صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۳۹۱۵
دلایل افسردگی دانشجویان در گفتگو با مهدی ملک‌محمد
«سال اول ورود به دانشگاه فکرش را نمی‎کرد قرار است روزی او هم کِشان‌کِشان برود پشت ساختمان اصلی دانشگاه، سیگارش را روشن کند و تصور کند چقدر همه‌چیز سیاه است... و زل بزند به دودی که بالا می‌رفت، آنقدر بالا که محو می‌شد، درست مثل زندگی او.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۱ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴
فرارو- «سال اول ورود به دانشگاه فکرش را نمی‎کرد قرار است روزی او هم کِشان‌کِشان برود پشت ساختمان اصلی دانشگاه، سیگارش را روشن کند و تصور کند چقدر همه‌چیز سیاه است...»

به گزارش فرارو، شاید این فضا برای همه ما آشنا باشد، شاید روزی همه ما، با هزار امید آمدیم به جایی به نام دانشگاه و با دستِ خالی از امید از آن برگشتیم. چیز غریب و دور از ذهنی نیست، این‌که بعد از گذشتِ دو ترم، تعداد زیادی از دانشجویان به خیل عظیم افسردگان دانشگاه می‌پیوندند و هیچ انگیزه‌ای، شاید جز مدرک تحصیلی، آن‌ها را به ادامه دادن تشویق نمی‌کند.

چندی پیش معاون فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت با هشدار درباره افزایش افسردگی در میان دانشجویان، گفت: "طبق آماری که از دانشجویان به دست آمد، افسردگی در میان دانشجویان افزایش پیدا کرده و خودکشی در اوج افسردگی روندی تصاعدی را طی کرده است." اعلام این آمار، هم می‌تواند خبر از جلبِ توجه مسئولان به افسردگی دانشجویان بدهد و هم خبر از بحرانی که گریبان‌گیر میلیون‌ها جوان ایرانی است.

آمار افسردگی دانشجویان بالاست

باید اذعان کرد که تا کنون پژوهش مشخص و مبسوطی درباره میزان و چگونگی افسردگی و اختلالات روانی در میان دانشجویان ایرانی انجام نشده است. شاید بیشتر اطلاع ما از افسردگی دانشجویی، از طریق مشاهده شخصی و جمعی، آمارهای رسانه‌ای و یا پژوهش‌های پایان‌نامه‌ای در حوزه‌هایی مانند روان‌شناسی باشد. 

دکتر مهدی ملک‌محمد –روان‌شناس و عضو انجمن روان‌شناسی ایران- درباره افسردگی دانشجویان ایرانی معتقد است که ما با دلایل و وجوه مختلفی در افسرده‌شدن دانشویان روبرو هستیم، که دلیل عمده آن درست عمل نکردن نظام دانشگاهی در طیِ سالیان اخیر در زمینه‌های مختلف بوده است.

ملک‌محمد در گفتگو با فرارو با اشاره به تفاوت سیستم‌ آموزش و پرورش و دانشگاهی ما و تاثیر آن بر افسردگی، گفت: یکی از مهم‌ترین علل ایجاد خلق منفی –که قبل از اختلالات روانی و پیش‌نیاز سایر اختلالات است- تفاوت موجود میان سیستم آموزشی در وزارت آموزش و پرورش با وزارت بهداشت و وزارت علوم است. حالا به چه صورت این تفاوت می‌تواند منجر به افسردگی شود؟ هنگامی که یک فرد برای اولین بار به دانشگاه وارد می‌شود، از منظر مواجهه با جنس مخالف، مواجهه با استاد، قرار گرفتن در فضایی آزادتر و... متوجه می‌شود که چیزهای جدیدی پیش روی اوست. اما این‌ها نمی‌توانند هوش هیجانی افراد را تضمین کنند، چرا که این افراد بسیاری از موارد را آموزش ندیده و با آن نا آشنا هستند؛ از جمله روابط میان‌فردی. این شرایط منجر به شکل‌گیری زمینه بروز اختلالات روانی خواهند شد.

