فرارو - طلاق در بهار امسال به نسبت سال پیش 17.5 درصد رشد داشت. سازمان ثبت احوال 39 هزار و 981 واقعه طلاق را برای سه ماه اول 94 ثبت کرده است. در سال 93 نیز طلاق به نسبت سال گذشتهاش رشد داشت. همه اینها خبر از رشد تصاعدی طلاق میدهند؛ مسئلهای اجتماعی که مسئولان را مشغول پیدا کردن راهحل کرده است.
به گزارش فرارو، کارشناسان افزایش طلاق را به عوامل مختلفی مرتبط میدانند. اقتصاد، فرهنگ و جامعه با زیرشاخههای خود بر طلاق اثرگذاشتهاند. بیکاری و فقر، اعتیاد، عدم شباهت فرهنگی، اختلاف در عقیده، مشکلات جنسی و... همگی باعث شده تا گستره طلاق هر روز از نظر سنی و آماری و در همه طبقات و فرهنگها افزایش داشته باشد.
نگرانیها درمورد طلاق بیش از همه به آسیبزا بودن آن بازمیگردد. با اینوجود کارشناسان نگاه به مسئله طلاق را با دیدی موشکافانهتر و آیندهنگرانهتر همراه میکنند. آنها با تفکیک طلاق در دلایل آن، معتقدند نباید برای اشکال مختلف طلاق یک نسخه کلان و یکسان پیچید. سعید معیدفر –جامعهشناس، عضو انجمن جامعهشناسی ایران و استاد دانشگاه- که بر مسئله طلاق نگاهی متفاوت و عمیق دارد، از تقسیم طلاق به دو وجه مَرَضی و طبیعی سخن میگوید. او معتقد است نحوه برخورد با این دو نوع جداییها نباید یکی باشد، چرا که هر کدام را علل مختلفی دنبال میکند.
معیدفر طلاق طبیعی و طلاق مرضی یا مسئلهدار را اینگونه تعریف میکند: طلاق عادی و طبیعی هنگامی رخ میدهد که میان زوجین راهی برای ادامه زندگی وجود ندارد و بهترین تصمیم طلاق است. این طلاق که در تمام جوامع امروزی وجود دارد، به دلیل تغئیر در سبک زندگی و جابجایی ارزشها و عدم توانایی تطبیق شرایط جدید با قدیم به وجود میآید. ازدواجی که این طلاقها در زمینه خود دارند، ازدواجیهایی کم دوام است که به دلیل مدرن شدن جامعه و تفاوت انسانها با یکدیگر و پیچیدگی اشکال زندگی رخ میدهد. اما طلاق مرضی یا مسئلهدار حاصل شرایط نامناسبی است که جامعه آن را بهوجود آورده؛ شرایطی مانند فقر، تورم، بیکاری، عدم شناخت دو جنس از یکدیگر و غیره
سعید معیدفر در گفتگویی با فرارو ادامه داد: تشخیص اینکه کدام نوع از اشکال طلاق –یعنی طلاق مرَضی و طبیعی- جریان قالب طلاقهای امروزِ جامعه است، کاری دشوار است، چرا که عوامل چندگانهای در آن دخیل هستند و بهدرستی نمیتوان نفس آن را اندازهگیری کرد. بنابراین ما نیازمند مطالعهای دقیق دراینبارهایم.
وی در ادامه اظهار کرد: آنچه مسلم است، وضعیت بحرانی جامعه از نظر اقتصادی است؛ مشکلات تورم و بیکاری. وضعیت اقتصادی یکی از عوامل تایینکننده در طلاق است. مشکل اقتصادی میتواند منجر به عدم تمایل به ازدواج و مشکلاتی ناخواسته برای خانواده شود؛ مانند، مشاجرات خانوادگی و عدم تفاهمها. در گزارشی که بر مسئله طلاق در یکی از استانها کار کرده بود، در حدود ده هزار پرونده طلاق از چهار عامل کلیدی برای طلاق نام برده بود که یکی از آنها بیکاری و اقتصاد بود، که منجر به بروز مسائلی همچون اختلاف خانوادگی و اعتیاد خواهد شد. بنابراین به نظر میرسد که اقتصاد عامل بسیار مهمی است.
