فرارو- یک
جامعهشناس، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسی ایران
میگوید: "برجستهکردن موضوع خیانت در روابط زناشویی، نه تنها هیچ کمکی به
خانوادهها نخواهد کرد، بلکه آنها را با تنش و درگیریهای بیشتر خانوادگی
نیز همراه خواهد کرد؛ چرا که ما هنوز هیچ پژوهش و آمار مشخصی در اینباره
نداریم و تا وقتی اعتماد کافیِ مردم و آمار مشخصی کسب نکنیم، برجستهکردن
خیانتهای زناشویی بیفایده است."
دکتر سعید معیدفر در
گفتگو با فرارو
گفت: به نظر میرسد یکی از موضوعاتی که امروز بر روی آن به میزان زیادی
تاکید و سعی بر برجستهکردن آن میشود، موضوع خیانت در زندگی زناشویی است.
اغلب، مردان نسبت به همسران و در مواردی نیز زنان به مردان خیانت میکنند؛
این موضوعی است که اخیرا توسط رسانهها و برخی کارشناسان برجسته شده است.
اما ما باید پیش از هرچیز واقعیت را جستجو کنیم. ما باید به این سئوال پاسخ
دهیم که آیا در عمل پدیده خیانت در زندگی زناشوئی شایع است یا خیر؟ برای
پاسخ به این سئوال ما نیازمند اطلاعات مشخص و دقیقی هستیم تا بر آن اساس
قضاوت کنیم که آیا واقعا خیانت رو به افزایش دارد و یا تنها تصویر
مبالغهآمیزی نسبت به آن شکل گرفته است؟
دکتر معیدفر در ادامه و با
تاکید بر نبود آمار مشخصی نسبت به خیانتهای زناشویی اظهار کرد: متاسفانه
آماری در این باره در دست نیست. به این دلیل که خیانت مربوط به یکی از
حوزههای بسیار خصوصی در زندگی افراد است و بر همین اساس، حتی اگر جامعه در
شرایط فکری بازی نیز قرار داشت، نمیتوانستیم آمار مشخصی در این باره کسب
کنیم. اگر هم آماری تا به حال ذکر شده و یا ذکر شود بر اساس آمار و شکایاتی
است که میتوان در دادگاههای خانواده آن را جستجو کرد.
وی همچنین
گفت: من نیز در این مورد به دلیل انجام نشدن پژوهش مشخصی، آماری ندارم.
اما استناد به سخن همکاران روانشناسانی که دفاتر مشاورهای دارد میگوید
که آمار خیانتهای زناشویی یا روابط فرا زناشویی تا حدی افزایش داشته است.
سعید
معیدفر تصریح کرد: گذشته از آمار حال از خود بپرسیم که، وارد شدن به مبحث
خیانت و سخن گفتن درباره آن که به تبع نگرانیهای زیادی ایجاد خواهد کرد،
چه دستاوردی در پی دارد؟ برای مثال خوب است به فیلمها و سریالهای
صداوسیما اشاره کرد؛ فیلمهایی از تلویزیون پخش میشوند که نسبت به
خیانتهای مردان به همسرانشان گزارش میدهند. تصاویری که تماشای آنها خود
میتواند نگرانی زنان را افزایش دهد و منجر به ایجاد بروز نگرانی، کنجکاوی و
مشکلات بیجا گردد. بسیاری از خانوادهها در پی تماشای این دست از تصاویر
ممکن است در روایط زناشویی به نزاع بپردازند و اعتماد میان زن و مرد در
خانه کاهش پیدا کند. این درحالی است که اگر خیانتهای زنان به مردان نیز به
نمایش گذاشته شود، قطعا نگرانیهای مردان را نیز افزایش خواهد داد.
