معاون سياسي دبيركل جبههي مشاركت ايران اسلامي گفت: ديدگاهها و عقلانيت كانديداهاي اصلاحطلب، اجماع پيش از انتخابات را در اين اردوگاه از جناح رقيب محتملتر ميكند.
آذر منصوری اظهار كرد: انتخابات مقطعي است كه صفبندي گروهها و احزاب درون جناحها، مشخصتر و شفافتر ميشود و آرايش سياسي نيروها و جريانات سياسي قالب اصلي خود را پيدا ميكند.
كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست به ويژه در انتخاباتي مانند رياست جمهوري كه قرار است يك نفر از هر جريان وارد عرصه رقابت شود؛ آرايش سياسي و چينش نيروها مشخصتر و دچار تغييراتي ميشود، همانطور كه در اردوگاه محافظهكاران در مقطع فعلي، مشاهده ميشود صداي يكپارچهاي نيست، بلكه بيانگر آن است كه در تصميمگيري براي كانديداي واحد دچار تشتت هستند.
اخبار هم مويد آن است كه آقاي احمدينژاد تصميم دارد به صورت مستقل وارد عرصه شود و در عين حال حضور آقاي مهندس موسوي كه در دوران جنگ تحميلي حضور موفقي داشته و توانسته به بهترين نحو كشور را اداره كند و كارنامه موفقي را ارائه دهد، عرصه را براي جناح اصولگرا كه نميتواند منكر چنين عملكردي شود، تنگتر و تصميمگيري را سخت كرده است. به نظر ميرسد اين روند همچنان به قوت خود باقي بماند و كساني كه در دورههاي گذشته در راستاي ائتلاف اصولگرايان تلاش ميكردند در حال حاضر ظاهرا تصميم به چنين كاري ندارند.
وي افزود: در طيف اصلاحطلبان، نگراني از اجماع در انتخابات كمتر است و به دليل تجربه انتخابات نهم رياست جمهوري از تكثر كانديداها، به اين نتيجه قطعي رسيدهاند كه بايد به وحدت برسند و اگر تكثر مجدد تكرار شود، تصميمگيري براي اصلاحطلبان چالشهاي زيادي را ايجاد كرده و قشري از جامعه را كه پيرو تداوم دموكراسي هستند، از حضور مايوس خواهند كرد.
وي با بيان اينكه " تكثر كانديدا جهت ارائه برنامه و ديدگاههاي اصلاحطلبان به صورت ايجابي در فرصت باقيمانده ميتواند مفيد باشد" گفت: چنين عملكردي از يك سو ميتواند ترغيب به مشاركت حداكثري را داشته باشد و از سوي ديگر با تاكيد بر برگزاري انتخاباتي آزاد، قانوني و عادلانه و سالم فعاليت كند؛ لذا اين امر ميتواند فرصت باشد.
معاون سياسي دبيركل جبهه مشاركت ادامه داد: نقش آقاي خاتمي پس از انصراف در شكلگيري اين اجماع قطعا تعيين كننده خواهد بود و بزرگترين پيامي است كه كانديداهاي باقي مانده امر اجماع در نظر بگيرند و در دام اختلاف افكنيهايي كه حذف اصلاحطلبان را در بردارد، نيفتند.
وي افزود: با توجه به رفتارها و ديدگاههاي دو كانديداي اصلاحطلب به نظر ميرسد اجماع اصلاحطلبان و حضور با يك كانديدا در پاي صندوقهاي راي بسيار محتملتر و دست يافتنيتر از اصولگرايان خواهد بود.
وي تاكيد كرد: اصرار بر اجماع در مرحلهي دوم ريسك بزرگي است براي اصلاحطلبان، چنانچه در انتخابات رياست جمهوري نهم اين امر به صورت يك باور غالب درآمد و موجب شكست آنها شد؛ در نتيجه عاقلانهترين و بهترين شكل اجماع اصلاحطلبان پيش از مرحله اول است و اين شكل از ائتلاف نوعي بيانگر عقلانيت اردوگاه اصلاحطلبان است اما ائتلاف در مرحله دوم، از سر ناچاري خواهد بود و نتيجه روشني نخواهد داشت. نكته مهم ديگر اينكه اساسا ممكن است چنين فرصتي ايجاد نشود.