سعید معیدفر با اشاره به ابعاد مرَضی طلاق، درباره تاثیر مشکلات جنسی بر طلاق توضیح داد: یکی از ابعاد طلاق مَرَضی در ایران به مسائل جنسی مربوط میشود. بین زوجین تفاهمها و توافقهایی وجود دارد که ناشی از مسائل جنسی است. هنگامیکه این تفاهم وجود نداشته باشد دونفر نمیتوانند آستانه نیازهای جنسی یکدیگر را یکی کنند و در نتیجه زمینه مشکلات و سو]تفاهم ایجاد میشود. در بررسیهایی نشان داده شده که مسائل جنسی نقش بسیار مهمی در طلاقها ایفا میکنند. افق دید جنسی موضوع مهمی در ازدواج است که به دلیل تابو بودن چه در اول ازدواج و چه در ادامه به آن توجهی نمیشود. آموزش در این زمینه تا حدی میتواند این قبیل مشکلات را حل کند.
این استاد دانشگاه همچنین تفاوت فرهنگی و شخصیت دوطرف را در طلاق امر مهمی دانسته و در اینبار تصریح کرد: سوی دیگر طلاقها به تفاوتهای بنیادیتر بازمیگردد و این تفاوت، تفاوت در شخصیت دوطرف است؛ ممکن است یکی درونگرا باشد و دیگری برونگرا و غیره. تفاوتهای شخصیتی به روند مدرنشدن و فردیتیافتن افراد بازمیگردد. در گذشته، زندگی و شخصیت آدمها شباهتهای بیشتری داشت؛ چراکه نوع خانواده، طایفه و قوم مشابهت و سازگاری ایجاد میکرد. امروزه اما تنوع مشاغل، سبکهای متفاوت تربیتی و تکثر اقوام تغییراتی ایجاد کرده است. اگر قبلا ازدواجها درونگروهی بود حال ازدواجها برونگروهی شدهاند.
وی ادامه داد: گاهی دو زوج به قدری دارای اختلافات فرهنگی، سلیقهای و نگرشی هستند که به هیچصورت نمیتوان آنها را با یکدیگر جمع کرد، که این نتیجه عدم شناخت دقیق دونفر از یکدیگر است. گفته میشود که 50 درصد ازدواجهایی که به طلاق منتهی میشود، در سهسال اول رخ میدهد. این امر نشانه ازدواج و آشنایی نادرست اولیه بوده است. دلیل این ازدواجهای نادرست به تغییر صورت زندگی بازمیگردد؛ روابط اجتماعی پیشین برهمخورده اما جایگزینی برای روابط جدید ایجاد نشده است.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران ضمن اشاره به افزایش ازدواجهای خیابانی گفت: نتیجه نبود روابط جدید به جای روابط قدیم منجر به مسائلی همچون "ازدواجهای خیابانی" شدهاست؛ یعنی ازدواجهایی که دوطرف شناخت زیادی از یکدیگر نداشته و در مکانها و فضاهایی با فرصت اندک با یکدیگر آشنا شدهاند؛ مانند مهمانی، کوچه و خیابان، فضاهای عمومی و... . مطالعات نشان داده که اکثر طلاقها به کسانی بازمیگردد که شناخت قبلی آنها از یکدیگر کمتر از 6 ماه بوده است. اینکه افراد در فرصت کم و به صورت خیابانی با یکدیگر آشنا شده و ازدواج میکنند نیز به نبود اجتماعات مدنی سالم بازمیگردد، که بدون تردید طلاق در انتهای آن خواهد بود. با این نگاه این دست از طلاقها نیز مَرَضی هستند.
سعید معیدفر در ادامه تفاوتهای شخصیتی و فردی افراد را بیشتر تشریح کرده و اظهار کرد: برای طلاقهایی که ناشی از شناخت محدود و تفاوتهای دوطرف هستند میتوان هم شکل مرَضی متصور شد و هم شکل طبیعی. شکل طبیعی آنها به زندگی در دنیای مدرن بازمیگردد؛ در دنیای مدرن فردیت بهقدری زیاد شده که علیرغم وجود اجتماعات باز هم ممکن است که عدم تفاهم و جدایی بهوجود آید.
