زن جوان زماني كه ديد شوهرش در طول روز با وي تماس نمي‌گيرد، به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد.
به گزارش آرمان، چندي پيش زن جواني با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درباره علت آن به قاضي گفت: آقاي قاضي من از صبح تا شب سر كار هستم و از شوهرم خبر ندارم. او هم در طول روز اصلا با من تماس نمي‌گيرد. هربار هم من به او زنگ مي‌زنم گوشي تلفنش را جواب نمي‌دهد.
زن جوان ادامه داد: اوايل اين موضوع برايم كاملا بي‌اهميت و جزئي بود ولي حالا كم كم دارد تمام زندگي‌ام را تحت تاثير قرار مي‌دهد و مرا ناراحت مي‌كند. احساس مي‌كنم شوهرم نسبت به من بي‌اهميت است و برايش فرقي نمي‌كند كه من كجا هستم و چه كاري انجام مي‌دهم. حتي اگر تمام روز هم به خانه نروم يك‌بار تماس نمي‌گيرد و جوياي احوالم نمي‌شود.
وي افزود: حتي وقتي سركار هم نيستم باز هم شوهرم با من تماس نمي‌گيرد. وقتي هم اعتراض مي‌كنم مي‌گويد بالاخره كه به خانه مي‌آيي چه لزومي دارد كه با تو تماس بگيرم. آقاي قاضي من تصور مي‌كنم شوهرم به من علاقه‌اي ندارد و برايش مهم نيستم براي همين تصميم به جدايي از اين مرد گرفتم.
آخه تو از کجا می دانی؟
شوهر من هم هیچ وقت با من تماس نمی گیره انقدر کار داره که دیگه به من فکر نمی کنه
من هم با اون تماس نم یگیرم
منهم اینقدر کار دارم که وقت نمی کنم بهش زنگ بزنم مگه اینکه کار واجبی داشته باشم
ملت چقدر بی کارن!!!!!!!!!!
شوهر من هم هیچ وقت با من تماس نمی گیره انقدر کار داره که دیگه به من فکر نمی کنه
من هم با اون تماس نم یگیرم
منهم اینقدر کار دارم که وقت نمی کنم بهش زنگ بزنم مگه اینکه کار واجبی داشته باشم
ملت چقدر بی کارن!!!!!!!!!!
"آسایش و آرامش با هم "
انقدر تو زندگی نا موفق بودی - شما نوعی رو میکما - که فکر کردی زندگی یعنی این و بقیه بی کارن. بنده دکترای مکانیک دارم و تریس دارم و تو 1 شرکت هم مدیر یک بخش هستم. معمولا زودتر از 8 شب نمیام خونه اما حداقل 2 بار با همسرم تلفنی صحبت میکنیم و پیگیر حال و احوال هم هستیم. البته تقصیر شما هم نیست. اکثر ما زندگی کردن رو بلد نیستیم
شما دیگه آخر تاهل هستید. این زندگیه شما میکنید عایا؟؟