دانشگاه‌هایی، پایین‌تر از حد انتظار دانشجویان

این روان‌شناس در ادامه و با توضیح دلایلی که منجر به افسردگی دانشجویان خواهد شد، اظهار کرد: دانشجوی وارد شده به دانشگاه، انتظاری غیرواقع‌بینانه از محیط دانشگاه در ذهن دارد. او تصوری خیالی در ذهن خود نسبت به آنچه در دانشگاه در انتظار اوست ساخته و در نتیجه با ورود به محیط دانشگاه با چیزی متفاوت از آن روبرو می‌گردد؛ و لاجرم دچار استیصال و افسردگی می‌شوند.

ملک‌محمد همچنین توضیح داد: بنابر مشاهدات من، هرچقدر که دانش‌آموزان تیزهوش‌تر و موفق‌تر باشند، به دانشگاه‌های تراز اول کشور نیز راه پیدا خواهند کرد، که البته این بیشتر آن‌ها را در معرض افسردگی قرار خواهد داد. برای مثال کسی که با حداقل یک‌سال تلاش بی‌وقفه، رتبه‌ای بسیار خوب در کنکور ریاضی کسب کرده، به دانشگاه صنعتی شریف راه می‌یابد. ابن فرد پس از حضور در دانشگاه متوجه می‌شود که این محیط خلاف تصورات و انتظارات او بوده است و در نتیجه دچار سرخوردگی می‌گردد. در مقابل فردی که تلاش خیلی کمی برای ورود به دانشگاه کرده، وارد دانشگاهی تراز پایین می‌گردد و به دلیل تلاش پایین‌اش، احساس افسردگی نخواهد کرد.

ناامیدی در دانشگاه‌ها

این عضو انجمن روان‌شناسی ایران درباره تاثیر بسیار زیاد نا امیدی بر افسردگی در ادامه اظهار کرد: نا امیدی دلیل عمده دیگر افسردگی از نظر روان‌شناسان است. پس از اینکه دانشجویی وارد دانشگاه می‌گردد، زمانی متوجه می‌گردد که فارغ‌التحصیلان زیادی بیکار هستند. وی همچنین متوجه تلاش داشنجویان ترمِ بالا برای خروج از کشور می‌شود و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که در این کشور بازار کار متناسبی وجود ندارد. در نتیجه این دانشجو دچار ناامیدی و سپس افسردگی ناشی از آن می‌شود، احساسی که مانند دومینو به همه دانشجویان منتقل می‌گردد و همه پس از مدتی متوجه می‌شوند که آینده خوبی در انتظار آن‌ها نیست.

دکتر ملک‌محمد همچنین به وضعیت مدیریتی دانشگاه‌ها اشاره کرد: در سال‌های اخیر وضع مدیریتی و اداره دانشگاه‌‌ها افول کرد که بر فضای ناامیدی شدید در دانشگاه اثر گذاشت.  البته باید به تاثیر متقابل نهاد دانشگاه و جامعه بر یکدیگر اشاره کرد. هنگامی که یک جامعه حال خوبی نداشته باشد، نباید انتظار داشت که دانشگاه‌ها آن وضع خوبی داشته باشند. اما به هر روی، مشکلات مدیریتی نقش بسزایی داشته‌اند؛ در نظر نگرفتن وضعیت حاکم بر دانشگاه‌ها و حل نکردن بنیادین آن، ناشی از مدیریت ضعیف است. سال‌هاست که مسئولین از اصلاح بازار کار سخن می‌گویند، اما در عمل این بازار اصلاح نشده و حال حتی دانشجویان فارغ‌التحصیل مهندسی نیز راهی به بازار کار ندارند.

اساتید نیز بی‌انگیزه‌اند!

این روان‌شناس با بررسی تاثیر متقابلی که دانشجویان و اساتید می‌توانند بر روی یکدیگر بگذارند، در ادامه توضیح داد: اساتید و مدیریت دانشگاه باید خود منشاء انگیزه باشند. این درحالی است که خود آن‌ها فاقد انگیزه‌اند. اساتید دانشگاه‌ها مشغولیت‌های متعددی پیدا کرده‌اند که باعث شده کمتر به داشنجویان توجه نشان دهند. بی‌انگیزگی از دانشجو به استاد و از استاد به دانشجو در حال انتقال است.

