فرارو- اول- وقتی آذر ماه سال 91 کاروان سفینه النجات، ضریح جدید حرم حسینی (ع) را از شهر های مختلف عبور می داد، مواجهه دوستداران ابا عبدالله (ع) با ضریح جدید آنچنان بود که حرف و حدیث هایی را به وجود آورد. آن موقع یکی از روزنامه ها در یادداشتی نوشت که ضریحی که هنوز بر مزار آن امام نصب نشده است نباید چنین تقدیس شود.
این یادداشت با واکنش های متعددی مواجه شد و بسیاری به آن پاسخ دادند. پاسخ یکی از آیات عظام اما بیش از همه در خود توجه بود. ایشان استدلال کردند که از آن جایی که این ضریح منتسب به آن حضرت است تقدیس و بوسیدن آن بلا اشکال است. ایشان با اشاره به «پرچم» کشورها و تکریم آن در همه دنیا این نوع مواجه را معمول دانستند.
دوم- در ظرف یک هفته پیش دو مورد دیگر رخ داد. استقبال مردمی از درب ورودی حرم حضرت اباالفضل (ع) در شهر های استان ایلام و رونمایی از دو ضریح نمادین سالار شهیدان و حضرت اباالفضل العباس (علیهماالسلام) در باغموزه دفاع مقدس تهران.
استقبال از درب جدید ورودی حرم حضرت ابوالفضل (ع) در ایلام
این دومی اما انتقاد یکی از مدرسین حوزه علمیه اصفهان را برانگیخت. ایشان در یادداشتی در خبرگزای مهر نسبت به تحریف ناخواسته توسل و زیارت از سوی مسئولین هشدار داد. حجت الاسلام والمسلمين مهدی مسائلی با تصریح به اینکه این دو ضریح هیچ نسبتی با اصل ندارد از مسئولین خواسته است که «تا قبل از آنی که کسی از این امامزاده خیالی حاجتی بگیرد و متولی امامزاده نیز به برکات معنوی و مادی آن پی ببرد، باب توسل و زیارت این ضریح را ببندید! »
ضریح نمادین امام حسین (ع) در باغ موزه دفاع مقدس
سوم- اساسا استدلال «انتساب» با این مشکل مواجه است که نمی توان حد یقف این انتساب را مشخص کرد. به عبارت دیگر این سوال همواره مطرح است که محدوده تقدیس اشیاء منتسب به افراد مقدس تا کجاست؟ اگر ضریح به واسطه انتساب، مقدس است چرا درب حرم نباشد؟ اگر تقدیس درب حرم بلااشکال است چرا هشتی ورودی صحن بوسیده نشود؟ چرا....
همه ما بارها با تکه پارچه های سبز رنگ متبرک شده به حرم حسینی و رضوی (علیهما السلام) بر مچ دست افراد یا فرمان خودروها مواجه شده ایم یا با خوردنی های متبرک شده از سفرهای زیارتی آشنا هستیم. اگر این دومینوی تقدیس را با همین استدلال ادامه دهیم آنوقت همه چیز را می توان مقدس شمرد و وقتی همه چیز مقدس باشد دیگر چیزی مقدس نخواهد بود!
اوضاع خوب نیست!
وقتی شیء در فاصله نزدیکی از جسم شخص مدفون شده موجود باشه قهرا تاثیرات تکوینی جسمی وجود خواهد داشت.
در غیر اینصورت تاثیر جسمی بر جسم دیگر ظاهرا قابل قبول نیست.
و اگر تاثیر روحانی مدنظر باشه پس سوال حدیقف اشاره شده در متن وارد و بجاست.
روی زردم بین در آب دیده همچون زر در آب
عیب مجنون گو مکن لیلی که شرط عقل نیست
گر نداند حال دردش گو برو بنگر در آب
.
.
.
شما ها هم تو این اوضاع احوال چیز دیگه ای نبود بهش گیر بدین؟ عشق و عاشقی قاعده و قانون ندارد.
فرارو داری می زنی تو جاده خاکی ها...
هرچیزی که مارایاد خدابیاندازد مقدس است فرارو جان
از پارچه سبز گرفته تا درب ضریح و یک کودک سرطانی