پس از گذشت چند دوره از اعلام فهرست کتابهای خریداریشده از سوی هیات خرید کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دور جدید، بهنظر میرسد روند خرید کتاب همچنان به آسیبهایی دچار است که تا برطرف نشوند، در بر همان پاشنه میچرخد.
به گزارش ایسنا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از آذرماه سال 92 با تشکیل هیاتی مرکب از هشت نفر، اعلام کرد که بنا دارد از این پس در زمینه خرید کتاب از ناشران شفافسازی کند. در آن زمان اعضای این هیئت را کامران فانی، محمدعلی مهدویراد، علیاصغر محمدخانی، علی اوجبی، محمدکاظم شمس، احمد کمالینژاد، مصطفی امیدی و حمیدرضا ارباب سلیمانی تشکیل میدادند که البته بهنظر میرسد این ترکیب با تغییراتی همراه شده است.
در ادامه و با تشکیل هیات خرید کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این هیات با هدف شفافسازی خرید کتاب در نوبتهای مختلف، به انتشار فهرست خرید از ناشران اقدام کرد. مهمترین ملاکهای خرید کتابها نیز تقویت و ترویج فرهنگ اسلامی، ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه براساس تعاریف مندرج در مصوبات شورای فرهنگ عمومی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی، تاثیر در حفظ، گسترش و غنای زبان و ادبیات فارسی، کتابهای ارزشمندی که در ارتباط موضوعی با دین، فرهنگ و تمدن ایران و اسلام، تاریخ، ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس باشند، کتابهای داستان و شعر مناسب و... ذکر شد.
با این حال با منتشر شدن چند نوبت از فهرست خرید کتاب توسط این هیات، بهنظر میرسد مواردی قابل توجه در فهرستهای اعلامشده خرید کتاب وجود دارد که نشان میدهد به نسبت گذشته اتفاق قابل توجهی در زمینه خرید کتاب از سوی ناشران رخ نداده است. بنا بر مستندات این فهرستها، وزارت ارشاد هنوز مثل گذشته، از ناشران دولتی کتاب میخرد؛ ناشران دولتی که هم در زمان تولید از حمایت دولتی برخوردارند و هم در فروش کتابهایشان. این روند در دوره دولت نهم و دهم در وزارت ارشاد مرسوم بود، در حالیکه نفس هدف خرید کتاب توسط ارشاد اقدامی بود که در زمان دولت اصلاحات به منظور حمایت از ناشران خصوصی طراحی و عملی شد اما در زمان دولت محمود احمدینژاد راهی برعکس پیمود که متاسفانه هنوز هم ادامه دارد.
از دیگر مشکلاتی که با اعلام فهرست کتابها نظر را به خود جلب میکند، خرید کتابهایی از نویسندگان و ناشران ناشناس است؛ آنهم بابت کتابهایی که بیشترشان، کتابسازی هستند. بهطور مثال با توجه به فهرستهای منتشرشده شاید بیشترین حجم کتابهایی که توسط این هیات خریداری شده مربوط به کتابهایی است که با موضوع کلی دینی و مذهبی به نوعی گردآوری یا کتابسازی شدهاند، مثل زندگی پیامبران و ائمه (ع). آن هم از ناشرانی که بیشتر آنها ناشناخته و گمنام هستند، فعالیتشان در طول سال مشخص نیست، در صنف نشر کشور جایگاه مشخصی ندارند و بهنظر میرسد بیشتر روی کاغذ ناشر هستند تا در عمل! همچنین خرید بخش زیادی از این کتابها از ناشران وابسته دولتی و شبه دولتی و همچنین دفاتر متعلق یا وابسته به شخصیتها صورت گرفته است.
بخش قابل توجهی از کتابهای خریداریشده از ناشرانی است که پرکار نیستند اما از همین دسته ناشران کتابهای متعددی خریداری شده است؛ کتابهایی که بعضا نویسنده آنها ناشناخته است و در مجموع نویسنده کتابهای نشر، یک نفر است که همین یک نفر هم در موارد متعددی، صاحب همان نشر بوده و کتابسازیهای مذهبی خود را با عنوان بهاهتمام ... (مدیر نشر) منتشر کرده است. مثلا در یک مورد از یک ناشر 19 کتاب در شمارگان چندصد نسخه خریداری شده که نویسنده همه آنها یک فرد گمنام است. این مورد به شکل متعددی در این فهرستها وجود دارد.
همچنین بخشی دیگر از این خریدها مربوط به کتابهای ناشرانی است که خود زیرمجموعه ناشران بزرگ و صاحبان پروانه این نشرها، همسر یا فرزند همان ناشر مطرح هستند، یعنی بخش عمدهای از این خریدها از یک ناشر اما با نامهای متفاوت صورت گرفته است. خرید کتابهای کودک به تعداد بالا نیز از جمله موارد قابل توجه این خریدهاست.
با اینکه اقدام به انتشار فهرست کتابهای خریداریشده از سوی وزارت ارشاد به خودی خود اقدام قابل تحسینی است، اما بهنظر میرسد این هیات که ظاهرا هر دو هفته یکبار جلسه تشکیل میدهد و مدتی است به خاطر مشکل بودجه، فهرست خرید کتابهای تازه را هم اعلام نمیکند، امکان بررسی تمام کتابهایی را که میخرد ندارد و از این جهت ممکن است کتابهایی بخرد که از کیفیت لازم برخوردار نیستند. بنابراین، این روند در ادامه نیازمند یک آسیبشناسی است، زیرا تا همینجا بهنظر میرسد خرید بسیاری از این کتابها بر مبنای اصول خاصی صورت نگرفته و به هر دلیل انحرافهایی در آن دیده میشود؛ انحرافهای که تنها به چند نمونه آنها در این گزارش اشاره شد.
قطعا خرید کتابهایی همچون ساخت کاردستی با مقوا (آنهم در تعداد نسخههای نزدیک به یک چاپ کتاب)! مطابق آییننامه این هیات نبوده و نیست. همچنین خرید کتابهای کتابسازیشده آنهم به مقادیر بالا، به شائبه شکلگیری نوعی «پولشویی» در حوزه نشر کتاب منجر شده، که خود بحث مفصلی است و بررسی و تشریح اسناد آن، مجال دیگری میطلبد