وی تصریح کرد: در این میان، دانشجو باید از چه کسی انگیزه بگیرد؟ نه جامعه به او انگیزه می‌دهد، نه دانشگاه و نه اساتید. در نتیجه بی‌انگیزگی در او رسوخ می‌کند. به هر روی، افراد به انگیزه‌های بیرونی وابسته‌تر هستند، تا به انگیزه‌های درونی.

ملک محمد گفت: در نتیجه، همه این عوامل بر روی دانشجو اثر می‌گذارند و او را به استیصال، درماندگی، نا امیدی از آینده و در نتیجه افسردگی می‌رسانند؛ اینکه او شاهد وضعیتی است که نمی‌تواند آن را تغییر دهد و آینده برایش مبهم است.

مراکز مشاوره دانشجویی کجای کارند؟

این روان‌شناس در پاسخ به این سئوال که "نقش مراکز مشاوره دانشجویی در کاهش افسردگی دانشجویان چیست" و با انتقاد از این مراکز در ادامه گفت: هرچند که نمی‌توان به صورت مطلق نتیجه گرفت، اما باید به عدم کارکرد این مراکز صحه گذاشت. در طی ده سال گذشته، درهای دانشگاه به روی تعداد زیادی دانشجو باز شد؛ این در حالی بود که جز نیاز به میز و تخته و استاد و... نیازهای دیگر آن‌ها، از جمله نیاز به داشتن سلامت روان، مورد توجه قرار نگرفت. این اولین اشتباه درباره مراکز مشاوره دانشجویی بود؛ تعداد دانشجویان زیاد می‌شد اما ظرفیت‌ها و تعداد مشاوران تقریبا ثابت ماند. در نتیجه دانشجویان زیادی به این مراکز مراجعه می‌کنند، اما این مراکز نمی‌توانند نیاز همه آن‌ها را پاسخ بگویند.

وی تصریح کرد: متاسفانه جز چند دانشگاه محدود، توجهی به امر مشاوره در دانشگاه‌ها نمی‌شود. بسیاری به این دفاتر به عنوان دخالت‌گر نگاه می‌کنند.

دکتر ملک‌محمد در ادامه تشریح کرد: در بحث مشاوره، یک بخش درمان است و بخش مهم‌تر پیشگیری است، که کم‌هزینه‌تر از درمان نیز هست. ما باید پیش از هر کار عوامل افسردگی را در افراد برطرف کنیم و به ایجاد شادی در فضاهای مختلف برای آن‌ها توجه نشان دهیم. دانشجو باید در دوران دانشجویی خود، احساس لذت کند. برای این‌کارها نیز نیاز به بودجه هست، که متاسفانه بودجه در دولت آقای روحانی نیز تغییری نداشته و مانند دولت قبل است. دانشگاه‌های خصوصی نیز نمی‌توانند چنین هزینه‌هایی را بکنند، چرا که باید از خود دانشجو بگیرند و باز شبکه‌ای پیچیده شکل خواهد گرفت.

آینده مبهم در انتظار دانشجویان است

عضو انجمن روان‌شناسی با اشاره به نکته دیگری، در ادامه گفت: دانشجویی که وارد دانشگاه می‌شود، اگر وضع اقتصادی خوبی نداشته باشد، دچار مشکل خواهد گشت؛ چرا که خانواده نگاهی منفی به او دارد. در نتیجه او مجبور می‌شود که کارکند، تا از وابستگی به خانواده رها شود. بنابراین طیف گسترده‌ای از دانشجویان –خصوصا در دوره‌های تکمیلی- بخش زیادی از زمانشان را به کار کردن اختصاص می‌دهند، که منجر به بی‌انگیزگی و فرسودگی آن‌ها خواهد شد؛ خصوصا که شغل این دانشجویان با کار آن‌ها غیرمرتبط است. آینده برای این افراد مبهم خواهد شد و اضطراب آن‌ها را فرا خواهد گرفت که در نتیجه افسرده خواهند شد.