وی ادامه داد: برای نمونه میتوان به کشورهای توسعه یافته اشاره کرد. در این کشورها نیز میزان طلاق بالاست؛ هرچند در آنجا طلاق مسئلهای اجتماعی نیست و امری طبیعی و پذیرفته شده است. هرچند که کشور ما در بسیاری موارد مانند توسعه شهرها، طبقات اجتماعی، دگرگونی در اجتماعات و اقوام و... به کشورهای توسعهیافته شبیه است. اما با این وجود طلاق در این کشور مانند کشورهای توسعه یافته نگریسته نمیشود و پیامدهای آن بهخصوص برای زنان و کودکان بسیار بالاست.
سعید معیدفر درباره نحوه روبرویی با طلاق طبیعی و مرَضی سخن گفته و تصریح کرد: برای صیانت دربرابر طلاق باید دو شکل مرَضی و طبیعی آن را در نظر گرفت. از آنجایی که نرخ طلاق به دلایل مختلفی که ذکر شد خودبهخود افزایش خواهد داشت، باید انرژی را در این زمینه درست مصرف کنیم.
این جامعهشناس در انتها گفت: در مورد طلاقهای مرَضی میتوان با مداخلاتی آمار آن را تا حدی کنترل کرد؛ مداخلاتی همچون بهبود اقتصاد، کاهش اعتیاد، افزایش مشاوره و آموزش در خصوص مسائلی همچون تفاوتهای جنسی و... . اما در مورد بعد طبیعی طلاق است ما باید بر روی پیامدهای آن متمرکز شویم. برای مثال پیامدهایی همچون درصد پایین ازدواج مجدد در زنان. اگر این پیامدها برنامهریزی و مدیریت شوند (مانند آنچهکه در کشورهای توسعهیافته وجود دارد) ما موفقتر خواهیم بود، چرا که این پیامدهای طلاق است که آسیبزا و منفی است.
انها با تعجب می پرسند چرا؟ومن می گویم4 سال که مادردبیرستان فیزیک وشیمی ....درس می دهیم ووقتشان راتلف می کنیم 4 سال هم در دانشگاه وقتشان تلف میشودو بعد سربازی ودرسن 27 سالگی بدون هیچ مهارتی ازدواج می کنندوتا بفهمند چی شده ازلحاظ اقتصادی کم می اورند وضربه فنی می شوند
راه حل چیست؟باید حداقل20 درصد زمانی وقت رادر دبیرستان به مهارتهای زندگی بپردازیم بایدمهارتهای ارتباط اجتماعی nlp,برنامه ریزی ،فنی ، کارگروهی،کارافرینی،استعدادیابی
که مهمترین مهارتهای زندگی وباعث اافزایش کارایی
اقتصادی اجتماعی وشغلی است رادراین مقطع اموزش
بدهیم ومن بعنوان یک معلم کشورم این کار رادر کلاسهایم انجام می دهم والحمدالله اکثریت خانواده ها ودانش اموزان هم استقبال کرده اند به امید فردایی بهتر
درضمن شما هم برای خودمزایایی بیش از زنان دارید ارث2برابرداشتن همه اختیارات زندگی زن و فرزندان ازجمله حق طلاق ولایت وحضانت فرزندان اجازه مسافرت زن با شوهر و.... درضمن زنی که سرکار میرود اگر حاضر به تامین مخارج منزل
نشود شوهرش با اختیار قانونی خود میتواند اورا خانه نشین کند
به دلیل نداشتن محدودیتهای جسمانی پوششی و فرهنگی مردان مجبور نیستند خودرا به نوع خاصی از مشاغل محدود کنند
مردی هم که حرجی نمیدهد اگر زنش شکایت کند قانون میگوید برودرخانه سشوهر حبس شو نامستحق نفقه شوی ودراین مدت مرد چنان خانه را برزن جهنم میکند که بیخیال نفقه شود
مشکلات اقتصادی
نبود محیطهای مناسب برای تعامل دو جنس مخالف و شناخت روحیات همدیگر و همچنین آشنایی دونفر برای ازدواج به طوریکه همان محیطهای سالم هم درحال تفکیک شدن هستند یا شده اند
