صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۸۴۸۲
در آخرین روز ضرب‌الاجل مذاکرات هسته ای
محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان برای ادامه گفت وگوهای هسته ای در وین عازم اطریش شد. ضرب الاجل ایران و گروه 1+5 برای رسیدن به توافق امروز به پایان می رسد. مذاکره کنندگان می گویند احتمالا این تاریخ چند روزه تمدید می شود.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ - ۰۹ تير ۱۳۹۴
محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان برای ادامه گفت وگوهای هسته ای در وین عازم اطریش شد. ضرب الاجل ایران و گروه 1+5 برای رسیدن به توافق امروز به پایان می رسد. مذاکره کنندگان می گویند احتمالا این تاریخ چند روزه تمدید می شود.

به گزارش فرارو، ظریف را در سفر به وین علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و حسین فریدون دستیار ویژه رئیس جمهور همراهی می کنند.

ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا نیز در این دور از مذاکرات در وین حضور دارد. ماموریت مونیز و صالحی گفتگو پیرامون مسایل فنی مرتبط با انرژی اتمی است.

در روزهای گذشته نیز آمانو مدیرکل آژانس در دو مقطع در محل مذاکرات حاضر شد و با هیات های سیاسی گفت و گو کرد.

ظریف صبح روز گذشته از محل مذاکرات جاری با گروه ۱+۵ در وین وارد تهران شد و گفت که این بازگشت "عادی و از قبل برنامه‌ریزی شده" بوده است، اما گزارش های رسانه ها از بازگشت او برای مشورت نهایی با مقامات کشور حکایت دارد.

پیشتر وزیران خارجه و نمایندگان کشورهای گروه ۱+۵ در دیدارهای دو جانبه و چند جانبه به رایزنی در مورد مذاکرات اتمی با ایران پرداخته اند و همچنین گفتگوهایی با وزیر خارجه کشورمان انجام داده‌اند.

قرار است ظریف پیش از ظهر امروز به وقت محلی با جان کری همتای آمریکایی به گفت‌وگو بپردازد و احتمالا ساعت 14 به وقت محلی (16:30 به وقت تهران) نیز با سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه دیدار و رایزنی کند.

آنگونه که اعلام شده است وزرای خارجه 1+5 که در وین حضور ندارند، از سه‌شنبه در وین خواهند بود.

در دو روز گذشته، مذاکراتی بین دیگر اعضای مذاکره کنندگان دو طرف جریان داشته است. عباس عراقچی و مجید تخت روانچی، معاونان وزیر امور خارجه ایران، در سه دور گفتگو با هلگا اشمید، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دو دور مذاکره مشترک با اشمید و وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا شرکت داشته‌اند.

