فرارو- دوسال پیش با مدرک فوقلیسانس از تهران به محل زندگیاش، یکی از استانهای مرکزی کشور، بازگشته است. در این مدت پیداکردن کار اولین الویت زندگی او بوده، اما خودش میگوید "کو کار؟!". ناراحت است؛ میگوید در این دوسال افسرده شده، بیش از حد کنار خانواده مانده و از اینکه درآمدی ندارد احساس سرخوردگی میکند. حالا قصد کرده که بهجای تحمل همه فشارها و تنشها بار دیگر به تهران برگردد. شاید امیدی برای داشتن یک کار با درآمد نه چندان زیاد باقی مانده باشد. اینکه او چه رشتهای خوانده و دنبال چه شغلی میگردد شاید دیگر مهم نباشد، مهم بیکاری همه جویندگان کاری است که مدارک تحصیلیاشان حالا در کوزه آب میخورد!
به گزارش فرارو، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی از 6.1 درصد در سال 65 به 15.3 درصد در سال 90 رسیده است. این میزان در آمار رسمی کل جوانان بیکار بررسی شده است. آمارهای رسمی از حضور 2.5 الی 3 میلیون بیکار در جامعه خبر میدهند. آماری که اشتغال به کار حتی یک ساعت در هفته را نیز معادل بیکاری نمیداند! این در حالی است که معاون اشتغال وزیر کار گفته آمار واقعی بیکاری با احتساب همه افرادی که از درآمد خود ناراضیاند، افراد در آستانه بیکاری و مایوسشدگان از اشتغال به دست میآید که چیزی در حدود 6 میلیون نفر خواهد شد.
هرچند که بیکاری جوانان در جامعه ما روندی تصاعدی یافته، اما موضوع جدیدی هم نیست. کارشناسان افزایش آمار بیکاری را نشانه کاهش توسعهیافتگی یک جامعه میداند، حال اگر این بیکاری در قشر تحصیلکرده افزایش یابد، آسیبهای زیادتری متوجه جامعه خواهد بود.
تاکنون راهحلهای بسیاری از سمت مسئولان مختلف، اقتصادانان و دیگر کارشناسان برای معضل بیکاری عنوان شده است. در آخرین اظهار نظرها اسحاق جهانگیری –معاون اول رئیسجمهوری- گفت: "برای حل چالش بیکاری راهحلی جز سرمایهگذاری و فعالشدن بخش خصوصی نداریم."
همچنین مصطفی شریف –استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی- ضمن اشاره به رکود تورمی در ایران گفت: نرخ بیکاری در ایران نسبت به آمارهای جهانی بسیار بالاست و راهکار مقابله با این نرخ "تولید" است.
هادی معتمد نیز چندی پیش در گفتگو با فرارو، تنها راهحل کاهش نرخ بیکاری در جامعه را "خصوصیسازی" و همچنین "کارآفرینی" دانست.
اما با وجود تمرکز زیادی که توسط افراد مختلف بر روی معضل بیکاری وجود دارد، دولت چه اقدامی در این زمینه انجام داده و راهحل بهبود وضعیت بیکاری را در چه چیزهایی میداند؟
حسن روحانی از ابتدای ریاست خود بر دولت، بر افزایش بیکاری در کشور اشاره کرده است. او چندی پیش هشدار داد: "در چهار سال آتی بین چهار تا پنج میلیون جوان دانشآموخته دانشگاهی بیکار خواهیم داشت. تعداد کسانی که در طول ۸ سال گذشته مشغول به کار شدهاند، بسیار اندک است. براساس آمار مرکز آمار، بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ رقم شاغلان سالی ۱۴۰۰۰ نفر بود. راه حل معضل بیکاری انبساط در تقاضا، انقباض در عرضه و انعطاف در محیط و پرداخت بیمه کار است."
