ستارهشناسان دانشگاه پِن استیت میگویند که ایده بیگانگان بسیار پیشرفته شاید کمی غیرواقعی به نظر برسد. این محققان بخشی اعظمی از کیهان که با تجهیزات کنونی قابل دسترسی است (حدود صد هزار کهکشان) را بررسی کردهاند، ولی به هیچ نشانهی روشنی از امپراتوری بیگانگان دست نیافتهاند.
موجوداتي كه از نظر جثه كاملا شبيه انسان زميني هستند ولي درون يك پوشش محافظ قرار دارند.از سر تا پا.
ما تو مشکلات کره زمین موندیم بهتره فکر خودمون باشیم!
پديده حلقه هاي كشتزار يكي از پديده هايي كه تنها با هوش فرازميني قابل توضيح است. واقعه فونيكس كه هزاران نفر مشاهده واضحي از يك سفينه فضايي بسيار بزرگ داشتند و مثالهاي بسيار زياد ديگر.
موضوع وقتی جالب میشه که بدونید 100ها میلیارد کهکشان در دنیا وجود داره که کهکشان راه شیری خودمون یکی از کوچکترین اونهاست!
حالا تصور کنید در بین 100ها میلیارد کهکشان که هرکدام 100ها میلیارد ستاره دارند فقط درصد بسیار کوچکی سیاره با شرایط قابل سکونت وجود داشته باشه. اگه این درصد رو حتی 1 در میلیارد هم تصور کنیم بازهم میلیاردها میلیارد سیاره قابل سکونت در سطح کیهان خواهیم داشت.
حالا کدام سلیم می پذیره که از بین این 100ها میلیارد سیاره قابل سکونت فقط در سطح زمین حیات شکل گرفته باشه؟
وجود حیات فرا زمینی موضوعی بدیهی می باشد. البته بسیاری از این موجودات دارای سطوحی از هوش هم هستند. شاید از ما پست تر و یا شاید بسیار بسیار پیشرفته تراز ما باشند. حتی ممکن است سیاره هایی با موجودات زنده اما بدون هوش و متوحش (مثل یک جنگل) وجود داشته باشد. پهنه آفرینش خداوند بسیار فراتر از قوه درک و تخیل انسان است.
اما سفر موجودات هوشمند فرا زمینی با یوفو به زمین و برخورد نزدیک انسانها با این موجودات مبحث دیگری است که با اما و اگرهای فراوان و سوالات و ابهامات زیادی مواجه است. مهمترین دلیل شک برانگیز بودن آنهم بعد نجومی مسافت و غیرممکن بودن سفر در چنین فاصله هایی است. چراکه شما اگر باسرعت نور هم بخواهید بین دو کهکشان با فاصله متوسط سفر کنید میلیونها سال طول میکشه! البته هیچ چیز مادی خارج از دسترس عقل بشر نیست و شاید روزی این مشکل در آینده ای دور حل شود. فعلا تئوری هایی در زمینه سفر بین کهکشانها با استفاده از کرمچاله ها وجود دارد که پیشنهاد میکنم در زمینه فیلم Interstellar به کارگردانی کریستوفر نولان رو ببینند.
در نهایت به دوستان پیشنهاد میکنم با موضوعات علمی برخورد سیاسی ، جناحی ، مذهبی و نژادی نداشته باشند.
در ضمن ترجمه هاتون خیلی خوبه. لاااایک. آدم وقتی میخونه اصلا اذیت نمیشه مثل یه سری سایتای دیگه.
دمتون گرم واقعا. بازم از این مطلبا بذارین.
در ضمن ترجمه هاتون خیلی خوبه. لاااایک. آدم وقتی میخونه اصلا اذیت نمیشه مثل یه سری سایتای دیگه.
دمتون گرم واقعا. بازم از این مطلبا بذارین.
انسان هیچی نیست در عین حالی که میتونه همه چی باشه و همه جا رو تسخیر کنه! ولی به هر حال انسان خدا نیست!
وجود موجودات فرای تصور و عقل ناقص ما حتما هست.