ارسال نظرات
reza1
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
توافق انجام گردد خب تحریمها برداشته خواهد شد و امیدواریم وضعیت معیشتی و توان خرید قشر ضعیف و متوسط جامعه افزایش یابد ولی اینچنین به نظر می آید که با افزایش احتمال توافق تحریم داخلی خود را جایگزین خواهد نمود و در طول این یک هفته بانک مرکزی برای مقابله با رفع تحریمها از طرف گروه 1+5 اقدام به افزایش نرخ دلار دولتی نموده است . ممنون و متشکر از آقای سیف که عملکرد بسیار ضعیفی در مقابل خواست واقعی مردم از خود نشان داده است .
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
ظاهرا به راند آخر رسیده است، من که بر این باورم اگر ملاک «توافق خوب» «برای ما» باشد، دست‎یافتنی نیست، اما اگر بنا بر «هر توافقی» باشد، شکل می‎گیرد!
شواهد شاید بیشتر مؤید گزاره دوم است، مخصوصا وقتی در نظر داشته باشیم هم این‎طرف حسن روحانی زلف دولتش را بدجوری به توافق گره زده است، هم آن‎طرف اوباما و دموکرات‎ها شدیدا به این توافق محتاج‎اند، چینی‎ها و روس‎ها هم از طولانی شدن این فرآیند به ستوه آمده‎اند و می‎خواهند کار یکسره شود بروند پی کار و زندگی‎شان! (آن‎ها که مثل ظریف ما همین "یک" مسئولیت را ندارند که همه همّ و غمّ‎شان را صرف این بکنند، ناسلامتی آن‎ها "وزیر خارجه"اند و هزار و یک مسئولیت دارند، آن‎هم در دنیای امروز!!!)
کاش دولت ما احتیاج طرف مقابل را باور کرده بود، آن‎وقت حتی «ژنو» و «لوزان» را هم به نحو دیگری رقم زده بود...
ولی متأسفانه به جای این‎که از نیاز طرف مقابل امتیاز بگیرد، با اظهار عجز و بیچارگی تعهدات خودش را سنگین‎تر کرد!
اما لااقل ما می‎دانیم "این" توافق معجزه که نمی‎کند هیچ، دست و پای ما را برای پیشرفت می‎بندد، ضمن این‎که بر خلاف تصور دولت اتفاقا در راستای عکس انتظاری که دولت دارد، عمل خواهد کرد!
چرا؟
دولت آنقدر در ربط دادن همه معضلات کشور به تحریم‎ها افراط کرده است که ناخواسته انتظار کاذبی را در میان ملت دامن زده که با حصول توافق همه این مشکلات چه بسا یک‎شبه باید از بین بروند! حالا توافق که بشود مردم بعینه خواهند دید این‎همه معجزه از این نوزاد ناقص‎الخلقه برنمی‎آید، چرا که اساسا مسائل دیگری در نابسامانی‎های کشور مدخلیت دارند که جز به رفع ریشه‎ای آن‎ها امیدی به رفع معضلات نتوان داشت، اینجاست که حسابی از «تدبیر» دولت «ناامید» می‎شود و طبیعی است که واکنش نشان بدهد و صاحبان این «تدبیر»! را به مرخصی بفرستند!
من که معتقدم اگر توافق نشود حتی بیشتر به نفع خود روحانی است تا وقتی توافق بشود، تا به حال ناکارآمدی‎شان را به دوش «تحریم»ها می‎انداختند، بعد می‎توانند «عدم توافق» را مقصر بدانند، اما توافق که بشود دیگر دستاویزی ندارند تا ناکارآمدی "ذاتی" این دولت سالمندان بی‎تحرک را با آن ماست‎مالی کنند!
محمد
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
شک نکنید توافق امضا خواهد شد ولی اینکه این توافق چگونه قرار است اجرایی شود خود دور جدیدی از مذاکرات و تنش ها را در پیش خواهد داشت. آنچه که اهمیت دارد توافقی است که کمترین آسیب پذیری در اجرا و بیشترین پنالتی در پی نقض آن برای طرفین رو به هم داشته باشد که در این مورد باید اشاره کرد که پنالتی ما بسیار سنگین خواهد بود چون در ابتدا ما هستیم که باید سایت های فردو و اراک رو تغییر بدیم که خود این تغییرات زمان بر بوده و هزینه به کشور تحمیل میکند و بعدش باید منتظر تایید آژانس و وفای به عهد طرف مقابل باشیم! آمریکا با دستان توانمند خودمان تاسیساتمون رو از ما میگیره و بعدش باید التماس کنیم تا پول و اموال بلاک شده ی ما رو به خودمون پس بده و اجازه ی فعالیت بانکی و اقتصادی به ما بده. حالا بگید آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند!
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
دولت باید «دلواپس» فردای توافق باشد!