ناسازگاری قوانین خانواده با قواره امروز جامعه به طوریکه مردان از مواردی چون مهریه ناراضی اند وزنان ازمواردی چون نداشتن حق تصمیم گیری در زندگی مشترک فرزندان و سپردن همه اختیارات زندگی و حتی جان زن طبق قانون فقط به مرد
بنظر من ازدواج امر مقدسي است و كانون خانواده از بهترين نهادهاي اجتماعي است. اين موضوع نه فقط از ديد اسلام بلكه از نظر جوامع غربي هم تاييد شده است. ولي تشكيل و ادامه كانون گرم خانواده شرايطي و ملزوماتي دارد كه بايستي چه قبل از ازدواجو چه پس از آن بايستي رعايت شود. در مورد ملزومات قبل ازدواج بايستي به پاك بودن هر دو نفر از نظر اخلاقي و نيز اصالت خانوادگي و تربيت درست و هم كفو بودن اشاره كنيم كه اين مورد اخر خيلي مهم است. در مورد ملزومات ادامه زندگي احترام متقابل و رعايت حقوق همديگر و واقع نگري و قانع بودن به زندگي با توجه به شرايط مالي همسر و نيز تمكين خاص اشاره كرد كه از قضا اين مورد اخر نيز خيلي مهم مي باشد. در غير اينصورت تشكيل خانواده جز درد سر و سرخوردگي چيزي نخواهد بود و متضضرين اين ازدواج در وهله اول خود زوجين و بعد بچه ها خواهند بود.
حتی برای شما دوست عزیز
میگفت مهندسم و...
چندماه باهم بودیم و آمد خواستگاریم و خانوادم رفتن تحقیق
فقط اینو میگم انقدر دورو بود و حرفه ای نقش بازی میکرد
تا چندماه به سادگی خودم فحش میدادم
دیپلم بود و بیکار. کارت و مدرک جعلی داشت
از ازدواج زده شدم
دخالت های بیجا
گاو نر می خواهد و مرد کهن
سابق اختلاف ها توسط بزرگتر ها ریش سفید ها حل می شد چون قصد شان صلح دادن بود
الان زوج ها مخصوصا خانم ها تا مشکل کوچکی پیش میاید فورا به دادگاه و شکایت.
هر زوجی مشکل را بدادگاه بکشاند ۹۰ ٪ منجر بهم پاشیدن خانواده خواهد شد دادگاه مشاور و وکیل دو طرف به سمتی سوق می دهند که نهایت تنفر را و نامردی بهتان و... داشته باشند تا کم نیاورند حتی اگر زوجی نمی توانند باهم بشازند می توانند مثل آدم از هم جدا شمند با کمترین آزار و لی دادگاه جدا میکند و با کمال تنفر از طرف مقابل و اگر بچه ای هم باشد آنرا هم نابود می کند دادگاه ظول می دهد در این فاصله دو طرف از طریق مشاور وکیل و اطرافیان انواع روشهای ضربه زدن را یاد می گیرند و رفته رفته چنان تنفر پیدا می کنند که امکان صلح کامل از بین می رود من بعد از بیست سال زندگی خانمم رفت دادگاه دو سال ظول کشید چنان بالای سر ما آوردند خواسته و نا خواسته ...
بازپرس دادگاه دانسته ... زنم را تحریک می کرد خدا ازش نگذرد شی احیا است نفرین می کنم آن باز پرس را خیر از زندگی اش نمی بیند از تحقیر من در سن پنجاه سالگی در پیش بچه هام لذت می برد
نا امید کردن یه جوون به نظرم گناه کمی نیست.
این رو همه میدوننن که صد در صد مردم راضی نیسن ولی این رو هم میدونن که همه ناراضی هم نیسن
من خودم با همسرم مشکلاتی داریم همین امروز دعوامون شد الانم خیلی ناراحتم ولی این دلیل نمیشه تو بوق و کرنا کنم. خدا رو شکر ما خیلی دعوامون میشه ولی هر دفعه یکیمون پا رو خودش میذاره و میاد آشتی میکنه بیشتر مواقع هم من آشتی میکنم اینم به خاطر این گقتم که فک نکین طرفم خیلی زیادی مهریون هس ...
