صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۶۰۰۷
روشهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد و نمی‌توان گفت که کدام درست و کدام غلط است. با این وجود، بعضی از ما باور داریم که باید زندگیمان پرشور باشد؛ زندگی‌ای که در آن احساس کسالت نکنیم، در جا نزنیم و دچار رکود نشویم.
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۶ - ۱۷ خرداد ۱۳۹۴
روشهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد و نمی‌توان گفت که کدام درست و کدام غلط است. با این وجود، بعضی از ما باور داریم که باید زندگیمان پرشور باشد؛ زندگی‌ای که در آن احساس کسالت نکنیم، در جا نزنیم و دچار رکود نشویم.

زندگی‌ای که پیوسته هیجان‌انگیز و الهام‌بخش باشد. اینکه یک زندگی عادی داشته باشیم، و شغل معمولی‌ای داشته باشیم که ما را هیجان زده نکند، می‌تواند ترسناک و کسالت‌آور باشد.

زندگی کردن قاعده‌مند و ازدواج با کسی که حوصلۀمان را سر می‌برد، مثل حبس ابد می‌ماند. هدف از زندگی کردن، تحریک حواس ماست، احساس کردن، تجربه کردن و خسته نشدن است.
 
به گزارش فرادید به نقل از هافینگتون پست، در زیر شش راه برای داشتن زندگی معنادار را می‌خوانید:
 
علاقمندی‌تان را پیدا کنید
قدم اول برای داشتن یک زندگی پرشور، یافتن علاقمندی‌تان است. وقتی به کودکی فکر می‌کنید، به وضوح یادتان می‌آید که به چه چیزی شدیداً علاقمند بودید، و می‌توانست ساعتها بدون اینکه احساس تنهایی کنید برایش وقت بگذارید و به اینکه در آن زمینه دستاوردی داشتید، افتخار می‌کردید. وقتی که بزرگ می‌شوید، مسئولیت‌هایی که باید بر عهده بگیرید، شما را غرق در خود می‌کنند. فرقی ندارد که چقدر سرتان شلوغ است؛ همیشه می‌توانید علاقمندی‌ای پیدا کنید که ربطی به نقشتان در شغل و خانوادۀتان نداشته باشد. همیشه می‌توانید علاقمندی خود را پیدا کنید و برایش وقت صرف کنید. اگر خوش شانس باشید، حتی می‌توانید که علاقمندیتان را تبدیل به شغل کنید.
 
شیفتۀ علاقمندیتان باشید 

وقتی که علاقمندیتان را کشف کردید، هر چه دارید بر سرش بگذارید و زیر و بمش را بشناسید. علاقمندی شما به بخش بزرگی از کسی که هستید بدل می‌شود؛ بخشی از هویت شما. علاقمندی‌تان چیزی است که وقتی از آن به عنوان "علاقمندیتان" نام می‌برید، به آن افتخار می‌کنید و به افزایش اعتماد به نفس شما منجر می‌شود. حتی اگر کارتان را به صورت آماتوری و تازه کاری کلید زده‌اید، باید مصمم باشید که در آن استاد شوید. باید با آن زندگی کنید. آشنا شدن با کسانی که علاقمندی یکسانی با شما دارند، همیشه هیجان انگیز و جادویی است. وقتی که از علاقمندی‌تان صحبت می‌کنید، چشمانتان برق می‌زند. احساس پرانرژی بودن به شما دست می‌دهد. حتی وقتی که بدنتان خسته است، قلبتان به شما می‌گوید که ادامه بدهید. هرگز نمی‌توان زندگی‌ای را بدون شیفتگی شدید به چیزی متصور بود.
 
ذهن باز داشته باشید و کنجکاو باشید 
با آغوش باز زندگی کنید و فرصتهایی که دست می‌دهند، به خصوص فرصتهایی که در زمینۀ علاقمندیتان پیش می‌آیند را غنیمت بشمارید. سعی کنید به جای آنکه قضاوت کنید، گوش دهید و درک کنید. وقتی که ذهن باز داشته باشید، بیشتر یاد می‌گیرید و بیشتر تجربه می‌کنید. دیدگاهتان جوری شکل می‌گیرد که چیزها را از زوایای مختلف ببینید و در چیزهای گوناگون زیبایی را پیدا کنید. کنجکاوی شما، منبع الهام شماست. شوق به یادگیری، خلاقیت شما را بارور می‌کند.
 
اسیر برنامه‌ریزی نباشید 
زندگی کردن با برنامه، یعنی زندگی کسالت‌آور. تعریفتان از برنامه باید یک فرآیند فکری استراتژیک باشد که به شما امکان دهد ارزیابی کنید که کدام رویکرد بهتر است. با این وجود، باید برنامۀ خود را انعطاف پذیر نگاه دارید. باید اگر لازم شد، سریع کاری را که می‌خواهید انجام دهید. باید به فرصتهای شانسی و ناگهانی که برایتان پیش می‌آید چراغ سبز نشان دهید. از چسبیدن به تصمیم‌های لحظه‌ای خود نترسید. اصلاً اینکه یک دفعه وسط چیزی بپرید و رویکرد هر چه پیش آید خوش آید، هیجان زدۀتان می‌کند.
 
الهام‌بخش باشید 
شور و اشتیاق مسری است و تنها راهی که می‌توان به رضایت حقیقی رسید، الهام بخشیدن به دیگران است. وقتی که اشتیاق شما به چیزی، به زندگیتان هدف و معنا می‌دهد، اینکه آنچه را می‌دانید و تجربه کرده‌اید را نزد خود نگه دارید، مایۀ خجالت است. تعریف کردن داستان زندگیتان و نشان دادن خلاقیتتان به جهان، راهی برای انتقال شور و اشتیاق است. شما برای اینکه دیگران حس بهتری نسبت به خود و زندگیشان داشته باشند، باید الهام بخششان باشید. باید الهام بخش دیگران باشید تا کار بیشتری انجام دهند، و دستاوردهای بیشتری داشته باشند. در نهایت، ناامیدی و نداشتن منبع الهام، بدترین احساس است. وقتی که شما با شور و اشتیاق زندگی می‌کنید و لذت زندگی را از زندگی کردن می‌برید، باید الهام بخش دیگران باشید تا آن ها هم حس مشابهی را تجربه کنند.
 
سفر کنید 

هر علاقمندی‌ای که داشته‌ باشید، کسانی هستند که در این علاقمندی با شما شریکند. دیدگاه آنها ممکن است، کم و بیش با شما متفاوت باشد. زیبایی این امر در اینجاست که می‌توانید، موضوعی را از زوایایی که ندیده‌اید، ببینید. زیبایی هنر در نظر یک هنرمند فرانسوی ممکن است با این مقوله در نظر یک هنرمند آمریکایی متفاوت باشد. با سفر کردن می‌توانید افق های حوزۀ علاقمندیتان را گسترش دهید.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۰۴:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۸
از خاوری بپرس
ناشناس
۱۹:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۷
ممنون