حدود دو سال از مذاکرات هسته‎ای می‎گذرد و شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که حصول توافق هسته‎ای تقریباً «محال» است. یا بهتر بگوئیم با نظر به شرایط موجود و راهی که تاکنون طی شده و مفاد توافق‎های مقدماتی «ژنو» و «لوزان» که مبنای توافق نهایی احتمالی خواهند بود، تحقق یک «توافق خوب» کاملاً «محال» و «ناممکن» است، وگرنه اگر قرار باشد منطقِ «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» مبنای کار باشد، مسلم است که در آن صورت حصول «هر توافقی» نه‎تنها «محال» نخواهد بود، که اتفاقاً کاملاً دست‎یافتنی و ممکن نیز هست!
البته در این مجال بنای پرداختن به توافق و سنجش توازن داده‎ها و ستانده‎های آن را نداریم، که به قدر کفایت در خصوص آن گفته و نوشته شده است، سخن بر سر فردای توافق است با این احتمال که اصلاً توافقی در کار باشد؛ درواقع در «فرضی نزدیک به محال» بیائید فرض کنیم ایران و 1+5 بر سر چارچوب مشترکی به تفاهم برسند، و باز در یک تصور «محال‎تر» بیائید فرض کنیم حتی یک «توافق خوب برای ما» حاصل شود که ضمن آن هم همه حقوق هسته‎ای ملت حفظ شود، هم دستاوردهای بی‎نظیر دانشمندان شهید این سرزمین در چنگال هیولای شوم «تعطیل» و «تعلیق» گرفتار نیاید، و هم «تمام» تحریم‎های ظالمانه هسته‎ای و غیرهسته‎ای در روز نخست توافق نه «تعلیق»، بلکه به لطف حسن روابط ایجاد شده در پرتو اعجاز «دیپلماسی لبخند» کاملاً «لغو» شده و نظام اجرایی و ساختار قانونی آن‎ها تماماً یکجا برچیده و منحل شود! (توضیح این نکته ضروری است که رفع تحریم‎ها را از آن‎رو ناممکن می‎دانیم که برخلاف آنان که ساده‎لوحانه می‎پندارند مشکل جمهوری اسلامی و آمریکا در موضوعاتی نظیر پرونده هسته‎ای خلاصه می‎شود و بنابراین با حل و فصل آن می‎توان به عادی شدن روابط امید داشت، ما عمیقا بر این باوریم که ریشه این چالش را بایستی در تعارض مبنایی نظام اسلامی با نظام سلطه ره گرفت، و حل آن را نیز جز به شرط استحاله ماهیت یکی از طرفین نباید انتظار داشت! تحریم‎ها نیز تنها ابزار باقی‎مانده نظام استکبار برای مقابله با حکومت اسلامی است، از این‎رو تصور لغو آن‎ها درواقع به معنای فرض خلع سلاح خودخواسته دنیای استکبار است که نگاهی اجمالی به واقعیت‎های دنیای امروز خام‎اندیشانه و خلاف واقع بودن آن را بر هر اندیشمندی مسجل خواهد ساخت. موضوعی که البته پرداختن به آن خود بحث مستوفایی می‎طلبد و فعلا مقصود ما نیست.)
شرایط شاید به نظر ایده‎آل و آرمانی بیاید، اما واقع آن است که دولت حقیقتاً بایستی «دلواپس» چنین روزی باشد!
چرا؟
متأسفانه نحوه مواجهه دولت با مذاکرات هسته‎ای در حدود دو سالی که از عمر او می‎گذرد به گونه‎ای بوده است که حصول توافق حتی در بهترین حالت ممکن بیش از آن‎که آورده‎ای در خور توجه برای دولت داشته باشد، اتفاقاً می‎تواند به‎مثابه عاملی در راستای عکس منافعی که دولت بر آن است در سایه توافق بدان دست یازد، عمل کند!
چیدن همه تخم‎مرغ‎ها در سبد مذاکرات و اغراق و بزرگ‎نمائی در خصوص میزان اثرگذاری تحریم‎ها و اصرار افراطی و نامعقول در گره زدن همه مشکلات کشور حتی معضلات زیست‎محیطی به موضوع تحریم‎ها، ارائه آدرس غلط و اشتباه استراتژیکی است که ضرر آن بیش و پیش از همه دامن‎گیر خود دولت خواهد شد. اگرچه دولت بارها بر این تأکید کرده است که برای شرایط باقی ماندن تحریم‎ها برنامه دارد، اما ظاهرا این برنامه‎های ادعایی هم مانند «گزاره‎برگ» ایرانی مذاکرات امر محرمانه‎ای است که برای دور داشتن از گزند «طراحی عملیاتی دشمن» تاکنون از آن رونمایی نشده است!
هر چه که هست این رویکرد از سویی در عرصه خارجی و برای طرف‎های مذاکره تنها و تنها حامل پیام نیاز مبرم «دولت» ایران به توافق خواهد بود و به طور طبیعی آنان را بر آن خواهد داشت که از این اشتیاق به‎مثابه اهرم فشاری علیه ما استفاده کرده و تعهدات بیشتر و سنگین‎تری را در ازای امتیازات به‎غایت اندک و کم‎بهایی به تیم مذاکره ما تحمیل کنند. چه این‎که این اصل پیش پا افتاده و مسلم هر معامله حتی ساده‎ای است که طرفی که تمایل مشتاقانه خود را برای شکل‎گیری معامله نشان می‎دهد بایستی آماده پذیرش شرایطی باشد که در ازای پرداخت هزینه‎های گزاف و بعضاً نامعقول و غیرواقعی، امتیازات و آورده ناچیزی فراچنگ آورد. امری که بداهت آن حتی بر شهروندان عادی و «راننده تاکسی»ها و «لبوفروش»ها نیز محرز است، اما این‎که چگونه از چشم کسانی که ید طولایی در عرصه دیپلماسی دارند و به چند و چون اقتضائات آن واقفند دورمانده، بسی حیرت‎آور و عجیب می‎نماید، مگر آن‎که خدای ناکرده محاسبات و ملاحظات دیگری در کار باشد!