آیا با توجه به تاکید دولت بر معضل بیکاری، تا کنون اقدام صحیحی در این زمینه انجام شده است؟ برخی از نمایندگان مجلس و صاحبنظران در این زمینه، معتقدند که دولت باید از مرحله شعار و سخنرانی به مرحله عمل برسد. چرا که هرچقدر حل معضل بیکاری جوانان به تعویق بیافتد، آنها با مشکلات بیشتری درگیر خواهند شد که در نتیجه به کل جامعه آسیب وارد خواهد کرد.
دکتر امانالله قراییمقدم -جامعهشناس و استاد دانشگاه- در گفتگو با فرارو گفت: "ریشه اکثر آسیبهای اجتماعی در بیکاری نهفته است و درصد بالای بیکاری در یک جامعه میزان کم توسعهیافتگی آن جامعه را نشان میدهد."
قراییمقدم افزود: همانطور که رئیسجمهور نیز بارها تاکید کردهاند، بیکاری اُمّالفساد است. تمام آسیبهای اجتماعی از اعتیاد گرفته تا فحشا و دزدی به طور قطع به این معضل مربوط میشود.
وی با اشاره به نظریه کارل مارکس درباره نیروی کار در ادامه اظهار کرد: از دیدگاه مارکس ما دو نوع نیروی کار داریم؛ نیروی کار ساده و نیروی کار با مهارتِ عالی. در جامعه ما نیز این دو نوع نیروی کار وجود دارد با یک تفاوت عمده؛ بر روی نیروی کار ساده سرمایهگذاری زیادی انجام نشده، اما تربیت نیروی کار ماهر حداقل 80 تا 100 میلیون هزینهبر بوده است. هنگامی که نیروی تحصیلکرده دانشگاهی ما بیکار و یا دچار بیکاری پنهان شود، ضرر آن چندین برابر ضرری است که بیکاری نیروی ساده ایجاد میکند؛ چرا که با یک حساب سرانگشتی هزینه سرانه یک نیروی ساده چیزی در حدود 20 میلیون و هزینه سرانه نیروی ماهر در علوم انسانی 80 تا 100 میلیون و در علوم پزشکی چیزی در حدود 200 میلیون تومان است؛ این یعنی در پی بیکاری نیروی ماهر، تمام هزینه سرانه به هدر رفته است!
این جامعهشناس همچنین درباره تبعات بیکاری قشر تحصیلکرده توضیح داد: علاوه بر هزینههای مادی ناشی از بیکاری برای دولت، نیروی کار ماهری که بیکار بماند، در معرض انواع مشکلات روحی و روانی قرار خواهد گرفت. چنین فردی میتواند صدمات فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی زیادی به جامعه وارد نماید. علاوه بر این افزایش جرم و جنایت، هرزهگری و لودگیهای اجتماعی از دیگر تاثیرات منفی بیکاری بر روی جوانان است. فرار مغزها نیز یکی دیگر از این اثرات است؛ جوان با استعدادی که ببیند در جامعه خود جایی برای اشتغال مناسب وجود ندارد، از این فضا میگریزد.
دکتر قراییمقدم در انتها درباره سیاستها و برنامهریزیهایی که لازم است در جامعه شکل گیرد تا بیکاری در آن کاهش یابد، تصریح کرد: دولت باید هزینههایی مانند یارانه را حذف و آن را در جاهایی که به ایجاد اشتغال میانجامد صرف کند، چراکه هزینه ایجاد اشتغال برای افراد جامعه، هزینه بالا و چیزی در حدود 100 میلیون تومان خواهد بود. رفتن به سمت خصوصیسازی نیز یکیدیگر از راهحلهایی است که بارها درباره آن سخن گفته شده است؛ باید شرکتهای خصوصی که میتوانند بیکاری را کاهش دهند ایجاد و به آنها کمکهای مالی شود. همچنین اتکا به نظر رهبر انقلاب مبنی بر حمایت از "تولید ملی" بسیار مفید خواهد بود. درحال حاضر 25 میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور میشود که منجر به کاهش تولید داخلی گردیده است. باید جلوی این کالاها بهصورت جدی گرفته شود و به جای آن تا جای ممکن از تولیدات داخلی، حمایت شود. این تاسفبار است که کارخانه خودکار در کشور ما تعطیل شود و بسیاری از کالاها -حتی سنگ قبر- از چین به کشور وارد گردد.
