صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۱۱۳۲
نام «حافظ ناظری» در ایران همیشه با حاشیه همراه بوده است. از انتشار آلبومش توسط شرکت سونی تا مراسم رونمایی مجللش و همکاری با نوازندگان معتبر برنده جایزه «گرمی». حاشیه‌هایی که صدای منتقدان را درآورد و آنان را به نوشتن نقدهایی تند و تیز واداشت. بنا به اخبار حال قرار است این نوازنده پس از 15 سال در شیراز بر روی صحنه برود؛ کنسرتی که قرار بود پیش از این در شهریورماه سال گذشته برگزار شود اما به دلیل صادر نشدن ویزا برای نمایندگان خارجی لغو شد.
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۷ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۴
فرارو- نام «حافظ ناظری» در ایران همیشه با حاشیه همراه بوده است. از انتشار آلبومش توسط شرکت سونی تا مراسم رونمایی مجللش و همکاری با نوازندگان معتبر برنده جایزه «گرمی». حاشیه‌هایی که صدای منتقدان را درآورد و آنان را به نوشتن نقدهایی تند و تیز واداشت. بنا به اخبار حال قرار است این نوازنده پس از 15 سال در شیراز بر روی صحنه برود؛ کنسرتی که قرار بود پیش از این در شهریورماه سال گذشته برگزار شود اما به دلیل صادر نشدن ویزا برای نمایندگان خارجی لغو شد.

به گزارش فرارو، قرار است در نیمه‌ی اول شهریورماه حافظ ناظری با همراهی شهرام ناظری و نوازندگان خارجی در باغ «عفیف آباد» شیراز روی صحنه برود. به گفته این خواننده و آهنگساز امید است تا پس از این اجرا، تور کنسرت‌هایش را در تهران و سایر شهرها هم برگزار شود.

«حافظ ناظری» را به عنوان فرزند شهرام ناظری خواننده شناخته شده موسیقی سنتی ایران می‌شناختند. کسی که در کنسرت‌های او هم حاضر شده و به تک نوازی سه تار و دف می‌پرداخت. اما بعد از انتشار آلبوم جنجالی‌اش دیگر حافظ ناظری نام پدر را به یدک نمی‌کشید.

انتشار آلبوم «بعد یازدهم» و انتشار یک بیوگرافی کامل از فعالیت‌های این خواننده و آهنگساز جوان برای شعله ور کردن حاشیه‌ها کافی بود. با فروش قابل توجه آلبوم هم شناختی دیگر از ناظری کوچک شکل گرفت. کسی که تحصیلاتش را در خارج از کشور ادامه داده و موفقیت‌های فراوانی را به دست آورده بود. 

«حافظ ناظری» به واسطه حضور در خانواده‌ای هنرمند و داشتن پدری همچون شهرام ناظری با دنیای موسیقی آشنا بود. حتی منتقدانش هم بر این باورند که «او از همان زمان هم، از نظر هنری، در جایگاهی بود که بدون داشتن پسوند ناظری هم سری در سرها داشته باشد.»

از او آثار ضبط شده‌ای در سه تار نوازی و دف نوازی هم منتشر شده بود که نشان از مهارت او داشت. شاید حواشی او از زمان سفر او به آمریکا و مصاحبه‌های جنجالی‌اش آغاز شد. او که برای ادامه تحصیل در زمینه موسیقی تن به مهاجرت داده بود از پیدا کردن راه‌های جدید برای اتصال و تلفیق موسیقی غربی و ایرانی صحبت می‌کرد.
 
نقطه عطف فعالیتش اما به زمانی باز می‌گردد که در اجرای اولین کنسرت موسیقی ایرانی در مهم‌ترین سالن موسیقی کلاسیک جهان، کارنگی هال، درخشید. در آن زمان کمپانی سونی با انتشار آلبومش موافقت کرد. آلبومی که اسفند سال گذشته با عنوان «بعد یازدهم» در ایران و «ناگفته» در خارج منتشر شد. این آلبوم بخش اول «پروژه سمفونی رومی» بود که به گفته سازندگانش برای ضبط آن بیش از پنج هزار ساعت در استودیوهای چهار کشور مختلف وقت و انرژی صرف شده است. آلبومی که سرآغاز حاشیه برای حافظ ناظری بود.
 