قبلا هم که هزاران خدا در زمین ساخته شده بود کار دانشمندان و ریش سفیدان وقت بوده
الان توی عصر روشنی ببین این حماقت به چه شکلی به وجود آمده "فرازمینی"
همین شبکه منوتو1 که روشنفکری را فریاد میزند تمام تلاش خودش رو برای ایجاد باور فرازمینی هاکرده
باورتون نمیشه که یه سری آمریکایی ها هستن که همین الان توی این دنیایی که علم داره همه چیز رو روشن میکنه به لطف رسانه هایی مثل فاکس دارن "فرازمینی"یا بهتر بگم آدم فضایی میپرستندن
ولی کمک های "بیگانه" و "جنگ ستارگان" به فاکس رو نمیشه نادیده گرفت
اینها که به خدای انسانها و چند هزار پیامبر میخندند کمی آنطرف تر آدم فضایی میپرستند
اینکه گفتید آنها مثل ما نیستند و نباید مثل خودمان به آنها نگاه کنیم درست.
اما اگر همه چیز را بر اساس قانون الهی و اینکه همه چیز دارای یک خالق است ببینیم در خواهیم یافت که آنها می توانند شبیه ما باشند.
حالا اگر آنها شبیه ما باشند چگونه هستند؟
بیایید بیاندیشیم که ما به عنوان یک تمدن هوشمند، در میانه تمدنهای دیگری هستیم که در جهان هستی آفریده شده است.
ما در درون خودمان سیر می کنیم و دارای قواعد داخلی هستیم.
آنها روزی به ما خواهند رسید و ما را از نزدیک ملاقات خواهند کرد.
مطمئنا در این میان آنهایی زودتر خود را به ما میرسانند که از همه قویتر و پیشرفته ترند. تجربیات زیادی دارند و اصلا بعید نیست که بگوییم ما اولین موجودات هوشمندی نیستیم که می بینند.
آنها بر اساس منافع خودشان با ما رفتار خواهند کرد و با این ترتیب قسمتهایی از ما برایشان مهم تر از قسمتهای دیگر ما است.
آنها بزودی قوائد و مقررات ما را در خواهند یافت و می فهمند که فرمان از کجا صادر می شود و در اینجا ارتباط آنها با کانونهای قدرت زمین بیشتر می شود. محلهایی را برای استقرار خود انتخاب می کنند و با روسای ما وارد مذاکره می شوند.
اما ارتباطی که آنها می شناسند با ارتباطی که ما قبلا داشتیم متفاوت است. آنها از ارتباطات خود هدف مشخصی را دنبال می کنند و ما تنها نظاره گر این ارتباط هستیم.
قوانین و مقررات خود را به ما می آموزند و با این ترتیب ما را متمدن می کنند.
چیزهایی را که داریم و مهم هستند از ما می گیرند و چیزهایی را به ما می دهند که هرچه بیشتر به آنها وابسته شویم.
مردم ما هم آنها را می بینند و سعی می کنند مانند آنها بشوند. در اینجاست که مسیر مهاجرت آغاز می شود.
یک مسیر دو طرفه باز می شود که در آن نخبه ها و دارایی های ارزشمند ما از زمین خارج می شوند و در عوض کالاهای مصرفی به زمین وارد می شود.
کم کم ما در میابیم که چندان هم با هم تفاوت نداشتیم و اختلاف در چیزهای کوچکی مانند رنگ پوست و یا شکل دماغمان بوده.
اما حالا دیگر دیر شده است چرا که بزرگراه ارتباطی همه چیز را بلعیده است.
اینجاست که می فهمیم اگر داشته های خودمان را از دست نداده بودیم شاید ما هم می توانستیم روزی مانند آنها بشویم!
اینها همه درسها و درد و غصه هایی از تاریخ یک ملت است!
ما خودمان میانه تمدن بودیم اما آنها که آمدند آنچنان بر ما چیره شدند که ما خودمان را باختیم و رشته تمدن را رها کردیم. حالا برای رفع مشکلات اولیه امان هم به آنها نیاز داریم.
شاید خوب باشد که دنیا از ما درس بگیرد و این اشتباه یکبار دیگر تکرار نشود!
داستان زندگی ما و استعمارگران بود.
مثالهای خیلی زیادی هست که وجودشون قطعیه اما دیده نمیشن!!!!