این روان‌شناس در انتها با ابراز ناامیدی گفت: من صراحتا باید اعلام کنم که روزنه امیدی برای بهبود این شرایط وجود ندارد. تنها تفاوت در دولت آقای روحانی در زمینه داشنگاه‌ها، همسوتر بودن سیاسیت‌ها با دانشجویان است، اما مانند دولت پیش، مشکلاتی همچون کمبود بودجه همچنان حاکم است و همچنان مسائلی مانند تفکیک جنسیتی –در دانشگاه علامه- در حال اجراست. از آن‌جایی که روند تغییرات کُند و مدت حضور دانشجویان در دانشگاه‌ها محدود است، افسردگی باز هم دامن دانشجویان را خواهد گرفت.
ارسال نظرات
عاطفه
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
واقعا دلیل اولش همینه که متوجه میشن بازار کار وو اینده ای در انتظارشون نیست البته فکر کنم به مرور بهتر بشه چون تعداد بچه ها کمتر شده ولی برای ما دهه شصتیا واقعا افتضاح بود
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
دانشجوی دانشگاه ازادم با سطح علمی متوسط یا حتی متوسط رو به پایین.هیچ ادعایی هم ندارم.ولی وقتی کلی هزینه برای تحصیل پرداخت میکنم انتظار نتیجه ی بهتری دارم.ولی متاسفانه هیچ نتیجه ی مثبتی از وقتی که در این چهار سال صرف شد ندیدم.در حالی که یک نفر دیگه که سن کمتری هم از من داره با فروش مواد مخدر در عرض یک هفته سی میلیون تومان پول به دست اورد...
دانشجوی بیچاره
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
اساتید
اساتید
اساتید
واقعا با برخوردهای زشت و زنندشون باروح و روان دانشجوها بازی میکنن وعین خیالشون هم نیست که داره چه بلایی سر دانشجو تو دانشگاه میاد
هرکدمشون ده جا شاغلن حقوق بالا،ماشین خوب،خونه بزرگ و... روکه دارن دیگه غمی ندارن
بهداشت حرفه ای
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
منکه ازترم هشت رفتم سرکار الانم حتی وقت نمیکنم ارشد بخونم پول خوبی هم توش هست رشتمم بهداشت حرفه ایه ویه دخترم .بهتره برید دنبال کار خییییییلی بگیردید عزیزان من بایکی دوبار که درست نمیشه .امید داشته باشید
ناشناس
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
متاسفانه همه ، همه چیز را در دانشگاه و درس خواندن جستجو می کنند . باید از فکر میز نشستن و حقوق بخور نمیر کارمندی بگذری و یه فن و هنری و صنعتی یاد بگیری . مگه تو دانشگاه چه خبره چی میخوا ی یاد بگیری برو دنبال سازمان فنی و حرفه ای . شش ماهه یه چیزی یاد بگیر و زند
گی ات و بکن .
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
من دانشجوی ارشدم امسال دکتری قبول شدم اما نرفتم برا مصاحبه
احسان
۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
داداش من اصلا کنکورشم ندادم اومدم سربازی بعدشم اپلایییییییی

تو سربازی ام همش زبان میخونم
نسرین
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
با خوندن این گزارش فقط اشک ریختم. دلم به حال خودم که 6 سال از بهترین سال های زندگیم رو در دانشگاه گذروندم و حالا با مدرک فوق لیسانس مهندسی از دانشگاه دولتی هیچ امیدی به آینده ندارم خیلی سوخت. گناه من و هم نسل هام اینه که خیلی بدموقع به دنیا اومدیم .....
ناشناس
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
من دانشجوی دکترای دانشگاه تهرانم.هرچی دنبال کار می گردم پیدا نمیشه نه اینکه کار نباشه کار هست اما پارتی و رشوه می خواد که من ندارم.تنها کاری که پارتی نمی خواد پایان نامه نویسی است. و تو چه دانی پایان نویسی چه ذلت و غذاب وجدانی دارد و اگر بخواهم تشبیهش کنم به تن فروشی زنان خیابانی شبیه است...این است سرنوشت30 سال درس خواندن .الان دارم به اون بچه هایی که توی مترو فروشندگی می کنند حسادت می کنند چون مطمئنا وقتی به سن من برسند همه چیز دارند.اما من و امثال من چی؟؟؟30 سال هزینه کردن پول و عمر!!!!!
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
• کهن دیارا ، دیار یارا ! دل از تو کندم ، ولی ندانم
که گر گریزم ، کجا گریزم ، وگر بمانم ، کجا بمانم

