صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۰۹۵۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۴ - ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۴
کشته شدند. در یک شب در دو خیابان، به یک دلیل. بامداد دوشنبه‌ای که گذشت، در خیابان شریعتی و بزرگراه همت تهران دو ماشین مدل بالا تصادف کردند و روی هم پنج نفر به دلیل شدت تصادف کشته شدند. تا اینجای ماجرا، قضیه عادی است. حادثه‌ای مثل بقیه حوادثی که روزانه در خیابان‌های تهران اتفاق می‌افتد؛ تصادف پورشه زردرنگی که در خیابان شریعتی با سرعت و به دلیل نامعلوم به درخت برخورد کرد و دو پسر و دختر جوان در آن کشته شدند و داستان خودروی بی‌ام دبلیویی که در بزرگراه همت با سرعت بالا و آنهم به دلیل نامعلوم از مسیر خارج شد، به گاردریل خورد و چهار سرنشین آن از اتومبیل پرت و سه نفر از آنها کشته شدند.

به گزارش شهروند، مثل همیشه شایعه‌ها یکی‌یکی از راه رسیدند؛ بعضی گفتند یکی از سرنشینان بي‌ام دبلیویی که با سرعت ١٧٦ کیلومتر در بزرگراه همت حرکت می‌کرده، «فرزاد حسنی»، مجری تلویزیون بوده و بعضی گفتند مالک پورشه زردرنگی که در خیابان شریعتی با درخت برخورد کرد، «هوتن قلعه‌نوعی»، پسر «امیر قلعه‌نوعی»، سرمربی تیم فوتبال استقلال تهران است. شایعه‌ها البته با تشخیص هویت سرنشینان این دو خودرو یکی‌یکی تکذیب شدند، داستان اما از وقتی عوض شد که خبر این دو تصادف همه جا پیچید و معلوم شد سرنشینان این خودروها از طبقات بالا یا به اصطلاح «بچه پولدار» بوده‌اند. برای همین هم بود که تعداد زیادی از کاربران اینترنتی به صفحه اینستاگرام این افراد رفته و با نظرهایی که پایین عکس‌های آنها نوشتند، همه را تعجب‌زده کردند؛ وجه مشترک تعداد زیادی از این نظرها هم یک موضوع بود: اعلام رضایتمندی از مرگ جوانانی که «با پول پدرهایشان، ماشین‌های گران سوار می‌شوند و با ویراژ در خیابان‌های تهران، جان بقیه را به خطر می‌اندازند.»

ماجرا اما فقط به این‌جا ختم نشد؛ کاربران اینترنتی، صفحه‌ای را برای تنها زن قربانی یکی از این تصادف‌ها ساختند، عکس‌هایش را از صفحه شخصی او در اینستاگرام به این صفحه منتقل کردند و تا لحظه تنظیم این گزارش، در صفحه جدید و صفحه شخصی «پریوش»، زن ٢٥ساله، حدود ١٨‌هزار نظر نوشتند؛ نظرهایی که فقط نظر شخصی نیست و تعداد زیادی از آنها مربوط به درگیری‌های لفظی کاربران است. عده‌ای از مرگ این زن که عکس‌های بدون حجاب از خودش در صفحه‌اش منتشر کرده، خوشحال بودند و عده‌ای به این افراد تاختند و از آنها خواستند«به جای این حرف‌ها برای این زن جوان فاتحه بخوانند.» تعداد «فالوئر»های «پریوش» در اینستاگرام هم حالا خیلی بیشتر شده؛ حالا از صفحه او که تا قبل از مرگش ٢٠‌هزار فالوئر داشت حدود ٤٠‌هزار نفر دیدن می‌کنند. اینها فقط نمونه‌هایی از نظرهایی است که کاربران برای او نوشته‌اند: «سارا» نوشته: «اون موقع که با این سر و وضع تو خیابونا می‌گشتی، باید به فکر این روزت هم می‌بودی. همون بهتر که مردی.»