این برای اولین‌بار بود که «سونی» در بخش کلاسیک خود اثری از یک موسیقیدان خاورمیانه و ایران منتشر می‌کرد. زمزمه نقدها از مراسم رونمایی آلبوم آن هم در «گنبد آسمان» برج‌میلاد زده شد؛ جایی که حافظ ناظری از آن به‌عنوان بلندترین نقطه تهران استفاده کرد تا آلبومش را رونمایی کند. انتقاد اولیه آن بود که این همه ریخت و پاش و جنجال برای چیست؟ مگر این آلبوم چه تفاوتی با دیگر آثار فاخر دارد؟

تا به اینجا انتقادها آنچنان شدید و حتی مهم هم به نظر نمی‌رسیدند، ناظری هم مدتی بعد به نیویورک بازگشت تا اینکه خبر رسید آلبومش به مدت هفت‌هفته در رده‌بندی سایت «بیلبورد» جزو پرفروش‌ترین آلبوم‌های کلاسیک قرار گرفته که از هفت‌هفته، دوهفته در صدر و دو هفت در رتبه‌دوم قرار داشته است.

پس از این بود که یادداشتی به قلم هوشنگ کامکار، آهنگساز و مدیر گروه موسیقی «کامکار» با تیتر «نکاتی درباره سمفونی رومی حافظ ناظری» در روزنامه «شرق» منتشر شد تا آتش حاشیه‌ها را دوباره شلعه ور کند. انتقاد کامکار آنقدر شدید بود که ناظری هم چندی بعد در یادداشتی به اظهارات کامکار پاسخ داد؛ اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد و به جشن سایت «موسیقی ما» هم کشیده شد. صحبت‌های حسین علیزاده در آن جشن و آنچه او «اعاده حیثیت از هوشنگ کامکار» می‌نامید، آتش حواشی را شعله‌ورتر کرد. فضایی پرتنش در فضای مجازی به وجود آمد و موافقان و مخالفان در دوجبهه با ادبیاتی تند بیش از پیش ماجرا را ادامه دادند.

پرونده‌های نیمه باز گذشته بیرون کشیده شد. مدرک تحصیلی ناظری زیر سوال رفت، احتمال زد و بندش با کمپانی سونی مطرح شد، شبهه برنده شدن نوازندگانش در جوایز گرمی به میان آمد، سبک موسیقی و نام اثرش و حتی میزان تبلیغات برای آلبومش هم مورد نقد قرار گرفت. ماجرا به گونه‌ای شد که ناظری هرکجا میرفت و با هر خبرگزاری و روزنامه‌ای که گفتگو می‌کرد بسته‌ای از اسناد را با خود همراه داشت تا بتواند از آنچه که گفته و انجام داده دفاع کند.

او درباره انتشار آلبومش توسط سونی به خبرگزاری مهر گفت: «این کمپانی به من و ایدئولوژی هنری‌ام اعتقاد داشتند. بعد از موفقیت کنسرت کارنگی هال نیویورک در سال2009؛ نماینده سونی که در این کنسرت شرکت کرده بود، بسیار تحت تاثیر برنامه ما و استقبال جوانان از این کنسرت قرار گرفته بود. آنها حتی از این موضوع هم خیلی تعجب کرده بودند که مردم بارها ما را ایستاده تشویق می‌کردند.»

او توضیح داد که اثرش نه در زمینه پاپ بوده که بخواهد به واسطه فروش بالایش با زد و بند و کسب سود به کمپانی سونی معرفی شود و نه این کمپانی حاضر است اعتبار هنری خود را به خاطر پول از دست دهد. 

او گفت: «پدرم در روز رونمایی آلبومم حرف زیبایی زد؛ اینکه «کاش این شعور را پیدا کنیم و بفهمیم که در جهان غرب پارتی بازی و هوای هم را داشتن کار نمی کند» و مطمئن باشید من هم به همین حرف اتکا کرده و می کنم.»

حافظ ناظری بعد از انتشار آلبوم پرحرف و حدیث «بعد یازدهم» در اواخر سال ۹۲ آنچنان با هجمه منتقدان و برخی از هنرمندان و البته رسانه‌ها مواجه شد که به نظر می‌آمد دیگر حتی برای دیدن خانواده خود نیز به ایران بازنگردد اما او در آخرین روزهای اسفند ۹۳ از انتشار آلبوم تازه خود یا بهتر بگوییم تکمیل شده آلبوم «بعد یازدهم» خبر داد و به فاصله چند روز از نشست خبری خود، بار دیگر با حضور پدر خود شهرام ناظری و تعدادی دیگر از هنرمندان سینما و تلویزیون از آلبوم «ناگفته» در ایران رونمایی کرد؛ آلبومی که به قول حافظ و براساس مدارکی که ارائه داده در ردیف پرفروش ترین آلبوم های موسیقی کلاسیک دنیا و البته با همکاری هنرمندان صاحب نام عرصه موسیقی بوده است.