این
جامعهشناس با انتقاد از برجستهکردن این دست از مشکلات در جامعه اظهار
کرد: اگر چه ممکن است در کنار سایر مشکلاتی که پیرامون خانواده وجود دارند،
خیانت را نیز به عنوان یک مشکل یاد کنیم، اما برجستهکردن آن در اذهان
جامعه، کارِ چندان مناسبی نیست. چرا که بسیاری از خانوادهها که بدون مشکل
در حال زندگی هستند، میتوانند در پی طرح این مسائل در روابط زناشوییشان
اما و اگر وارد شود.
وی گفت: خانواده ایرانی امروز به میزان بسیار
زیادی درگیر مشکلات متعددی همچون اقتصاد، خشونت، بیکاری و... هست و بار آن
آنقدر سنگین است که با طرح معضل حساس دیگری به نام "خیانت"، نتیجهای نیز
نخواهیم گرفت.
سعید معیدفر ضمن اشاره به نیود پژوهش مشخصی در
اینباره در ادامه گفت: شاید درصورت امکان انجام یک پژوهش کارشناسیشده و
دقیق و عدم اتکای صرف به آمار، بتوان تحلیلی از خیانتها ارائه کرد و در
درمان برخی مشکلات مربوط به آن موثر بود، اما این به آن معنا نیست که نتایج
چنین پژوهشی را لزوما به جامعه و افکار عمومی بکشانیم.
وی درباره
دلایل برجستهشدن موضوع خیانت زناشویی در جامعه ایرانی توضیح داد: یکی از
دلایل برجستهشدن "خیانت" رویکردی است که برخی از کارشناسان نسبت به
رسانههای خارجی دارند؛ به اینصورت که به خانوادهها و مردم هشدار داده
میشود که اگر به تماشاهای شبکههای خارجی و ماهوارهای و صفحات اینترنتی
بنشینید، میتوانید در معرض خیانتهای زناشویی واقع شوید. این نوع برخورد،
میتواند برخورد خطرسازی باشد؛ امکان دارد که پشت این حرف غرض سیاسی نهفته
باشد تا غرضی خیرخواهانه. به دلیل اختلاط اهداف سیاسی و خیرخواهانه در این
رابطه، توصیه مردم به نگاه نکردن به این شبکهها بیفایده خواهد بود و ممکن
است تصور مردم از دلایل این توصیه وارد مسیر خطرناکی گردد.
معیدفر
در همین رابطه گفت: برای اینکه بتوانیم این مسئله را کارشناسی کنیم، لازم
است که اغراض ایدئولوژیک را به کناری بزنیم و اعتماد جامعه را به خود جلب
نمائیم. با اینکار میتوان به طرح مسائل و مشکلات نیز راحتتر پرداخت، اما
متاسفانه حدود و مرزهای مسائل زیادی در جامعه ما به هم ریخته و جامعه
اعتمادش را به کارشناسان نیز در بسیاری موارد از دست داده و ممکن است گمان
کند که نظرات کارشناسانه جهتدار و غیرقابل اعتماد است.
سعید معیدفر
در ادامه تشریح کرد: با این توضیحات، فرض را بر این بگیریم که نگرانی
ایجاد شده ما و جامعه را به اظهار تاسف بکشاند! آیا این چه تاثیری خواهد
داشت؟ ما باید پیش از همه این کارها به سراغ کشف دلایلی برویم که سبب شده
افراد نتوانند مشکلاتشان را در خانواده حل کنند و به خیانت روی آوردهاند.
دکتر
معیدفر درباره دلایل خیانت زناشویی در جامعه اظهار کرد: در جامعه امروز،
تا چه اندازه آموزش جنسی صحیح به افراد داده میشود تا تفاوت در احساس
جنسی در روابط میان زن و مرد اخلال وارد نکند؟ تا چه حد به حل مشکلات
اقتصادی اقدام کردهایم؟ چرا که مشکلات اقتصادی نیز خود میتوانند باعث
ایجاد مسائلی مانند خیانت گردند. تا چه اندازه مردم ما میتوانند به مراکز
مشاوره مراجعه کنند؟ آیا همه مردم میتوانند از پس هزینه این مراجعه
بربیایند؟ به نظر میرسد که باید پیش از هرچیز به این سئوالات پاسخ داد و
در یک فضای غیرسیاسی و غیرایدئولوژیک و با بررسیهای کارشناسانه به علت و
ریشه خیانتها بپردازیم تا بتوانیم از میزان واقعی آن مطلع گردیم.
