافه‌های مغموم هم‌محله‌ای‌ها و مغازه‌هایی که چند روزی است دکور پشت شیشه‌هایشان، عکس اعلامیه رفقایش شده.

او و «محمد» همسایه روبه‌رویی‌شان، از بچگی با هم دوست بودند و آن روز یکشنبه تصمیم گرفتند روز تعطیلشان را در خانه نمانند. حالا اشک پشت اشک است و بغض پشت بغض. «ما هفت نفر بودیم. همه مون از صبح می‌رفتیم سر کار، شب می‌اومدیم. گفتیم بریم یه جایی، دیگه از این تعطیلی‌ها به ما نمی‌خوره. کاش پامون می‌شکست و نمی‌رفتیم. ساعت ٦:٣٠ بود که رسیدیم، دو نفرمون زودتر برگشتن، ٧:٣٠ بود که اون اتفاق افتاد. اون موقع ما کنار آب نشسته بودیم و داشتیم توی یه آب یه متری، آب تنی می‌کردیم. اون دو نفر که رفتن، من موندم و محمد و فرزان و رامین و منصور. آب مجال نداد ما دو متر بدویم. من مونده بودم که چه اتفاقی داره می‌افته؟ محمد داد زد، فرار کنید. وقتی برگشتم نگاه کردم، دیدم که فقط اندازه دو سه تُن چوب داره میاد سمتمون. اون موقع آب ٢٠٠، ٣٠٠ متر از ما فاصله داشت اما ما تا اومدیم به خودمون بجنبیم و پنج تا قدم که برداشتیم، آن‌قدر سرعت آب زیاد بود که بهمون رسید و همه‌مون رفتیم زیر آب.»

آن روز اما یک درخت، فرشته نجات «حسین» شد: «من بچه‌هایی رو دیدم که یکی یکی آب آنها را با خود می‌برد. دست محمد توی دستم بود که آب جدایش کرد و او را برد. من هم ١٠٠ متر توی آب کشیده شدم اما انگار یک لحظه، یکی من رو با دستاش بلند کرد و گذاشت روی یک درخت.

حجم آب خیلی زیاد بود، دو برابر
 یه ساختمون سه طبقه. اولش فقط چوب روی آب بود. هی با خودم فکر می‌کردم که چطوری این همه چوب به سمت ما می‌آید. بعد از آن آب به سرعت آمد. من دو ساعت بالای درخت بودم و آب همچنان با سرعت می‌آمد. آن‌قدر توی دهنم گلِ رفته بود که نمی‌تونستم داد بزنم و کمک بخواهم. شدت آب خیلی زیاد بود، شاید از سرعت یه جت هم بیشتر بود.»

آن دو ساعتی که «حسین» بالای آن درخت بود، چند سال برای او گذشت؛ چند‌ سال سخت، چند سال دردناک:  «اونجایی که ما کنار رودخانه نشسته بودیم، کلی خانواده نشسته بودن. انگار اون روز کل تهران اومده بودن کن. وجب به وجب آدم نشسته بود. همه کنار رودخونه نشسته بودن، جا نبود بشینیم. آب مهلت نداد که اونا از جاشون تکون بخورن. من وقتی بالای درخت بودم، همه‌شونو دیدم که روی آب می‌رفتن. اونا چی شدن؟ آب اونا رو کجا برد؟ اول درختا افتادن روشون و بعد روی آب رفتن. بچه‌های کوچیک رو می‌دیدم که مرده و روی آب آمده بودن. آب از بالای جاده هم بالاتر زده بود. دو سه ساعت گذشته بود و من هنوز بالای درخت بودم، هر چی نگاه می‌کردم هیچ‌کس نبود، هیچ‌کس نمی‌اومد. هی می‌رفتم زیر آب و بیرون می‌اومدم. آن‌قدر سرعت آب زیاد بود که لباسامو از تنم کند و برد. لخت شده بودم. بعدش دو سه تا کارگر افغان چراغ قوه انداختن و یه بار نورش ازم رد شد ولی از بس توی گلوم گِل گیر کرده بود نمی‌تونستم داد بزنم و کمک بخواهم. تا این‌که بالاخره من رو دیدن و طناب انداختن و منو بالا کشیدن. همین که از آب بیرون اومدم، اون درختی رو که من بهش گیر کرده بودم، آب از ریشه کند و برد. ولی آب تموم نمی‌شد.»

خاطره آن روز در این یک هفته، خواب را از چشم‌های «حسین» برده است؛ او چیزهایی را آن روز به چشم دیده که می‌گوید هرگز از جلوی چشم‌هایش دور نخواهد شد:  «آب همه چی با خودش می‌آورد؛ آدم، درخت، ماشین، صخره به چه بزرگی. لامصب تموم نمی‌شد، انگار آب دریا رو روی کن و سولقان باز کرده بودن. آب ماشینارو از جاده بلند می‌کرد و می‌برد. من اصلا فکرش رو هم نمی‌کردم که اونایی رو که آب برد، دوباره پیدا بشن. دیشب توی خواب دوباره آب اومد روم. از اون روز هیچی از گلوم پایین نمی‌ره، انگار هنوز گِل توی گلومه. اون موقع که روی درخت بودم، چیزایی دیدم که طاقتم رو برید. جرات نمی‌کردم خودم رو بندازم توی آب، فقط دنبال یه چیزی بودم که رگمو بزنم و بمیرم تا دیگه هیچی نبینم. داشتم دیوونه می‌شدم. الانم دارم دیوونه میشم، خوابم نمی‌بره. هی فکر می‌کنم آب داره میاد سمتم. همه رفیقامو آب برد. زن و بچه مردم رو آب برد. اونا چه گناهی کرده بودن که باید توی روز تفریحشون این بلا سرشون بیاد. الان هنوزم باورم نمی‌شه که زنده ام، چطوری اینجام.»

تازه داماد و قطعه 319 که خانه همیشگی‌اش شد
انگار که راه دریا را باز کرده باشند تا بیاید و همه چیز را با خود ببرد؛ آدم‌ها را، ماشین‌ها را، خانه‌ها را. آب که بیاید، زن و مرد و بچه نمی‌شناسد. خیلی‌ها آن روز تنشان زیر آب بی‌جان شد و روی آب رفتند. رودخانه، آن روز تعطیل، رودخانه نبود؛ مسیری بود برای آبی که با سرعت آمد و به آدم‌ها مجال نداد؛ دستان به هم گره خورده کسانی را که به تفریح آمده بودند، از هم جدا کرد و همه را با خود برد؛ خیلی‌ها را برد و دیگر پس نداد.