ولی به خداوندی خدا خیلی از این بچه های فارغ التحصیل دانشگاه هیچ حرفی واسه گفتن ندارند...هیچ تخصصی ندارن....
فقط و فقط و فقط مدرک!
فرقی هم نمیکنه کدوم دانشگاه،من فارغ التحصیل بهشتی و تهران دیدم که پیاده بودند... حتی 4 تا نامه اداری نمی تونن بدون غلط نگارشی بنویسن!!!
همه هم که از دانشگاه میان بیرون کار پشت میز نشینی 8 تا 4 عصر،آخر هفته تعطیل با تمام مزایا و حقوق میلیونی تووی تهران میخوان......
چه میشه کرد؟
مگه این مملکت چقدر کار اداری واسه استخدام داره؟
مگه چقدر پارتی بازی جواب میده؟
به خدا اگه یه کم فکر یادگیری یه حرفه باشیم به جای فوق لیسانس و دکتری گرفتن خیلی معضلات حل میشه...
اگه به این فکر کنیم که همه چیز کار کارمندی نیست حل میشه!
اگه فکر کنیم ته دنیا آزمون های استخدامی نیس حل میشه!
اگه به جای غر زدن یه کم انصاف داشته باشیم حل میشه!
اگه یه کم سطح توقع و غرورمون را بیاریم پایین کار پیدا میشه...
من خودم فوق لیسانس فیزیک دارم..
اما نه جایی استخدام شدم...نه پارتی دارم...نه خود کشی کردم واسه بیکاری...
همت کردم...
با هیچ و بوچ ...
با اتکا به خدا...
با ساعتی 2000 تومان تدریس در شهرستان شروع کردم و
از راه تدریس خصوصی واسه کنکوری ها تو کرج و اسلامشهر و تهران و هشتگرد 8 ساله خداروشکر زندگیم خوب یا بد گذشته...
سهمیه ایثارگرا جداست، ولی یه عده برا آشناهاشون پارتی بازی میکنند و به دروغ میگویند یک ایثارگر قبول شده.این سهمیه برا دانشگاه و کار از سایرین جداست.منم اون سال آزمون استانداری قبول شدم با 90 درصد تخصصی، نیازی هم به سهمیه نداشتم فرزند ایثارگر هم هستم، 5 ساله بیکارم.(تمام مقاطع تحصیلیم در دانشگاههای دولتی معتبر بود) و در تحصیل شرایط سهمیه بهم تعلق نمیگرفت، در تمام زمینه هام آشنایی خیلی خوبی دارم.پزشکی، برنامه نویسی، ادبیات و ...
کو کار منم ایثارگرم!
در دولت قبل و در ادامه اجرای اصل 44 قانون اساسی بعضی از شرکتهای تابعه وزارت نفت منجمله برخی ازپالایشگاههای کشورظاهرا به بخش خصوصی واگذار شده اند. وزیر قبلی نفت در روزهای پایانی مسئولیت خود در وزارت نفت دستورالعملی ناگهانی مبنی بر ممنوعیت انتقالی کارکنان رسمی شاغل در این شرکتها به شرکتهای دولتی وزارت نفت ابلاغ نمودند.و پیمان و قراداد دائمی را که بین شرکت ملی نفت و کارکنان رسمی منعقد شده است یک طرفه و بدون رضایت طرف مقابل بصورت غیر قانونی و یا استناد به بندهایی غیر شفاف و قابل تفسیر و تعبیر از اصل 44 مخدوش نموده اند. که این دستورالعمل با توجه به اعلام ناگهانی آن باعث ایجاد اختلال در زندگی بخش اعظمی از کارکنان شاغل در این شرکتها که جزء نیروهای پرتلاش و زحمتکش صنعت نفت نیز هستند گردید و برنامه ریزیهای 10 تا 15 یا 20 ساله زندگی آنها را یک شبه بر باد داد که عمق فاجعه برای زندگی خانوادگی و کاری کارکنان را شاید براحتی نتوان بیان نمود. که متاسفانه وزیر جدید نفت هم هیچ اقدامی برای رفع این مشکل انجام نداده و صرفا اصل خصوصی سازی را زیر سوال برده آن هم نه برای حل مشکل کارکنان بلکه برای برای اغراض سیاسی و کاری خود. از این منظر که بگذریم از منظر ایجاد اشتغال در صورتیکه این ممنوعیت برداشته شود کارکنان داوطلب با موافقت مبدا و مقصد از این شرکتهای خصوصی جدا خواهند شد و امکان استخدام نیروی تازه برای آنها فراهم و برای راهبری شرکتهای خود به این کار مجبور نیز خواهند شد. اما وزیر نفت نه تنها اجازه این کار را نداده است بلکه دستور حذف سمتهای خالی در سطح وزارت نفت را که شاید قریب به 35000 پست وسمت باشد نیز داده است.