 و «کیمیا» این‌طور ادامه داده است: «امان از کمبود‌ها و فخر فروشی. مطمئناً اگر این ماشین‌های مدل بالا را زیر پای فرزنداشون نمیذاشتن آنها هم این بلا سرشان نمی‌آمد. همین مدل ماشین‌ها را در خارج از ایران روزی‌ هزار بار می‌بینی اما نه تصادف می‌کنند به خاطر خودنمایی و سرعت بالا، نه برای خودشون و نه برای دیگران مصیبت‌ساز می‌شوند.» همه اما نظرشان با آنها یکی نیست و همین هم باعث شده تعداد زیادی از کاربران صفحه «پریوش» به جان هم بیفتند. بعضی‌ها هم از ناراحتی تعداد زیادی از کاربران از مرگ این زن جوان ناراحتند؛ نمونه‌اش هم این: «خدایش بیامرزد. فقط با خود چنین می‌پندارم که اگر جای پورشه، پراید و به جای خیابان شریعتی، راه‌آهن و به جای خانمی خوش‌پوش، یک خانم با ظاهر به اصطلاح دمده بود، باز هم این ملت به این اندازه ناراحت می‌شدند؟ جامعه ما نیازمند اصلاحات بیشتری است. قصدم به هیچ‌وجه بي‌احترامی به این بزرگوار نیست فقط کمی از مردمان سرزمینم دلخورم.»

 و در جواب او کسانی مانند «کیوان» اینطور نوشته‌اند: «آدم‌های نوکیسه آخرین مدل ماشین‌های لوکس و پرسرعت رو در اختیار فرزندانشون میذارن و فرهنگ نداشته این افراد باعث چنین تصادف‌هایی میشه چه در مستی چه در هوشیاری مشکل عدم توانایی در تخمین احتمال بروز حادثه است. گذشته از این چیزهایی که در ذهن عموم شکل می‌بنده مفاهیمی مثل پولدار، ماشین آخرین سیستم، جوان‌های نوزده بیست ساله و نهایتا یک مرگ احمقانه است که اکثر واکنش‌های منفی و بي‌تفاوت به چنین خبری رو شکل میده.» و این هم از نظر «الهه» که نظرش را زیر همه عکس‌های او کپی کرده است: «تازه به دوران رسیده که باشی همین میشه نتیجه‌ا‌ش.»

این اولین بار نیست که بعد از اتفاقاتی، کاربران ایرانی اینترنت به تکاپو می‌افتند و نظرهای انتقادآمیز و همراه با ناسزا می‌نویسند؛ نمونه‌اش در همین یکی دو‌سال اخیر مراجعه تعداد زیادی از ایرانی‌ها به صفحه فیس بوک «لیونل مسی»، فوتبالیست آرژانتینی که در جام‌جهانی فوتبال به ایران گل زد یا داور مسابقه ایران و عراق در جام ملت‌های آسیا. در این مدت تعدادی از جامعه‌شناسان و تحلیلگران این موضوع را تحلیل کردند اما با همه اینها این اولین بار است که کاربران ایرانی رکوردی جدید را از خود به جای می‌گذارند و واکنش جدیدی را نشان می‌دهند؛ واکنش و حتی رضایتمندی از مرگ جوانان پولدار؛ موضوعی که حالا جامعه‌شناسان و روانشناسان می‌گویند باید یک بار دیگر تحلیلگران اجتماعی را به تکاپو بیندازند. «ناصر قاسم‌زاده»، روانشناس و دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روان جامعه یکی از آنهاست.

او در گفت‌وگو با «شهروند» این موضوع را با مسأله شکاف طبقاتی در ایران تحلیل می‌کند: «ما در جامعه ایران دچار شکاف طبقاتی وسیعی هستیم؛ در سال‌های گذشته شاهدیم که عده‌ای بیش از اندازه مرفه شده‌اند و عده زیادی بیش از اندازه نیازمندند. عوامل متعددی در این قضیه دخالت دارد؛ یکی از این دلایل نظام بیمارگونه اقتصاد ما است. ما در سال‌های اخیر شاهد زندگی افرادی بوده‌ایم که یک‌شبه به میزان بیش از حد از توانمندی می‌رسند، رفاه‌زده می‌شوند و به نوعی زندگی‌شان با اطرافیانشان فاصله زیادی می‌گیرند. البته من در مشاوره‌هایم دیده‌ام که تعدادی از آنها از افسردگی هم رنج می‌برند، مثلا چون جزو طبقه متوسطند یک مرتبه اوج می‌گیرند و این باعث می‌شود طیف انتخابشان برای رفت‌وآمد محدودتر ‌شود.»