از سوی دیگر و در عرصه داخلی چنین رویکردی به طور طبیعی «افزایش انتظارات» ملت را در پی خواهد داشت و این توهم نامعقول را در جامعه دامن خواهد زد که حال که رفع «همه» مشکلات کشور حتی تأمین «آب خوردن» ملت هم در گرو لغو تحریم‎هاست، بنابراین شرایط پس از تحریم بایستی تفاوت فاحش و قابل‎توجهی با شرایط تحریم داشته باشد چنان‎که حتی باید شاهد آن باشیم که درهای برکت زمین و آسمان هم گشوده ‎شود و به طرفه‎العینی امورات روزمره و کلان مملکت که دو سال است تحرک، و نه حتی تحول در آن، معطل رفع این تحریم‎های کذایی مانده به‎سامان شوند!
لیکن واقعیات، و نه توهمات و تبلیغات، حکایت از آن دارد که مواردی «غیر از» تحریم‎ها در مشکلات اقتصادی کشور مدخلیت دارند، و بدین سبب رفع تحریم‎های هسته‎ای و حتی غیرهسته‎ای هم تأثیری آن اندازه که برخی به گزاف و مبالغه ادعا می‎کنند در معادلات اقتصادی کشور نخواهد داشت. اقتصاد ما از بیماری‎های گونه‎گون و مزمنی رنج می‎برد که جز به عزمی والا و همتی جهادی و تکیه بر داشته‎های خودی، امیدی به درمان آن‏‎ها نخواهد بود؛ بیماری‎هایی نظیر مفاسد مالی و اداری، سوءمدیریت‎ها، عدم وجدان کاری و فرهنگ انجام کار صحیح، راندمان پائین کاری، اتلاف وقت و منابع بسیار در تصمیم‎های نسنجیده و موازی‎کاری‎های متعدد، نظام بروکراتیک و دست و پاگیر اداری، و... در مشکلات پیش رو سهم به مراتب تعیین‎کننده‎تری نسبت به تحریم‎ها دارند. از این‎روست که بدون تلاشی در راستای رفع این معضلات دیرینه که در ساحت‎های گوناگون نظام اقتصادی و اداری کشور ریشه دوانده و مشکلات ساختاری فراوانی را برای ما رقم زده است، حتی گسسته شدن بند «همه» تحریم‎های غیرقانونی نیز تأثیر شگرف و معجزه‎آسایی در رفع مشکلات کشور نخواهد داشت.
درواقع به اذعان آگاهان عرصه اقتصاد و ازجمله کارشناسان هم‎سو با دولت و آمار نهادهای مرجع اقتصادی، سهم تحریم‎ها- و البته «همه» تحریم‎ها- در معضلات اقتصادی کشور در بالاترین سطح چیزی معادل 20 تا 30 درصد است، و بنابراین لغو آن‎ها هم در بالاترین سطح گره‎گشای حداکثر 30 درصد مشکلات خواهد بود. این هم تازه در شرایطی است که مطابق فرض خیال‎پردازانه‎ای که در ابتدای بحث مطرح کردیم همه تحریم‎هایی که طی 36 سال گذشته به بهانه‎های مختلف وضع شده‎اند، یکجا برطرف شده و آثار سوء و تبعات آن‎ها نیز در مدت زمان اندکی زایل شوند، حال آن‎که مطابق آن‎چه در سایه توافق احتمالی قرار است حاصل شود، نه «لغو»، که تنها «تعلیق» و «تخفیف» تعداد معدودی از تحریم‎های فرعی و کم‎اهمیتی است که بود و نبود آن‎ها اساساً در مقیاس مناسبات عظیم اقتصادی کشور به چشم نمی‎آید ‎که گره زدن همه امورات مملکت به زلف آن‎ها امر معقول و موجهی باشد!
با این حساب حتی در آن شرایط فرضی نیز بر ملت مسجل خواهد شد که «رفع» «همه» تحریم‎ها هم گشایش محسوسی در اوضاع و احوال اقتصادی کشور ایجاد نخواهد کرد و تأثیر ملموسی در چرخش «چرخ زندگی» ایشان نخواهد داشت، چه رسد به تحریم‎های معدود کم‎اهمیتی که قرار است مطابق توافق به شدت نامتوازنی که در آستانه تحقق است به بهای گزاف چشم پوشیدن از داشته‎های استراژیک و دستاوردهای شگرف، با هزار و یک اما و اگر «تعلیق» و «تخفیف» یابند!
اینجاست که شکاف ایجاد شده بین «واقعیت موجود» و «انتظارات اوج‎گرفته» مردم آن‎چنان ژرف خواهد بود که در صحت و صدق تحلیل‎هایی که با گره زدن همه چیز به تحریم‎ها نوید شرایط عمیقاً متفاوت و مطلوبی را می‎دهد، تردید‎هایی جدی ایجاد خواهد کرد؛ رویکردی که دوسال است به جای «سیراب» کردن ملت، «سراب» نشان ایشان داده و همه امور ریز و درشت مملکت را معطل توافق معیوب و نامتوازنی کرده است که نه‎تنها به «خیر» آن امیدی نیست، عمیقاً بیم آن می‎رود که «شرور» متعدد آن نیز دامن‎گیر ملت و مملکت شود! و باز اینجاست که در آن صورت چه بسا به عوض «دلالان موهوم تحریم»! حضرات دولتی بایستی به فکر آن باشند که «شغل جدید»ی برای خود دست و پا کنند!
محمد علی
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
لطفن نفرمائید از بلاتکلیفی در بیائیم. بنده بلا تکلیف نیستم و دارم بطور معمول زندگی میکنم. احتیاجی هم به گرفتن ویزا ندارم. فرزند و دامادم هم در همین کشور با خوبی و خوشی زندگی میکنیم. مشگلی هم باشد حل میکنیم. قناعت باید کرد و شاد باید بود.
ناشناس
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
کاری به کامنت محمد علی ندارم اما
از روی نوع و مفهوم کامنتها می شود به راحتی فهمید
که چه کسی از رانت برخوردار است و چه کسانی محروم از رانت ودر تنگنا و مشکلات زندگی میکنند...
فرزاد
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
امیدوارم به نتیجه برسند و دولت و ملت از بلا تکلیفی در بیان. امیدوارم ...
ناشناس
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
خاورمیانه جدید تکمیل شد!