نه پای رفتن ، نه تاب ماندن ، چگونه گویم ، درخت خشکم
عجب نباشد ، اگر تبرزن ، طمع ببندد در استخوانم

درین جهنم ، گل بهشتی ، چگونه روید ، چگونه بوید ؟
من ای بهاران ! از ابر نیسان چه بهره گیرم که خود خزانم

صدای حق را ، سکوت باطل ، در آن دل شب ، چنان فرو کشت
که تا قیامت ، درین مصیبت ، گلو فشارد ، غم نهانم

کبوتران را ، به گاه رفتن ، سر نشستن ، به بام من نیست
که تا پیامی ، به خط جانان ، ز پای آنان ، فروستانم

سفینه ی دل ، نشسته در گل ، چراغ ساحل ، نمی درخشد
درین سیاهی ، سپیده ای کو ؟ که چشم حسرت ، در او نشانم

الا خدایا ، گره گشایا ! یه چاره جویی ، مرا مدد کن
بود که بر خود ، دری گشایم ، غم درون را برون کشانم

کهن دیارا ، دیار یارا ، به عزم رفتن ، دل از تو کندم
ولی جز اینجا وطن گزیدن ، نمی توانم ، نمی توانم
ناشناس
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
آیه داریم: سیرو فی الارض و ...
نباید دانشجویان زحمتکش دانشگاهها، اندیشه سنتی داشته باشند.
اگر خداوند دری بر روی بنده اش ببندد، از رحمت گشاید صدها در دیگر.
الان شاید بازار داخل نیاز نداشته باشه، هزاران بازار خارجی به فارغ التحصیل ایرانی نیاز داره.
گفتنش آسونه، همت میخواد برای نوشتن مقاله و زبان خوندن و مقابله با ناامیدی
محمد
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
ااينکه افسردگي افزايش يافته يا نه تنها با پژوهش وتحقيقات علمي امکان پذير است . وخود اين بنده خدا هم مي گويد بررسي دقيق علمي پيرامون موضوع صورت نگرفته اينکه در دانشگاه افسردگي وجود دارد جاي ترديد نيست ولي ايا کم شده يا زياد بعد از تحقيق وبررسي بايد اعلام شود .وخود انتقال موضوع به اين سبک منجر به افزايش افسردگي وناراحتي نسل جوان جامعه خواهد شد.
ناشناس
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
طبق آمار یک سوم کل دانشجویان ایران دانشگاه آزاد درس میخونن , این یعنی فاجعه !!!
فساد اخلاقی , بی حیایی , بی سوادی و ... در این دانشگاه موج میزنه !!!
ناشناس
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
فقط باید دانشگاه امام صادق رفت تا بتوانی به چندین میز از جمله سازمان بورس، قوه قضاییه، مرکز پژوهش های مجلس و و زارت خارجه و.... برسی....
دانشگاتو درست انتخاب کن!!!
ناشناس
۰۹:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
حالا درسشون که تموم شه و وارد بازار کار بشن و اینهمه تبعیض و نابرابری دستمزد و ببینن تازه می فهمن افسردگی بعنی چی
omid2
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
نداشتن امید برای پیدا کردن کار در اینده اصلیترین عامل افسردگیست. خوش به حال کسانی که هنوز دانشجو هستند. فارغ التحصیلی تازه شروع مشکلاتی شدیدتر است.
مقایسه خود با کسانی که درس نخوانده اند و اکثرا وضعیت مطلوبی دارند نیز ازار دهنده است و همچنین مقایسه خود با همدوره هایی که با پارتی در سر کار هستند
ناشناس
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
این جناب مشاور که خودش بیش از همه ناامیده؟؟؟؟؟
دانشجوی دکتری
۰۰:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
و اینکه کسی با هزار امید و آرزو و گذر از مراحل سخت کنکور و مصاحبه و مقاله..... دانشجوی دکتری میشه و میبینه که3000 نفر که اغلب بدون داشتن هر گونه شرط قابل قبول بورسیه میشوند. اینکه سنش به 35 رسیده هنوز بیکار و مجرده، اینکه توی دانشگاه مجبوره فقط برای یک وعده ژتون بخره!!! خب به نظر تون نباید افسرده بشه؟؟؟!!!! آری حال دانشجویان خوب نیست!!!
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
بنظر من، کسی که چند تا مقاله داره نباید افسرده باشه، بلکه برعکس باید سخت امیدوار باشه به دانشگاههایی که راحت برای پست داک پذیرش میدن.