او ادامه می‌دهد: «اتفاق دیگری که می‌افتد این است چون فرد زحمت زیادی نمی‌کشد، خواست‌هایش مادی است و باعث می‌شود رفاه‌زدگی را بیش از پیش تجربه کند و در ذهن عامه مردم این فرد، این سطح مالی را به صورت نامشروع به دست آورده است. از طرف دیگر شرایط ویژه‌ای که در جامعه هست در این موضوع دخیل است. ما چندین‌سال است که درگیر تحریم‌ها هستیم و فشارش را قشر کارگر و کارمند تحمل می‌کنند. از طرف دیگر اشتغال و بیکاری و تورم، همه اینها دست به دست هم می‌دهند تا ما با عامه‌ای روبه‌رو باشیم که همیشه نیازمندند، همیشه خسته‌اند، کمترین امکانات رفاهی را دارند و فقط اسمش هست که در تهران زندگی می‌کنند. آنها رفته‌رفته به نوعی سرکوب می‌شوند و به‌ویژه نسل جوان در نیازهای طبیعی جسم و روحشان، یک نوع خشم فروخورده را با خودش حمل می‌کند.»

به گفته این روانشناس: «مردم این طبقه این فکر را دارند که شکست خورده‌اند و یک نوع نارضایتی درونی در طبقه متوسط ایجاد می‌شود. این حس درون آنها می‌آید که سهم ما از زندگی را این گروه مرفه چند‌درصدی که درآمدشان هم مشروع نیست استفاده می‌کنند و فقر و فلاکتش برای ما است. از طرف دیگر نبود نظارت‌های صریح و مستمر از سوی دستگاه‌های نظارتی این اختلاف‌ها را ایجاد می‌کند به نوعی که آرام‌آرام وجدان اخلاقی فرد از دست می‌رود به‌طوری که بود و نبود این افراد برایشان فرقی نمی‌کند. تمام این مسائل باعث می‌شود که افراد در برخورد با مسائلی که می‌تواند روح انسان را جریحه‌دار کند، خیلی عادی برخورد می‌کند. به نظر من نقش دولت در این‌جا خیلی مهم است. دولت می‌تواند اجازه دهد که به این موضوع دامن زده شود؛ با نظارت و توزیع مناسب ثروت. دولت می‌تواند به جای یارانه‌ها، سوبسید تفریحی به مردم بدهد.»

 قاسم‌زاده معتقد است: «در جوامع دارای بحران همه دست‌به دست هم می‌دهند که از هم مراقبت کنند تا بحران رفع شود. آیا این در جامعه ما وجود دارد یا هر کس به فکر خودش است؟ ما باید یک برنامه رفاه عمومی را پیاده کنیم. می‌توان شرایط جامعه را به سمتی برد که حس نوعدوستی در جامعه ما تقویت شود. ما به نوعدوستی، مهمان‌دوستی و حرمت گذاشتن زبانزد بوده‌ایم ولی چرا به این وضع افتاده‌ایم؟ دلیلش پاسخگو نبودن به نیازهای مردم و وجود نداشتن سیاست مناسب فرهنگی است. سازمان جهانی بهداشت تصویب کرده که دولت‌ها موظفند به شهروندانشان امنیت شغلی، اقتصادی، روانی، اجتماعی و... بدهد که مجموعه‌اش سلامت اجتماعی نام دارد. دولت‌ها نباید به دنبال مطالبات سیاسی خودشان باشند چون مردم این وسط قربانی می‌شوند. اتاق فکری باید باشد که مصلحت جامعه در آن اندیشیده شود. اگر اینها به شهروندان تعلق بگیرد، نوعدوستی در آنها تقویت می‌شود.»