در خبرها آمد که1+5تصمیم گرفتند که بدون تعیین ضرب العجل جدید به مذاکرات ادامه دهند!...این یعنی‌ همان چیزی که آنها و تندرو های داخلی‌ می‌خواستند شد... ادامه مذاکرات برای سالها.... به عبارت دیگر‌بن بست و قفل شدن مساله هسته‌ای‌ مانند مساله سوریه‌, مساله عراق‌, مساله لیبی‌‌, مساله لبنان‌, مساله افغانستان‌,مساله یمن‌, مساله عربستان‌, مساله داعش و....

نتیجه: بلاتکلیفی تاریخی برای همه کشورهای خاورمیانه‌, به اشکال مختلف‌, با رشد های اقتصادی منفی‌ یا در جا زدن....

برون رفت: ادامه برتری استراتژیک یک کشور در منطقه حداقل برای 50سال آینده.... می‌بینید... همه چیز حساب شده است....خاورمیانه جدید تکمیل شد! حتی اگر ایران به خواهد به توافق برسد‌ هرگز این اجازه را نمی‌یابد‌ همانطور که سوریه و همه مسائل خاورمیانه قفل شده مساله هسته‌ای ایران و رابطه ایران و غرب و آمریکا هم باید قفل و بلاتکلیف باقی‌ بماند...... فقط خرید بیشتر سلاح و خسارت بیشتر به یک دیگر در منطقه به نفع آن کشور!!!

همین جا باید به نقش عظیم پوتین و روسیه در این بازی بزرگ اشاره کرد‌, از روی حادثه یا نقشه‌ وجود و حضور پوتین و روسیه به عنوان یکی نیروی مقابل‌ که اتفاقا بهترین روابط تاریخی را با نتانیهو دارد پای اصلی‌ تکمیل این نقشه بود.... فرض کنید روسیه مانند دوران یلتسین با آمریکا و غرب در خاورمیانه همکاری میکرد‌... آیا آنها میتوانستند این فضای دو قطبی را از مراکش تا عربستان و از سوریه تا یمن به وجود آورند.... وقتی‌ صدها اندیشکده, اتاق فکر و موسسه ها و کرسیهای پژوهشی در دانشگاه های عمده آمریکا و غرب به دنبال تبیین سیاستهای کلان برای خاورمیانه هستند‌ و بیشتر از متخصص ها و سرمایه های لابیهای طرفدار اسرائیل شکل گرفته اند‌ نتیجه آن میشود چنین سیاستهای برای خاورمیانه!!!!... دموکراسی واقعی اخرین چیزی در این دنیا است که این مراکز سیاست گذاری برای خاورمیانه در دنیای امروز میخواهند!!!
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
حرف شما درست است اما جمله پایانی تان تنها راه برون رفت از این بحران است

یعنی دموکراتیزه شدن کشورهای منطقه توسط ملتهای خودشان تنها راه نجات است.
بهروز
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
خداقوت ظريف عزيز
اميدواريم روي بدخواهان روكم كنيد.
براي دكترصالي اين مردفروتن نيزهمچنين.