«محمد رزمی» که هم‌محله‌ای‌ها، «مملی» صدایش می‌کردند، تازه دو ماه بود که داماد شده بود. رودخانه کن اما هفته پیش او را بلعید و با خود برد و وقتی پیدا شد، دیگر صورتش نشانی از آن «محمد» گذشته نداشت. حالا خانه آنها در ١٦ متری امیری، مانند خانه «فرزان» عزادار است. سرتاسر نمای خانه را پارچه‌نوشت‌های سیاه پوشانده و عکسی از او که روی موتور نشسته و پایینش نوشته‌اند:  «بچه‌ها حلالم کنید». در را باز گذاشته‌اند تا مهمان‌ها راحت بیایند و بروند. سفره ناهار را تازه انداخته‌اند که می‌رسیم. مادر و خواهر و برادر و همسر «محمد» سر تا پا سیاه پوشیده‌اند و صدایشان خش برداشته. آنها از صورت «محمد» ٢٥ ساله می‌گویند که در سیل از بین رفته بود. او را از روی خالکوبی که روی دستش داشت، شناسایی کردند. خالکوبی‌ای که اسم برادرش بود؛ «حامد» که ٩‌سال پیش در جاده مشهد تصادف کرد و کشته شد.

مادر «محمد»، که حالا دومین فرزندش را از دست داده، با چشم‌هایی پر از اشک، از آن روز و روزهای بعدش می‌گوید:  «محمد روز یکشنبه توی خونه خوابیده بود. ساعت پنج بود که دوستش زنگ زد گفت بریم بیرون. محمد اون شب واسه شام خونه مادر همسرش دعوت بود. ولی دوستاش اصرار کردن و با موتور اومدن دنبالش و محمد با اونا رفت. وقتی رفت یه سردردی گرفتم که تا حالا کمتر تجربه‌ا‌ش کرده بودم. هنوز یه ساعت نگذشته بود که دیدم طوفان شد و رفتم پنجره رو  را باز کردم، دیدم بارون میاد. بعدش خانومش زنگ زد گفت محمد قرار بود شام بیاد خونه ما ولی هنوز نیومده. یکی دو ساعت گذشت که شنیدم یکی توی خیابون داره داد می‌زنه. همون موقع دلم ریخت، چون ٩‌سال پیش هم اون یکی پسرم تصادف کرد و فوت شد، گفتم نکنه واسه محمد هم اتفاقی افتاده. رفتم پایین از اون کسی که داد می‌زد پرسیدم چی شده؟ گفت محمد رزمی رو آب برد. خود اون پسره رو انگار کرده بودن توی گل و درآورده بودن. او هم با محمد و دوستاش رفته بود کن و نجات پیدا کرده بود. می‌گفت ما رفته بودیم بالا به موتورا سر بزنیم، دیدیم که یهو سیل اومد و بچه‌ها رو آب برد. انگار که آخرالزمون شده باشه.»

«هرکس که اونجا بوده میگه بارون اونقدر نبود که سیل راه بندازه. اونجا انگار یه اتفاق دیگه افتاده و باعث سیل شده.» این حرف را حالا خانواده‌های قربانیان سیل زیاد می‌زنند و حرف، فقط حرف آنها نیست. در حادثه سیل کن و سولقان، ۸۰ خودرو در مسیر سیلاب دچار حادثه شده  و خسارت دیده و تعداد زیادی خانه هم متاثر از سیلاب تخریب یا وسایل آن از بین رفته است. از همان لحظه‌های اول سیل، «حسین طلا»، رئیس مجمع نمایندگان استان تهران گفت که شدت بارندگی و شکسته شدن آب‌بند کارگاه چینی‌ها برای آزاد راه تهران- شمال دلیل ایجاد سیلاب شده است. حالا هم احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران که به تازگی از محل سیل دیدن کرده، می‌گوید: «متاسفانه کارگران در بستر رودخانه اقدام به تجهیز کارگاه کرده بودند؛ به‌گونه‌ای که آب به صورت چشمه‌ای عبور می‌کرده است که با جاری شدن سیل، میزان خسارات آنها افزایش یافته است؛ به‌طوری که علاوه بر مرگ دو کارگر چینی، تعدادی از وسایل و حتی لودرهای آنها نیز به همراه آب به صدها متر پایین‌تر کشیده شده است. متاسفانه برای نصب پایه‌های پل، مهندسان نسبت به پرکردن بخشی از رود و تغییر مسیر آن اقدام کرده و این مسأله سبب شد که در هنگام جاری شدن سیل، آب نتواند از کانال‌های پیش‌بینی شده خارج شود و آب به سطح جاده آمده است.»

کم بودن نیروهای کمکی هم حالا انتقاد بازمانده ها را برانگیخته. مادر «محمد» دراین‌باره می‌گوید: «وقتی خبر رو به ما دادن همه فامیل رفتن که بگردن و پیداش کنن ولی صبح فرداش به من خبر دادن که مرده اش پیدا شده. فامیلامون اون شب تا صبح توی آب و گِل بودن و میگن که تا صبح جنازه بود که از آب درمیاوردن. فرداش آوردنش و الان هم توی قطعه ٣١٩ بهشت زهرا خوابیده. قطعه ٣١٩ را شما برو نگاه کن، توی این یه هفته یه عالمه آدم که توی همین سیل مردن، اونجا خاک کردن. بعد از این ماجرا هیچ‌کس از مسئولان سراغ ما نیامده و از ما حالی نپرسیده. حرف ما را به گوش مسئولان برسانید. به آنها بگویید که دل منِ مادر سوخته و اگر کوتاهی‌ای دراین‌باره اتفاق افتاده، آنها را نمی‌بخشم. بچه‌های ما آن روز رفته بودند تفریح کنند نه این‌که با این وضع کشته شوند.»

خواهر «محمد» هم می‌گوید که آب جنازه‌ها را به سمت پارک جوانمردان کن برده بود و از آنجا فقط ١٨ جنازه را به چشم دیده که از آب درآورده‌اند:  «اون روز حتی اجازه نمی‌دادند که کسی با گوشی همراهش از جنازه‌ها فیلم بگیرد. حتی در پزشکی قانونی از دایی من که رفته بود جنازه را تحویل بگیرد، تعهد گرفتند که دراین‌باره حرفی نزنند. توی فیلمایی هم که فامیلامون کم و بیش گرفتن، جنازه‌هایی رو که از آب درمیارن، پیداست که چندتاشون هم چینی هستن.»

«هانیه»، همسر محمد هم اینجاست. او صدایش
در نمی‌آید. دست‌هایش را توی هم گره کرده و پاهایش را تکان می‌دهد، «سندروم پاهای بی‌قرار». آن‌قدر در چند روز گذشته جیغ زده که حالا صدایش به زور از گلویش در می‌آید. «دو ماه بود که عقد کرده بودیم. اون شب قرار بود شام بیاد خونه ما. قبل رفتنش به من زنگ زد، گفت من یکی دو ساعت دیگه میام. بعد یکی دو ساعت دیدم نیومد، هر چی بهش زنگ می‌زدم، در دسترس نبود. یه کم گذشت که از یه خط همراه، اول بهم زنگ زد و گفت شام نخورینا، بارون که بند بیاد راه می‌افتم و نیم ساعت دیگه خونه‌ا‌م و بعد گوشی قطع شد. بعدش جنازه اش رو برام آوردن. قرار بود تابستون‌ سال بعد عروسی کنیم، محمد ولی دیگه نیست.»