مشکل شما طرز فکر محدودتون از نظر جغرافیایی است. خود را محدود به زندگی در یک منطقه نکنید. نهج البلاغه را مطالعه کنید.
میلاد
۰۰:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
دانشجوهای خوب و باحال ، حیفه ،،،حال خوبتون رو خراب نکنید گور پدر دنیا...
ناشناس
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
آنقدر افسرده ام که رمقی برای نظر گذاشتن ندارم ........
ناشناس
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
افسردگي يعني مشكلات رو ببيني و نتوني كاري بكني
ناشناس
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
این دانشجویان که دانش آموزان چند سال پیش هستند در دوران مدرسه دانش آموزی نمی کنند. از سال اول راهنمایی به فکر ورود به دانشگاه هستند و در ساعتهای خارج از مدرسه به کلاسهای تقویتی می روند و زمان استراحت و اوقات فراغتی ندارند. در تابستان هم به دنبال کلاسهای گوناگون می باشند وهیچ استراحتی به مغز داده نمی شود، در نتیجه این دانش آموزان وقتی وارد دانشگاه می شوند دچار افسردگی می شوند و انتظار بیشتری نباید داشت.
میلاد
۲۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
چون امید به اینده ندارند . میدونند بیکار و بی پول و افسرده خواهند شد .
ایرانی
۲۱:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
از: فوق لیسانس وظیفه
به: فرارو و خوانندگان آن