واکنش‌های مردم اما در دو روز گذشته فقط به مرگ «پریوش» نبوده است؛ حالا زیر همه خبرهایی که درباره مرگ بي‌ام دبلیو سوارانی که دوشنبه در تصادف جان باختند، منتشر شده و در صفحه‌های مختلف فیس‌بوک، تعداد زیادی نظر دراین‌باره ثبت شده است. اینها نمونه‌هایی از آنهاست: « این اتفاقات یک‌شبه نمی‌افته، پدرومادرها وقتی بچه‌های هفت هشت ساله دارن، باید بدونن که به سرعت هفده هجده ساله میشن و اونوقت خیلی نمیتونن روی رفتارهاشون اعمال قدرت و اظهارنظر کنن، پس بهتره که از همون زمان کودکی یه مشاور خانواده داشته باشن و با توجه به گرایشات هیجانی بچه‌ها اطلاعات لازم رو به موقع بهشون بدن، چون وقتی تمایل و تب یه کاری تو نوجوونا ایجاد میشه، خیلی سخت میشه اونارو دعوت به تفکر منطقی کرد. این عزیزان از دست رفته اگر به موقع و درست تخلیه هیجان می‌کردند قطعا آن‌قدر مفت و دلخراش جونشونو از دست نمیدادن. با توجه به شایع شدن سندرم بچه مایه‌داری بهتره که در تقویت جنبه و ظرفیت خود و فرزندانمون جدی باشیم.»

 «مسعود» هم دراین‌باره نوشته است: «اگر محل مناسبی باشه که جوانان ما بتوانند هیجانات جوانی را که طبیعی هم هست آن‌جا به نمایش بگذارند، خانواده‌ها این‌گونه تا ابد داغدار جگرگوشه‌هایشان نمی‌شدند.»

«مریم» نظرش را این‌طور نوشته است: «باز خوبه طرف ٢٢‌سال مثل آدم زندگی کرد نه مثل ما که نود‌سال عمر می‌کنیم و هر سال از‌ سال قبل بدتر.»

نظراتی که حالا جامعه‌شناسان درباره آنها در حال نظر دادنند. از نگاه او آنچه در روزهای اخیر و در جریان تصادف خودروهای لوکس در جامعه بازتاب داشته ناشی از زوال سرمایه اجتماعی در جامعه ایران است. به گفته او در تحلیل این واکنش اجتماعی، باید به این پرسش پاسخ داد که به چه دلایلی باید به این‌جا برسیم؟ او می‌گوید: «این‌که اخلاق در جامعه ما فروکش می‌کند، به این دلیل است که سرمایه اجتماعی که از آن بد استفاده می‌کنیم، رو به زوال است و یکی از خروجی‌‎هایش همین است که الان در این واکنش‌های اجتماعی شاهدیم. جامعه سایبری حوزه هیجانات، احساسات و مد است و به محض این‌که حرکتی آغاز می‌شود افراد دیگر هم به دنبال آن راه می‌افتند و به عبارت دیگر در فضای مجازی جوی ایجاد می‌شود و این جو یک سپر روانی ایجاد می‌کند.»

تحلیل دیگر مهاجری این است که مردم با این روش پیام می‌دهند و حرف‌هایشان را می‌زنند. به گفته او بررسی و تحلیل این پیام‌ها برای مسئولان خوب است چرا که در این پیام‌ها می‌توان بخشی از حرف‌های مردم را شنید که در حالت عادی آن را بر زبان نمی‌آورند در واقع این پیام‌ها به صورت غیرمستقیم دیدگاه‌ها و نظرات واقعی مردم را درباره شرایط اجتماعی نشان می‌دهد. مردمی که نسبت به نابرابری‌های اجتماعی نگران و ناراحتند. آنطور که این جامعه‌شناس می‌گوید، انتقاد و به عبارتی حمله کاربران به صفحه دختری که جان خودش را در تصادف اخیر از دست داده را می‌توان با توجه به پیامدهای افزایش فاصله طبقاتی در ایران تحلیل کرد.

