فرارو- زمانیکه پکن بر فراز دریای جنوبی چین «منطقه شناسایی دفاع هوایی» اعلام کند، تنها خود واشنگتن مقصر خواهد بود.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، ارتش آمریکا با اعزام کشتیهای خود برای کشتیرانی در ۱۲ مایل دریایی منطقه تحت کنترل چین در دریای جنوبی چین و همچنین اعزام هواپیماهای نظامی برای گشت زنی بر فراز قلمروی چین، به شکل عجیب و غریبی مدعی آزادی دریانوردی در این منطقه است. شانزدهم ماه می، جان کری، وزیر خارجه آمریکا طی سفرش به پکن مدعی شد که این برنامه، سیاست رسمی آمریکا نیست. با این حال بر اساس گزارش سی ان ان در بیستم ماه می، پنتاگون هواپیماهای پوسایدون P۸-A که پیشرفتهترین هواپیماهای جاسوسی آمریکا محسوب میشوند را بر فراز این منطقه به گردش در آورده است. عمومی کردن این ماموریت نشان میدهد که پنتاگون در مورد برنامههایش جدی است و میخواهد با قرار دادن چین در معرض بازخواست بین المللی، این کشور را خجالت زده کند.
پنتاگون به واسطه مقابله با پروژههای احیای ارضی چین آشکار میکند که آمریکا ادعاهای چین را به رسمیت نمیشناسد و مخالف نظامی کردن دریای جنوب چین توسط پکن است. بسیاری از متفکران استراتژیک آمریکایی بر این عقیدهاند که تا زمانیکه آمریکا فشار نظامی کافی به چین وارد کند، این کشور عقب مینشیند. اما چین امروز دیگر پذیرایی زورگویی و تهدید آمریکا نیست. با توجه به ریاست جمهوری شی جین پینگ، واشنگتن با موضع تقابلی تری روبرو است و یک پکن جسورتر پاسخگو خواهد بود. این واقعیت جدید سیاست خارجی چین است.
و برنامه پنتاگون-اگر قرار بود به سیاست تبدیل شود- دارای تاثیراتی برعکس هدفش است. این برنامه به چین دستاویزی میداد که واحدهای دریایی خود را به طور معمول به آبهای اطراف اعزام کند؛ ساخت و نصب تاسیسات نظامی در این جزایر را تسریع کند؛ و منطقه شناسایی دفاع خوایی را بر فراز قلمروی خود در دریای جنوبی چین ایجاد کند.
درحالیکه پنتاگون قصد دارد مانع از نظامی شدن دریای جنوبی چین توسط چین شود، برنامهاش چین را بیش از پیش مصمم به افزایش حضور نظامی در این منطقه میکند.
پیش از آنکه برنامه پنتاگون علنی شود، چین به این زودیها هیچ قصدی برای اعلام منطقه شناسایی دفاع هوایی بر فراز دریای جنوبی چین نداشت. دریای چین شرقی که در نوامبر ۲۰۱۳ از سوی چین به عنوان منطقه شناسایی دفاع هوایی اعلام شد، حال به محل رقابت قدرتهای بزرگ چین، ژاپن و آمریکا تبدیل شده است. در آوریل سال ۲۰۱۴ آمریکا خود را متعهد به دفاع از ادعای ژاپن در مورد جزایر دیائویو دانست و بنابراین خود را رسما وارد اختلافات ارضی میان پکن و توکیو کرد. اما در دریای جنوبی چین، جایی که پکن با چندین قدرت کوچک روبرو است، آمریکا رسما بیطرف است. چین سعی میکند این ادعاهای رقابتی را مدیریت کند و مانع از آن شود که چنین اختلافات دیپلماتیکی با کشورهایی مانند ویتنام و فیلیپین به سمت درگیریهای نظامی برود.
از این منظر، حضور آمریکا (و به طور روزافزونی ژاپن) در دریای جنوبی چین به این منطقه صدمه میزند و دریای جنوبی چین را به منطقه رقابت قدرتهای بزرگی چون چین و آمریکا و متحدانش تبدیل میکند. اگر واشنگتن مصمم به درگیری نظامی در دریای جنوبی چین باشد، برنامه ریزان چینی احتمالا به دنبال اتخاذ یک منطق قاطعانه و اعلام منطقه شناسایی دفاع هوایی بر قلمروی ادعایی خود در این منطقه هستند.
مطمئنا سیاست گذاران چینی میدانند که اعلام منطقه شناسایی دفاع هوایی بر فراز دریای جنوبی چین، پیامدهای منفی بسیاری دارد. مقیاس و سرعت پروژههای احیای ارضی چین باعث نگرانی گسترده بین المللی شده و همین حالا بسیاری در غرب، چین را یک زورگوی منطقهای میدانند. پکن نمیخواهد چنین برداشتی تداوم داشته باشد یا افزایش یابد، بنابراین تاکنون تمایلی به اعلام منطقه شناسایی دفاع هوایی در دریای جنوبی چین که مطمئنا از سوی جامعه جهانی یک اقدام تحریک آمیز تلقی خواهد شد، نداشته است.
اما برنامه و موضع گیری فعلی پنتاگون باعث میشود پکن گزینههای اندکی داشته باشد. این مسئله چین را وادار میکند که ملاحظات خوشنامی را کنار بگذارد و یک ابراز وجود استراتژیک مستقیم را در پیش بگیرد. ورای طرح منطقه شناسایی دفاع هوایی که چین مطمئنا به زودی از سوی چین اعلام خواهد شد، پکن به طور رسمی واحدهای دریایی را در جزایر مورد ادعای خود مستقر خواهد کرد.
این اقدام به هر صورت انجام میشد اما حضور نظامی آمریکا روند آن را به شکل قابل توجهی تسریع کرده و رقابت استراتژیک خطرناکی را به راه میاندازد که میشد مانعاش شد.
سوال بزرگ اینجا است: اعزام ناوهای آمریکایی به جزایر تحت کنترل چین چه منفعتی دارد؟ کشتیهای آمریکا اطرف خط ۱۲ مایل دریایی حرکت میکنند؛ هواپیماهای آمریکا بر فراز این جزایر پرواز خواهند کرد. چین چنین رفتاری را بدون آنکه دست به اقدامی نمایشی بزند، محکوم خواهد کرد. هیچ کس واقعا انتظار ندارد که چین به کشتیها یا هواپیماهای آمریکا حمله کند؛ برعکس آن هم همینطور. اما پکن مجبور به تحکیم حضور نظامی خود در دریای جنوبی چین میشود تا مخاطبان ملی داخلی را خشنود کند.
آیا این همان چیزی است که آمریکا واقعا میخواهد؟