صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۲۹۶۲
محمد ماکویی
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۱ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ سریال «دکتر قریب» انصافا از خوش ساخت‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران محسوب می‌شود که حسابی به دل خیلی از بینندگان سریال نشست!

این «دل نشینی» نه تنها از بازی شاهکار و به یاد ماندنی مهدی هاشمی نشات می‌گیرد، بلکه به بازی بسیار خوب و روان دیگر بازیگران و کارگردانی شایسته سریال هم بر می‌گردد!

با همه این‌ها اصلا نمی‌توان نقش فیلمنامه سریال را در ایجاد و برقراری ارتباط خوب مجموعه با مخاطبین خود نادیده انگاشت.

فیلمنامه‌ای که سعی و تلاشی وافر نموده بود تا با مستند سازی جریانات و وقایعی که دکتر قریب برای دیگران رقم زده بود یا دیگران برای او پیش آورده بودند، سریال را تا آنجا که می‌شد عین واقعیت و نه «مطلوب» و «محبوب» و «به میل» دست اندرکاران و مسئولین صدا و سیما و اقشاری خاص از جامعه بسازد!

قطعا یکی از دلایل محبوبیت سریال «دکتر قریب» به این بر می‌گردد که با وجود حافظه تاریخی ضعیف ما ایرانی‌ها؛که بدان مفتخریم! بینندگان زیادی بوده‌اند که شرایط و اوضاع و احوال قبل از انقلاب را به خاطرداشتند و بنابراین بخوبی توی کتشان می‌رفت که مثلا زدن کراوات در سالهای قبل از پیروزی انقلاب؛ همانطور که در بیشتر سریال‌های تلویزیونی بعد از انقلاب نشان داده می‌شد؛ فقط مختص مقامات امنیتی رژِیم پهلوی نبوده و آدم‌هایی مثل دکتر قریب یا دور و بری‌هایش هم بوده‌اند که با وجود بستن کراوات، از انجام کارهای خوب دریغ نمی‌ورزیدند!

اینکه به هیچ وجه سعی نشده بود که دکتر قریب مجموعه، از اقشار فرو دست جامعه نشان داده شود که به سختی روزگار می‌گذراند نیز عامل دیگری بود که واقعیت‌های قبل از انقلاب را به خوبی مدلل می‌ساخت.

واقعیت وجود آدم‌هایی که ضمن برخورداری از رفاه و تمکن نسبی، آلام اقشار پایین دست جامعه را هم بخوبی درک کرده و برای درمان آن‌ها از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کردند!

ظاهر و سرو وضع نزدیکان دکتر قریب و اینکه نامبرده همسرش را از زبان بچه‌ها «زری مامان» خطاب می‌کرد بیانگر این بود که دست اندرکاران مجموعه ضمن صحه گذاردن بر تعلق دکتر قریب به قشر روشنفکر و طبقه بالای جامعه آنروز، نخواسته‌اند نشان دهند که همه آدمهای خوب را باید در میان آدم‌های معمولی و دم دستی جامعه جستجو نمود!

از این دست نمونه‌ها را می‌توان در سریال «دکتر قریب» زیاد دید! اما شاید مشتی که نشان داده شد، خوانندگان را بر آن دارد که با مشاهده دیگر باره «دکتر قریب» خروار خروار خوبی‌های او را بار دیگر مشاهده نمایند!

با همه این‌ها سریال در زمان خود قدردانی و امتنان زاید الوصف پزشکان را در پی نداشت و اغلب آن‌ها هرگز سریال را به چشم مجموعه‌ای ندیدند که در راستای فراهم ساختن هرچه بیشتر وجهه، اعتبار و اعتماد جامعه پزشکی –به حقیقت-کوشیده است!

در عوض خیلی از آن‌ها احتمالا سریال را به چشم ریشخند و طنزی دیدند که تفاوت پزشکی موجود و پزشکی مطلوب را آشکار می‌کند! بدون آنکه متوجه باشند که طنز بزرگ جامعه ما این است که هر ماجرای واقعی که حقیقتا اتفاق افتاده همواره به چشم دردی که زده می‌شود تا دیوار بشنود نگریسته می‌شود و هر ماجرای طنزی که برای بر خورنده نبودن به حاشیه رانده می‌شود، مستندی پنداشته می‌شود که می‌خواهد به بینندگان نشان دهد که مثلا زیر پوست «بهداشت و درمان» مملکت واقعا چه خبر است؟!

گویی که همگان به حقیقت باور کرده‌ایم که دیگران مترصد فرصتی هستند که مسخره‌مان کرده و دستمان بیندازند؛ شد با بدگویی از آنچه در وجودمان هست و نباید باشد! نشد با گفتن از خوبی‌هایی که باید درمان باشد و متاسفانه نیست!
ارسال نظرات