(لطفا فارغ از نگاه سیاسی به عنوان یک درد دل این موضوع را حتی در صورت ممکن به وزیر نفت انعکاس دهید. شاید بانی خیر شده و اثر مطوبی بجا بگذارد/ممنون)
پدر: 4 تا
همسایه: چیکارن؟
پدر: یکیشون دکتره، یکیشون مهندسه و یکیشون خلبان و آخریشونم دزده...
همسایه: چرا آخریه رو نمیندازی بیرون؟
پدر: تنها کسی هست که پول در میاره... بقیه همه بیکارن...
توقع دخترای امروزی هم از طرفی دیگه ...
ههههییییی روزگار
اینها اهل کار نیستند وگرنه کار فراوان است
عزیزم دولتی که پول نمیدی که
اون دانشگاه اازاده که اگه قبول نشی باید پول سنگین بدی
از اون طرف هم مدیر گروهها به اساتید دانشگاه ازاد میگن زیر 10 درصد مردودی داشتن یعنی شما درست تدریس نکردید و امتجان نگرفتید!
که پول میگیرن قبول میکنن و فقط ورودی گرفتن براشون مهم هست
سیستم آموزشی ایران منسوخ شده هست برای مثال رشته کامپیوتر تا مقطع دکتری تمام رفرنسهای شما قدیمی هستن و بعضی حتی قبل از سال 2000 هستن!!!
دانشگاه توانایی این رو نداره که مهارت یاد بده و دانشجو به کمک رشته خودش روی پای خودش وایسته و کار کنه
از طرفی همه جوونها انتظار دارن همون روز اول زیر کولر بشینن و پول بشمرن این هم ضعفی هست که نهادینه شده هست در جامعه ما
دولت هم هیچ حمایتی نمیکنه شما برین بانک بگین فلان طرح رو دارین پدر ادم رو در میارن اخرش یا میگن طرحت رد شد یا میگن بودجه نداریم یا میگن بیا این 5 یا 10 میلیون رو بگیر و کارتو راه بنداز! یعنی خدایی با این تورم و رکود اقتصادی هم نوبریه بانک داری ایران
خود جوون ها هم مقصر هستن فکر میکنن مدرک بگیرن میتونن کار پیدا کنن خانم یا اقای عزیز تا زمانی که شما تو رشته خودتون چیز یاد نگیرین باید بیکار بمونین
همین میشه که شغل اول دنیا کامپیوتر هست تو کشور ما هر کی سرخورده میشه میاد کامپیوتر! بعد جالبه بیکارترین فراق التحصیل ها کامپیوتری هستن خخخخ
قبول دارم بیکاری داریم و خیلی جاها استخدام پارتی بازی داره !
ولی خدایش انتظار دارید بعضی از این دانشجوها سر کار برن و موفق هم بشن ؟!
یک سری به دانشگاه ها علی الخصوص آزاد بزنید حساب کار دستتون میآد ....
معلوم نیست سالن مد و محفل قرتی بازی هستش یا محیط آموزشی و علمی !!!