این
استاد دانشگاه در ادامه به مشکلات پیرامون خانوادهها پرداخت و گفت:
خانواده در جامعه ما با مشکلات زیادی روبروست. مشکل در پیدا کردنِ زوج
مناسب، فضای آلوده حاکم بر روابط زن و مرد، تفکیک جنسیتی و... همه از
مشکلات جامعه ایرانی است. برای بازکردن بحث خوب است که درمورد تفکیک جنسیتی
سخن بگوییم. تفکیک جنسیتی خود یک فاجعه است. این تفکیک خود میتواند منجر
به شناختِ کم افراد از یکدیگر گردد، آنهم در دوران مدرن که انتخاب بسیار
سختتر است. متاسفانه ازدواج در جامعه ما براساس دلیل مشخصی شکل نمیگیرد و
نتیجه آن همه مشکلاتی مانند طلاق، خیانت و... میشود. در این میان فقدان
موقعیتهای کافی برای مراجعه به حوزه مشورتی و شناخت نیازهای دوطرف در
ازدواج را نیز باید درنظر گرفت.
معیدفر با اشاره به ازدواجها در
گذشته در ادامه اظهار کرد: به نظر میرسد که در گذشته زنان و مردان برای
ازدواج مهجور، و در حریمهای بیشتری بودند، اما لازم به ذکر است که در آن
زمان نیز مسائل جنسی شفاف و بیپرده بیان میشدند. متاسفانه امروز ما حتی
مانند آن زمان نیز عمل نمیکنیم. در جامعه فعلی، همه چیز تغییر کرده است؛
افراد با انبوهی از آمار و اطلاعات و تصورات جنسی روبرو هستند، درحالیکه
آگاهی و شناخت آنها نسبت به روابط زناشوئی بسیار پایین است. یکی از دلایل
این آگاهی پایین عدم آموزش به افراد و دلیل دیگر عدم انتقال تجارب از گذشته
به زمان فعلی (نه در قالب علمی و نه در قالب کارشناسانه آن) است. همه این
عوامل سبب میشوند که در روابط زناشویی ابهام شکل بگیرد. متاسفانه عدم
شناخت، فقدان مشاوره، عدم انتقال تجارب در مشکلات خانواده ایرانی موثر است.
وی
تصریح کرد: همچنین نوع نگاه به زندگی خانوادگی در ایران، نگاهی پیچیده و
آسیبزاست. در کشورهای غربی این مسئله عادی شده که دونفر (زن و مرد) پس از
مدتی زندگی در کنار یکدیگر به این نتیجه برسند که از یکدیگر خوششان نمیآید
و حسی نسبت به هم ندارند. آنها میتواند بدون قرار گرفتن در چارچوبهای
پیچیده از یکدیگر جدا شده و با فرد دیگری وارد ارتباط شوند. به همین دلیل
نیز افراد به جای خیانت به یکدیگر، از هم جدا میشوند. اما در کشور ما
همهچیز با هم آمیخته شده است. در ایران اگر دونفر دیگر نتوانند با یکدیگر
زندگی کنند، به دلیل بچهها و یا حرف و سخن دیگران و سایر محدودیتهای
اجتماعی نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند و مجبورند آن زندگی را تحمل کنند که
نتیجتا میتواند به خیانت ختم شود.
