فرارو- مواد مخدر، سرقت و خشونت. اینها سه جرمی هستند که به اعتقاد محمود گلزاری –معاون سازمان وزارت ورزش و جوانان- رتبههای اول جرم در میان جوانان را تشکیل میدهند.
دکتر حسن شهرکی –پژوهشگر اجتماعی و استاد دانشگاه- در این رابطه معتقد است که سرقت را نیز باید یکی ازجلوههای خشونت دانست و خشونت در ابعاد و مصادیق مختلف خود به دلایل محسوس و نامحسوس متاثر از سیستمهای اجتماعی و فرهنگی است.
شهرکی در گفتگو با فرارو اظهار کرد: سرقت خود جلوهای از خشونت و یکی از مصادیق آن است. در تحلیل این دو میتوانیم بر نظریه میشل فوکو (Paul Michel Foucault) درباره خشونت اتکا کنیم. در تحلیل ساختاری فوکو خشونت معنایی وسیع و جامع دارد که بر آن اساس میتوان وضعیت ایران را نیز مورد بررسی قرار داد.
شهرکی ادامه داد: در حال حاضر، خشونت در میان بیشتر مسئولین و کارشناسان با جلوههایی عریان دیده میشود، به طوری که شاید آنها بیش از هرچیز به مصادیقی مانند خشونت خیابانی و یا سرقت توجه نشان دهند، اما از منظر فوکو خشونت بیش از اینهاست. از قرون وسطی تا کنون افراد بسیاری شمع آجین و شکنجه شدهاند، اما مصادیق خشونت در معنای گستردهتر و شدیدتر آن، خشونتی نامحسوس است؛ برای مثال خشونتی که در سازمانهای مختلف نهفته است. این نوع از خشونت در تاروپود جامعه تنیده شده و همچنین خشونتی تدریجی است.
این استاد دانشگاه در ادامه بحث، درباره خشونت در ایران گفت: در ایران نیز میتوان خشونت را با این نگاه تحلیل و ارزیابی کرد؛ با این نگاه خشونت به مسئلهای عمیقتر بدل میشود، تا جایی که باید بگوییم حتی رسانه نیز میتواند مرجعی برای بازتولید خشونت در جامعه باشد. نگاه فوکویی میگوید خشونت در تاروپود نهاد اجتماعی نهفته است و صرفا یک امر فیزیکی و در قالبهای ضرب و جرح و سرقت نیست، بلکه اختلاف طبقاتی نیز خود نوعی اعمال خشونت محسوب میشود چرا که احساس طبقات دیگر اجتماعی را جریحهدار میکند؛ خشونتی که جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: اگر به ریشهیابی خشونت بپردازیم، نهادهای جامعه مقصران اصلی آن هستند؛ برای مثال در سلسله مراتب اداری اگر فساد باشد و یک نامه در این سلسلهمراتب دیر به مقصد برسد، این خشونتی است که بر ارباب رجوع وارد خواهد شد و یا فردی که قصد دریافت یک وام دارد، اما مراحل اداری زیادی را برای آن باید طی کند نیز مورد خشونت است و همین خشونت نامحسوس است که میتواند به خشونتی محسوس بدل گردد. به گفته فوکو بسترهای اجتماعی هستند که خشونت را از مرحله نامحسوس به محسوس میرسانند؛ بسترهایی مانند رسانهها، فساد اداری و بروکراتیک و... .
حسن شهرکی همچنین درباره دلایل افزایش خشونت در میان جوانان جامعه تشریح کرد: سنین جوانی به دلیل ویژگیهایی که دارد منجر به کاشتهشن بذر خشونت میشوند. دختران و پسران جوان جامعه تحت تاثیر خشونتهای نامحسوس میتواند اقدم به اعمال خشونتهایی محسوس بکنند. به اعتقاد تمام کارشناسها، دوران بلوغ مترادف با کنکاش است. یک فرد به بلوغرسیده و جوان دیگر لزومی نمیبیند که به تصمیم والدین خود گوش فرا دهد و با کنکاش به دنبال چیزهایی میرود که میرود. او در این کنکاش اما با فضایی روبرو میگردد که در آن خشونت مدام در حال بازتولید شدن است. فرد جوان همچنین با بهرهگیری از مکانیزم تقلید و الگوبرداری و واکنشهای شدیدتر به افراد و محیط، بیشتر دست به خشونت میزند.
وی که سرقت را یکی از مصادیق خشونت میداند، درباره آن گفت: سرقت از مصادیق محسوس خشونت است. هرچند که عامل اصلی و اولیه آن را باید در فقر دید، اما باز هم از منظر فوکو باید نگاهی کلگرایانهتر به آن داشت. عوامل مختلفی وجود دارند که میتوانند بر روی سرقت تاثیر بگذارند، کما اینکه آن عوامل ارتباطی با وضعیت مادی فرد نیز نداشته باشند.
شهرکی در این باره با اتکا به نظریه رابرت مرتون(Robert K. Merton) –جامعهشناس- در ادامه گفت: در هر جامعه ابزارها و هدفهایی وجود دارند؛ برخی افراد ممکن است هدفها بپذیرند و ابزار را نپذیرند و برخی نیز ممکن است ابزار را بپذیرند و هدف را نپذیرند، اما مرتون میگوید هنگامی که یک فرد نه ابزارها و نه اهداف یک جامعه را پذیرفته باشد، ممکن است که دست به اقدامات مجرمانه بزند. برنامهای در انجام عملی مانند سرقت نیز این تنها فرد نیست که آنکار را انجام میدهد، بلکه جامعه نیز در آن دخیل است. در این تحلیل کسی دست به سرقت میزند که با ابزار و اهداف جامعه دچار مشکل است و به نوعی طغیانگر است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بنابراین ما حتی در مصادیق خشونت نیز ردپایی از جامعه و ساختارهای آن را میبینیم و لزوما دلایلی مانند فقر را نباید جستجو کنیم. بنابراین به محض افزایش پدیده سرقت به دنبال این نباشیم که بگوییم سارق دچار اعتیاد، فقیر و یا درگیر مسائل شخصی است؛ بلکه پدیدههای اجتماعی از شخص فراتر میروند. در نتیجه باید از دریچههای جدید به مسائل اجتماعی بنگریم.