چشم‌های منتظر دو مادر  به راه آب
از آن جمع پنج نفره، بدن‌های «محمد» و «فرزان» پیدا شد؛ مرده و به خاک سپرده شد. «منصور» و «رامین» اما هنوز نیستند؛ نه خودشان، نه بدن‌های بی‌جانشان.  یک هفته است که خانواده‌های آنها منتظرند؛ آنها سیاه نپوشیده‌اند و خوش ندارند کسی از پسرهایشان با فعل گذشته حرف بزند. «آنها زنده‌اند، زنده برمی‌گردند.» خانه «رامین میرزایی»، یک خانه کوچک قدیمی است که انتظار و امید و یأس از آن می‌بارد. مردها بیرون خانه نشسته‌اند و زن‌ها دور تا دور خانه، دست به دعا برداشته‌اند؛ برای برگشتن «رامین»، پسر ٢١ ساله خانواده میرزایی.  مادر «منصور افجه بش» هم اینجاست. او آمده تا با مادر «رامین» حرف بزند، شاید دلش آرام بگیرد. «رامین» و «منصور» ٢٨ ساله را آن روز یکشنبه، آب با خودش برده و هنوز نیاورده است. دو مادر کنار هم روی تخت داخل سالن نشسته‌اند و زن‌ها همه پایین، با چشم‌های نگران نگاه می‌کنند. روی دیوار روبه‌رو، «رامین» توی قاب عکس لبخند می‌زند؛ با صورتی ظریف و دست و پایی لاغر.

«فاطمه»، مادر «منصور» می‌گوید امروز گشته خانه «رامین» را پیدا کرده تا بیاید و دلش را با امیدواری مادر او قراری بدهد. «من یه پسر دارم یه دختر. تنها پسرم

 یه هفته‌اس که نیست. من نمی‌دونستم منصور اون روز رفته کن. منصور شب قبلش به دوستاش گفته بود که موتورم خرابه و نمیام. ولی اومده بودن دنبالش و گفته بودن با موتور ما بیا. من خونه بودم و دیدم که آسمون تاریک شد و طوفان راه افتاد. داشتم تلویزیون نگاه می‌کردم که خواهرم زنگ زد و گفت منصور خونه‌ا‌س؟ جایی رفته؟ خواهرم تلفن رو قطع کرد ولی من اضطراب شدید داشتم. ساعت یک شب بود که زنگ زدم به خواهرزاده‌م، گفت کن سیل اومده و ما داریم میریم ببینیم چه خبره. هرکار کردم منو نبردن. من از اینجا ناراحتم، اگر مردم می توانستند و یا امکانش را داشتند   برای کمک بروند،  بچه‌های ما پیدا می‌شدن.»

او هم مانند خیلی‌ها معتقد است که تخریب آب‌بندی که چینی‌ها در کن ساخته‌اند، باعث آمدن سیل و ناپدید شدن فرزندش شده:  «هواشناسی اعلام نکرده بود یا خبرش اصلا به گوش ما نرسید. همه جوونایی که اونجا بودن میگن هیچ‌کس به ما اعلام نکرده بود که سیل میاد. یکی از خانومای اهل کن به من می‌گفت که همیشه وقتی هوا خراب می‌شد با بلندگو اعلام می‌کردن که کسی کنار رودخونه نره ولی اون روز چنین اتفاقی نیفتاد و مردم از اومدن سیل خبری نداشتن. ساعت ٧ صبح دوشنبه من و دخترم رفتیم کن و از اونجایی که راه بسته بود، سوار وانت شدیم و رفتیم. اگر اون روز همه رو بسیج می‌کردن، شاید بچه‌ها پیدا می‌شدن، الان ٦ روزه که نیستن. رفتم کلانتری کن، گفتن خانوم برو، ما از هیچی خبر نداریم. همونجا بودم که یه جنازه رو آوردن، فکر کردم بچه خودمه، دویدم و نگاه کردم، دیدم یه بنده خدای چینیه که توی سیل مرده.»  افراد خانواده «منصور» و «رامین» حالا ٦ روز است که اطراف رودخانه کن تا جنوب شهر، به سمت کهریزک را به دنبال دو جوان خانواده‌هایشان می‌گردند. «تعداد نیروهای کمکی خیلی کم است. تنها بچه‌های ما نیستن، اون روز خیلیا رفتن زیر آب. یه خانومی اونجا بود به من می‌گفت خانوم آن‌قدر نگو بچه من، بچه من، اون روز این رودخونه پر زن و بچه بود. اونجا یه تونل هست که آب اون رو خراب کرده و آب ریخته این طرف رودخونه و بچه‌های ما رو برده‌اند. الان یه هفته‌اس که منتظرم. همه بهم میگن برمی‌گرده، یه وقتایی ته دلم ناامید میشم ولی بازم میگم که خدایا اگه تو بخوای، منصور من برمی‌گرده.»

مادر «رامین» مریض است. دو ماه است که پایش را عمل کرده و حالا از بس در این یک هفته از غم نبودن پسرش جیغ زده، صدایش در نمی‌آید. «قبل اتفاق به من زنگ زد، گفت مامان یه کم دیگه میام. بهش گفتم زود بیا، بابات بیاد ناراحت میشه، گفت میام. بعدش دیگه هرچی زنگ زدم جواب نداد. از اون روز همه مردای فامیل توی رودخونه دارن می‌گردن. حتی یه بیل به ما نمی‌دن که بتونیم گل و لای رو بکنیم، شاید پیداشون کردیم. همین الان هم هنوز مردامون اونجان. الان سمت شاه تره رو دارن می‌گردن.»  «سمیه»، خواهر رامین، هفته گذشته را به دنبال برادر کوچکش گشته است: «یک هفته‌اس که زندگی نداریم. تسبیح دستمونه و دعا می‌خونیم. من هر روز می‌گویم او زنده است و می‌ترسم که حالا وحشت کرده باشد. اشکال ندارد، فقط او برگردد، هرطور که می‌خواهد، باشد.»

موقع خداحافظی، صدای صلوات آنها بلند است. تسبیح‌ها همچنان می‌گردند. زن‌ها ریز ریز لب‌هایشان را می‌جنبانند؛ «به امید خبرهای خوب» صدای هواپیمایی که تازه از مهرآباد بلند شده، صدای آن ها را می‌شکند. در بسته می‌شود.