بخش اول «پروژه سمفونی رومی» که به گفته سازندگانش برای ضبط آن بیش از پنج هزار ساعت در استودیوهای چهار کشور مختلف وقت و انرژی صرف شده است. البته بخشی از این مجموعه سال گذشته و به صورت ناقص، به علت قوانین کپی رایت کمپانی سونی باعنوان «بُعد یازدهم» در ایران منتشر شده بود.

نام پروژه او همواره یکی از بحث برانگیزترین موارد مورد نقد منتقدان بود که او در مراسم رونمایی از آلبومش باز هم در این‌باره توضیح داد و گفت: «این کار، سمفونی نیست و نام یک پروژه است نه یک اثر موسیقی. این نام سمبلیک نشان از ترکیب دوفرهنگ موسیقایی شرق و غرب دارد نه یک‌سمفونی روی اشعار مولانا. از لغت «سمفونی» به‌صورت نمادین و به‌عنوان سمبل غرب و از رومی به‌عنوان سمبل شرق استفاده کرده‌ام. ممکن است کارهایی در آینده بسازم که از اشعار خیام باشد یا اصلا شعر نداشته باشد و موسیقی دیگری در آن به کار رود؛ ولی در زیرمجموعه همین پروژه قرار می‌گیرد.»
  
تا به امروز هیچ کدام از فعالیت‌های حافظ ناظری از حواشی به دور نبوده است. البته او هم در پاسخ دهی به تمام این حواشی‌ها و انتقادها کوتاهی نکرده و سعی کرده برای گفته هایش سند ارائه کند. حال که دوباره خبر برپایی کنسرت او همراه پدرش بعد از 15 سال منتشر شده به نظر نمی‌آید که خبری از روزگار ملتهب گذشته نباشد. باید منتظر بود و دید که آیا ناظری می‌تواند تجربه یک اجرا و فعالیت بی حاشیه را در ایران پشت سر بگذارد یا نه.
ارسال نظرات
حميد
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
اون چيزي كه ما با پيگيري نامه ها و برخوردهاي اين بزرگان فهميديم اين بوده كه بعضي از نقد ها و اظهار نظرها از روي حسادت و غرض ورزي بوده و صحيح نيستن. به خصوص در مورد سرشناس بودن نوازنده ها و يا وزن و قدرت فني كار حافظ ناظري. اما در اين وسط چيزي كه دامن ميزد به اين انتقاد ها اخبار تا حدي غلو شده در مورد جايزه گرمي و پاسخ دادن لجام گسيخته به لين انتقاد ها از طرف حافظ ناظري بود.
به هر حال ما به عنوان مخاطب از شنيدن اين كار لذت برديم و انتظار هم داريم تو اين شرايط كه موسيقي پاپ ما كاملا هويت و جايگاه هنريش سخيف شده و بدون پشتوانه هنري فقط داره گسترده ميشه، موسيقي اصيل و تلفيقي و همچين هنرمنداييمون پرچمدار هويت هنريمون باشن و بزرگانش هم پشتيبان هم
امیر
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۶
امان از حسادت........
امین
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
کارهای ایشان فوق العاده جذاب است. شاید ریشه انتقادهای بزرگانی چون هوشنگ کامکار را در مسائلی غیرهنری باید جستجو کرد.
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
عشق است ناظری بزرگ و کوچک. و بقیه اساتید موسیقی ایران.
ناشناس
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
ما ایرانیها عادت داریم پشت همو خالی کنیم و از موفقیت هم ناراحت بشیم، بدترین قسمتش اینه که قشر هنرمند و به ظاهر روشنفکر هم از این قضیه مستثنا نیستن!!!!
محسن
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
کلا ما ایرانی ها چشم دیدن موفقیت هم را نداریم.
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
من از موسیقی سر در نمی آرم، ولی چون همه و مخصوصا سنتی ها و قدیمی ها، علیه اش موضع گرفتن حتما داره یه نوآوری میکنه و یه کار جدید که به احتمال قوی خیلی حسابیه، این جنگیه که تو همه زمینه ها تو کشور در جریانه