او می‌گوید: «در ١٠‌سال گذشته بر خلاف این‌که دولتی داشتیم که شعارهای مردم محورانه می‌داد اما نتیجه سیاست‌هایش افزایش نابرابری‌های اجتماعی بود. در همین دوران ثروت چند صد‌میلیارد دلاری درآمد نفت وارد جامعه شد و دست طبقات پایین نیفتاد و سودش به حساب نوکیسه‌ها یا طبقات اجتماعی بالا رفت. این فاصله طبقاتی ناخودآگاه در چنین واقعه‌هایی خودش را نشان می‌دهد. هرچه شکاف طبقاتی بیشتر شود نشانه این است که نفرت بین آنها بیشتر است، بالایی‌ها پایینی‌ها را افراد بي‌سواد و به درد نخوری می‌دانند و پایینی‌ها هم بالایی‌ها را آدم‌های بي‌مصرف و سوءاستفاده‌گر. در چنین وقایعی ما باید لایه‌های پنهان اعتراض‌ها را ببینیم. یک طرف باید به اوج تنفر برسد که مرگ دیگران دلیلی برای خوشحالی‌اش باشد و نقطه اوج فاصله طبقاتی همین نفرت است.»

به گفته مهاجری، «بهترین جامعه جامعه‌ای است که طبقه متوسطش پهن باشد، در چنین جامعه‌ای نفرتها کمتر می‌شود و طبقه متوسط سوپاپ اطمینان یک جامعه است این درحالی است که در ایران طبقه متوسط درحال لاغر شدن و ضعیف‌تر شدن و طبقه بالا درحال بسیار پولدار شدن است و طبقه پایین هم به سمت بي‌پول‌تر شدن پیش می‌رود و یکی از نشانه‌های از بین رفتن طبقه متوسط، کمرنگ شدن اخلاق است که نشانه‌های این بي‌اخلاقی در زندگی امروزی کاملا پیداست.»

ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
حالا اگه پراید داشتن این خانوم هیچکی جنازه اش رو هم از رو زمین جمع نمی کرد، حالا همه نظریه پرداز اجتماعی شدن برای من، حالم از جامعه به هم می خوره دیگه
حقشناس
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
پول مثل آتش است
یکی مثل نانواها ، کارخانجاتی که با آتش سرو کار دارند از آتش زندگی خود می گذراند و یکی با کبریت کوچکی زندگی خود را می سوزاند
یکی با آتش این دنیا و آخرت خود را می سازد و دیگری با آتش این دنیا و آخرت خود را به آتش می کشد
امیدوارم خداوند این دو نفر را شامل لطف خود کند و من و شما را هم عاقبت به خیر نماید
ایرانی
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
آنچه مهم است و باید بهش پرداخت رانندگی‌های دیوانه‌وار مردم است؛ فرقی نمی‌کند پراید باشد یا پورشه، عده‌ای ویراژهای وحشتناک و سرعت‌های سرسام‌آور در خیابان‌های تهران یکه‌تازی می‌کنند، و پلیس هم اقدامه علیه آن‌ها انجام نمی‌دهد.
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
قطعا این وضعیت اعتراض به نابرابری اجتماعیه نه به این خانم. ما که این خانم و خونواده اش رو نمیشناسیم اما صاحب اصلی ماشین رو میشناسیم. اونو دیگه مطمئن هستیم از چه راهی این پولها رو بدست آورده. این قابل اعتراضه که پول مردم رفته برای عیش و نوش پسر قلعه نویی. در واقع بعضی بدون اینکه فرهنگ استفاده از پول رو داشته باشن پول به دست آوردن
ناشناس
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
نمی دونم!!