سعید معیدفر با ابراز تاسف نسبت
به شرایط اجتماعی موجود در ادامه گفت: در جامعه ما، درک روشنی نسبت به
خانواده و افراد وجود ندارد. افراد اعتقاد دارند که میتوانند به شکل تجربی
و بدون قاعده مشخص زندگی کنند؛ مانند کسی که گمان میکند میتواند به صورت
تجربی راننده شود. در ازدواج نیز همین موضوع صدق میکنند. متاسفانه امروز
بسیاری از خانوادههای ما دچار مشکلاتی مانند مشکلات روحی و روانی هستند،
اما قبول نمیکنند و یا نمیتوانند که به نزد یک مشاور رفته و مشکلشان را
حل کنند؛ در حالی که ما در جهانی زندگی میکنیم افراد جامعه باید مشاور،
وکیل و پزشک مخصوص داشته باشند. این شیوه تجربی زندگی کردنِ ما حتی مانند
گذشتگانمان نیز نیست و به شدت همه چیز را در یک تضاد فرو برده است.
این
جامعهشناس در انتها گفت: برای طرح مشکلات اجتماعی و خانوادگی،
مانند خیانت زناشویی، پیش از هرچیز باید اعتماد قوی مردم را به خود جلب
نمائیم و سپس کارشناسها با طرح مسائلی که بر روی آنها پژوهش شده است، به
مردم کمک کنند.
و این یعنی 35 سال نظام اسلامی نظام اسلامی کردن برابر است با پشم. البته اسلام مشکلی ندارد تفکرات این آقایان باصطلاح متولی اسلام ناقص است.
حیف از امروز که بی عشق سرآید. هدیه امروز دلنوشته های عاشقانه برای اونی که دوستش داری... با ارسال 1 هر پیام صد تومان
و همینطور: اگه کسی رو دوست داری بهش بگو اگه نمی دونی چجوری بگی از ما بپرس 80 رو به .... بفرست و عضو نوبت عاشقی بشو. هر عاشقانه صد تومان
به عبارت دیگر بیا راه و روشش را خودمون بهت یاد میدیم!
واقعا سخت است. در كشورهاي پيشرفته مسائل زناشويي را از دبيرستان به دانش آموزان آموزش مي دن . ولي در ايران حتي مطرح كردن اين مسائل توسط نوجوانان زشت به نظر مي رسد.
چند وقت پیش یه خانمی به شوهر من تو وایبر پی ام میده که من خانم دوستتم ،چند ساله بهت علاقه دارم چیکار کنم
شوهر منم که باد انداخت تو غبغبش که میبینی چقدر دلربام که عاشقم میشن
خب من چی بگم به یه همچین فرهنگ والایی که شوهرم داره
اصلن کاری به حرکت زشت اون زن شوهر دار ندارم ولی حرکت شوهر من باحال بود که از اون موقع تیریپ برداشته و خودشو میگیره
نمي دونم چرا غريزه رو فقط تمايلات جنسي معني مي كنيد؟احساسات و عواطف هم جزيي از غرايز ماست(هر چند كه نياز جنسي نيز از اهميت بالايي در روابط زناشويي برخورداره)
دوستان بنده هم شازده كوچولوي اگزوپري رو خوندم و اتفاقا خيلي هم دوستش دارم...اما به نظرم وقتشه هممون آثار ژان ژاك روسو و ساير نوپردازان قرن نوزده اروپا رو بخونيم تا اقلا ياد بگيريم خودسانسوري نكنيم.چشم نور عزيز مطالعه رو بيشتر مي كنم.ولي مهدي جان هنوز رابطه بين فيلم مستجن رو با گفته هام نفهميدم.لطفا راهنمايي كن.