برچسب ها: سیل ماتم کوچه
ارسال نظرات
ناشناس
۰۳:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
فرارو حالم خیلی گرفته شد اعصابم بهم ریخت آخه اینقدر جون این زن وبچه و جوونا ما بی ارزش .اون از رسانه به اصطلاح ملی اون هم از ستاد بحران وهواشناسی .توی عصر ارتباطات مردم ما غصه هواشناسي رو هم باید بخورن. به کجا داریم میریم دغدغه مسئولین ما شده پول وقدرت به ولله قسم کسی به فکر ما مردم نیست
ناشناس
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
یادمان نرود که سازمان هواشناسی در جریان طوفان سال گذشته گفته بود پارازیت ها عامل اختلال در پیش بینی هوا هستند !!
ناشناس
۲۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
حتي يك مسئول، حتي يك نفر هم از مردم عذرخواهي نكرد!!

خدايا ما كجا زندگي ميكنيم؟
بیصت و صی جعلی
۲۰:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
آیا کسی از جناب بیست و سی خبری داره ؟ نکنه ایشون هم گرفتار سیل شده ؟
ناشناس
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
دم کارگرهای افغانی گرم که با خطر انداختن خودشون به مردم کمک می کردند.
ناشناس
۱۷:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خدایا خودت به بازماندگانشان صبر بده چقدر سخته خدا همه رفتگان را رحمت کنه
ناشناس
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چقدر جالبه یکی میرود نزردیک فرودگاه خانه میخرد بعد می گوید فرودگاه راببرید گروهی طماع بغل رود خانه خانه میسازند بعد دادونفرینش راکه داروندارمان رفت را از دیگران طلب دارند گروهی به هشدار پلیس وهواشناسی که بارها می گویند در حریم رودخانه ها نروید گوش نمی دهند بعد داستان میسرایند گروهی برای یک مثقال کباب درست کردن به اتش می کشند بعد همه مسیخواهند یک دقیقهای مهارشود گروهی بدون هشدار ها خود را به اب میزنند بعد ناله ونفرینش را برای دیگران دارند گروهی سود جو جنگلهارا قطع می کنند وبرای فروش می برند وبه خاک صدمه میزنند وبعد از سیل شکایت دارند گروهی در جاده ها بیقرارند وتصادف می کنند بعد ماشینها را مقصر می دانند گروهی زباله ها رادر جویها میریزند بعد می گویند گربه ها نتنبل شده ان د وبدنبال موش نمیروند گروهی ذاتا تنبل وتن پرورند بعد موفقیتهای دیگران ازارشان می دهد خلاصه بازار بد وبیراه گفتن وطلب کاری بسیار است که در هیچ جا چنین نیت بیایید همه دست بدست هم دهیم اول خود را بسازیم جامعه اصلاح خواهد شد
حاج محمدرضا
۱۷:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
احسنت
ناشناس
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بهترين كامنت.
پوریا
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
با سلام و تسلیت به بازماندگان ای حادثه
خواستم بگم هرچی میکشیم از دست این ندونم کاری چینیهاست انگار خدا یه گرم عقل تو کله اینا نذاشته واقعا نفهم هستند
ناشناس
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
این ها تقریبا هم محلی ما بودن که ولی هیچ جا گفته نشد .
وای خدای من این که صحبت کردن کلی زن وبچه بوده 8 نفر کجا بود!!
چقدر مسئولین حتی سخنگو و رئیس جمهور ریلکس صحبت می کردن!!
رامین از تبریز
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
همه سی روز ماه رمضون و تهرونی جماعت روزه اش و میخوره و عین خیالشم نیست و جلو انظار هر کاری دوست داره میکنه و تا تقی به توقی میخوره میره شمال و از تفریحش کم نمیزاره خب خدا هم بالاخره گناهایی که آدمها بجای شکر نعمت میکنن میبینه و خشم خدا هیچوقت خبر نمیکنه و وقتی هم بیاد کوچیک و بزرگ نمیشناسه و ویرانگره
تا بوده همین بوده ولی آدمها درس عبرتی براشون نشده
ناشناس
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چینی ها هیچ ربطی به بی کفایتی مسئولان ما ندارند چینی ها رو سپر کار خرابی های خودشون کردن همه چی انداختن گردن چندتا بدبخت
ناشناس
۱۵:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
نه کشی عذرخواهی می کنه نه کسی استعفا میده. همه هم ادعا دارن عاشق خدمت به مردم هستن و بی اعتنا به مال و مقام. همه هم تو یه سیکل بسته فامیل و نزدیکان همدیگه هستن بنابراین نباید انتظار معجزه داشت
ناشناس
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
این سیل بلا بود نه چینی ها تقصیر داشتند نه مسئولان . زلزله را کی ایجاد میکنه ؟ آیا باز انسان ها در پیدایش طوفان و زلزله مقصرند ؟ به ماورالطبیعه و به قدرت و حکمت خداوند بیشتر ایمان بیاوریم و از قدرت محدود انسان زیادی ر این خصوص گله نکنیم . باور کنید این دنیا بازیچه ای بیش نیست .
فاطمه
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تا شما مسئولین هستید دیگه نیازی به حمله داعش نیست خداکنه سرخودتون و جوونهای خودتون بیاد
ناشناس
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
سيل نبوده اب بند باز شده اب بچه هاي مردم را با خودش برده . بي لياقتي مسئولين باعث شده مردم بي گناه بابت ندانم کاري چيني ها بميرند
حقگو
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
در اوضاع حساس کنونی که دشمن در کمین است این اخبار اغراق آمیز آبی است بر آسیاب دشمن
سجاد
۰۰:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
اين تئوري توطئه چيكار كه با شما نكرده
ناشناس
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تا صبح فقط جنازه بود که در می آوردیم (مادر محمد به نقل از دوستانش)
اونوقت 16 کشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من فکر نمی کنم اینقد کشته داده باشه
ناشناس
۱۴:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
آیا کسی نیست جلوی ساخت و ساز در حریم رودخانه ها را بگیرد؟
اشنا
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
مال خودشونه.
ناشناس
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
دولت هم که خودش را زده ات به آن راه
نه مدیریت بحران بلد است نه پیش بینی هوا اما ادعای توافق مسخره اش گوش فلک پر کرده
ناشناس
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چقدر مسئولین بی کفیاتی داریم
اعصابم بهم ریخت. البته منم شانس اوردم اون روز نمردم چون تصمیم داشتیم بریم کوه که دوستم گفت حالم یه جوریه و دیگه برنامه نشد.
هایده
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
"اونجایی که ما کنار رودخانه نشسته بودیم، کلی خانواده نشسته بودن. انگار اون روز کل تهران اومده بودن کن. وجب به وجب آدم نشسته بود. همه کنار رودخونه نشسته بودن، جا نبود بشینیم. آب مهلت نداد که اونا از جاشون تکون بخورن."
اونوقت صدا و سیمای میلی میگه 15 نفر مردن .
محسن
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
درد ناک بود.عجیبه در کشور ما هیچ مسئولی برای مرگ آدمها جوا پس نمی ده؟ خون آدمها اینجا ارزونه..رایگان
ناشناس
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خواهر «محمد» هم می‌گوید که آب جنازه‌ها را به سمت پارک جوانمردان کن برده بود و از آنجا فقط ١٨ جنازه را به چشم دیده که از آب درآورده‌اند: «اون روز حتی اجازه نمی‌دادند که کسی با گوشی همراهش از جنازه‌ها فیلم بگیرد. حتی در پزشکی قانونی از دایی من که رفته بود جنازه را تحویل بگیرد، تعهد گرفتند که دراین‌باره حرفی نزنند. توی فیلمایی هم که فامیلامون کم و بیش گرفتن، جنازه‌هایی رو که از آب درمیارن، پیداست که چندتاشون هم چینی هستن.»
ناشناس 11
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
اگر این فاجعه و کوتاهی درژاپن رخ داده بود تا حالا دو سه تا مدیر خودکشی و چهار و پنج نفرهم استعفا داده بودن منتها اینجا ایرانه ایران...
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
برای درگذشتگان این حادثه غفران واسعه الهی، برای بازماندگان صبر و شکیبایی و برای مجروحین این حادثه شفای عاجل مسئلت می نمایم.
ناشناس
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
«اونجایی که ما کنار رودخانه نشسته بودیم، کلی خانواده نشسته بودن. انگار اون روز کل تهران اومده بودن کن. وجب به وجب آدم نشسته بود. همه کنار رودخونه نشسته بودن، جا نبود بشینیم. آب مهلت نداد که اونا از جاشون تکون بخورن. من وقتی بالای درخت بودم، همه‌شونو دیدم که روی آب می‌رفتن. اونا چی شدن؟ آب اونا رو کجا برد؟ اول درختا افتادن روشون و بعد روی آب رفتن. بچه‌های کوچیک رو می‌دیدم که مرده و روی آب آمده بودن. آب از بالای جاده هم بالاتر زده بود. دو سه ساعت گذشته بود و من هنوز بالای درخت بودم، هر چی نگاه می‌کردم هیچ‌کس نبود، هیچ‌کس نمی‌اومد. هی می‌رفتم زیر آب و بیرون می‌اومدم. آن‌قدر سرعت آب زیاد بود که لباسامو از تنم کند و برد. لخت شده بودم. بعدش دو سه تا کارگر افغان چراغ قوه انداختن و یه بار نورش ازم رد شد ولی از بس توی گلوم گِل گیر کرده بود نمی‌تونستم داد بزنم و کمک بخواهم. تا این‌که بالاخره من رو دیدن و طناب انداختن و منو بالا کشیدن. همین که از آب بیرون اومدم، اون درختی رو که من بهش گیر کرده بودم، آب از ریشه کند و برد. ولی آب تموم نمی‌شد.»
غمگین 999
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
حال متوجه شدید اینهمه ادارات وسازمان های عریض وطویل مثل ستاد حوادث غیر مترقبه وآتش نشانی وبسیج و... در چنین حوادث نه چندان بزرگی کاری ازشون بر نمی یاد وفقط جلوی دوربین های صدا وسیماشون شعار میدن . خدا نکنه زلزله 4ریشتری بیاد .
SABR
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چرا همه هواشاسی را مقصر می دونید؟ بی کفایتی و رشوه خواری و زیر میزگیری و صدور مجوز ساخت و سازهای حریم رودخانه ها را ببینید. دروغگویی مسئولین را هم ببینید. خدایی این همه پول از مردم گرفته میشه اما شما هروقت که میرید سمت شمال می بینید چقدر وضعیت رسیدگی به طبیعت ایران اسفناکه. اونوقت این همه پول ها اختلاس میشه که یه قلمش دانشگاه ایرانیانه و ...؟! آب از آب هم تکون نمی خوره. خب اگه دروغ نگند پای خیلی ها در این سیل میاد وسط . هواشناسی فقط یک عامل کوچیک از صدعامل بزرگه .
ناشناس
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
کسانی که توی منطقه بوده اند هم می گویند خسارات جانی و مالی ماجرا خیلی بیشتر از اینهاست که می گویند 17 نفر کشته شده
ولی دولت بخاطر اینکه ماجرای توافق حلاوت خودش را از دست ندهد عملا از بیان میزان خسارات جانی و مالی ماجرا طفره می رود