به خدا حداقل تو این ماه رمضونی یکم بیشتر رو کارامون فک کنیم..
با همین شرایط که مسئولیت مالی خانواده به دوش پسره و هیچ توقعی از دختر جامعه نیست(که البته نباید هم باشه) اگر ی پسر مثل من بخواد با ی دختر مثل خودش ازدواج کنه با حداقل مشکلی که ب میخوره اینه که توی اون 2سالی که سربازی بوده (و کاملا تحقیر شده هم به لحاظ مالی هم به لحاظ شخصیتی) دختر یا رفته دانشگاه برای ادامه تحصیل یا رفته سرکار، تو سنی که هر دو نیاز به تشکیل خانواده و ازدواج کردن دارن دنیاشون کاملا با هم فرق میکنه(این مسئله رو ی پسر که بعد دانشگاه رفته سربازی و توی 25سالگی با جیب خالی دنبا کار میگرده یا تازه رفته سر کار و میبینه دخترای هم سطح خودش تو این دو سال کاملا فرق کردن خوب میفهمه)
توی چنین شرایطی ی پسر تحقیر شده تو سربازی ، چطور میتونه با ی دختری که تو دانشگاه اهدافشو دنبال کرده یا سرکار رفته و کاملا استقلال پیدا کرده زندگی کنه یا حتی پیشنهاد ازدواج بده من دقیقا درگیر این مسئلم
لطفا منتشر کنید اینا مشکلات غالب پسرای جامعه است
با هزار بدبختی یک کار پیدا می کنی با قرار داد موقت و این یعنی نهایتا یک سال تضمین شغلی داری و در این مدت چون کارفرما می داند دستت زیر ساطوره هر بلایی می خواد سرت میاره و هر فرمانی را مثل امپراتورهای قدیم صادر می کنه باید بدون چون و چرا اجرا کنی همراه با هزار تحقیر و توهین نهایتا روز کاریت تمام می شه و میری خونه چون دیگه تمام انرژیت در محل کار صرف شده انتظار داری بعد از رفتن به خانه بقیه تورو درک کنن ولی می بینی صد رحمت به کارفرمای اولی تازه فرمانهای امپراتور بعدی شروع میشه همرا با هزار سرکوفت و ..... و با توجه به حقوقهای این دوره زمونه علاوه بر این در تامین حداقلها هم که ناتوانی لذا پروفسورهای علوم اجتماعی بیان و به امثال ما یاد بدن چطور در این شرایط یک زندگی نرمال داشته باشیم و به سمت طلاق نرویم!
عادت کردن تو کارای ادم فضولی کنن
توسی
مرد مشهدی
جدیده؟
ازدواج بزرگترین اشتباه زندگی یه آدمه
با تشکر فراوان
1- اجاره خانه حداقل ماهی 600 هزار تومان
2- هزینه برق و آب و تلفن و گاز حداقل 100 هزار تومان
3-هزینه رفت و آمد خودش و همسرش بدون ماشین شخصی ماهی 300 هزار تومان
4- اگر فقط نان و پنیر و چایی بخورند ماهیانه 250 هزار تومان .
5 - هزینه های بهداشتی حداقل ماهیانه 50 هزار تومان .
6- خدا رحم کند
نمیخورن
چون هر مردی دیدم فقط تو دوران نامزدی عاطفه داره
بعد از عروسی همه چیز تعطیل
چرا با مردی که بهم یک بار تو این دو سال ابراز محبت نکرد باید زندگی کنم
یک بار حتی مرا در آغوش هم نگرفت
یک بار برایم هدیه نگرفت
خسته شدم از رفتارهای خشک و بی محبتش
از این گذشته الان توو جامعه ما واسه مرد جماعت کار نیست چه برسه به خانم ها...
الان شاید نهایت کاری که میکنی با یه حقوق مختصر باشه...پس فکرنکن خیلی خارق العاده ای
" این طفلیا فکر می کنن ارشد بگیرن دنیا رو فتح می کنند."
این جمله ات بسیار به دلم نشست. بذار بگذره، یاد میگیری کم کم بعضی چیزا رو!!