به عنوان مثال: خانم یا آقایی رو در نظر بگیرید که با همکارش - همکلاسیش یا دوستش که جنس مخالف هستش راحت هستش این ایرادی نداره تو جامعه امروز که دم از روشنفکری میزنه ولی وقتی خطوط قرمز رعایت نشه این راحتی منجر به ایجاد صمیمیت بیشتر پیامک - تماس تلفنی و در نهایت ایجاد احساسات و ... دیگه خودتون تا اخرش رو حدس بزنید
که البته این مشکل در بین خانم ها خطرناک تر هستش اون هم بدلیل نگاه احساسی ترشون به قضیه هستش و وابستگی که معمولا بعد از این روابط براشون بوجود میاد
به عنوان مثال: خانم یا آقایی رو در نظر بگیرید که با همکارش - همکلاسیش یا دوستش که جنس مخالف هستش راحت هستش این ایرادی نداره تو جامعه امروز که دم از روشنفکری میزنه ولی وقتی خطوط قرمز رعایت نشه این راحتی منجر به ایجاد صمیمیت بیشتر پیامک - تماس تلفنی و در نهایت ایجاد احساسات و ... دیگه خودتون تا اخرش رو حدس بزنید
که البته این مشکل در بین خانم ها خطرناک تر هستش اون هم بدلیل نگاه احساسی ترشون به قضیه هستش و وابستگی که معمولا بعد از این روابط براشون بوجود میاد
مشکل اینجاست که زنان ما بعد از ازدواج یادشان میرود که باید خود را مانند روزهای اول ازدواج، آماده و سرحال نگاه دارند
در جامعه ما دو تا علت عمده داره :1. تقاضا : که روز افزون با پیشرفت تکنولوژی تحریکات بیشتر شده ود عوض افزایش محدودیتها رشد این تقاضا شدید تر شده و 2. عرضه: نیازی به توضیح نداره خودتان اگر یه دوری بزنید مشاهده می نمایید.
مردها به اصلاح خاین کسانی اند که کمبود آنچنانی در نیاز جنسی ندارند، بله دنبال هوسرانی بیشتر هستند.کسی به یک پسر مجرد خاین نمیگه! این مردان پول دارند و ماشین دارند و اکثر جا هم دارند.سوی دیگر خانمها و دخترانی هستند که خود را عرضه می کنند. که اکثر سر خورده از جامعه و دارای تقاضا های مالی هستند!!؟ نمیگم مشکلات مالی یا فقر و حتی اعتیاد!!؟
این یه بحث پیچیده جامعه شناختی است . بنظر من مطلب دکتر خوب است بجز آنجا که میگه بحث را رسانه ای نکنیم به صرف اینکه آمار نداریم !!؟ آمار چشم مردم است وقتی یه معضل آنقدر بزرگ شده که بویی گندش همجا به مشام می رسد !!؟ باید رسانه ای شود.
بريد با دكتر اعزازي، دكتر توفيق، دكتر مرادي هم در اين باره مصاحبه كنيد.
یادتونه که ؟!!!!!!!!!!!!!!!!
با توجه به نقطه نظرات شما که همگی از ارضاء غرایض جنسی سخن میگویید و علت خیانت را آن میدانید لازم دانستم بگویم که حتی این موضوع را هم بخوبی درک نکرده اید
و به این موضوع با عرض پوزش همانند حیوانات که شاید چیپ تر از اونها هم ، می نگرید
هدف انسان برای ایجاد رابطه ی جنسی با همسر خود ،
فرای این اهداف مادی است و به نوعی
تجربه ی وحدت و یکی شدن است
هدف والایی که تا زمانیکه به آن نرسد به درستی انجام نشده
و در بعد حیوانی آن خواهد ماند و هرگز هم اغنانشده و این نتایج را بدنبال خواهد داشت
در این مورد کتابی پیشنهاد میکنم که نویسنده ی آن با آنکه میدانست اگر این کتاب را بنویسد توسط بوداییان و مرتاضهای هندی کشته خواهد شد آنرا نوشت
نویسنده ی کتاوب اوشو میباشد
اگر
هر کسی زوج خود را بیابد از طریق این ارتباط روحانی تجربه ی وحدت و یکی شدن را و اغنای کامل روحی و شارژ کامل روحی را خواهد چشید و به چنان فراآگاهی خواهید رسید که با هیچ چیز دیگری امکان پذیرنیست ،تجربه ای که فقط و فقط انسان خواهد داشت و نه هیچ موجود دیگری ...