متاسفانه جریان چپ همیشه اینگونه با جان مردم سیاسی بازی کرده
یک زمان غرق شدن ده ها کودک در دریاچه پارک شهر آنهم دقیقا جلوی چشم اقای ملک مدنی شهردار آقای خاتمی که بعد با لبخند گفت قضا و قدر هست
و ده ها مورد این چنینی

چطور الان خانم ابتکار که مسئول حوزه محیط زیست هست و در ماجرای کشته شدن دو خانم در آتش سوزی خیابان جمهوری هر روز آه و ناله می کرد روزه سکوت اختیار کرده ؟


بخدای احد و واحد جریان چپ از هر گروهکی بیشتر علیه ملت و نظام خیانت کرده و خواهد کرد

فرارو چاپ کن شاید این چپی های در راس امور یه تکونی بخورن
ایرانی
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بعد اقایون متعهد و با شرف مسئول می فرمایند 8 نفر تلفات داشته .به مرغ پخته بگی این حرف رو از خنده میترکه
سپیدار
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چرا پس اینقدر آمار دروغ میدن؟ چرا مدیر بحران و هواشناسی و امداد توبیخ و برکنار نمیشن ؟
چرااااااااااااااااااااااااااا
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
اقایو من خونم نزدیکه بالای 200-300 نفر مردن..
مسئولین ما فقط ادعای هستن،توخالی...