موضوع: وضعیت فازغ التحصیل مقطع ارشد دانشگاه شهید بهشتی تهران

سلام علیکم،

اینجانب نظامی فوق در بدترین وضعیت آب و هوایی و معیشتی در خوستان مشغول خدمت در لباس مقدس سربازی می باشم. از همه بدتر رفتار بسار زننده و زشت پرسنل کادر با اینجانب و سربازان تحصیلکرده دیگر به صورتی کاملا عقده وار می باشد. خ.اهشمند است جهت مساعدت و همکاری دستور لازم را امر به ابلاغ فرمایید....
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
رفتارشون طبیعیه. برای شما صبر توصیه میکنم و اینکه وقتت رو مفید بگذرون مثلا زبان بخون، مقاله بنویس
یونس
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
من ی ماه دیگه مدرک دکتری میگیرم اما خدا میدونه دریغ از ی ذره امید برای استخدامی...
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
اگه برای مدرکت زحمت کشیده بودی به فکر استخدام و انجام یک کار روتین و تکراری در یک اداره و ارگان نمیفتادی.
تا دیر نشده اپلای کن برو
ناشناس
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
حال مام خوب نیست
دانشگاهی
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
من تو یه دانشگاه دروس اقتصاد درس میدم،دانشجویان خیلی مشکل دارند و افسرده هستند،اما یه روان شناس تو دانشگاه هست که به دانشجویان مشاوره میده ،اما خودش افسرده تر همه انهاست!!!!
ناشناس
۱۶:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
دقیقا تو دانشگاه ماهم یه استاد روانشناسی بو د من رفتم پیشش مشاورهبگیرم بلکه از این حال در بیام خلاصه یه مدت گذشت رفیق شدیم دیدم بابا این خودش از همه داغونتره دیگه کار به جایی رسید من به این رفیقمون دلداری میدادم الانم اینجاس داره میخنده میگه به بچه های فرارو سلام برسون
samirad
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
این آینده مبهم وخوب اومدی ولی به نظرم زیاد هم مبهم نیستا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مشخصه.
کار ما ازروانشناس وروانپزشک گذشته آقا.خودتو هم اگه جای مابودی بعد 18سال تحصیل بااین وضعیت کارجامعه دیوونه می شدی چه برسه به افسردگی.بازجای شکرش باقیه ما سرپاییم.
به ای ذنب...
ناشناس
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
تو کشور ما دانشگاه یعنی سیرک و یا شهربازی !
یه عده فقط برای اهداف غیر درسی وارد دانشگاه شدن ....
دانشگاه آزاد هم وحشتناک ترین دانشگاه کشوره !!!
ناشناس
۱۸:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
تا وقتی هر روز به مردم تلقین غم وغصه را کنید چیزی درست نمی شود ا
احسان
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
با این که کاملا با مطلب موافقم و خودم هم دیدم و تجربه کردم ولی نمی دونم چرا پی در پی گزارش های اجتماعی ناامید کننده میذارین ؟(امیدوارم تایید بشه !)
ناشناس
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
افسردگی دانشجویان ربطی به تراز و بار علمی نداره !
طبق تجربه چند سال پیش خودم در دانشگاه آزاد ، دانشجو وقتی وارد محیطی میشه که جنس مخالف خودش رو از نزدیک میبینه و در سن و سالی است که شدیدا به رابطه عاطفی با جنس مخالف احتیاج و به بلوغ جنسی رسیده دچار عذاب و هزار و یک دردسر میشه !!!!
ولی این طرف خوب قضیه هستش و وقتی دانشجو بیچاره میبینه که برای داشتن این ارتباطات امکانات مالی و ماشین نیاز هست و دست و بالش خالی و صرفا باید از دور ببینه یک بچه پولدار معلوم نیست چجوری ماشین فلان قیمت سوار شده روزانه با هزارتا دختر پول پرست خنده میکنه و شاد هستن !!!
اگر این مشکلات حل نشه واقعا آینده وحشتناکی رو باید برای کشور ببینیم و مشکلاتی پیش خواهد آمد که هیچ رقمه و با هیچ سیاستی قابل کنترل نخواهد بود !!!
اعتیاد ، دزدی ، تجاوز و ......
ناشناس
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
آی گفتی ...

این دقیقا چیزیه که میخوان پاک کنن
دانشیار روانشناسی از دانشگاه علامه
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
"""تنها تفاوت در دولت آقای روحانی در زمینه داشنگاه‌ها، همسوتر بودن سیاسیت‌ها با دانشجویان است، اما مانند دولت پیش، مشکلاتی همچون کمبود بودجه همچنان حاکم است و همچنان مسائلی مانند تفکیک جنسیتی –در دانشگاه علامه- در حال اجراست. از آن‌جایی که روند تغییرات کُند و مدت حضور دانشجویان در دانشگاه‌ها محدود است، افسردگی باز هم دامن دانشجویان را خواهد گرفت.""