آیا خبرنگار شجاعی تو کشورمون پیدا میشه برود بررسی کند پدران این دو نفر فوت شده چه کسانی هستند و

چگونه صاحب ثروت کلان شده اند؟!؟
ناشناس
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
جواب حقوق کم کارگران
ناشناس
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
مردمی که خودشون برای پول له له می زنند ولی از پولدارها هم متنفرند.
ناشناس
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خدایا ما رو از این کشور نجات بده
ايمان
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
واقعا" متاسفم براي خود و خانوادم كه در ميون همچين آدمهايي زندگي مي كنيم. طرف خوب يا بد يا هرچي الان كه دستش از دنيا كوتاه هستش بايد حرمتش رو نگه داشته باشيم. ما ها ياد گرفتيم فقط بقيه رو مقصر بدونيم. تو اين وضعيتي كه براي هم ميسازيم مقصر اصلي ميشينه و ما رو نگاه مي كنه و مي خنده. تحول و آدم شدن رو از خودمون شروع كنيم. بياييم عقده هامون رو درمان كنيم. به جاي تازيانه زدن به روح انسانهاي مرده سعي كنيم نوع نگرش خودمون رو عوض كنيم.
ناشناس
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
تا حالا گوشت بوفالو خوردی؟
ايمان
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
واقعا" متاسفم براي خود و خانوادم كه در ميون همچين آدمهايي زندگي مي كنيم. طرف خوب يا بد يا هرچي الان كه دستش از دنيا كوتاه هستش بايد حرمتش رو نگه داشته باشيم. ما ها ياد گرفتيم فقط بقيه رو مقصر بدونيم. تو اين وضعيتي كه براي هم ميسازيم مقصر اصلي ميشينه و ما رو نگاه مي كنه و مي خنده. تحول و آدم شدن رو از خودمون شروع كنيم. بياييم عقده هامون رو درمان كنيم. به جاي تازيانه زدن به روح انسانهاي مرده سعي كنيم نوع نگرش خودمون رو عوض كنيم.
حامد
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خداوند رحمتشون کنه و ما رو هم به راه راست هدایت کنه
فقط خودم
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
برنج هندی قیمت وارداتش هر کیلو کمتر از 800 تومان تمام می شود و حداقل هر کیلوئی 4100 تومان در بازار فروخته می شود . هر آدم بی دست و پائی که این رانت را داشته باشد ، در زمان اندکی ده تا ده تا پورشه و مازراتی می خرد و انبار می کند .
ابوالفضل
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
یکی از بی دارویی میمیرد.در این دیار بعضی ها شبها گرسنه خوابشان نمیبرد .این ادمها هم از شکم سیری نمیدانند چکار دارند میکنند.
مهین هلالی
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
هر کس یه شیوه از زندگی رو انتخاب کرده اوناهم دوس داشتن اونطور زندگی کنن پس کسی حق نداره ناعادلانه در موردشون قضاوت کنه یا بهشون توهین کنه خصوصا اونا که دستشون از دنیا کوتاهه اینم بدونیم با هر حرفی بر حسب حدس وگمان نسبت به این افراد باید در برابر خدا جوابگو باشیم
فقط خودم
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
برنج هندی قیمت وارداتش هر کیلو کمتر از 800 تومان تمام می شود و حداقل هر کیلوئی 4100 تومان در بازار فروخته می شود . هر آدم بی دست و پائی که این رانت را داشته باشد ، در زمان اندکی ده تا ده تا پورشه و مازراتی می خرد و انبار می کند .
ناشناس
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
پولدارهای اصیل و ریشه دار معمولا" از این تیپ ماشینها نه زیر پای خودشونه نه زیر پای بچه هاشون . اگر هم باشه فرهنگ سوار شدنشو دارن.
محمود
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
بابا راحت شد رفت
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
به نظر ميايد كه خودش به روانشناس نياز دارد .
جعفرى
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
برام جالبه كه كامنت منوكه قبلا فرستادم درج نكرديد و بعضي كامنتهاى ..... رو گذاشتيد زير مقاله تون
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
دیگه خوب یا بد فوت کرده دستش کوتاه شده از دنیا و نمی تونه برگرده عقب. کمتر قضاوت کنید.روزی صدتا مرد این طوری می کنن یک بار هم زن بوده . مرگ برای همه هستا
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
کلا من خیلی بیخودم.بقیه رو کار ندارم.................