روز تعطیل بوده ، بستر رودخانه مثل همیشه در این موقع سال با ابگیرهای کوچک و بزرگ و رودخانه جریان ارام داشته اکثر فوتیهای سیل برای تفریح به حاشیه رودخانه رفتن
مسئولیت اعلام و هشدار به عهده فرمانداری و هواشناسی استانه،نه مردم بدبخت...
ایرانی
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بعد اقایون متعهد و با شرف مسئول می فرمایند 8 نفر تلفات داشته .به مرغ پخته بگی این حرف رو از خنده میترکه
ایرانی
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بعد اقایون متعهد و با شرف مسئول می فرمایند 8 نفر تلفات داشته .به مرغ پخته بگی این حرف رو از خنده میترکه
ناشناس
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
ببین باز ما ایرانی ها چه آدم های بی عقل و بی خردی هستیم که هر چی هم از نفهمی چینی ها می بینیم باز هم از علاقه مون بهشون کم نمی شه (البته بعضی از ما ها که تصمیم های بزرگ می گیریم و به ازای اون پول های بزرگ جابجا میشه رو میگم. بلا نسبت بقیه هامون که فقط تو سری خور اون عده تصمیم گیر هستیم)
ایرانی
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بعد اقایون متعهد و با شرف مسئول می فرمایند 8 نفر تلفات داشته .به مرغ پخته بگی این حرف رو از خنده میترکه
خود خودم
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خیلی ناراحت شدم خیلی :(
خدا بهشون صبر بده ولی هیچوقت جای عزیزاشون پر نمیشه. هیچوقت

متاسفم برای خودم که حتی اگه بخوام برا تفریح لب رودخونه برم باید استرس اتفاق ناگوار رو داشته باشم. حتی اگه پیش بینی های هواشناسی مبنی بر هوای گرم و آفتابی باشه باید انتظار سیل رو داشته باشم.
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
اینطور که این بنده خدا تعریف کرده، تعداد کشته ها باید خیلی خیلی بیشتر باشه!

البته بعیده که بخواد دروغ بگه ولی خیلی های دیگه چرا
ایرانی
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بعد اقایون متعهد و با شرف مسئول می فرمایند 8 نفر تلفات داشته .به مرغ پخته بگی این حرف رو از خنده میترکه
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تلفات بالاي پانصد نفره
عباس
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بدتر از همه اینه که موضوع چنین تلخی اصلا در محافل رسمی کشور پرداخته نمیشه تا راهکاری برای آینده اندیشیده بشه، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه، شهرداری، سازمان هواشناسی، اعضای شورای شهر بیشترشون انگار روزه سکوت گرفتند
محمد
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
متاسم برای مسئولانی که واژه مسیولیت برایشان بی معناست وفقط منتظر آخر ماه هستند تا حقوق خود را بگیرند ننگ بر شما باد
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
كاشكي فقط به حقوق آخر ماه قناعت مي كردند!!!
پوریا
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
با سلام و تسلیت به بازماندگان ای حادثه
خواستم بگم هرچی میکشیم از دست این ندونم کاری چینیهاست انگار خدا یه گرم عقل تو کله اینا نذاشته واقعا نفهم هستند
ناشناس
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
ببین باز ما ایرانی ها چه آدم های بی عقل و بی خردی هستیم که هر چی هم از نفهمی چینی ها می بینیم باز هم از علاقه مون بهشون کم نمی شه (البته بعضی از ما ها که تصمیم های بزرگ می گیریم و به ازای اون پول های بزرگ جابجا میشه رو میگم. بلا نسبت بقیه هامون که فقط تو سری خور اون عده تصمیم گیر هستیم)
عصبانی
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تعطیل کنید بره هواشناسی رو ... به جاش 5 نفر بذارین از روی www.accuweather.com ترجمه کنن. اعصابم خورد شد به خدا جوونای مردم به خاطر بی کفایتی مسئولین ما باید از دست برن. آخرش هم یه مقصر پیدا می کنن. تقصیر کارگرای چینی بود؟ پس شما چیکاره این؟
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
پس دروغه که میگن 16 نفر کشته شدن. برای چی پنهون کاری میکنند؟
عصبانی
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تعطیل کنید بره هواشناسی رو ... به جاش 5 نفر بذارین از روی www.accuweather.com ترجمه کنن. اعصابم خورد شد به خدا جوونای مردم به خاطر بی کفایتی مسئولین ما باید از دست برن. آخرش هم یه مقصر پیدا می کنن. تقصیر کارگرای چینی بود؟ پس شما چیکاره این؟
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چه مردم خوب وصبوری دارد سی متری جی خیابان فلاح...حمعه2مرداد برای شرکت در ختم مادر پدر دامادمان مسجد جوادالائمه رفته بودیم و چقدر جای باصفایی بود با مردم خاکی وخوشب رخورد.یک جای تکی توی تهران است چون مدام هر5دقیقه از بالاسرتان هواپیماست که از فاصله پایین عبور میکند.مردم سالهاست از مسئولان میخواهند مکان فرودگاه را از این منطقه انتقال دهد اما تاکنون هیچ کاری نشده,ایکاش مسئولان بالاشهری یک روز بیایند وببینند مردم سی متری جی با هواپیماهای بالاسرشان چپونه میخوابند.خدارفتگان این محله ودرگذشتگان بیگناه سیل اخیر دراین محله را بیامرزد.
ناشناس
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
قبل از اینکه این کردم اونجا ساکن بشوند فرودگاه ساخته شده بود. نمیشه که بری در حریم فرودگاه ساکن بشی بعد بگی فرودگاه رو جمع کن!
شهروند
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
اگر اعلان عمومی کنند من شخصا برای کمک و جستجو حاضرم برم
ناشناس
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
این چینی ها کی دست از سر ما بر می دارند و تشریف شان را از این مملکت می برند ؟
عباس
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بدتر از همه اینه که موضوع چنین تلخی اصلا در محافل رسمی کشور پرداخته نمیشه تا راهکاری برای آینده اندیشیده بشه، نمایندگان مجلس، ائمه جمعه، شهرداری، سازمان هواشناسی، اعضای شورای شهر بیشترشون انگار روزه سکوت گرفتند
ناشناس
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
واسه اینکه صد بار دیگه هم که سیل و زلزله و دیگر بلیات نازل بشه باز ما همین کاستی ها و همین تلفات رو داریم چون که خانه از پای بست ویران است. مگه حداقل روزی پنجاه نفر در حوادث رانندگی کشته نمی شوند هیچکس ککش هم نمی گزد چون نه می توانند اینهمه راهها و جاده ها رو درست کنند نه می توانند فرهنگ رانندگی رو تو کله مردم بکنن پس نتیجه می گیریم که کماکان بی سرو صدا از کنار مساله بگذریم بهتر است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ایرانی
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بعد اقایون متعهد و با شرف مسئول می فرمایند 8 نفر تلفات داشته .به مرغ پخته بگی این حرف رو از خنده میترکه
ناشناس
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
شکستن آب بند چینی ها چه ربطی به هواشناسی داره؟؟؟
ناشناس
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
هم چینی ها مقصرند که مهندسی عمل نکردند و هم هواشناسی که درست پیش بینی نکرده بود.
ناشناس
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
اين منفي چي بود؟ خدا همه رو رحمت كنه و به بازماندگانشون صبر بده .
ناشناس
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
مهندسین چینی و مرگ جوانان ایرانی . یعنی این چینیها با کارهای بی کیفیت و مغز جلبکشون دنیا رو به لجن می کشونن...
ناشناس
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
باز هم چین و چینی
خدا ریشه چین ، محصول چینی و مهندسی چینی را از این کشور کم کنه
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
الهی آمین
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
آمین
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خدایا خودت به داد ما برس .
ايران دخت
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
حالا هي دلواپسان كاسه ليس چين و روسيه داد بزنن چرا مي خواين با اروپايي ها قرار داد ببنديد. بابا اين چيني ها ايران رو نابود كردن. اون از قرارداد شرم آور كه پول ايران رو بلوكه كردن و محاله پس بدن، اين هم از ساخت و سازاشون و اجناس شون. لعنت بر همه دلواساني كه فقط دلواپس منافع خودشون هستند.
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بورژوا ها و خرده بورژوا ها ایران را ننابود کردند. هر چند امیدی ندارم که بدونید بورژوازی چیست چگونه ایران را نابود کرده است.
ناشناس
۲۰:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
ها نمنه؟ بورژوا . این کلمات قصار یک بار پدر ملتو درآورده د یگه تکرار نکنید حرف آدمها رو بزنید
mostafa
۰۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
بورژوا و بوژوازي واژه هاي آشنا و قريب به ذهني هستند كه در زندگي اجتماعي و سياسي همواره مورد استفاده افراد قرار مي گيرند. اين دو واژه معنا و مفاهيم متنوعي دارند كه نشانگر تحولات تاريخي و سياسي و اجتماعي هستند كه در جوامع اروپايي رخ داده است. براي آشنايي با مفهوم آن بايد ادوار تاريخي اروپا را مطالعه نمود و پيدايش و نقش طبقه بورژوا را در ايجاد آن بررسي نمود.