یعنی تفکیک جنسیتی در دانشگاه علامه طباطبائی، باعث افسردگی دانشجویان شده است؟؟؟؟؟!!!!!!!
متأسفم برای این نویسنده روانشناس. فقط متأسفم!!!!
بفرما دانشگاه علامه، بحث و مناظره داشته باشیم.
سحر
۱۷:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
جناب دانشیار طرف نگفته تفکیک جنسیتی عامل افسرگی هست (البته مثل روز روشنه که می تونه یکی از عوامل کاهش شور و نشاط در دانشگاه باشه)، بلکه داره سیاست های دو دولت رو در موضوع دانشگاه مقایسه می کنه.
البته امیدوارم که شما دانشیاری تون از صدقه سر رانت رئیس سابق دانشگاه علامه به دست نیاورده باشید...
علی
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
استاد عزیز، این مورد که شما به آن توجه کردید یکی از مشکلاتی بود که وجود دارد. این موضوع خود به تنهایی باعث و بانی تمام مشکلات نیست بلکه یکی از عوامل ایجاد نا امیدی و افسردگی می باشد.
لطفا متن را کامل و با دقت مطالعه بفرمایید.
ناشناس
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
دانشجوی ارشد علوم پزشکی تهرانم ولی میدونم ترم بعد که فارغ التحصیل میشم بیکارم...
میلاد
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
نترس اگ پزشکی و دندانپزشکی می خونی دولت اینقدر تعرفعه رو چرب کرده وضع مالیت ردیف میشه . بیچاره فنی مهندسی ها
ناشناس
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
هنوز در عجبم که چطور تونستم چهار در دخمه‌های خوابگاهی صنعتی اصفهان دوام بیارم.
حیف از عمری که گذشت. حداقل امیدوارم یه جا اپلای کنم. :(
ناشناس
۱۸:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
دانشگاه قم رو ندیدی .
ناشناس
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
...و حال فارغ التحصیلان بدتر از حال دانشجویان!
ناشناس
۱۶:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
بی پولی واینکه جوان بالاجبار بایدسربار خانواده باشد،وخانواده نیز بزور شکم خودش راسیر می کند،رودربایستی واینکه باقتضای جوانی می خواهدذربین همسن وسال هایش وهمکلاسانش خودی نشان دهدونمی تواند،اینکه دراکثرموارد مجبور است پیاده مسیرهای طولانی راطی کند ویا درخوابگاه ها اکثرا املت بخورد وآرزوی پیتزاخوردن ویک باررستوران رفتن رادرخواب بایدببیند،اینکه می بیند مملکت با دنیایی امکانات باید روی گنج خوابید وشکمت نیمه گرسنه باشد،اینکه می بیند افرادی بی لیاقت وناتوان اررتق وفتق مسایل معمولی خود به پست ومقام های بالا وحساس می رسند ،اینکه مدرک گرفتن درگرو پول است وبدون زحمت باپول می توان هرنوع مدرکی راگرفت،اینکه آینده ای درکارنیست وگروهی اندک همه چیز وهمه کس رادراین مملکت بهم می ریزند وازهمه طلبکارهم هستند،اینکه نسل های از60 به بعد نسل سوخته هستند،اینکه یک شبه همکلاسیش به مدد پدریا اقوام نزدیکش صاحب ماشین آخرین مدل می شود وفردا ازطریق رسانه ها می فهمد که با پول دزدی بوده،اینکه یک زیرپیراهن دارد وباید بشوید وخشک شود یا نیمه خیس بپوشد،اینکه باید شلواربدل شلشی بجای شلواردویست هزارتومانی بپوشد ،اینکه اغلب اوقات ازدوستان لباس قرض می گیرد واینکه واینکه واینکه ... ومسیولین باید بدانند که امروزه بمدد اینترنت ودیگررسانه های گروهی وبرروی یک موبیل تمام مخفی کردن ها به آنی افشا می شود ودرمعرض دید واطلاع هزاران نفر وبهمین ترتیب درعرض سه روز جهانگیر می شود، وباید بداد جوانان رسید ودید که مملکت ما 600 میلیارد دلارپتانسیل سرمایه گذاری دارد وبا جلب اعتماد سرمایه گذاران غرب دیگر جوانان مجبور به خودکشی نمی شوند ومابایدبازنگرانه فکرکنیم واز وپرداختن به اموراین وآن خارجی که دست آخربهمان توهین می کنند برداریم و.تادیرنشد به مردم خودمان ومخصوصا به جوانان بپردازیم.
سعید
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
سلام دوست عزیز. تمام حرفایی که گفتی رو با تمام وجود درک کردم و خودم یای از همین ها هستم. الان نیم ساعته دارم گریه میکنم با اینکه میدونم یک مرد نباید گریه کنه. اما چه کنم پدرم فوت کرده و اوضاع خوبی نداریم اما هنوز امیدوارم،امیدوارم یه روز سختی ها تموم بشه و با سعی و تلاش مملکت رو بسازیم.
ناشناس
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
احسن درود بر شما.