ا
پس بیایید با این گونه حیوانی و نفسانی دیدن ای پدیده آنرا چیپ و کوچک نکنید و تا ورته ی حیوانات پایین نیاورید
لطفا به خود
به مقام وشان خود و به انسانیت خود
احترام بگذارید....
خانمی با یک بچه که دانشجوی تحصیلات تکمیلی است به همکارانش گفته : نمی دونم چرا در کلاس فقط با پسرها راحتم. بکی از هم کلاسیام بهم قول اموزش موسیقی داده. تا همسر ادم بهش و مردهای دور و برش حسادت نکنه زندگی دووم نداره..
بله ادمها به خاطر خودخواهیاشون رندگی دیگران رو هم نابود می کنند. چه زن و چه مرد
ارضا نشدن غرایز و خواسته ها(غلط یا درست)
حالا وقتی انسانی نتونه (به هر دلیل) تعهدی که داره روتموم کنه می ره سراغ خیانت(بخوانید ارضای غیر متعهدانه خواسته ها)
پس نمی خواد راه دور بریم...مشکل مشخصه
عدم شناخت درست شما از این موضوع که فقط در حد بعد حیوانی به آن نگاه میکنید و بعد انسانی و معنوی آنرا درک نکرده اید ودر همین سطح باقی مانده اید نه تنها شما، بله تمام کسانی که بدین صورت به آن می نگرند
اگر در اوقات بیکاری کمی کتاب بخوانید حتما نظرتان تغییر میکند
اصلا جالب نیست که انسان با زبان خودش سطحش را در حد حیوانات پایین بیاورد !!!
لطفا کتاب بخوانید لطفا
بعنوان اولین گام در این زمینه کتاب
شازده کوچولو یا همون
Le petit prence
رو بخون عالیه....
ناراحت نشو عزیزم چیزای مهمتری هم تو این مملکت برای ناراحت شدن وجود داره !!!
نداره؟
"توضیح داد: یکی از دلایل برجستهشدن "خیانت" رویکردی است که برخی از کارشناسان نسبت به رسانههای خارجی دارند؛ به اینصورت که به خانوادهها و مردم هشدار داده میشود که اگر به تماشاهای شبکههای خارجی و ماهوارهای و صفحات اینترنتی بنشینید، میتوانید در معرض خیانتهای زناشویی واقع شوید. این نوع برخورد، میتواند برخورد خطرسازی باشد؛ امکان دارد که پشت این حرف غرض سیاسی نهفته باشد تا غرضی خیرخواهانه. به دلیل اختلاط اهداف سیاسی و خیرخواهانه در این رابطه، توصیه مردم به نگاه نکردن به این شبکهها بیفایده خواهد بود"
نفسانی حسی شهوانی و ظاهری و سطحی باشد
معیارهایی که منحصرا به صورت و جسم و فیزیک شخص ، تعلق میگیرد
دوامی بیش از شش ماه نخواهد داشت و بعد از این مدت همه چیز تکراری و خنثی میشود و چاره ای جز تنوع نخواهد داشت
افراد با داشتن چنین معیارهایی شخصاوخود با سلام به این روابط و ازدواج با چنین افرادی که نماد این شاخصها هستند ، خداحافظی و جدایی را نیز از همان ابتدا ، رقم میزنند....
بقول مولانای عزیز
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
با نگاه به آمار جراحیهای زیبایی که در ایران میشود و در دنیا رتبه ی اول از این بابت را دارد ... میتوان به عمق این فاجعه پی برد ...
ای کاش جوانان عزیز میهن من بجای جراحی زیبایی صورت و ظاهر خود، به جراحی زیبایی روح و روان و باطن خود می پرداختند و آنرا زیبا میکردند و سیرتی زیبا بدست می آوردند
ازدواج امری مقدس و پیمانی آسمانیست
محققا برای بستن چنین پیمانی خدایی و الهی ایجاب میکندوشخصی انتخاب شود که استحقاق و لیاقت بستن چنین عهد و پیمانی را داشته باشد ، کسی که در آینده مسولیت پرورش و تربیت انسان دیگری که فرزند اوست را دارد..