بورژوا واژه اي فرانسوي است كه معمولاً در تحليل و طبقه بندي جوامع بشري مورد استفاده قرار مي گيرد. گاهي اين واژه به معناي مردم مرفه و سرمايه دار جامعه يا طبقات بالاي شهر اطلاق مي شود. معمولاً در قرون وسطا فردي از اهالي شهر كه ارباب يا دهقان نباشد، بورژوا ناميده مي شد. اما در قرون هفدهم و هجدهم ارباب يا كارفرما يا تجار به اين نام خوانده مي شد. بورژوا به معناي فردي از طبقه ميانه است. بورژوازي، در زبان فرانسه عنواني است براي طبقه ميانه سوداگر و تاجر يا شهرنشيني كه از حقوق سياسي برخوردار بود. از نظر اقتصاد يا سياست، بورژوازي را طبقه اي باز، ماجرا جو و انقلابي مي دانند. اما از نظر فرهنگي، نويسندگان و متفكران، بورژوازي را نمودگار آزمندي، پستي طبع و بي ذوقي مي دانند و براي آن جز پول پرستي انگيزه اي نمي شناسند.

بورژوازي پرچمدار ليبراليسم محسوب مي شود و انقلاب هايي كه زير نفوذ آن انجام شده، بخصوص انقلاب فرانسه تحولات خاصي را از لحاظ اعتقادي و اجتماعي در جامعه ايجاد نموده و به امتيازهاي ناشي از تبار پايان داده و بر فرد، حقوق فرد و دستاوردهاي فرد به عنوان ملاكي براي سنجش ارج و مقام اجتماعي انسان تكيه دارد. از اين لحاظ دارايي هاي مادي و مالي فرد معيار سنجش ارزش و مقام او در جامعه است.‏

بورژوازي در اصطلاح ماركسيستي به معناي سرمايه داران، سوداگر، پيشه وران و دارندگان مشاغل آزاد است. كارل ماركس بورژوازي را طبقه اي از جامعه مي داند كه صاحبان اصلي امكانات توليد يعني كارخانه، ماشين آلات و ابزار در يك جامعه سرمايه داري مي باشند. اين گروه با در دست گرفتن امكانات مالي و مادي توانسته اند
گروه كارگر را در شغل هاي مورد نياز استخدام نموده و از مزايا و منافع آن در جهت تحكيم موقعيت اقتصادي و اجتماعي خود بهره برند. از اين رو واژه بورژوازي و پرولتاريا همواره در مقابل هم قرار مي گيرند. ماركس مي نويسد: « بورژوازي از نظر تاريخي بالاترين نقش انقلابي را داشته است. بورژوازي بدون آنكه مدام ابزارهاي توليد و همراه آن تمام مناسبات را به شيوه انقلابي دگرگون كند، نمي تواند زيست.»