این روزا کنار دانشگاه ها قلیان سرا و کافی شاپ میزنن و خبری از کتابخانه ها و سالن های مطالعه نیست !!!
دانشجویی که از سر خوش گذرانی چند ترم خودش رو از قصد مشروط و در دانشگاه نگه میداره یا با پول قرضی ماشین و لباس میخره تا دخترا و پسرای دانشگاه جذبش بشن قراره کجا کار کنه ؟!
خدایش چرا خودمون رو گول میزنیم ؟
الان از یک دانشجو بپرسید انتگرال چیه و فرقش با مشتق چی هست توش گیر میکنه ....
فوق لیسانس نرم افزار آمد شرکت ما استخدام فرق بین کامپایلر و ویژوال ماشین رو بلد نبود !!!
جدا اینا رو میگید کار ندارن ؟
الان دانشجوها حاشیه رو چسبیدن و اصل قضیه رو فراموش کردن , بهشون هم میگی قبول ندارن و سریع حرف رو عوض میکنن !!!
تشریف ببرید جلوی درب بعضی از دانشگاه ها از بوی حشیش و سیگار خفه میشی , زمان دانشجویی ما پسر سیگاری بود انگشت شمار ولی ندیده بودم دختر جلوی درب دانشگاه سیگار و حشیش بکشه !!!
( مدرک : دانشگاه آزاد شهرک غرب )
برید جدا این چیزا رو ببینید و بعدا بگید جوونا بیکار هستن , جوون باید خودش عاقل باشه , من خدایش از 17 سالگی کار دارم و غیر خدا پارتی نداشتم و ندارم !!!
پارتی من تلاش های شبانه و وجدا و حیا خودم بوده !!!
شوخی نکنید خدایش , شوخی اش هم ایراد داره ....
ملت ما مخصوصا جوونا فقط غر زدنو بلد شدند چون خيلي راحته
اصلا معني سختي رو نميدونن چيه
جووني كه دوره تحصيل رو همش دنبال ييلي تللي بوده يا درست فكر نكرده فقط رفته يه مدركي گرفته باشه بايد چوبشم بخوره
امكان نداره كسي خوب درس بخونه بيكار بمونه امكان نداره
تك و توك ممكنه اما كلي نيست
اگرم بيكاره مشكل از اخلاق گندشه
طرف رفته درس خونده الان انتظار داره از زمين و اسمون براش بباره
تو رفتي درس خوندي الان تازه بايد بياي جاي نق زدن برا چند تا بيسوادم كار درست كني اگه هنر داري نه اينكه برات كار درس كنن
بنده چند بار اگهي دادم براي يكي از كارهاي صنعتي اين افرادي كه ميامدن دريغ دريغغغ
از يكم سواد يا حداقل اينكه حاضر باشن زمان بزارن ياد بگيرند فقط چشماشون پولو ميبينه
تنها چيزي كه جووناي ما ياد گرفتن كبر و غرور كاذب و قيافه گرفتنه
خود بنده 5 سال شاگردي كردم
الان 30 سالمه كارگاه دارم
فقط وفقط با بدترين شرايط تازه زحمت كشيدم و در كنارش درسم خوندم
يك قرونم وام نگرفتم تو اين خراب شده
پس غرور رو بگزاريد كنار بريد دنبال كاري كه واقعا عاشقيد و بيخيال مدرك پدرك شيد
و زندگيتونو بسازيد
بنده رتبه 1 کارشناسی ارشد رشته خودم و رشته فنی و داشنگاه تهران. من چرا باید بیکار باشم.؟ من منظورم من نوعی است.
روزی امثال من از این کشور خواهند رفت
دوم اینکه، خیلی از دانشجوهای دانشگاه های مطرح مثل شریف،تهران و صنعت نفت بیکار هستن
و اینکه شما ارفتی و فقط خر پولای دانشگاه آزاد رو دیدی، در صورتی که در دانشگاه های دولتی و مطرح ، دانشجوها اکثرا از قشر پایین و بالغ بر 70 درصد دانشجوهای درس خونی هستن ولی مشکل نبود کار و پارتی هست.