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
نتیجه پولهای حرام
صدا
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
و من در عجبم از ادمهای وطنم ،ببالم یا بنالم ...
فرزانه
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
متاسفم برای کسانیکه بخاطرکمبود ازمرگ هموطنانش خوشحال میشوند
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
من کشورم رو خیلی دوس دارم.حاضرم به خاطرش جونم رو هم بدم.اما وقتی یه چنین چیزهایی پیش میاد،وقتی هیچ کس از مسئول بلند پایه گرفته تا مردم عادی به فکر جامعه نیست تنها به فکر خودشه،همه اهل حرفن و هیچ کس اهل عمل نیست،مسلمونن اما مسلمونی نمیکنن و...رویای خارج رفتن در من پر رنگ تر میشه و میترسم آخرش کارشو بکنه.
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
جدا از این دو اتفاق پیش آمده، من میخواستم بحث دیگری را در رابطه با تردد ماشین های گران قیمت در کلان شهرها مطرح کنم.
همه کسانی که در شهر تهران رانندگی میکنند قبول دارند که به دلایل مختلف ریسک تصادفات در این شهر بالاست. این را از آثار آن بر بدنه خودروها میتوان دریافت.
بنابراین به نظر من می بایست قانونی تصویب شود تا سقف قابل پرداخت برای خسارات تعیین شود و بالاتر از آن مقدار، مبلغ دیگری به خسارت دیده پرداختنی نباشد و بیمه ها مکلف به پرداخت تمام یا قسمتی از آن هزینه باشند.
به عبارت دیگر اگر من که به بالابودن ریسک تردد در چنین شهری احاطه دارم و آنگاه با خودرویی با مثلاً "بدنه طلا" در آن حرکت کردم و خودرو دیگری (تصادفاً متعلق به یکی از 80% پایین جامعه) با آن برخورد کرد، آیا باید آن شخص از هستی ساقط شود؟
کمال
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
انتخاب احمدی نژاد خودش محصول این نگاه انتقام جویانه بود تا وضع را صد بدتر کند.متاسفانه ملت باهوشی هستیم ولی مثل افراد با هوش دچار نوسان بوده و تصمیمات اشتباه زیاد داریم کاش کمی به جای هوشمندی ،خردمندی داشتیم.
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
ولی به نظر من کاش کمی به جای خردمندی، هوشمندی داشتیم.
ناشناس
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
بهترین نظر
ناشناس
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
تحلیل درستی بود
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
به زودی جامعه ایران از درون فرومی پاشد
ناشناس
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خیلی وقته منفجر شده.
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
دنیا بهمون رحم نمیکنه هیچ .. خودمون بدتریم...
ناشناس
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
ممنون. مطلب بسيار ارزشمندي بود.
ناشناس
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
متاسفم برای مملکتم. به چه روز بدی افتادیم.
سلام
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
پورشه حيف شد!
مهمان
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
من الان و بعد از خوندن این مطلب رفتم کامنت ها رو تو اینستاگرام خوندم
واقعا نمیدونم چی به سر مردم ایران اومده که اینجوری از مرگ یه نفر اظهار خوشحالی میکنن
همیشه از بچگی به ما یاد داده بودن که وقتی کسی میمیره هر کس و هر چیزی هم که بوده دیگه نباید پشت سرش حرف زد چون دستش از دنیا کوتاهه و نمیتونه از خودش دفاع کنه
ناشناس
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
اسم پيجش چيه؟
ناشناس
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
در جواب آنکسی که در مورد میدان راه آهن و شریعتی صحبت کرده بود باید بگویم : کسی که فهم و فرهنگ درست استفاده کردن از هر چیزی را ندارد فرقی نمیکند در میدان راه آهن باشد یا در خیابان شریعتی - پراید سوار باشد یا پورشه سوار باشد.
بعضیها با پراید در میدان راه آهن ویراژ میدهند بعضیها با پورشه در خیابان شریعتی ویراژ میدهند.
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خیلی خوب بود
مدیری
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