در واقع طبقه بورژوا قدرت خود را از طريق استخدام طبقات پايين در شغل هاي مورد نظر، آموزش و جمع آوري ثروت كسب مي كنند. در برخي از طبقه بندي ها، اين دسته بالاتر از طبقه پرولتاريا جاي دارد. بورژوا ها در جوامع سرمايه داري به فعاليت هايي چون
قانونگذاري و تعيين قوانين يك جامعه پرداخته و مالك اصلي زمين ها و امكانات شهري هستند.خرده بورژوازي نيز بخشي از بورژوازي است كه شامل افراد طبقه ميانه در جامعه سرمايه داري مي باشد. اين گروه دارايي هاي كوچكي دارند، مانند مالكان كارگاه ها و كارخانه هاي
كوچك. خرده بورژوازي طبقه اي از جامعه است كه بالاتر از طبقه پرولتارياست، ولي در دسته بندي هاي اجتماعي پايين تر از طبقه بورژوازي قرار دارد.اين واژه در زبان فرانسه معناي تحقيرآميزي دارد و به معناي چسبيدن به دارايي و منافع كوچك خويش و داشتن ديدي تنگ نظرانه و محدود از زندگي است. اما خرده بورژوازي در
جامعه شناسي ماركسيستي شامل بخش مهمي از جامعه است كه علاوه بر مالكان كوچك، عمده حقوق بگيران (كارمندان بخش خصوصي و دولتي) و دارندگان مشاغل آزاد و بخش عمده كاركنان بخش خدمات را شامل مي شود و با رشد هر چه بيشتر اين بخش در جامعه هاي صنعتي، اهميت سياسي آن بيشتر مي گردد.
magiran.com > روزنامه رسالت > شماره 7504 23/12/90 > صفحه 18 (انديشه) > متن
حميد
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
همه گزارشهايي كه از روز بعد از اين حادثه منتشر شده حاكي از اينه كه تعداد بسيار زيادي توي اين سل كشته شده اند اما من نميدونم دليل اينكه رسانه هاي دولتي رسمي تعداد كشته ها را فقط 15 نفر اعلام ميكنند چيست ؟؟
آيا اينهم مسئله اي است كه بايد در باره اش به مردم دروغ گفت؟؟ با گفتن اين دروغها چه چيزي حل ميشه ؟؟
تورو خدا مسئولين محترم كمي بيشتر با مردم صادق باشيد
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
پس فکر می کنی چرا مردم به مسئولین و رسانه های داخلی اعتماد ندارن؟
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
حمید جان ، موضوع سیل اخیر مثل چاه فاضلابه که هر چقدر بیشتر بهم زده بشود بوی گندش بیشتر در می اید .
ناشناس
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خدا رفتگانت رو بیامرزه .صداقت؟؟؟؟شما چه انتظاری از مسئولین محترم داری من تو خواب هم ببینم این مسولین 1 درصد با مردم صادق هستند باورم نمیشه.
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
مقصر ما مردم هستیم که نسبت به پوشش گیاهی ومحیط زیست موجود در اطراف و کشور خود بی تفاوت هستیم فقط حال را میبینیم همه جهت تفریح با خرید زمینهای زراعی و ساخت ویلا باعث تخریب محیط زیست شده ایم و همچنین مدیریت های ضعیف در کلیه حوزهای اجرایی هم مزید علت است .
ناشناس
۱۲:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
طبقه فرادست دوست من طبقه فرا دست ، بورژوا ها و خرده بورژواهایی که به اونها خدمت می کنند این کشور رو نابود کردند. ببینم به این 5 جوان اجازه می دادند که زمین خواری کنند و توش ویلا بسازند؟؟؟
ناشناس
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تجاوز به حریم رودخانه ها تقصیر هواشناسی نیست.
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
بله. تقصیر شهرداری و سازمان محیط زیست بی کفایت است
ناشناس
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
نفست از جای گرم بلند میشه
ناشناس
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
هر دم از این باغ بری میرسد از این دولت بی خیر هییچ
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
ولی پیش بینی گرد و غبار بجای سیل تقصیر هواشناسیه
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خداوند به خانواده همه کسانی که در این مصیبت عزیزی از دست داده اند صبر عطا کند.داغ فرزند خیلی سخت است .
ناشناس
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
دولت بی مسئول
پوریا
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
با سلام و تسلیت به بازماندگان ای حادثه
خواستم بگم هرچی میکشیم از دست این ندونم کاری چینیهاست انگار خدا یه گرم عقل تو کله اینا نذاشته واقعا نفهم هستند
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
هرچی میکشیم از بی کفایتی مدیران است.
تو تابناک یه تیتر زده بود که ما هرچی نگاه میکردیم مدیر میدیدیم ولی کسی که کار کنه نبود.
م
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
چه ربطی به چینی ها داره کلا یادگرفتیم بی مسئولیتی خودمون رو گردن دیگران بندازیم مسئولین اگر آدم بودن کار رو به چینی ها نمیدادن اگر میدادن ازشون میخواستن بهترین کار رو انجام بدن بعدش تو هواشناسی مگر چینی بود همه جا بی قیدی رو گردن دیگران نندازیم
ناشناس
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
حالا بزار بزرگ راهشون درست بشه بعدا ببین
شادمهر
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
متاسفم ...

امیدوارم خدا به خانواده هاشون صبر بده و به مسئولین ما غیرت پیگیری و حل مشکل تا دیگه شاهد همچین حوادثی نباشیم
دولت راستگویان
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
تا قبل از این مسئولین درگیر پیشاتحریم!!! بودن و وقت نداشتن آتش سوزی ها رو مهارکنن. تا الان هم درگیر حل التحریم بودن وقت نداشتن به سیل رسیدگی کنن.

فعلا هم که دارن حوالمون میدن به پساتحریم!!!

خدا عاقبتمون رو با این دولت راستگویان 180 میلیارددلاری به خیر کنه.
امیدوارم ماجرای اکسپو و یه قل دوقل بازی رو سمون در نیارن!!!
ناشناس
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
حالا شما هم زود سياسي نكن كه اگه قرار به سياسي بازي باشه بايد از دولت قبل و فعاليت براردان چيني در اثر بي كفايتي ها سئوال شود كه چه شد كه همه امو ر به برادران چيني واگذار شد و حال تاوان اين بي كفايتي ها را بايد ملت بدهد .
0098
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
خدایا صبر عطا کن
ناشناس
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
و به مسئولین بی لیاقتِ پر مدعایِ بی کفایت، تدبیری عطا کن که در کم آبی بتوانند آتش سوزی ها را مهارکنند و در پرآبی بتوانند سیل را مهار کنند.
و مقصرین را به خاک مذلت فرونشان.

و به ملت همیشه در صحنه فهمی عطا کن که کورکورانه از مسئولینِ بی کفاست حمایت نکنند.

بی تدبیرید میفهمید!؟


فرارو مرد باش و منتشر کن
دکتر
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
عقل و ارداه به ملت ما عطا کنه بسه
محمود
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
فاجعه بود باید عزای ملی اعلام میشد
به سادگی از خون مردم گذشتند
مرد غیدیم
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
سازمان عریض و طویل هوا شناسی دقیقا مثل دوست عزیزش صدا و سیما به هیچ درد ملت نمیخوره
یه عذر خواهی هم نمیکنن،پول مالیات مردم و میخورن نمیدونم چی میبینن تو اون ماهواره هاشون
مرتضي
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
شايد اگر رسانه‌ها آزاد بودند، درسهاي عبرت بيشماري بايد فرا گرفته مي‌شد... راستي قيافه و طرز حرف زدن رئيس ستاد بحران كشور را يادتون هست، ... اين ميشه كه تو اين مملكت نميشه اعتماد كرد جز به خودت ... تازه اگر خودت، خودت رو قبول داشته باشي!
ناشناس
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
در کشورهای مترقی دستگاههای دولتی در خدمت مردم و رفاه آنها هستند ولی در ایران دستگاههای دولتی در خدمت توجیح اشتباهات و کم کاری مسئولان!!!!
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
پارازيت مانع تشخيص دستگاههاي هواشناسيه
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
طبقه فرودسته جامعه همیشه قربانیه زیادی خواهی طبقه فرادستی بوده است. آنهایی که با یک اراده کوچک زمینی را اشغال می کنند و می کوبند و ویلا می سازند و طبیعت انتقامش را نه از فرادستان بلکه از فرودستان پایین می گیرد.
مرید
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
میشه گفت هیچ سازمانی تو این کشور بدرد نمی خوره و خدمتی به مردم نمی ده
شهرداری دزد ؛ اداره برق ؛ سازمان آب ؛ بانک و ..........
حاج محمدرضا
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
گناه که زیاد شود بلا نازل میشود
شهروند
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
آدم مغزش آتش می گیرد ، شاید حدود یکسال پیش بود در افغانستان که در اثر بارندگی یک روستا در دره ای بزیر گل و لای رفت . هیچوقت فکرش را نمی کرد در ایران هم همین وضعیت باشد !
ناشناس
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
در این سازمان بی مصرف را ببندند به صرفه تر است و بیخود هزینۀ اضافی روی دست دولت و ملت نمیگذارند
هیج کس
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
و خوش به حال ما که فقط نظاره گر هستیم و سر موقع مالیات هامون رو میدیم