باید دانست که
ازدواج فقط برای ارضای غرایز جنسی نیست که کاملا جنسی به این موضوع نگاه شود و فقط زیباییهای ظاهری که عمدتا حتی خدادادی هم نیستند ، توجه شود!!!
پس باید نگاهی دوباره به این نکته داشت و معیارهایی پایدارتر و با ارزشتر در نظر گرفت تا پیوند هم با ارزشتر و با دوامتر گردد..
چیزی که در جهان اول کاملا حل شده و قابل قبول است ولی متاسفانه در جهان سوم خیر و هنوز معیارهای چیپ و کم ارزش ملاک است
این حرف را میزنم چراکه خودم به عینه در مرکز مد و فشن که پاریس می باشد ،
دیدم، اولا درآنجا به ندرت میتوانید جوانهایی را بیابید که جراحی زیبایی کرده باشندو با داشتن صورتهایی که اگر متعلق به یک جوان ایرانی بود صدها عمل زیبایی بر روی آن انجام میداد، چنان اعتماد به نفسی داشت که زبانزد بود...
بقدری این موضوع برایم عجیب بود که نهایتا ضمن صحبت با یکی از دوستانم که فرانسویست ، این موضوع را مطرح کردم که چرا دختر و پسرهای اینجا با این که تمکین مالی دارند جراحی زیبایی نمیکنند ؟؟ و اون خیلی راحت گفت چطور میشه به کسی که خودش، خودش رو قبول نداره و میره و خودش رو تغییر میده اعتماد کرد و رابطه برقرار کرد ؟!؟!
اینجا افراد وقتی پیر میشن و سنشون بالا میره شروع به جراحیهای پلاستیک میکنند و اونهم بخاطر برطرف کردن آثار سالخوردگی و نه تغییر چهره و عوض کردن خودشون!!!
و در ثانی زوجهای جوانی را در آنجا میدیدم که اصلا از لحاظ ظاهری و صورت هیچ سنخیتی باهم نداشتند و با داشتن دو و سه فرزند و گذشت سالها از ازدواجشان هنوز هم عاشقانه با هم زندگی میکردند و انگار هر لحظه در هانی مون و ماه عسل هستند..
بطور مثال پسری که بسیار شبیه مدلهای گوچی و دیور بود ، همسرش دختر ی سیاه پوست و بقول معروف زشت بود و یا برعکس ...
زن و شوهرانی سالخورده و پیری را میدیدم که حتی برای جداشدن از همدیگر برای چندساعتی ، بی قرار بودنند و نمیتوانستند براحتی ازهم جدا شوند ...
بنابراین
اگر بدنبال همسری ایده آل و ازدواجی پایدار هستید
ایده آلهای خود را اصلاح نمایید و معیارهای خود را ارزشمند تر و انسانی تر نمایید ....
و البته با عنایت به نظر جالب شما در بخش جراحی زیبایی : عرض میشود که اساسا جراجی زیبایی کارکرد مخصوص به خود را داشته و برای رفع نقایص ژنتیکی و اسیب های حوادث یا تسهیل اعمال حیاتی فرد مثل تنفس و غیره است اما در اینجا کارکرد اصلی آن اصلاح زاویه و شیب بینی (دماغ سابق!) و پف دادن لبها و گونه و باقی جاها شده . چرا ... چون بقیه بهش نگاه کنند و بهش توجه بشه.. چرا ؟
چون دچار کمبود های مختلف هست
کمبود هایی مثل کمبود اعتماد به نفس و کمبود های شخصیتی و نداشتن هویت مشخص و رضایت از خود !
الهی العفو
حرف شما مثل اینکه بگوییم چون فیلم های پلیسی تصویر جرم و خشونت را نشان می دهند آمار جرایم بالا رفته.
توسی