متاسفم که مرگ انسانها هم ما را هوشیار نمیکند و نمیدانیم ممکن است فردا نوبت ما باشد، تنها قاضی عادل پروردگار یکتاست و اوست که میتواند هر گناهکاری را مشمول رحمت خود سازد، دیگران را قضاوت نکنیم و همنوعان خود را دوست داشته باشیم.
ناشناس
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
باید از روزی ترسید و با بهتر بگم منتظر روزیبود که این اختلافات و بد بیراه گفتن ها در محبط مجاری وارد محیط واقعی بشه ... اونجا دیگه تایپ چند کلمه نیست ... اون موقع تسویه حساب های شخصی و چیزای دیگه وسط میاد ... که نباید گذاشت همچین اتقای بیفته ...
یار
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
کسی که ندارد به دنبال نان است و کسانی هم که نان دارن دنبال مدل بالاتر .
همه در طبقه اول هرم مازلو هستیم .افراد کمی هستند که دنبال شدن باشن.
ماریا
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
اختلاف طبقاتی توی یه شهر از شمال تا جنوبش چرا اینقدرررر آخه؟!!!
ناشناس
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
اختلاف طبقاتی و فقر... خدا از بانیانش نگذره..
وحید
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
بیشتر اظهار نظرها احساسی و بر اساس فرض های غلطه. از کجا معلوم صاحبان این خودرو ها نو کیسه هستن؟ از کجا معلوم ثروتشون رو از راه نا مشروع بدست آوردن؟
نظرات بیشتر جنبه ی تخلیه ی روانی دارن به علت احساس بی سهم ماندگی در جامعه
عباس
۱۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
بی سهم ماندگی ازغارت-چپاول جامعه ومردم.فردی که ازراه حلال پولدارشود.برای یک تومانش برنامه ریزی میکند.چنانچه کارخانه دارباشددرفکرتوسعه کارخانه اش است.ودیگران هم همینطور....گرفتی وحیدجان ؟درمحله ماشبهاازساعت 12شب به بعدویراژاین ماشین هابیدادمیکند.همه آنهادرسنین 18تا28سال میباشند.
ناشناس
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خب هرچی سرشون بیاد حقه شونه
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
معلوم نیست پولاشون از کجا میاد که آخرش اینجوری میشن !
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
این همه آدم می میرن و تصادف می کنن تو ایران . چه ربطی داره که از کجا میارن
علی
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خدا کنه تموم بچه پولدارای ماشین انچنانی سوار نابود شوند.
ناشناس
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
چرا عقده ای ؟؟؟عرضه داری پولدار شو تو هم...
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
قربونت برم علی جون اینقدر تند نرو...
بچه پولدار شده دست خودش که نبوده!!!
شما آرزو کن که خانواده این افراد ثروتشون رو درست در جامعه استفاده کنند و بطور صحیح در اختیار فرزندانشون قرار بدهند.همین دیگه چرا مرگ؟؟؟؟ قربون شکل ماهت.
ناشناس
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
آخه چرا؟ این همه نفرت از ثروتمندان چرا؟ اقلا بگو خدا کنه هر کی حق مردم رو می خوره نابود بشه. نه هر پولداری و نه تازه بچه هاشون.
ناشناس
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
خدایا.. فبل از عطای هر چیز به بندگانت... اول شعور و بعد ظرفیت داشتن عطا.. ببخش!
مهدیار
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
او می‌گوید: «در ١٠‌سال گذشته بر خلاف این‌که دولتی داشتیم که شعارهای مردم محورانه می‌داد اما نتیجه سیاست‌هایش افزایش نابرابری‌های اجتماعی بود

بدین با آب طلا بنویسن بالای وبسایت
پسرخاله
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
یهو شب خوابیدیم ، صبح پا شدیم ، دلار 1200 تومنی شد 3500 تومن ، ما به خاک سیاه نشستیم و یه عده از زور ثروت ترکیدند . مگه چیه ؟ ایرانه دیگه ، چیزی گفتی ؟
ناشناس
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
شرم بر اونها یی که به یک مرده توهین میکنند.
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
این حرفها چیه؟ مردم دارند به بهانه مرگ یک نفر، درباره یک پدیده اجتماعی بحث میکنند. توهین البته همیشه محکومه.
ناشناس
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۳
یعنی بچه پولدار هم بگه اونی که با پراید تصادف کرد و مرد حقش بود ؟ این چه بحث بیخودی است.